02.Baqara.019.mp3
1.04M
🌹🍃🌸🍃...
تفسیر سوره بقره ۱۹ ...
#استاد_قرائتی
@shahidesarboland_313
2024_01_26_10_56_06 (1).mp3
6.3M
🌹🍃🌸🍃......
دولت سیزدهم، اقدامات اقتصادی اساسی ، اصلاحات در حوزه بانکداری، در حوزه مالیات ، در حوزه بودجه و تغییر ساختارها انجام داده
و این تغییر ساختارها است که درمان درد این اقتصادی است که این شرایط را ایجاد کرده
یعنی رویه دولت های گذشته، اقتصاد ما را به اینجا رسانده که مردم ما ناراحت شوند
دولت سیزدهم بر پایه اطلاع دقیق از میدان و اِشکال عمده اقتصاد، ریل گذاری جدید انجام داده.
اقتصاد ما که دچار مشکل شده،
۷۰ درصد از نقدینگی جامعه در دست یک درصد از جامعه است
از ۹۹ درصد دیگر جامعه، ۳۰ درصد نقدینگی را دارند
و این نقدینگی که دست یک درصد متمول جامعه است،
دولت، سازوکارهایی را برای آن پیش بینی کرده که این سازوکارها از سال ۱۴۰۱ شروع شده و بنا است که این سازوکارها در سالهای آینده تکمیل شود و.....
سخنران: استاد بازیاد
لطفا با لینک کانال منتشر کنید.
عمار ولایت باشیم
@shahidesarboland_313
🌹🍃🌸🍃.....
یکی از فضیلت های ماه رجب، روزه داشتن به حدّ قدرت و توان است و روایت شده که اگر شخص، قادر بر آن نباشد، هرروز صدمرتبه این تسبیحات را بخواند تا ثواب روزه آن را دریابد:
«سُبْحَانَ الْإِلَهِ الْجَلِيلِ.
سُبْحَانَ مَنْ لَا يَنْبَغِي التَّسْبِيحُ إِلَّا لَهُ .
سُبْحَانَ الْأَعَزِّ الْأَكْرَمِ .
سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزَّ وَ هُوَ لَهُ أَهْل».
@shahidesarboland_313
5.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وسوسه شیطان و نَفس
استاد عالی👆❤️
@shahidesarboland_313
02.Baqara.020.mp3
1.37M
🌹🍃🌸🍃...
تفسیر سوره بقره ۲۰ ...
#استاد_قرائتی
@shahidesarboland_313
✍امام علی(ع)
خداوند براى مهدى، مردمانى را بر مى انگيزد كه از گوشه و كنار زمين جمع مىشوند، همچنان كه ابرهاى پراكنده پاييزى به هم مىآيند. به خدا سوگند، من نامهاى آنها را و نام اميرشان را و جايى را كه مركب هايشان را مىخسبانند، مىدانم. مهدى به كعبه وارد مى شود و مى گريد و به درگاه خدا زارى مى كند. خداوند عزّوجلّ فرموده است: «يا [ كيست ] آن كس كه درمانده را ـ چون وى را بخواند ـ اجابت مىكند و گرفتارى را برطرف مىگرداند و شما را جانشينان اين زمين قرار مىدهد؟ »
📚بحارالأنوار جلد۳۳ صفحه ۱۵۸
@shahidesarboland_313
🌹🍃🌸🍃.......
#همسر
شیفت کارخانه بود و نتوانست بیاید دعای عرفه.
با مادرم رفتیم گلزار شهدای نجف آباد. شانسی نشستیم سر یکی از قبرها، جا خوردم. اول که خواندم شهید محسن حججی! دوباره که نگاه کردم دیدم نوشته شهید محسن حجتی.
حالم خراب شد، نکند روزی سر قبری بنشینم که رویش نوشته شده باشد شهید محسن حججی.
با این فکر و خیالات زجه زدم و اشک ریختم.
شب کشاندمش گلزار شهدا که بیا این قبر شهید را ببین.
تمام طول مسیر گریه کردم، محسن خندید، خوبه که حالا دعا کن اگه شهید شدم سنگ قبری داشته باشم که بخوای بیای بشینی بالا سرش.
با این حرفش خیلی به هم ریختم، هیچ طور آرام نمیگرفتم.
بهش گفتم بیا بریم پیش حاج احمد.
شبانه با موتور راه افتادیم سمت گلستان شهدای اصفهان.
پشت یقهاش خیس اشک شد از بس گریه کردم. میگفتم اگه تو نباشی من چه کار کنم؟
میخندید و میگفت شهادت کجا بود حالا!
الان کارخانه نمیذاره نمازم را اول وقت بخونم، اون موقع میترسی شهید بشم!
سر این موضوع خیلی با مدیر کارخانه درگیر بود. یک روز هم که از سر کار برگشت گفت دیگه نمیخوام برم کارخونه و قید آن کار را زد. کار دیگری هم زیر سر نداشت.
یکی از رفقایش توی شیرینی پزی کار میکرد، با صاحب کارش صحبت کرد و رفت آنجا. وقتهای خالی اش هم میرفت کتاب شهر.
بهش پیشنهاد دادم محسن نمیخوای بری سپاه؟
دوران عقدمان یک سال و ۸ ماه طول کشید.
بعد از چند دفعه بالا پایین کردن زمان مراسم، بالاخره جدی جدی افتادیم دنبال برگزاری عروسی.
نزدیک خانه پدرم خانهای اجاره کردیم و جهیزیه چیدیم.
سر جهیزیه خریدن با محسن خیلی ماجرا داشتیم.
مدام با پدر و مادرم کل کل داشت که چرا اینقدر پول خرج میکنید و ما اصلاً به این لوازم نیاز نداریم.
گیر داده بود که مبل نمیخواهیم.
نگران بود شاید یکی که نداره بیاد ببینه و دلش بخواد.
#شهید_حججی
لطفا به ما بپیوندید
کپی حرام
@shahidesarboland_313