📌 آخر #معرفت و #مهربانی....
🌞 روزی حضرت #محمد(صلی الله علیه وآله) #نماز ظهر را به جماعت می خواندند 🕌 که ناگهان دو رکعت آخر نماز را سریع به پایان رساندند.
اصحاب پس از نماز از حضرت سوال کردند:
چرا نماز را سریع تمام کردید؟
پیامبر(صلی الله علیه وآله) فرمودند:
مگر صدای #گریه کودکی را نمی شنوید؟😭 نماز را سریع تمام کردم تا به کودکی که گریه می کرد، رسیدگی کنند.
📚کلینی، کافی،۶، ص۴
http://eitaa.com/shohadayegharibghazvin
اگه مثه شهیدا گریه کنی ،
خیلی چیزا حل میشه . .
اشکال ما هم توی همون گریه هست.
اگه #گریه انقطاعی بشه ،
حالمون اتصالی میشه و سیم وصل میشه!🌿
#دستبهدامناشکبشیم
http://eitaa.com/shohadayegharibghazvin
📖 #داستان_کوتاه
یه کلیپ برای محمد فرستادم.
بهش گفتم ببین ته خنده است.
پیام داد و گفت بامزه بود اما
رضاجان، عادت کنیم هرچیزی
ببینیم، دیگه معلوم نیست تو
هیئت حالی برای #گریه برای
امام حسین (ع) داشته باشیم.
✅ رسم رفاقت
http://eitaa.com/shohadayegharibghazvin
🌹🕊🥀🏴🥀🕊🌹
#شهدا
#امام_حسین_ع
#شهید_والامقام
#مرتضی_زندیه
#گریه ڪن #امام_حسین عليه السلام بود. از اونایے ڪہ #گریه ڪردنش با بقیه فرق مےکرد. وقتے از مجلس روضه #امام_حسین مےآمد بیرون #چشمانش سرخ شده بود، از بس #گریه مےڪرد. ڪارهاش طورے تنظیم می شد ڪہ به روضه #امام_حسین عليه السلام برسہ ، هر جا روضه بود مےدیدیش..
روزے چندبار #زیارت_عاشورا مےخوند، همیشه هم مےگفت :
من توی بغل تو #شهیـد مےشم
حرف اون شد .
تو بغل من #شهید شد ، اونم با #گلـوی بریده
روی #سنگ_قبرش با خط درشت نوشتند :
هذا محب الحسین عليه السلام
راوی :
#حاج_حسین_ڪاجی
🌹
#اولین_و_آخرین_نماز_شهید
✍یه لات بود تو مشهد. داشت میرفت دعوا شهید چمران دیدش، دستشرو گرفت و گفت اگه مردی بیا بریم #جبهه.
🍁به #غیرتش برخورد و به همراه شهید چمران رفت جبهه. تو جبهه واسه خرید سیگار با دژبان درگیر میشه و با دستبند میارنش تو اتاق شهید چمران.
🍁رضا شروع میڪنه به #فحش دادن به شهید چمران، وقتی دید ڪه شهید چمران به فحش هاش توجه نمیکنه. یه دفعه داد زد ڪچل با توأم!
🍁شهید چمران با مهربانی سرش رو بالا آورد و گفت: چیه؟ چی شده عزیزم؟ چیه آقا رضا، چه #سیگاری میکشی؟!! برید براش بخرید و بیارید.
🍁رضا ڪه تحت تأثیر رفتار شهید چمران قرار گرفته میگه: میشه یه دوتا فحش بهم بدی؟! ڪشیده ای، چیزی!
شهید چمران: چرا؟ رضا: من یه عمر به هرڪی #بدی ڪردم، بهم بدی ڪرده. تاحالا نشده بود به ڪسی فحش بدم و اینطور برخورد کنه!
🍁شهید چمران: اشتباه فڪر میڪنی! یڪی اون بالاست، هرچی بهش بدی میڪنم، نه تنها بدی نمیڪنه، بلڪه با خوبی بهم جواب میده. هی #آبـرو بهم میده. گفتم بذار یه بار یڪی بهم فحش بده بگم بله عزیزم. #یکم_مثل_اون_بشم.
🍁رضا جاخورد و رفت تو سنگر نشست و زار زار #گریه میکرد. اذان شد، رضا #اولین_نماز عمرش بود. سر نماز موقع قنوت صدای گریش بلند بود، وسط نماز، صدای سوت #خمپاره اومد. صدای افتادن یکی روی زمین شنیده شد رضا اولین و آخرین نماز عمرش را خواند و پرکشید...!🕊
#شهید_مصطفی_چمران
#درس_اخلاق
#خاطره
🖤🖤🦋أللَّھُـمَ_؏َـجِّـلْ_لِوَلیِڪْ_ألْـفَـرَجـ⛅️
http://eitaa.com/shahidesaratghazvin
چرا مجید رضا رهنورد که بچه مذهبی بود
#قاتل شد:
مراقب خود، اطرافیان و #فرزندان مان باشیم.
دیروز صبح که خبر اعدام #مجیدرهنورد را همراه عکسش دیدم یک حس عجیبی بهم دست داد
#خوشحال نشدم به چهره اش که نگاه کردم افسوس خوردم که چرا عاقبت این جوان باید این جوری بشه
تا این که بعدازظهر به جلسه ای دعوت شدم، سخنرانش فردی بودکه از زندگی او #مستندی تهیه کرده بود و در جریان باز جویی وی بود این مطلب از زبان ایشان است.
مادرش به #عشق امام رضا علیه السلام
نامش را مجیدرضا گذاشت
از کودکی #مسجدی و هیئتی بود
همیشه تلاش میکرد
صف اول #نمازجماعت
خودش را جاکند حتی برای ثواب بیشتر نماز،
عبا بر شانه می انداخت
#ولی از 15 سالگی که وارد #فضای_مجازی شد
کم کم تحت تاثیر قرار گرفت
آنچنان شست و شوی #مغزی شد که نماز را #ترک می کند و اعتقادات مذهبی و عشق به امام حسین ع و حضرت فاطمه س را کنار گذاشته و حتی #مسخره می کند:
خودش میگوید ۸ سال رسانه #مغز من را تبدیل کرد به یک اتاق گاز که هر لحظه ممکن بود با یک جرقه منفجر شود،
روز حادثه با دیدن آن گروه #صدنفره اغتشاش در خیابان آن جرقه زده شد
اول در خانه #وصیت نامه اش را می نویسد که
برای من #گریه نکنید
سر قبرم #قرآن نخوانید،
هر #چاقویی که زده به خاطر کینه ای بوده که از حزب اللهی ها داشته،
او میگوید با خودش فکر می کرده بعد از قتل اگر او را بگیرند حتما #زجرکش و تکه تکه اش میکنند
برای همین موقع دستگیری میگوید مرا #زود اعدام کنید
اما بعد از چند روز که رفتار ماموران اطلاعاتی را می بیند که با #رفتار دینی با او تعامل می کنند
تمام #معادلات ذهنی اش به هم می ریزد
بچه های اطلاعاتی به جای این که او را بزنند و شکنجه اش بدهند،
با او #صحبت می کنند
از زندگیش می پرسند
برای اینکه متوجه شود اعتقاداتش اشتباه است به او #کتاب می دهند بخواند
و خلاصه مجرم و بازجو باهم #گریه میکنند.
آخر تازه فهمیده که این ۸سال چه قدر فضای مجازی مغزش را شستشو داده تا دست به این #جنایت بزند،
به مادرش می گوید،
با مادران #شهدا صحبت کن،
طلب #عفو نکن
فقط طلب #حلالیت کن
من مثل یک #حیوان برادرم را کشتم،
مجید رضا میگوید چند #حسرت به دلم مانده،
یک بار دیگر دست #مادرم را ببوسم به مادرم کادو بدهم:
بعداز ۸ سال دوباره پایم به حرم امام رضا علیه السلام برسد(این حرف را با گریه و زجه میزند و باز جو هم همراهش گریه و زجه میزند)
او بسیار پشیمان و شکسته شده بود.
در حقیقت می شود گفت
#دشمن دوتا جوان ما را شهید نکرد
بلکه دوتا جوان را شهید کرد
ویک جوان را #کشت،
دشمن یک جوان را که می توانست سرباز امام زمان عج باشد را تبدیل به یک #قاتل کرد.
مراقب خود، اطرافیان و #فرزندان مان در فضای مجازی باشیم.
دکتر اصغری نکاح
روانشناس و دانشیار
دانشگاه فردوسی مشهد
#نشر_حداکثری_با_شما