eitaa logo
✔ عکس نوشت شهدا | سامانه ملی شهدا
1.4هزار دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
299 ویدیو
2 فایل
©️ عکس نوشت شهدا | استوری شهدا | برای شهدا | جهت عضویت در کانال روی گزینه پیوستن کلیک کنید. پشتیبانی کانال: @birangi
مشاهده در ایتا
دانلود
| یک بار جلسه‌ای در هویزه برای سازماندهی گردان انصارالحسین (ع) تشکیل شد. از علی آقا هم خواسته شد تا برود. من را صدا کرد و گفت: می‌خوام برم هویزه. ماشین داری؟ گفتم: بله سرباز هم هست، من می‌شینم پشت فرمون و سرباز رو می‌فرستم قسمت بار. شما هم بنشینید جلو. علی آقا نگاهی به من کرد و گفت: چرا این کار رو می‌کنی؟ چرا نمی‌ذاری سرباز کنار من، جلو بشینه؟ گفتم: می‌خوام شما راحت باشین. گفت: نه، هیچ وقت این کار رو نکن. سرباز با من فرقی نداره. همه‌ی ما آمدیم این‌جا به تکلیفمان عمل کنیم و با دشمن بجنگیم. اگر سرباز کنار من بشینه خیلی بهتره. 🆔️ @shahidemeli
علی با همه‌ی قدرت کار می‌کرد و شب و روز نداشت. این را از نوع گزارش‌هایش می‌فهمیدم. هر بار پیش من می‌آمد، سر حال، قبراق و خندان بود و منتظر ماموریت بعدی! از کار خسته نمی‌شد. انگار نه انگار که شبانه‌روز در هور عملیات کرده. این روحیه‌ی علی در روند جنگ اثرگذار بود. 🆔️ @shahidemeli
| در کارهای مربوط به جنگ، اجازه‌ی توقف کار را نمی‌داد. در سال‌های میانی جنگ مشکل بودجه داشتیم. فرماندهی سپاه هم نمی‌توانست همه‌ی هزینه‌های ما را تأمین کند. حاجی متوجه شد که ماهی‌های زیادی در منطقه‌ی هور پرورش می‌یابد. برخی نیروهای بومی در ساعات بی‌کاری مشغول صید ماهی می‌شدند. برای همین از نیروها خواست که در ساعات بی‌کاری مشغول صید ماهی شوند! بعد هم ماهی‌ها را برای فروش به بازارهای محلی می‌فرستاد. 🆔️ @shahidemeli
🌷 برترین صفت او این بود که وقتی تصمیمی می گرفت، دیگر دچار شک و تردید نمی شد. قرص و محکم کارش را می کرد؛ چون همه ی جوانب کار را قبلا سنجیده بود. همین قاطعیت، به او صلابت خاصی بخشید. 🔸 به نقل از کتاب 🆔 @shahidemeli
🌷 فراموشم نمی شود. به همراه حاجی به طرف منزلشان رفتیم. باران آمده و زمین گِل شده بود. حاجی با این که مسئول بود و می توانست بگوید کوچه را آسفالت کنند اما از موقعیتش سوء استفاده نمی کرد. نزدیک کوچه که رسیدیم، پدر حاجی را دیدم که کپسولی روی دستش گرفته بود و در آن زمین گِلی به سختی حمل می کرد تا ببرد پر کند. وقتی چشمش به ما افتاد، به سمت ماشین آمد و بعد از سلام و احوال پرسی رو کرد به حاج علی و گفت: خدا شما رو رسونده. با این ماشین و سید صباح بریم گاز بگیریم؟ حاجی رو کرد به پدرش و خیلی با ادب گفت: اگه گاز نباشه، مسئله ای نیست. اشکالی نداره یک شب غذای گرم نمی خوریم. اما با ماشین بیت المال نمی خوام گاز خونمون تأمین بشه. به نقل از کتاب 🆔 @shahidemeli
ای مسلمین جهان ما از شهادت نمی ترسیم چون در قاموس شهادت، واژه ی وحشت معنی ندارد، ولی می ترسیم بعد از ما، ایمان را سر ببرند. ای شیعیان جهان ، سرنوشت ما را اباعبدالله در صحرای کربلا مشخّص کرده است. ای امّت شهیدپرور، فقط توجّه داشته باشیدکه شما مانند اهل کوفه نشوید، مردم کوفه امام حسین (علیه السلام) را دعوت کردند، ولی او را با سراز بدن جداشده ، به مهمانی پذیرفتند و شما که مولایمان و نور چشممان خمینی عزیز رادعوت کردید. 🆔 @shahidemeli
| ای برادران عزیز، پشتیبان ولایت فقیه باشید و ولایت فقیه را از دولت و اسلام جدا ندانید و شما رفتارتان طوری باشد که دیگران رفتار شما را سرمشق خودقرار بدهند. 🆔 @shahidemeli
📖 ″برشی از خاطرات″ | شهید علی هاشمی 🆔 @shahidemeli
| 📖 ″برشی از خاطرات″ | شهید علی هاشمی 🆔 @shahidemeli
36.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 «مستند سنگر مقدم» 🔹 این یک روایت متفاوت از زندگانی سردار شهید حاج علی هاشمی سردار هور و جمعی از شهدا و خانواده های آنهاست که بمناسبت دومین کنگره ۲۴ هزار شهید خوزستان دیداری با مقام معظم رهبری داشتند. | 🆔 @shahidemeli
📖 ″برشی از خاطرات″ | علی هاشمی | 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷 🆔 @shahidemeli
📖 ″برشی از خاطرات″ | علی هاشمی | 🌷🌷🌷🕊🌷🌷🌷 🆔 @shahidemeli