eitaa logo
کانال شهیدجاویدالاثرغلامحسین اکبری
1.4هزار دنبال‌کننده
19.8هزار عکس
16.4هزار ویدیو
89 فایل
💠کانال‌شهیدجاویدالاثرغلامحسین اکبری 🇮🇷 🤍ولادت:۱۳۳۸/۵/۵ 🕊️شهادت:۱۳۶۱/۱/۲ 📍مزارشهید: خراسان جنوبی(بیرجند) جهت‌ارتباط‌با‌خادم‌کانال: 🆔️@Fathami_A
مشاهده در ایتا
دانلود
4.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شلیک موشک بر فراز مزار در اصفهان 🔹موشک ها از چند نقطه در شمال غرب و زاگرس شلیک شدند
11.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 پیروزی نزدیک است! خاطره‌ شنیدنی از زبان سردار از خوابی که یکی از مسئولین حزب الله لبنان دیده بود. "یدالله فوق ایدیهم"
2.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📝 🔸 حال و هوایی که آن روز داشتند را تا به آن موقع از ایشان ندیده بودم ... بی قرار و گریان، طور خاصی ناراحت بود، به من گفته بود که از رفقای جهادی اش دوستانی دارد که از برادر به او نزدیکترند ... حاج از آنها بود. 🔹 بعد ها این عبارت (نزدیکتر از برادر) را در مورد چند نفر دیگر به طور خاص به من گفت... انگار یکی از عزیزترین برادرانش را از دست داده بود، چند باری با اشک می‌گفت «اُف بر دنیا»... 🔸 در این مدت یک بار دیگر هم او را در این حالت دیدیم و آن هم بعد از شهادت حاج قاسم بود... 🎥 برشی از فیلم تشییع پیکر مطهر و حضور و و ●➼‌┅═❧═┅┅───┄
18.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 انتشار برای اولین بار ما سلام‌الله‌علیها را دوست داریم... ما به شفاعت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها امیدواریم... ✍️ آخرین جملات و آخرین لبخند های در جمع خانواده، چند روز قبل از شهادت... 🥀اونجا بود که دلم ریخت... انگار خیلی نورانی و آماده شده بود، تو دلم صدایی گفت این بار بابا شهید میشه... نخواستم باور کنم و با یه «نه، حالا حالا ها زوده» خودم را آروم کردم. انگار بهش بشارت داده بودند، حال عجیبی داشت. 📿 شادی روح شهدا صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🇮🇷 @lahzaei_ba_sh
18.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 انتشار برای اولین بار ما سلام‌الله‌علیها را دوست داریم... ما به شفاعت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها امیدواریم... ✍️ آخرین جملات و آخرین لبخند های در جمع خانواده، چند روز قبل از شهادت... 🥀اونجا بود که دلم ریخت... انگار خیلی نورانی و آماده شده بود، تو دلم صدایی گفت این بار بابا شهید میشه... نخواستم باور کنم و با یه «نه، حالا حالا ها زوده» خودم را آروم کردم. انگار بهش بشارت داده بودند، حال عجیبی داشت. 📿 شادی روح شهدا صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
📝 | 🔻 از شدت درد، تکه پارچه‌ای در دهانش گذاشته بود. می‌گفت آنقدر محکم دندان‌هایش را به هم فشار می‌داد که فکر می‌کرد الان است که همه آنها خرد شوند ... ♦️ رفته بود برای شناسایی؛ در مسیر برگشت، ترکشی به پایش خورده بود. ترکش از کمی پایین‌تر از زانوی پای سمت چپ وارد ماهیچه شده بود و با ایجاد یک حفره نسبتاً بزرگ به قطر چند سانتیمتر، از طرف دیگر خارج شده بود؛ به عبارتی قسمتی از ماهیچه را کنده بود. 🩺 در بهداری، چون احتمال داشت با بی‌هوشی اطلاعات جمع‌آوری شده‌اش را فراموش کند و یا اینکه اسراری که نباید همه بدانند در زمان به‌هوش آمدن، به زبان بیاورد و روند اجرای عملیات تحت تأثیر قرار بگیرد، خواست که بدون بی‌هوشی زخمش را پانسمان و بخیه کنند. 🚑 امدادگر برای تمیز کردن زخم، باند را به مواد ضدعفونی آغشته کرده بود. یک سمت باند را داخل حفره زخم کرده بود و سمت دیگر را از محل خروج ترکش خارج کرده بود. ❤️‍🩹 پدرم می‌گفت مثل وقتی که بخواهند کفشی را واکس بزنند، امدادگر دو طرف باند را در زخم حرکت می‌داد و من تحمل می‌کردم چون نباید بی‌هوش می‌شدم. احساس کردم جمجمه‌ام در اثر فشار دندان‌هایم در حال خرد شدن است. 🥀 این ماجرای یکی از مجروحیت‌هایش بود. 💐 هر سال در چنین روزهایی، روز جانباز را به پدرم تبریک می‌گفتیم. 🌷یادشهداباذکرصلوات.. اَللّٰهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهم
🌹 در حسرت وداع با باکری ماند | شهید محمدرضا زاهدی در کلام همرزم ایشان، آقای مسیح الله توانگر 📝 گفت‌و‌گوی آقای با آقای مسیح الله توانگر، از فرماندهان لشکر امام حسین (علیه‌السلام) در دوران دفاع مقدس، در مورد شهید زاهدی که در شماره ۲۵۳ ماهنامه فرهنگی، اجتماعی سیاسی فکه منتشر شده است. 📿 شادی روح شهدا صلوات الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم 🇮🇷