🌹🕊🌴🥀🌴🕊🌹
#همسرانه
#همسر_شهید
#سرلشگر_خلبان
#شهید_حسین_لشگری
#پله_های_جدایی
لحظه #شهادتش تلخ ترین لحظه زندگی ام بود.
نوزدهم مرداد سال 88 بود.
شام خورده بودیم و #حسین می خواست نوه مان محمد رضا را به بیرون ببرد.
حالش خوب بود و ظاهرا مشکلی نداشت. رفت و بعد از دقایقی به خانه بازگشت.
گفت می خواهم توی سالن کنار محمد رضا بخوابم.
من هم شب بخیر گفتم و از پله ها بالا رفتم. آخرین پله که رسیم دیدم صدای سرفه اش بلند شد.
بخاطر شکنجه هایی که شده بود حال بدی داشت و همیشه سرفه می کرد اما این دفعه صدایش متفاوت بود.
پایین را نگاه کردم دیدم به پشت افتاده. نمیدانم چطور خودم را به او رساندم.
حالت خفگی پیدا کرده بود.
به سختی نفس میکشید.
دستش در دستم بود و نگاهمان بهم گره خورده بود.
دنیا برایم تیره و تار شد.
چشمان #حسین دیگر نگاهم را نمیدید و لحظاتی بعد دستانم از آن وجود گرم، جسمی سرد را حس میکرد ...
راوی :
#همسر_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهـش_پر_رهرو
🌹 🌹🕊
🌹🌴🥀🕊🥀🌴🌹
#شهید_والامقام
#امیرسرتیپ_محمدعلی_صفا
#رکورددار_شکار_تانک_در_جهان
#شهیدی به خاطر #شهادتش به مدت سه روز پرچم پایگاه کماندویی رویال مارین انگلستان نیمه برافراشته بود .
#شهیدی کـه در انگلستان برای او #تندیس ساختند .
🌹 #سالروز_شهادت🕊
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🥀 🕊🌹http://eitaa.com/shahidesaratghazvin
#خاطرات_شهدا 🌷
💠دوقلوها
#آشیخ_نورالله
📜خاطره ای از جانباز دفاع مقدس و پسر خاله
شهید مدافع حرم #حمید_سیاهکالی_مرادی درباره نحوه تشخیص دوقلوها
⚜شهيدبزرگوارحميد سياهکالي مرادی وقتی متولد شد #دوقلو بودند دوقلوي شبیه به هم ، خاله بزرگوارم فرمودند این #سعید و دیگری حمید
چندروزبعدکه به دیدارشان رفتم #خاله ام فرمودند حميد و سعيد را تشخيص میدهی⁉️ گفتم این حمید این سعید
⚜برای خاله ام جای سوال بود که من چطور میشناختم⁉️ وقتی حميد #شربت_شهادت نوشیدند این راز راگفتم
وقتی قلوها را بغل کردم در گوششان اذان بگويم نوری در بالای ابروی حميداقا ديدم که تا زمان #شهادتش هیچگاه برادران را اشتباه صدا نزدم🚫
شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
شهید_مدافع_حرم
🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/shahidesaratghazvin
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
#خاطرات_شهدا
#شهید_والامقام
#طهرانی_مقدم
#خواب_عجیب
محمد طهرانی مقدم برادر #شهید_طهرانی_مقدم ، از ارادت ایشان به اقامه عزای #امام_حسین_ع و #اهل_بیت عصمت و طهارت (ع) میگوید:
چند روز قبل از #شهادتش، ایشان آمد منزل ما تا مادر را ببیند .
آمد دست مادر را بوسید و گفت :
مادر من دیشب خوابی دیدم .
خواب دیدم که از دنیا رفتهام .
در یک قبر تنگ و تاریک دو ملک غضبناک به شدت وحشتناکی از من سوال میکردند .
آنها با همان صورت ترسناک پرسیدند : چیزی هم برای آخرتت داری ؟
من هرچه فکر کردم چه بگویم هیچ چیز یادم نیامد .
کمی تامل کردم تا اینکه این جمله به ذهنم آمد که بگویم :
من اقامه عزای آقا #اباعبدالله_ع را کردم و بر #امام_حسین_ع گریهها کردم .
تا این جمله را گفتم ، قبر باز و روشن شد و بوستانی در مقابلم ظاهر شد .
ان الحسین مصباح الهدی و سفینه النجاه ، این موضوع اسباب دستگیری من خواهد شد .
#شهید_طهرانی_مقدم همان روز در آنجا برنامه ریزی کرد و زیر زمین منزل را تبدیل به حسینیه کرد .
این حسینیه یادگار #شهید ماست و در واقع آن تعظیم به شعائر الهی است که خداوند متعال فرمودند "و من یعظم شعائر الله فانها من تقوی القلوب " .
#شهید_طهرانی_مقدم عملا در تکریم #اهل_بیت_ع و دفاع و پیروی از #ولایت داشتند .
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌹
🌴🕊🌹🥀🌹🕊🌴
#از_شهدا_الگو_بگیریم
#شهید_والامقام
#دکتر_مجید_شهریاری
دکتر یه موبایلی داشت که خیلی قدیمی بود .
بهش می گفتم : این چه موبایلی که شما داری ؟
می گفت : داره کار می کنه برای چی عوض کنم؟
عینک دکتر هم سنگین بود
می گفتم : دکتر اینو عوضش کن و یه سبک ترش رو بگیر
می گفت : به این خوبی داره کار می کنه چرا باید عوضش کنم؟
شاید بگید لابد دکتر بخیل بوده!
اما واقعیت اینه که دکتر خیلی هم دست و دلباز بود
رقم های بزرگ به مردم قرض یا وام می داد و بعضا می بخشید
خیلی هاشو من خبر دارم
بعضی وقتا از ما می خواست تا اگه خونواده مستمندی رو می شناسیم، معرفی کنیم.
می گفت که گروهی هستند و به خونواده های مستمند و فقیر کمک می کنند
بعد از #شهادتش فهمیدیم که خود دکتر مسئولیت این کار رو بر عهده داشت .
خیلی ها نمی دونستند که دکتر استاد دانشگاه فیزیک هسته ای است
بعد از #شهادتش وقتی عکسش رو می دیدند با تعجب می گفتند :
فلانی استاد فیزیک هسته ای بود ؟
راوی :
#همکار_شهید
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
🌴 🥀🕊http://eitaa.com/shahidesaratghazvin