🌷 #شهید #قاسم_اشجع_زاده
فرازی از وصیت نامه شهید:
و کلامی با شما ای عزیزان دانشجو؛ امیدوارم که در زمینه ی تبلیغ اسلام مظلوم به جهانیان محروم موفق باشید. ای عزیزان، تقوا را بیشتر و بیشتر پیشه ی خود قرار دهید و نکند خدای نکرده درس را وسیله ای برای رسیدن به پست و مقام کنید. در محیط دانشگاه تنها هدف خود را درس قرار ندهید؛ بلکه سعی کنید درس را همراه با تزکیه فرا بگیرید.
🆔 @shahidemeli
#استوری | همیشه نماز اول وقت را باید اقامه کرد. برگرد ولایت طواف کنید. درراه ولایت کوشش کنید و درراه ولایت جان دهید.
#شهید #علی_اکبر_میرزایی
🆔 @shahidemeli
🌷 #شهید #مدافع_حرم #سید_احسان_حاجی_حتم_لو
برای من و پدرش احترام خاصی قائل بود. هر وقت می رفت مسافرت یا ما می رفتیم مسافرت و بعد از مدتی می دیدیمش، دستمان را می بوسید. مسئولیت پذیر بود و رسیدگی به من و پدرش را وظیفه ی خودش می دانست. هیچ منتی هم نمی گذاشت. هیچ وقت نه در کلامش و نه در رفتارش، به اندازه ی ذره ای دل من و پدرش را از خودش نرنجاند. همین یکی دو سال پیش که به خاطر بیماری قلبی یک هفته در بیمارستان گنبد بستری بودم، این بچه هر روز می آمد و به من سر می زد و پیشم می نشست. بعد هم من را به تهران برد تا ببینند نیاز به جراحی دارم یا نه. نذر کرده بود که اگر احتیاج به جراحی نباشد، پنج روز روزه بگیرد. من هم بدون عمل خوب شدم و او پنج روز روزه گرفت.
به نقل از کتاب #مثل_نسیم
🆔 @shahidemeli
🌷 #شهید #احمد_علی_نیری
از ویژگیهای ایشان، سیر علمی و مطالعات ایشان بود. احمد آقا با نظم خاصی مشغول مطالعه میشد و #هیچگاه از #مطالعه غافل نشد. به یکی از دوستان گفته بود: من حداقل روزی یک ساعت برنامهی مطالعهی جانبی دارم.
به نقل از کتاب #عارفانه
🆔 @shahidemeli
🌷 #شهید #ابراهیم_هادی
ابراهیم نظریهای داشت و میگفت این بچهها را وارد #هیئت و دستگاه #امام_حسین(ع) کنید، آقا خودش دستشان را میگیرد. بسیاری از مواقع کسانی را برای دوستی انتخاب میکرد که دوستان زیادی نداشتند. دوستی با آنها را آغاز میکرد و موجب #تحول در وجودشان میشد.
🆔 @shahidemeli
🌷 #جانباز #شهید #سید_مجتبی_علمدار
سید بهترین راه را برای مقابله با انسان های سرکش، مهربانی و عطوفت و برخورد صحیح می دانست. همسرش می گفت: در میدانِ ساعت ایستاده بودیم. در سمت دیگر میدان چند جوان که ظاهر مناسبی نداشتند مرتکب کارهای ناپسندی شدند. سید با دیدن آن وضعیت رو به من کرد و گفت: شما و زهرا در این جا بمانید، من الآن برمی گردم. نگران شدم. پیش خودم گفتم نکنه با آن حال بیمار، دست به کاری بزند. دیدم رفت جلو و با لبخند با آن جوان ها سر صحبت را باز کرد. آن قدر آرام و منطقی برخورد کرد که آن ها خودشان متوجه ناپسند بودن کارشان شدند و سرشان را از خجالت پایین گرفتند.
به نقل از کتاب #علمدار
🆔 @shahidemeli
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 توصیه امروز رهبر انقلاب: شرححالهایی که درباره شهدا نوشته شده است را بخوانیم.
🔹 بخشی از بیانات امروز رهبر انقلاب در دیدار پیشکسوتان و فعالان دفاع مقدس و مقاومت
🆔 @shahidemeli
خاطره آخرین اعزام شهید محمد برزگر به روایت مادر شهید:
داشتم برای آخرین بار ساکشو می بستم
دلشوره بدی توی دلم افتاده بود
همینطورکه لباساشو تا می زدم
گفتم: پسرم تو ۵باره جبهه رفتی، دینتو ادا کردی، دیگه نرو...
محمد لبخند تلخی زد: مادرجان، مگه جبهه رفتن کوپنیه
منو کسی مجبور نکرده و تاجنگ باشه محمد جبهه رو ترک نمیکنه
بعدم ساکو روی دوشش انداخت و از جاش بلند شد و چندقدمی رو به در رفت.
با این حرف و حرکتش از کوره در رفتم و داد زدم:
اگر بری شیرمو حلالت نمیکنم
بچهم سرجاش میخکوب شد.
برگشت و با بغض گفت: چشم تاشما رضایت ندی محمدجایی نمیره
یعنی جایی نداره که بره
اما مادر، یه سوال ازت می پرسم بعدش هرچی شما بگی همون کارو میکنم.
مادرم شما همنام حضرت فاطمه (س)هستی، مگه نه؟
حالا اگر قیامت بشه و شما با حضرت زهرا رو بهرو بشین و از شما بپرسه این همه روضه رفتی اشک ریختی واسه حسینم
پس چرا خدا بهت سرباز داد حرفتو عمل نکردی و نزاشتی پسرت از راه حسینم دفاع کنه اونوقت چی داری بگی؟
اگه میتونی جواب حضرت زهرا رو بدی من دیگه جایی نمیرم
محمد منو جایی حواله کرد که نقطه ضعفم بود
نزاشتم حرفش تموم بشه
گفتم چرا نشستی منو تماشا میکنی؟! یه وقت از کاروان اعزام جانمونی پاشو برو به دوستات ملحق شو
سپردمت به خدا
بی بی خودش بهتر از من واست مادری میکنه...
این دیدارآخرمان بود
محمدم مفقودالاثر شد
وقتی پیکرشو آوردن
یه پهلوش تیر خورده بود و طرف صورت نیلگون
یه بازوش ورم کرده بود و گوشت دستش روی هم سوار بود
سینه اش پر از جراحت
توی خواب به یه نفر گفته بود:
۲روز و چندساعت تا شهادتم طول کشید
اما حضرت مادر کنارم بود..
🆔 @shahidemeli
شهيد اكبري از هوش سرشار و اخلاق خوبي برخوردار بوده است، هر چند بيش از 5 سال داراي زندگي مشترك با همسر خود داشته است، ولي هميشه بهگونهاي برخورد مينموده است كه ميدانسته در صورت به وجود آمدن جنگ شهيد ميشود.
#شهید #نعمت_الله_اکبری
🆔 @shahidemeli
🌷 #شهید #مدافع_حرم #سید_میلاد_مصطفوی
برخی از سربازها بی نماز بودند و تا به حال نماز نخوانده بودند و ... اما سید توی آن فضا بیکار نبود. بعدها در دست نوشته هایش دیدم که اسم چند تا از سربازها را نوشته بود و گفته بود: خدا را شکر که توانستم این سربازهای پاک طینت را اهل نماز کنم. آن جا هم تا می توانست با سربازها رفیق می شد. مشکلات شان را حل می کرد. کمک شان می کرد. مشورت می داد و ... . به من می گفت: یکی از سربازها بدجوری اعتیاد داشت، خانواده شان هم از دستش کلافه شده بود. آن جا هم بابت اعتیادش خیلی اذیت می شد. اما خدا توفیق داد و شهدا هم عنایت کردند. باهاش رفیق شدم. صحبت کرد و راهنمایی اش کردم و ... . توانستم کمک کنم تا اعتیادش را ترک کند.
به نقل از کتاب #مهمان_شام
🆔 @shahidemeli
🌷 #معلم #شهید #علی_محمد_صباغ_زاده
برخی از آدم ها هستند که کارهایشان را با ساعت تنظیم می کنند. بعضی ها هم هستند که ساعت آن ها، وقت نماز است! یعنی همه ی کارهایشان با وقت نماز تنظیم می شود. علی آقا این گونه بود. نماز اول وقت، اصول زندگی علی را تنظیم می کرد.
به نقل از کتاب #مزد_اخلاص
🆔 @shahidemeli
🌷 #شهید #مصطفی_اسماعیلی
فرازی از #وصیت_نامه
فرا گرفتن علم را فقط وسیله ای برای خدمت به اسلام و مسلمین بدانید و مبادا برای گرفتن مدرک درس بخوانید، زیرا اگر چنین باشد، به موفقیت کامل نخواهید رسید.
🆔 @shahidemeli