eitaa logo
✔ عکس نوشت شهدا | سامانه ملی شهدا
1.3هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
306 ویدیو
2 فایل
©️ عکس نوشت شهدا | استوری شهدا | برای شهدا | جهت عضویت در کانال روی گزینه پیوستن کلیک کنید. پشتیبانی کانال: @birangi
مشاهده در ایتا
دانلود
من با قاطعیت می گویم که با این همه تهاجم و فشارهایی که دشمن در حوزه ی فرهنگی به جوانان ما وارد می آورد، باز هم جوانان ما سربلند هستند. 🆔 @shahidemeli
می گفت: باید خاکریز های جنگ را بکشانیم به شهر! یعنی نسل جدید را با شهدا آشنا کنیم، در نتیجه، جامعه بیمه می شود و یار برای امام زمان (عج) تربیت می شود. 🆔️ @shahidemeli
| به دوستان و برادران عزیزم وصیت می کنم کاری نکنند که صدای غربت فرزند فاطمه (س) ، مقام معظم رهبری، که همان ناله غریبانه فاطمه (س) خواهد بود، به گوش برسد... 🆔️ @shahidemeli
| در مناطق جنگی هم برنامه ی ورزشی مجتبی ترک نمی شد. نیرو های گروهانی، که مجتبی فرماندهی آن را بر عهده داشت، در ساعاتی از روز حتما مشغول ورزش می شدند. بیشتر مواقع فوتبال بازی می کردند و فرمانده ی محبوب آن ها ستاره ی بازی ها بود! در فاو تیم فوتبالی تشکیل داد. با نیرو هایش در مسابقات شرکت کرد. کسی حریف تیم سید نبود. همیشه زمانی که تیم او مسابقه داشت بچه های زیادی برای تماشا می آمدند. این کار های سید باعث روحیه دادن به نیرو ها شده بود. مجتبی در شنا و بعد ها در غواصی هم بسیار مسلط بود. او دوره ی چتر بازی را هم سپری کرد. در ورزش های رزمی هم مدتی کار کرد. در نوجوانی در کشتی و بوکس مسلط شده بود. 🆔️ @shahidemeli
سید مجتبی در موقع کار بسیار جدی بود. اما زمانی که پای شوخی به میان می آمد انسان بسیار شوخ طبعی بود. شوخی های سید فقط برای خنده نبود، بلکه همه ی کار هایش هدفمند بود. 🆔️ @shahidemeli
| گروهان سلمان در یکی از مناطق اطراف خرمشهر و در حاشیه‌ی رودخانه‌ی بهمنشیر مستقر بود. یک روز سید فرغونی به دست گرفت! بعد به بچه‌های گروهان گفت: هر کس لباس کثیف برای شستشو داره داخل فرغون بریزه! کلی لباس جمع شد. همراه سید برای شستن لباس‌ها به راه افتادیم. مسافت نسبتا زیادی راه رفتیم. وقتی به کنار تانکر آب رسیدیم، سید هر کدام از بچه‌ها را مسئول انجام کاری کرد؛ یکی آتش درست کرد، یکی آب تانکر را در ظرف حلبی می‌ریخت تا آب را گرم کند. یکی هم آب گرم را به شخص شوینده که خود سید بود، می‌رساند. هر کاری کردیم قبول نکرد. خودش شروع به شستن لباس ها کرد. چند نفر هم کمک او لباس‌ها را آب می‌کشیدند. در نهایت یکی از بچه‌ها که هیکل ورزشکاری داشت، لباس‌ها را می‌چلاند و در لگن قرار می‌داد تا آن‌ها را پهن کنند. سید آن زمان فرمانده گروهان سلمان بود. 🆔️ @shahidemeli
حاج آقا غلامی در گردان مالک بعد از نماز جماعت مباحث اخلاقی را بیان می‌فرمودند. یک شب در حال برگشتن از نماز بودیم که سید گفت: از شما خواهش می‌کنم هر وقت ایرادی در من دیدی، یا مشکلی داشتم، حتما به من بگویید. سید واقعا آیینه‌ی عملی اخلاق بود. 🆔️ @shahidemeli
| در تربیت دخترمان زهرا شیوه‌های جالبی داشت. هرگز او را تنبیه نکرد. اصلا با زدن مخالف بود. به خصوص آن‌که می‌گفت نام مادرم حضرت زهرا (س) روی اوست. اگر زهرا اذیت می‌کرد، سید فقط سکوت می‌کرد. همین سکوتش باعث می‌شد تا زهرا با این‌که خیلی بچه بود، متوجه اشتباهش بشود. بعد می‌رفت و از پدرش عذرخواهی می‌کرد. معتقد بود تنبیه باید اخلاقی باشد، تا اثر اخلاقی هم بگذارد. می‌گفت: باید با بچه دوست بود. 🆔️ @shahidemeli
🌷 سید بهترین راه را برای مقابله با انسان های سرکش، مهربانی و عطوفت و برخورد صحیح می دانست. همسرش می گفت: در میدانِ ساعت ایستاده بودیم. در سمت دیگر میدان چند جوان که ظاهر مناسبی نداشتند مرتکب کارهای ناپسندی شدند. سید با دیدن آن وضعیت رو به من کرد و گفت: شما و زهرا در این جا بمانید، من الآن برمی گردم. نگران شدم. پیش خودم گفتم نکنه با آن حال بیمار، دست به کاری بزند. دیدم رفت جلو و با لبخند با آن جوان ها سر صحبت را باز کرد. آن قدر آرام و منطقی برخورد کرد که آن ها خودشان متوجه ناپسند بودن کارشان شدند و سرشان را از خجالت پایین گرفتند. به نقل از کتاب 🆔 @shahidemeli