eitaa logo
واحد بسیج شهید علیزاده (مدرسه شهید فرجی)
134 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
746 ویدیو
133 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
👓 اونایی که میگن که شورای نگهبان طوری مهره ها رو چیده که از توش رئیسی بیرون میاد، حافظه تاریخی شون یادشون رفته؟! 👈به نظر تون سال ۸۰ از لیست بالا کی در میومد؟ ❓چطور اون زمان کسی معترض نبود؟! @kanoontakab
هدایت شده از آگاه
🔹متولدین 28 خرداد 1382 و قبل از آن می‌توانند در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند؛ حدود 59میلیون نفر واجد شرایط شرکت در انتخابات ریاست‌ جمهوری هستند. 🔹رییس ستاد انتخابات کشور اعلام کرد در شهرها تجمع بیش از 15 نفر تخلف است. 🔹سخنگوی شورای نگهبان در گفت و گو با بخش خبری ساعت 21: پرونده داوطلبان در شورای نگهبان به دقت مورد بررسی قرار گرفت. ما برای ریاست جمهوری ناچاریم که اصل 115 مانند ایرانی الاصل بودن را مورد توجه قرار دادیم اما 4 اصل رجل سیاسی - مذهبی و مدیر و مدبر بودن مورد توجه جدی قرار گرفت. ♨️🗳 @agahvapishgam
💢 ✅ تکرار یا تغییر؟ (۲۸) 🍃🌻🍃 🌀 موضوع: تله تبلیغاتی؟‼️ 🔻 یکی از جریانات سیاسی معروف که مدعی است نامزدهای اصلی او احراز صلاحیت نشدند، رفتار انتخاباتی متناقضی در پیش گرفته‌ اند. 🔹 آن‌ها در رسانه‌های خود هم‌زمان که بر طبل "غیر رقابتی بودن انتخابات" می‌کوبند، از رقابت اصلی بین مهرعلیزاده و رئیسی سخن می‌گویند. 🔸این در حالی است که بخشی از نیروهای جریان انقلابی از تبلیغات فوق منفعل شدند، درحالی‌که جریان مزبور هوشمندانه تبلیغ روی نامزد مورد نظر خویش را آغاز کرده‌است. 🔺 در این شرایط جریان انقلابی نباید هدف اصلی که جلب مشارکت گسترده و آگاهانه است را فراموش کند و در تله تبلیغاتی غیر رقابتی بودن انتخابات گرفتار شود و باید با تلاشی مضاعف و با روش تخاطب میان اعضای خانواده، فامیل و آشنایان کسانی را که برای حضور در انتخابات مردد هستند، مجاب به شرکت در انتخابات نمایند. ۱۴۰۰ ✅بسیج دانش آموزی شهیدفهمیده تکاب
12.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خواص بیشمار نوشابه🤔 یاران همراه و همدل در کنار کارهای فرهنگی، تربیتی و سیاسی سلامتی شما هم برای ما مهم است. لطفا" برای سلامتی خود و خانواده محترم، به سخنان علمی یکی از اساتید طب سنتی که در جمع طلاب ایراد شده گوش کنید* ✅به کانال توانمندسازی بپیوندید 👇 🌍 eitaa.com/lms_salehin
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 رای من فایده نداره!!! من اعتراض دارم!! هیچ فرقی نمیکنه...! 💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐💐 آینده روشن در دستان شماست .... ♨️🗳بسیج دانش آموزی شهید فهمیده تکاب
11.36M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
جواب کسایی ‌که میگن پول نفت رو هروقت دادن میرم رای میدم 🤔 💐 🇮🇷 🍀 🌸 🇮🇷 🌷 دانش آموزی شهیدفهمیده تکاب
إذا أمْطَرَ التَّحاسُدُ نَبَتَ التَّفاسُدُ هنگامی که باران حسادت ببارد، فساد می روید @HadisNgari 🎟
💠 موضوع: مشارکت حداکثری چگونه رخ می دهد؟ ✍️ مهدی عباسی شاهکوه 🍃🌻🍃 🔻الگوی ذهنی موجود در نگرش نخبگان سیاسی ما دوقطبی است که بر اساس آن یک مناقشه و ماجراجویی در انتخابات رخ می دهد و مردم از سر هیجان و احساس، در این ماجرا حس طرفداری پیدا می کنند و به یک طرف رأی می دهند! 🔹 اما نکته اینجاست که این مشارکت قهرا با رشد و تعالی در تعارض و تباین قرار دارد چراکه این مشارکت با ایجاد هیجان صورت پذیرفته و بصیرتی در کار نیست. 🔸به بیان واضح تر، فریب مردم و مشارکت حداکثری در تضاد با هدایتگری قرار میگیرد. 🔹برخی اظهار می کنند: برای آنکه گفتمان خودی پیروز شود، نیاز به گفتمان غیر و به نوعی دشمن سازی است و به همین دلیل، باید طوری کار را مدیریت کند که عملا بتوان در جامعه دوقطبی ایجاد کرد تا بدین وسیله مردم کنند! 🔸سوال جدی این است که آیا این نوع مشارکت هیجانی، با تعالی که هدف عالی انقلاب است، می تواند تناظر داشته باشد⁉️ 🔹به نظر می رسد که در این راستا نوعی شکل می گیرد. در حالی که مولی الموحدین می فرماید: من اصلاح مردم را به فساد خودم نمی خواهم. 🔺آیا میشود با فریب و فساد، در مسیر هدایت و تعالی مردم گام برداشت؟ پاسخ منفی است. 🆔بسیج دانش آموزی شهیدفهمیده تکاب
*شهیدی که بعداز۱۷سال زنده شد* 💠اتفاقی جالب در تفحص یک شهید... 🔹می گفت:اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران.علیرغم مخالفت شدید خانواده و بخاطر عشقم به شهداء حجره پدر را ترک کردم و به وهمراه بچه های تفحص لشکر۲۷ محمد رسول الله (ص)راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم. یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان... بعد از چند ماه، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم. یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم. سفره ساده ای پهن می شد اما دلمان،از یاد خدا شاد بود و زندگیمان،با عطر شهدا عطرآگین.تا اینکه... 🔹تلفن زنگ خورد وخبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد.آشوبی در دلم پیدا شد.حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم. نمی خواستم شرمنده اقوامم شوم.با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم. 🔹 بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان وپلاک شهیدی نمایان شد. شهیدسیدمرتضی‌دادگر...🌷 فرزند سید حسین اعزامی از ساری... گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من.... 🔹استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده شهید،به بنیاد شهید تحویل دهم. 🔹قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد،دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند.با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوانهای شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم. 🔹"این رسمش نیست با معرفت ها...ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم....راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده خانواده مان شویم. گفتم و گریه کردم. 🔹دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم: «شهدا! ببخشید... بی ادبی و جسارتم را ببخشید...» 🔹وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم.هرچه فکرکردم،یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام.با خودم گفتم هرکه بوده به موقع پول را پس آورده،لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم.به قصابی رفتم.خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم: 🔹بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است.به میوه فروشی رفتم،به همه مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سرزدم،جواب همان بود.بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است.گیج گیج بودم.خرید کردم و به خانه برگشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ 🔹وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته با چشمان گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد. 🔹جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم.اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟ 🔹همسرم هق هق کنان پاسخ داد:خودش بود. بخدا خودش بود.کسی که امروز خودش را پسر عمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود. کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم.مثل دیوانه ها شده بودم.عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم. می پرسیدم:آیا این عکس، عکس همان فردی است که امروز...؟ 🔹نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم.مثل دیوانه هاشده بودم.به کارت شناسایی نگاه کردم، 🔹شهید سید مرتضی دادگر. فرزند سید حسین.. اعزامی از ساری.. وسط بازار ازحال رفتم. 🔹ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون🌹 🌀 اگر دلت شکست حداقل به یک نفر ارسال کن ┈┈•✾🌿🌺🌿✾•┈┈ https://chat.whatsapp.com/C2RmHZ7U69s7oIDDn6O4fC