🌹🍃🌸🍃.......
منبر شیطان برای اهل جهنم
⭕️همینطور که ملائک برای شیطان منبری گذاشته بودند و برای آنها راه و رسم عبادت خدا را بیان می کرد و به آنها درس عبادت خدا را می داد، روز قیامت و بعد از آن هم در جهنم برای شیطان منبری از آتش درست میکنند و او بالای منبر می رود و با طرفداران خود صحبت می کند.
⭕️در روایات نقل شده وقتی در قیامت شیطان را به جهنم میبرند،دوزخیان اطراف او را گرفته و در میانه خود میگیرند و دور او حلقه میزنند و راه چارهای میجویند.
او را ملامت کرده و راه نجات میخواهند!
⭕️ در این هنگام برای شیطان منبری از آتش میگذارند و شیطان بالای آن مینشیند و همه جهنمیان برای شنیدن سخنان او در اطرافش جمع میشوند.
شیطان رو به مردم نموده و میگوید:
از من چه میخواهید؟ چرا من را مورد ملامت و سرزنش قرار می دهید؟ درحالیکه خود مستحق ملامت و سرزنشید.
من در دنیا بر شما تسلطی نداشتم.
چه موقع شما من را دیدید؟
کی دست شما را گرفتم و به سوی گناه بردم؟
من تنها شما را دعوت به گناه کردم و شما هم از روی میل و رغبت قبول کردید.
و این مضمون آیه ۲۲ سوره ابراهیم است که خداوند فرموده:
شیطان برای نکوهش و تمسخر کافران میگوید:
وای به شما ! خداوند به حق و راستی وعده داد و من به خلاف حقیقت بر شما برای وعده دروغین خود هیچ حجت و دلیری نیاوردم و شما را با وعدههای دروغین خود فریفتم، پس امروز شما که سخن بیدلیل مرا پذیرفتید من را ملامت نکنید. بلکه نفس پرطمع خود را ملامت کنید که امروز نمیتوانم فریادرس شما باشم و نه شما میتوانید فریادرس من باشید.
من به شرکی که شما به اغوای من آوردید معتقد نیستم.
آری در این روز ستمکاران عالم را عذابی علیم و دردناک خواهد بود پس شیطان آب دهان نحس خود را بر صورت هوادارانش انداخته و از منبر به پایین آمده و مردم را به حال خودشان رها مینماید.
#نصیحتهای_شیطان ۶
@shahidesarboland_313
🌹🍃🌸🍃........
خواستههای شیطان از خدا بعد از رانده شدن
بعد از آنکه شیطان از سجده کردن بر آدم سرپیچی کرد و از بهشت به بیرون رانده شد، گفت پروردگارا ! حالا که مرا از بهشت به بیرون رانده و از رحمت خود دور کردهای عباداتی که من انجام دادهام چه میشود؟ هزاران سال عبادت کردم که فقط ۴ هزار سال آن را به دو رکعت گذراندم!
علاوه بر آن خودت فرمودهای عملِ عمل کنندگان را ضایع نمیکنم.
از جانب خداوند خطاب رسید که ای ملعون! مزد عمل هیچکس در نزد من ضایع نمیشود، ولی کسی که قابلیت نداشته باشد که پاداش کارش را در آخرت به او بدهم در دنیا هر چه که بخواهد به او بدهم، میدهم.
شیطان گفت من هم مزد عمل خود را در دنیا از تو طلب میکنم؛ چون من به واسطه آدم جهنمی شدم، حاجات خود را درباره آدم و فرزندان او قرار میدهم!
در اینجا بود که به شیطان خطاب آمد: حالا که چنین است حاجات خود را هرچه هست بگو تا به تو ببخشم!
شیطان در جواب خطاب خداوند گفت: ای خدای قهار من در برابر عباداتم هفت حاجت و خواسته دارم آنها را برای من برآورده کن
#نصیحتهای_شیطان ۷
@shahidesarboland_313
🌹🍃🌸🍃.......
درخواست اول شیطان
در اولین خواست خود گفت، خواسته اول من آن است که اجازه دهی من تا روز قیامت زنده باشم و مرگ به سراغ من نیاید.
خدا در جواب این خواسته به شیطان فرمود اگر میخواهی از صدمه مرگ و جان کندن نجات یابی و یا اینکه شربت ناگوار مرگ را نچشی، ممکن نیست.
زیرا اراده من بر این است که هر کسی به دنیا آید، باید مزه مرگ را بچشد و اگر کسی در دنیا مرگ به سراغش نیاید، در آخرت هم مرگ وجود ندارد.
زیرا در روز قیامت همه جن و انس و فرشتگان زنده میشوند.
مومنان در ناز و نعمت در بهشت و مشرکان در عذاب و آتش در جهنم خواهند بود.
نجات از مرگ برای کسی وجود ندارد.
تو را مهلت میدهم و تا روزی که معلوم است زنده نگه میدارم.
سوره حجر آیه ۳۵ الی ۳۷
شیطان چون مردود شد، از خدایش درخواست کرد که پروردگارا تا روز قیامت مرا مهلت ده.
خداوند فرمود آری تو را مهلت خواهد بود تا وقت معین و روز معلوم.
شاید مراد از روز معین و وقت معلوم نفخه صور باشد یا روز ظهور حضرت ولی عصر عجل الله تعالی فرجه الشریف.
والله اعلم
#نصیحتهای_شیطان ۸
@shahidesarboland_313
🌹🍃🌸🍃........
💥درخواست دوم
شیطان گفت اینکه، خدایا! از تو میطلبم، که در مقابل هر یک از فرزندان آدم، دو فرزند به من عطا کنی که من بتوانم آنها را فریب دهم.
در روایات آمده است که برابر هر یک از اولاد آدم که متولد میشود، دو شیطان برای شیطان متولد میشوند.
💥درخواست سوم
شیطان گفت خدایا از تو میخواهم که مرا در بدن اولاد آدم با خونی که در رگهای او جریان دارد، جریان دهی که از هر جای بدن او که بخواهم داخل شوم و بتوانم او را منحرف کنم و به انجام معصیت بکشانم.
💥 درخواست چهارم
از تو میخواهم که فرزندان آدم، من و فرزندانم را نبینند ولی ما آنها را ببینیم، به خاطر اینکه بهتر بتوانیم فرزندان آدم را وسوسه کرده و به انحراف و انجام معصیت بکشانیم.
💥 درخواست پنجم
خدایا از تو میخواهم این قدرت را به من بدهی که به هر صورتی که بخواهم، بتوانم مجسم شوم.
در مورد ظاهر شدن شیطان به شکلهای مختلف در همین بخش توضیح خواهیم داد.
💥 درخواست ششم
شیطان گفت پروردگارا! از تو میخواهم تا روح در بدن اولاد آدم است، من بر آنها مسلط باشم و آنها را به انحراف بکشانم.
💥 درخواست هفتم
شیطان در آخرین خواسته خود به خدا گفت خدایا از تو میخواهم مرا مخصوصاً در سینه آدم و اولاد او مسلط گردانی تا آنها را وسوسه کنم.
💥خداوند بعد از هر خواستهای که شیطان از او داشت، به او میفرمود راضی شدم و آن را به تو دادم.
💥 هنگامی که شیطان این حاجاتش را از خدای متعال گرفت، عرض کرد: فَبِعِزَّتِكَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعِينَ إِلاّٰ عِبٰادَكَ مِنْهُمُ اَلْمُخْلَصِينَ
پروردگارا به عزت و بزرگواری خودت قسم همه آنها را گمراه میسازم مگر آن بندگان مخلَص تو را
#نصیحتهای_شیطان ۹
@shahidesarboland_313
🌹🍃🌸🍃......
همین خواستههای شیطان در کتاب تفسیر عیاشی جلد ۱ صفحه ۲۷ به این شکل آمده است:
حضرت آدم بعد از آنکه در زمین مستقر شد عرض کرد: خدایا این کسی است که بین من و او دشمنی قرار دادی و با وجود اینکه در بهشت بودم نتوانستم بر او غلبه کنم و اکنون که از بهشت فرود آمدهام اگر مرا یاری نکنی بر او پیروز نخواهم شد.
خداوند متعال فرمود در مقابل یک گناه یک معصیت برای تو و اولاد تو خواهم نوشت ولی در مقابل یک حسنه ۱۰ برابر تا ۷۰۰ برابر ثواب نوشته میشود.
حضرت آدم به خدا عرض کرد: بارالها بر این لطف بیفزا.
خداوند فرمود برای تو فرزندی نمیآید مگر اینکه یک یا دو ملک را برایش قرار دادهام تا از او مراقبت کنند.
حضرت آدم دوباره گفت خداوندا بر این لطف بیفزا.
خداوند فرمود تا زمانی که روح در بدن تو باشد توبه ات پذیرفته میشود.
حضرت آدم برای سومین بار عرض کرد خداوندا بر لطفت بیفزا.
خداوند متعال فرمود گناهانت را میآمرزم.
سرانجام حضرت آدم عرض کرد خداوندا کفایت میکند.
پس از حضرت آدم ابلیس به خداوند گفت: خداوندا این آدم کسی است که او را بر من گرامی داشتی و برتری دادی و اگر بر من عنایت نکنی نمیتوانم بر او غلبه کنم.
خداوند متعال به او فرمود: برای آدم فرزندی به دنیا نمیآورم مگر آنکه برای تو دو فرزند به دنیا میآید.
ابلیس گفت بر قدرت من بیفزا.
خداوند فرمود در بدن فرزند آدم مانند جریان خون در بدن جاری میشوی.
دوباره ابلیس گفت خداوندا بر قدرت من بیفزا.
خداوند فرمود تو و فرزندانت در سینه فرزندان آدم مسکن و ماوایی دارید.
ابلیس برای سومین مرتبه به خداوند عرض کرد: پروردگارا بر قدرت من بیفزا.
خداوند متعال فرمود به آنها وعده میدهی و آنها را امیدوار میکنی در حالی که وعدههای شیطان دروغ است.
#نصیحتهای_شیطان ۱٠
@shahidesarboland_313
🌑ابوامامه از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل میکند که آن حضرت فرمود:
بعد از آنکه شیطان رانده از درگاه الهی شد و او را از بهشت به سوی زمین فرستادند عرض کرد: پروردگارا مرا به سوی زمین فرستادی، از درگاه خودراندی و از نعمتهای بهشت محروم ساختی.
من در دنیا احتیاجاتی دارم که بتوانم زندگی کنم، آنها را برای ادامه زندگی ام برایم مهیا کن که در مضیقه نباشم.
خطاب شد حاجات تو چیست؟ آنها را بگو تا برآورده سازم.
شیطان عرض کرد خدایا من محتاج خانه و منزلم و به من در دنیا خانهای عنایت فرما
خطاب شد خانه تو را حمام قرار دادم
عرض کرد من محتاج نشستن هستم جایی و مکانی را برای نشستن میخواهم.
خطاب شد جای نشستن تو بازارها، کوچهها، خیابانها و در مغازهها است. آنجا بنشینی و مردم را به گناه کم فروشی، رشوه، ربا، غش در معامله، نگاه کردن به ناموس مردم، دروغ گفتن، خیانت کردن، کلاه گذاشتن سر مردم و غیره میکشانی.
عرض کرد خدایا من غذا میخواهم، غذای من از کجا تامین شود؟
خطاب شد غذای تو را در سفرهای قرار دادم که بر سر آن سفره بسم الله الرحمن الرحیم گفته نشود.
عرض کرد خدایا من احتیاج به آب و آشامیدنی دارم، آنها را از کجا به دست بیاورم؟
خطاب شد نوشیدنیهای تو شرابها و هر چیز مست کننده است.
عرض کرد من اذان و اذان گو میخواهم. برای من اذان و اذان گویی قرار ده.
خطاب شد اذان تو وسایل موسیقی و مؤذن تو از کسانی هستند که با این آلات مینوازند و آنها را به کار میگیرند.
عرض کرد من احتیاج به قرآن دارم. برای من قرآنی قرار بده که در آن نگاه کنم و سرگرم باشم.
خطاب شد قرآن تو شعر است. وقتی محزون شدی و دلت گرفت برای سرگرمی و سبک شدن شعر بخوان (منظور اشعار عبث و بیهوده میباشد.)
عرض کرد من احتیاج به کتاب دارم، برای من کتابی قرار ده که در آن نگاه کنم و آن را مطالعه نمایم.
خطاب شد کتاب تو «وَشم» یعنی خالکوبی که بعضیها روی بدن و بازوهای خود میزنند، میباشد.
عرض کرد من احتیاج به حدیث دارم، برای من حدیثی قرار بده.
خطاب شد حدیث تو دروغ و دروغ گفتن است. کسانی که دروغ میگویند حدیث تو را میگویند.
عرض کرد من برای ادامه زندگی ام محتاج دام و شکار هستم، برای من دام و وسیله شکار قرار بده.
خطاب شد زنان سست ایمان و بیتقوا را وسیله صید کردن و به دام انداختن مردم برای تو قرار دادم.
المحجة البیضاء ج ۵ ص ۶۲
#نصیحتهای_شیطان ۱۱
@shahidesarboland_313
🌹🍃🌸🍃........
صورتهایی که شیطان به صورت آنها ظاهر شده است.
همانطور که در فصلهای قبل ذکر کردیم، شیطان به عزت و جلال خداوند قسم خورده بود که انسانها را منحرف سازد، به همین خاطر برای فریب انسانها به شکلها و صورتهای مختلفی ظاهر شده است که بیان همه آنها نیاز به کتاب جامع و مفصلی دارد که در این کتاب به اختصار به تعدادی از آنها اشاره میکنیم.
الف) شیطان و نقشه قتل پیامبر
در تفسیر قومی ذیل آیه ۳۰ از سوره انفال آمده است که این آیه قبل از هجرت پیامبر در مکه نازل شده است و شأن نزول آن به این شرح است:
وقتی که پیامبر دعوت خود را در مکه آشکار نمود، چند تن از دو قبیله اوس و خزرج نزد آن حضرت آمدند.
حضرت فرمود چند تن از شما بیایید و همسایه من شوید تا آیات قرآن را برایتان بخوانم و شما را به سوی بهشت هدایت کنم. قرار ما در شب دوم از شبهای تشریق در عقبه است.
آن چند تن در موعد مقرر حاضر شدند و پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از اسلام و معارف عالی آن، مقداری برایشان صحبت کرد.
شیطان از اینکه دو قبیله اوس و خزرج سالیان درازی بر سر مسائل بیهوده و تعصبات قبیلهای جنگهای خونینی با هم داشتند ولی اکنون در سایه بیعت با رسول خدا جنگ را کنار گذاشته و روابط مسالمت آمیزی پیدا کردهاند و نور هدایت در قلبهایشان تابیده است، عصبانی شد و فریاد زد:
ای بزرگان قریش و عرب کجایید؟ چند نفر از اهل یثرب با محمد صلی الله علیه و آله و سلم دیدار کرده و در فلان جا جمع شدهاند.
قریش که صدای او را شنیدند شمشیر به دست به سوی آنان حرکت کردند، در پی آن رسول خدا فوراً با آنان خداحافظی کرد و حضرت حمزه و حضرت علی علیه السلام در حالی که شمشیر در دست داشتند در برابر مشرکان قرار گرفتند و مانع حرکت آنان به سوی عقبه شدند.
مشرکان پرسیدند چرا در اینجا جمع شدهاید؟
یاران رسول الله گفتند به کسی ربطی ندارد و هر کس بخواهد داخل شود جوابش شمشیر خواهد بود.
لذا مشرکان به مکه بازگشتند و از اینکه یکی از بزرگان قریش یعنی حمزه به دین اسلام گرویده است، بسیار نگران شدند.
بنابراین در دارالندوه که محل اجتماع بزرگان بود و هر کس که کمتر از ۴۰ سال داشت، حق ورود به آنجا را نداشت، گرد هم آمدند تا در این موضوع چارهای بیاندیشند.
شیطان هم در ظاهر پیرمردی به نام اعورثقیف در آنجا حاضر بود.
#نصیحتهای_شیطان ۱۲
@shahidesarboland_313
🌹🍃🌸🍃.........
در هنگام ورود دربانان از او پرسیدند کیستی؟ او گفت پیرمردی از اهل نجد هستم و دیدم که شما بینیاز از من و آراء من نیستید، لذا آمدم تا شما را راهنمایی کنم.
و چنین بود که شیطان اجازه دخول گرفت. مجلس در دارالندوه شروع شد.
ابوجهل گفت ای قریش! ما قبیلهای هستیم که در بین قبایل عرب از همه بالاتریم و در حرم خداوند یعنی در مکه ساکنیم و محمد صلی الله علیه و آله و سلم را به خاطر صدق و صلاحش امین نامیدهایم، ولی اکنون او کار را به جایی رسانده که با بیشرمی خدایان ما را انکار و جوانان ما را از پرستش بتها نهی میکند.
بین ما تفرقه انداخته و گذشتگان ما را جهنمی میداند.
لذا ما باید کاری کنیم و یک فرد را بفرستیم تا محمد صلی الله علیه و آله و سلم را به قتل برساند.
اعورثقیف ( شیطان) در جواب ابوجهل گفت این نقشه به درد نمیخورد زیرا شما میدانید که هر کس که محمد را به قتل برساند کشته میشود.
کدام یک از شما حاضرید که در این راه کشته شوید؟
بنی هاشم اجازه نخواهند داد که قاتل محمد لحظهای روی زمین زنده بماند و قبیله قاتل با قبیله بنی هاشم به جنگ خواهد پرداخت و در جنگ از بین میروند.
بنابراین نظر ابوجهل با سخنان شیطان رد شد.
یکی دیگر از مشرکان گفت محمد را به قتل نمیرسانیم، بلکه او را میدزدیم و در جایی حبس میکنیم.
شیطان در رد این نظر گفت این نقشه از نقشه قبلی هم بدتر است، چرا که بنی هاشم هر طور که شده قبایل دیگر عرب را به یاری خود میرسانند و محمد را از دست شما نجات خواهند داد.
شخص دیگری گفت او را از مکه به بیرون میبریم. شیطان در رد این نظر هم گفت این نقشه از دو نقشه قبلی هم بدتر است، زیرا شما با کسی طرف هستید که زیبا و خوش چهره و خوش بیان و فصیح است و شما او را به هر کجا که بفرستید با زبانش آنان را جادو خواهد کرد و به جنگ شما خواهد فرستاد.
مشرکان هنگامی که تمام نظرهایشان توسط این پیرمرد که همان شیطان بود رد شد، گفتند ای پیرمرد نظر همه سران قریش را ضایع و تباه کردی، حالا خودت چه پیشنهاد و نظری داری؟
شیطان گفت از هر طایفه و قبیلهای یک نفر و حتی از خود قبیله بنی هاشم نیز یک نفر، شمشیر به محمد بزنند تا به این ترتیب تمامی قبایل قریش و حتی بنی هاشم در خون محمد شریک شوند و اگر بنی هاشم بخواهند از آنها انتقام بگیرند نتوانند، چرا که نمیدانند با چه کسی باید بجنگند و چه کسی را باید به خاطر قتل محمد صلی الله علیه و آله و سلم به قتل برسانند.
اگر از شما دیه خواستند شما ۳ دیه به آنها بدهید.
مشرکان با شنیدن چنین حیله شگفتی بسیار خوشحال شدند و فریاد زدند ما ۱۰ دیه به آنها میدهیم.
#نصیحتهای_شیطان ۱۳
@shahidesarboland_313
🌹🍃🌸🍃.........
🌷سرانجام خداوند پیامبر را از این نقشه شیطانی آگاه ساخت و با خوابیدن امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیه السلام در جای رسول خدا این نقشه مشرکان عملی نشد.
☘ شیطان به صورت چوپانی در برابر حضرت علی علیه السلام
شیطان به صورت چوپانی در برابر علی علیه السلام ظاهر شد.
وقتی علی علیه السلام سراغ رسول خدا را از آن چوپان گرفت، چوپان گفت خدا که رسولی ندارد.
امیرالمومنین علی علیه السلام با سنگی بر پیشانی شیطان زد و با نعره شیطان، جنیان بر علی علیه السلام حمله ور شدند ولی با مداخله جبرئیل و میکائیل پراکنده شدند.
🔸 منع از رسالت ابراهیم توسط شیطان
هنگامی که ابراهیم برای ذبح فرزندش تسلیم امر خداوند شد، شیطان به ظاهر پیرمردی نزد ابراهیم آمد و به وی گفت ای ابراهیم از این جوان چه میخواهی؟
ابراهیم گفت میخواهم او را ذبح کنم.
پیرمرد گفت سبحان الله! آیا میخواهی جوانی را ذبح کنی که لحظهای معصیت خدا را نکرده است.
ابراهیم گفت خداوند عالم مرا به چنین کاری امر فرموده است.
پیرمرد گفت خداوند تو را از این کار نهی میکند، بلکه شیطان تو را به این کار امر میکند.
ابراهیم گفت کلامی در گوشم واقع شد و مرا به انجام چنین کاری امر کرد.
پیرمرد گفت نه، به خدا قسم، دیگر با تو صحبت نخواهم کرد!
هنگامی که ابراهیم به سوی اسماعیل رفت تا او را ذبح کند، پیرمرد به ابراهیم گفت تو پیشوای این مردمی و مردم باید به تو اقتدا کنند، اگر تو فرزندت را ذبح کنی، مردم نیز به تبعیت از تو فرزندانشان را ذبح خواهند کرد.
ابراهیم با پیرمرد صحبت نکرد و چاقو را بر گلوی اسماعیل گذاشت تا او را ذبح کند.
در این حال شیطان که از ابراهیم ناامید شده بود نزد مادر اسماعیل رفت و به او گفت مرد کهنسالی را دیدم، آیا او را میشناسی؟
مادر اسماعیل گفت او شوهرم ابراهیم است.
شیطان گفت همراه او جوانی را دیدم، آیا او را میشناسی؟
مادر اسماعیل گفت او فرزندم اسماعیل است.
شیطان گفت ابراهیم را دیدم در حالی که جوان را خوابانده و چاقو را بر حنجرهاش گذاشته و میخواهد آن جوان را ذبح کند.
هاجر مادر اسماعیل گفت دروغ میگویی، ابراهیم مهربانترین مردم است، چگونه میخواهد پسرش را ذبح کند!
شیطان گفت به خداوند آسمان و زمین قسم میخورم که ابراهیم او را خوابانده و میخواست او را ذبح کند.
مادر اسماعیل گفت چرا میخواست او را ذبح کند؟
شیطان گفت ابراهیم گمان میکند که خداوند به او امر کرده است.
مادر اسماعیل گفت بر ابراهیم شایسته است که پروردگارش را اطاعت کند و امر او را انجام دهد.
در این هنگام بر مادر اسماعیل الهام شد که ابراهیم به انجام چنین کاری از طرف خداوند مامور شده است.
🔹 شیطان در حالی که از مادر اسماعیل ناامید شده بود به سرعت به سوی صحرای منا رفت و در حالی که دستان خود را بر روی سرش گذاشته بود میگفت خدایا به سبب آنچه که من با مادر اسماعیل کردهام من را مواخذه مکن.
کتاب تفسیر قمی صفحه ۵۵۷ الی ۵۵۹
#نصیحتهای_شیطان ۱۴
@shahidesarboland_313
شیطان و قوم لوط
🟡 شیطان اولین بار به صورت پسر بچهای درآمده و به قوم لوط عمل لواط را یاد داد و یکی از قوم لوط با شیطان عمل ناپسند را انجام داد.
شیطان خود را در اختیار آنها برای این عمل بسیار ناپسند قرار داد و بعد از آن قوم لوط با هم این عمل را انجام دادند.
سپس به سراغ کودکان رفتند و بعد از آن هرگاه مهمان یا رهگذری به آنجا میرسید از دست قوم لوط در امان نبود.
🟢 امام باقر علیه السلام فرمودند: وقتی خواسته ابلیس در قوم لوط عملی شد، خود را به صورت زن درآورد و سراغ زنان آمد و گفت آیا مردان شما با هم رابطه دارند؟ در جواب گفتند آری.
پس شیطان دستور داد شما نیز با هم رابطه برقرار کنید.
داستان این عمل زشت قوم لوط را با حدیثی از امام باقر علیه السلام اینگونه بیان میکنیم که امام باقر علیه السلام فرمودند قوم لوط بهترین خلق خدا بودند و یکی از کارهای نیک آنها این بود که در انجام کارهای خیر با هم متحد بودند و همه اقدام به انجام آن کارها میکردند.
⚫️ شیطان به اتحاد آنها در کارهای نیک حسد برده و برای به انحراف کشیدن قوم لوط سعی فراوانی نموده و پی فرصتی مناسب میگشت که آنها را فریب دهد، تا اینکه به فکر افتاد که اول باید زراعت و کشاورزی مردم را خراب کند و میوههای آنها را تباه نماید. پس به این کار مشغول شد. مردم صبح که به باغ و مزرعه خود میرفتند مشاهده میکردند که زمینهای ایشان خراب و میوههایشان تباه شده است! با هم گفتند که باید کمین کنیم و آن کسی که زراعت ما را خراب میکند، شناسایی و مجازات کنیم.
وقتی کمین کردند، دیدند جوانی زیبا، خوشرو و خوش لباس آمد و مشغول خراب کردن زراعت و میوههای آنها شد.
مردم او را دستگیر کرده و گفتند ای جوان آیا تو زراعت ما را خراب میکنی و حاصل ما را تباه مینمایی؟
جوان با کمال جرأت و شهامت گفت بلی من هستم که هر شب باعث خرابی زمین و از بین رفتن محصولات شما میباشم.
🟠 مردم همه متفق القول شدند که باید این جوان خرابکار را به قتل برسانند. بنابراین او را به دست شخصی سپردند که شب از او نگهداری کند و فردا صبح جمع شده و او را به قتل برسانند.
آن شخص جوان را به خانه برد و در رختخوابی در اتاق خود خواباند. نیمه شب آن جوان شروع به فریاد و گریه نمود و به صاحبخانه گفت من هر شب روی شکم پدرم میخوابیدم و امشب تنها هستم و میترسم.
صاحبخانه هم بیخبر از همه جا گفت نترس امشب بیا روی شکم من بخواب آن ملعون با صاحبخانه کاری کرد که او را مجبور به گناه نمود و بعد از آن فرار کرد.
🔵 صبح مردم جمع شدند که جوان خرابکار را اعدام کنند. صاحبخانه داستان شب گذشته را برای آنها تعریف کرد.
و مردم این گناه بزرگ را یاد گرفته و کار به جایی رسید که همسران خود را رها کردند و هر کس وارد شهرشان میشد او را آزار میرساندند.
🟣 وقتی شیطان متوجه شد مردم به این عمل ناپسند عادت کرده و دیگر سراغ همسران خود نمیروند، به فکر افتاد که همسران آنها را هم منحرف کند.
پس به شکل دختری زیبا درآمد. پیش زنان آن شهر رفت و گفت شنیدهام مردان شما همسرانشان را رها کرده و با هم عملی ننگین انجام میدهند. گفتند بلی چنین است و مدتهاست که مردان ما دیگر به سراغ همسرانشان نمیآیند.
شیطان گفت اکنون که مردانتان شما را رها کردهاند، شما با هم رابطه برقرار کنید.
بعد از آنکه زنان به این گناه عادت کردند و به نصیحتهای حضرت لوط گوش ندادند، خداوند متعال سه فرشته مقرب خود را یعنی میکائیل جبرائیل و اسرافیل را برای هلاکت آنها فرستاد.
این سه فرشته نزدیکیهای صبح همه اهل شهر را به هلاکت رسانیدند.
ترجمه عقاب الاعمال صفحه ۶٠۹_۶٠۴
#نصیحتهای_شیطان ۱۵
@shahidesarboland_313
آخرین برگشت امیرالمومنین علی علیه السلام به دنیا و کشته شدن شیطان
قَالَ رَبِّ فَانظُرني إلى يَوْمِ يُبْعَثُونَ قَالَ فَإِنَّكَ مِنَ الْمُنْظَرِينَ إِلَى يَوْمِ الْوَقْتِ المعلوم
گفت: «پروردگارا مرا تا روزی که انسانها برانگیخته میشوند مهلت ده»
فرمود: تو از مهلت داده شدگانی ولی تا روز و زمان معين
امام صادق فرمود: ابلیس از خدا خواست که او را تا روز قیامت مهلت دهد ولی خداوند آن را رد کرد و فرمود تا روز وقت معلوم تو از مهلت داده شده ها هستی.
چون روز وقت معلوم فرا رسد، ابلیس با تمام پیروانش که از زمان خلقت آدم تا آن روز از او پیروی کرده اند ظاهر میشوند...
و حضرت امیرالمؤمنین بر میگردند و این آخرین برگشت آن حضرت است.
راوی گفت: مگر امام علی علیه السلام رجعت های بسیار خواهند کرد؟
حضرت فرمودند: بلی
و هر امامی که در هر قرنی بوده باشد نیکوکاران و بدکاران زمان او بر می گردند تا حق تعالی مؤمنان را بر کافران غالب گرداند و مؤمنان از ایشان انتقام بگیرند.
پس چون آن روز یعنی آخرین رجعت علی علیه السلام برسد، حضرت امیرالمؤمنین با اصحابش برگردد و شیطان نیز بیاید با اصحابش
و ملاقات ایشان در کنار فرات واقع شود، نزدیک به کوفه.
پس کشت و کشتاری واقع میشود که هرگز چنین قتلی واقع نشده باشد.
امام صادق علیه السلام فرمود گویا میبینم اصحاب حضرت امیر را که صد قدم از پشت سر بر میگردند در میان آب فرات داخل شوند.
پس ابری از آسمان فرود آید که پر شده باشد از ملائکه،
و رسول خدا در حالی که اسلحه ای از نور در دست داشته باشد، در پیش آن ابر می آید.
چون نظر شیطان بر آن حضرت بیافتد عقب نشینی کند و اصحابش به او گویند اکنون که پیروز شدی به کجا می روی؟
شیطان میگوید: من میبینم آنچه شما نمی بینید، من می ترسم از پروردگار عالمیان.
پس حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم به او میرسد و حربه در میان دو کتفش بزند که او و اصحابش همه هلاک شوند.
بعد از آن همه مردم خدا را به یگانگی بپرستند و هیچ چیز را با خدا شریک نگردانند.
حضرت امیرالمؤمنین ۴۴ هزار سال حکومت خواهد کرد... پس در آن وقت دو باغ سر سبز که حق تعالی در سوره الرحمن فرموده در دو طرف مسجد کوفه به هم رسد.( ۱ )
١- بحار الانوار، ج ۵۳، ص ۵۹
#نصیحتهای_شیطان
@shahidesarboland_313
🔥خیلی خوبه که از اطلاعات و زندگی هر کس و ناکس خبر دارید ، اما ذرهای اطلاعات راجع به امامتون ندارید 🔥
و عالیه که حتی دنبالشم نمیرید .🔥
🔥 #نصیحتهای_شیطان
@shahidesarboland_313