eitaa logo
شفعا
147 دنبال‌کننده
10هزار عکس
6.1هزار ویدیو
88 فایل
اللهم عجل لولیک الفرج کانال رسمی پایگاه شهید فریادرس مدیر کانال: @jalalialii تبادل: @abbi313
مشاهده در ایتا
دانلود
«موعظه شی🔥طان» ✨پس از آنکه حضرت نوح علیه السلام قوم گنه کار خود را نفرین کرد و طوفان همه آنها را از بین برد، ابلیس نزد او آمد و گفت : تو بر گردن من حقی داری که می خواهم آن را ادا کنم!نوح گفت : چه حقی؟!خیلی بر من سخت و ناگوار است که من بر تو حقی داشته باشم! ▪️ابلیس گفت : همان که تو بر قومت نفرین کردی و همه آنها به هلاکت رسیدند و دیگر کسی نمانده که من او را گمراه سازم! بنابراین تا مدتی راحت هستم تا نسل دیگری بیاید! نوح فرمود : حالا می خواهی چه جبرانی کنی؟! ابلیس گفت : ✅در سه جا مراقب حيله من باش! ➊👈هنگامی که خشمگین شدی! ➋👈هنگامی که بین دو نفر قضاوت می کنی! ➌👈هنگامی که با زن نامحرم خلوت می کنی و هیچ کس نزد شما دو نفر نیست! در چنین مواقعی به یاد من باش که کار خود را خواهم کرد. 📚بحارالانوار ج۱۱ ص۳۱۸ @shahidfaryadras
📚 👿 پسر جوانی ،با وسوسه یکی از دوستانش به محلی رفتند که زنان روسپی، فاحشه در آنجا خود فروشی می کردند. 🛋 او روی یک صندلی در حیاط آنجا نشست . 🔸 در آنجا پیرمرد ژولیده ای و فروتنی بود که حیاط و صندلی ها را نظافت می کرد. 🔹 پیرمرد در حین کارکردن ، نگاه عمیقی به پسرک انداخت و سپس پیش او رفت و پرسید : پسرم ، چند سالت است 🔸 گفت : بیست سالم است . 🔹 پرسید : برای اولین بار است که اینجا می آیی 🔸 گفت : بله 🔹 پیرمرد آه پر دردی از ته دل کشید و گفت : می دانم برای چه کاری اینجا آمده ای ؛ به من هم مربوط نیست ، 🔹 ولی پسرم ، آن تابلو را بخوان 👈 🚶 پسرک به طرف تابلویی رفت که در یک قاب چوبی کهنه به دیوار آویخته شده بود . 🗣 سپس با صدای لرزان شروع به خواندن شعر تابلو کرد: 🔅 گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی 🔅 صبر کن تا پیدا شود گوهر شناس قابلی 🔅 آب پاشیده بر زمین شوره زار بی حاصل است 🔅 صبر کن تا پیدا شود زمین باربری 💧 قطرات اشک بر گونه های چروکیده پیرمرد می غلتید ... 💧 اشک هایش را پاک کرد و بغضش را فرو برد و گفت : پسرم ، روزگاری من هم به سن تو بودم و به اینجا آمدم ، چون کسی را نداشتم که به من بگوید: 🔅 « لذت های آنی ، غم های آتی در بر دارند 🔅 کسی نبود که در گوشم بگوید : 🔅 ترک شهوت ها و لذت ها سخاست 🔅 هر که درشهوت فرو شد بر نخاست 🔹 کسی را نداشتم تا به من بفهماند : 🍶 به دنبال غرایز جنسی رفتن ، مانند لیسیدن عسل بر روی لبه شمشیر است ؛ عسل شیرین است ، اما زبان به دو نیم خواهد شد . 🔹 کسی به من نگفت : 🔅 اگر لذتِ ترک لذت بدانی 🔅 دگر لذت نفس را لذت ندانی 🔹 و هیچ کس اینها را به من نگفت و حالا که : 🔅 جوانی صرف نادانی شد و پیریُ پشیمانی 🔅 دریغا، روز پیری آمی هوشیار می گردد 🔹 پیرمرد این را گفت و دست بر پیشانی گذاشت و شروع به گریستن کرد. 💔 چیزی در درون پسر فرو ریخت ... حال عجیبی داشت ، شتابان از آنجا بیرون آمد در حالی که شعر پیرمرد را زیر لب زمزمه می کرد: 🔅 « گوهر خود را مزن بر سنگ هر ناقابلی ...» و دیگر هرگز به آن مکان نرفت. @shahidfaryadras
📚 عابد و سگ 🔹 روزی روزگاری، عابد خداپرستی بود که در عبادتکده ای در دل کوه راز و نیاز خدا میکرد، آنقدر مقام و منزلتش پیش خدا زیاد شده بود که خدا هر شب به فرشتگانش امر میکرد تا از طعام بهشتی، برای او ببرند و او را بدین گونه سیر نمایند... 🔸 بعد از ۷۰ سال عبادت، روزی خدا به فرشتگانش گفت: امشب برای او طعام نبرید، بگذارید امتحانش کنیم. 🔹 آن شب عابد هر چه منتظر غذا شد، خبری نشد، تا جایی که گرسنگی بر او غالب شد. طاقتش تمام شد و از کوه پایین آمد و به خانه بت پرستی که در دامنه کوه منزل داشت رفت و از او طلب نان کرد. 🔸 بت پرست ۳ قرص نان به او داد و او به سمت عبادتگاه خود حرکت کرد. 🔹 سگ نگهبان خانه بت پرست به دنبال او راه افتاد، جلوی راه او را گرفت... 🔸 مرد عابد یک قرص نان را جلوی او انداخت تا برگردد و بگذارد او براهش ادامه دهد، سگ نان را خورد و دوباره راه او را گرفت، 🔹 مرد قرص دوم نان را نیز جلوی او انداخت و خواست برود اما سگ دست بردار نبود و نمیگذاشت مرد به راهش ادامه دهد. 🔸 مرد عابد با عصبانیت قرص سوم را نیز جلوی او انداخت و گفت : ای حیوان تو چه بی حیایی! صاحبت قرص نانی به من داد اما تو نگذاشتی آنرا ببرم؟ 🔹 سگ به سخن آمد و گفت: من بی حیا نیستم، من سالهای سال سگ در خانه مردی هستم، شبهایی که به من غذا داد پیشش ماندم، شبهایی هم که غذا نداد باز هم پیشش ماندم، شبهایی که مرا از خانه اش راند، پشت در خانه اش تا صبح نشستم... تو بی حیایی، تو که عمری خدایت هر شب غذای شبت را برایت فرستاد و هر چه خواستی عطایت کرد، یک شب که غذایی نرسید، فراموشش کردی و از او بریدی و برای رفع گرسنگی ات به در خانه یک بت پرست آمدی و طلب نان کردی... 🔸 مرد با شنیدن این سخنان منقلب شد و به عبادتگاه خویش بازگشت و توبه کرد... @shahidfaryadras
9.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#داستان بسیار شنیدنی تنها شخصی که با امام زمان «عج» شوخی می کرد 🎥کلیپ تصویری #استاد_عالی 🌹اللهم عجل لولیک الفرج 🌹 🌷🍃🍂🍃🌹🍃🍂🌷 ✅ @shahidfaryadras