🥀🌈🌈🥀
✨زمیـن
حقیـر بود
بـرای داشتنـت
آسمــــان
به تو بیشتر می آید...
🌺درکنار ارباب دعایمان کن😭
#حاج_قاسم_ما❤️
#ـپنج_شنبه_دلتنگی
http://eitaa.com/bachehshei
🌱 #سه_دقیقه_در_قیامت
گره گشایی
فصل سیزدهم
قسمت پنجم
حتي به من گفتند: اينکه ازدواج شما به آساني صورت گرفت و زندگي خوبي داري، نتيجه کارهاي خيري است که براي هدايت ديگران انجام دادي.
من شنيدم که مأمور بررسي اعمال گفت: کوچکترين کاري که براي رضاي خدا و در راه کمک به بندگان خدا کشيده باشيد، آنقدر در پيشگاه خدا ارزش پيدا ميکند که انسان، حسرت کارهاي نکرده را ميخورد.
يك روز همسرم به من گفت: دختري را در مدرسه ديده ام كه از لحاظ جسمي خيلي ضعيف است. چندين بار از حال رفته و من پيگيري كردم، او يك دختر يتيم و بي سرپرست است. بيا امروز به منزلشان برويم. آدرسشان را بلدم.
باهم راه افتاديم. در حاشيه شهر، وارد يك منزل كوچك شديم كه يك اتاق بيشتر نداشت، هيچ گونه امكانات رفاهي در آنجا ديده نميشد. يك يخچال و يك اجاق گاز در كنار اتاق بود. مادر و دو دختر در آن خانه زندگي ميكردند. پدر اين دخترها در سانحه رانندگي مرحوم شده بود.
به بهانه ي خوردن آب، سر يخچال رفتم. هيچ چيزي در اين يخچال نبود! سرم داغ شده بود. خدايا چه كنم؟!
خودم شرايط مالي خوبي نداشتم. چطور بايد به آنها كمك ميكردم؟ فكري به ذهنم رسيد. به سراغ خاله ام رفتم.
#ادامه_دارد...
🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي
http://eitaa.com/bachehshei
🔴 انقلابی ها وسط مردم و لیبرال ها پشت میز در حال انتقاد از انقلابی ها و انتخاباتی کردن حل مشکلات مردم...
این دلیل اصلی مشکلات است!
رزنانس
http://eitaa.com/bachehshei
🌱 #سه_دقیقه_در_قیامت
گره گشایی
فصل سیزدهم
قسمت ششم - آخر
او همسر شهيد و انسان مؤمن و دست به خيري بوده و هست. او را به منزل آنها آوردم. شرايط منزلشان را ديد. خودم نيز كمي كمك كردم و همان شب براي آن دو دختر، كاپشن و لباس مناسب خريديم.
خاله ام آخر شب با كلي وسايل برگشت و يخچال آنها را پر از مواد غذايي كرد. در ماه هاي بعد، تا توانست زندگي آنها را تأمين نمود.
وقتي در آن سوي هستي مشغول بررسي اعمال بودم، مشاهده كردم كه شوهر خاله ام به سمت من آمد. او از رفقايم بود كه شهيد شد و در كنار ديگر شهدا در بهشت برزخي، عند ربهم يرزقون بود.
به من كه رسيد، در آغوشم گرفت و صورتم را بوسيد. خيلي از من تشكر كرد. وقتي علت را سؤال كردم گفت:
توفيق رسيدگي به آن خانواده يتيم را شما به همسر من دادي، نميداني چه خيرات و بركاتي نصيب شما و همسر من شد. خدا ميداند كه با گره گشايي از كار (1) مردم، چه مشكلات دنيايي و آخرتي از شما حل ميشود.
-------------------------------------
1) امام صادق (ع) فرمودند: هركس يك حاجت برادر مومن خود را برآورده كند، خداوند در قيامت، صدهزار حاجت او را برآورده كند كه يكي از آنها بهشت است و ديگر آنكه خويشان او را به بهشت بفرستد. اصول كافي جلد 2، ص 3
#ادامه_دارد...
🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي
http://eitaa.com/bachehshei
🌹🍃
مجيد ۱۸ سالش بود كه تصميم گرفت برود جبهه.
هر كاري كرديم كه مانع رفتنش بشيم، فايده اي نداشت. باباش بهش گفت: تو بمون تا من برم، هر وقت برگشتم تو برو.
قبول نمي كرد و مي گفت بايد برم...
...روز اعزام بهش گفتم: مجيد! من دوست ندارم تو رو دست و پا شكسته ببينما! مواظب خودت باش، نري و درب و داغون برگردي
😁خنديد و گفت: نه مامان! خيالت راحت، من جوري ميرم كه ديگه حتي جنازه ام هم به دستت نرسه.
به شوخي گفتم: لال شي! اين چه حرفيه مي زني
🍃چيزي نگفت و ساكت ماند...
... موقع اعزام تقريباً تمام مادرها توي محوطه ي چمن پادگان، كنار بچه هاشون بودند اما مجيد اصلاً كنارم نمي ماند. من هم دوست داشتم بچه ام مث بقيه بسيجي ها يه كم كنارم بمونه اما مجيد كم ميومد.
هر وقت هم ميومد، گونه هام رو مي گرفت و مي گفت:
چيه مامان! چرا رنگت پريده؟ چرا ناراحتي؟
بهش گفتم: اين چه وضعشه؟ همه ي بسيجي ها كنار مادراشون هستن، تو چرا مدام اين ور و اون ور ميري و پيشم نمي نشيني؟
😔اولش طفره مي رفت و جواب نمي داد يه بار كه خيلي اصرار كردم كه كنارم بمونه، گفت: مامان جان! من وقتي كنارت مي نشينم و اون احساس مادرانه رو توي چهره ات مي بينم مي ترسم شيطون وسوسه ام كنه و نذاره برم جبهه مي ترسم اين محبت مادري مانع از رفتنم بشه واسه همين كم ميام كنارت مي شينم...
... موقع رفتن اومد سراغم باهام روبوسي كرد و گفت: مامان! وقتي سوار شديم من وسط اتوبوس مي ايستم، من تو رو نگاه مي كنم، تو هم من رو نگاه كن تا جايي كه ميشه همديگه رو نگاه كنيم...
وقتي ماشين حركت كرد تا لحظه ي آخر براش دست تكون مي دادم او هم برام دست تكون مي داد تا جايي كه ديگه همديگه رو نديديم اين آخرين ديدارمون بود
چند روز بعد خبر شهادتش رو آوردند...
همونطور كه خودش گفته بود ديگه جسدش برنگشت، هنوز هم برنگشته...
✍راوي: مادر #شهيد_مجيد_قنبری
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹
🌱 #سه_دقیقه_در_قیامت
نامحرم
فصل چهاردهم
قسمت اول
خيلي مطلب در موضوع ارتباط با نامحرم شنيده بودم. اينكه وقتي يك مرد و زن نامحرم در يك مكان خلوت قرار ميگيرند، نفر سوم آنها شيطان است. يا وقتي جوان به سوي خدا حركت ميكند، شيطان با ابزار جنس مخالف به سوي او مي آيد و... يا در جايي ديگر بيان شده كه در اوقات بيكاري، شيطان به سراغ فكر انسان ميرود و...
خيلي از رفقاي مذهبي را ديده ام كه به خاطر اختلاط با نامحرم، گرفتار وسوسه هاي شيطان شده و در زندگي دچار مشكلات شدند.
اين موضوع فقط به مردان اختصاص ندارد. زناني كه بانامحرم در تماس هستند نيز به همين دردسرها دچار ميشوند.
اينجا بود كه كلام حضرت زهرا (س) را درك کردم كه ميفرمودند: "بهترين (حالت) براي زنان اين است (که بدون ضرورت) مردان نامحرم را نبينند و نامحرمان نيز آنان را نبينند."
شكر خدا از دوره جواني اوقات بيكاري نداشتم كه بخواهم به موضوعات اينگونه فكركنم و در همان ابتداي جواني شرايط ازدواج براي من فراهم شد. اما در كتاب اعمال من، يك موضوع بود كه خدا را شكر به خير گذشت.
#ادامه_دارد...
🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي
http://eitaa.com/bachehshei
✨
🌱تــــــــــو بہ آروزت رسیـــــــدے تـــــــو امام حسیــــــن (علیه السلام) رو دیدے😭
🥀بهتـــــــرین پدر دعایمان کن...
#ما_ملت_امام_حسینیم🖤❤️🖤...
🍃🌷🍃🌷🍃
@haj_ghasem_revenge
🍃🌷🍃🌷🍃
http://eitaa.com/bachehshei
🥀🌺🥀🌺
🔸ای شهیــــــــ❤️ـــــد
آنقدر دلتنگ ات💔 شده ام
که قرارم را برده ای...
🔷جمعه هاے دلتــــــــــــنگے😭..ـ
🔷دلمان براے دست پراز مهرت تنگ شده سردارمـــــــ🦋ــــــان..
http://eitaa.com/bachehshei .
🌱 #سه_دقیقه_در_قیامت
نامحرم
فصل چهاردهم
قسمت دوم
در سال هاي اولي که موبايل آمده بود براي دوستان خودم با گوشي پيامك ميفرستادم. بيشتر پيام هاي من شوخي و لطيفه و... بود.
آن زمان تلگرام و شبكه هاي اجتماعي نبود. لذا از پيامك بيشتر استفاده مي شد. رفقاي ما هم در جواب براي ما جك ميفرستادند.
در اين ميان يك نفر با شماره اي ناآشنا براي من لطيفه هاي عاشقانه مي فرستاد. من هم در جواب براي او جك ميفرستادم. نميدانستم اين شخص كيست.
يكي دو بار زنگ زدم اما گوشي را جواب نداد.
اما بيشتر مطالب ارسالي او لطيفه هاي عاشقانه بود. براي همين يك بار
از شماره ثابت به او زنگ زدم، به محض اينكه گوشي را برداشت و بدون اينكه حرفي بزنم متوجه شدم يك خانم جوان است!
بلافاصله گوشي را قطع كردم. از آن لحظه به بعد ديگر هيچ پيامي برايش نفرستادم و پيام هايش را جواب ندادم.
#ادامه_دارد...
🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي
http://eitaa.com/bachehshei
تفاوت دو تفکر در مدیریتهای کلان
امنیت و اقتصاد
شلیک موشک از زیردریایی ارتش vs کنترل قیمت کَِره در بازار
✍حاج فیدل
http://eitaa.com/bachehshei
🌼هدیه ویژه حاج قاسم برای رهبر انقلاب
✍بیستم اسفند سال ۱۳۹۵ بود که گفتند سردار سلیمانی فقط ربع ساعت فرصت دارند تا از کارگاه ساخت گنبد حرم مطهر اباعبدالله(ع) در کرمان بازدید کنند.
آمدند و برخلاف ضیق وقت از بخشهای مختلف کارگاه با دقت بازدید کردند. «اتاق تربت» آخرین بخشی بود که پذیرای قدوم سردار شهید حاجقاسم سلیمانی شد. اتاقی که حاوی تربتهایی است که از اطراف مرقد مطهر امام حسین (ع) از فواصل مختلف برداشته و برای انجام آزمایش به کرمان منتقل شده است.
وقتی شنید این تربت از نزدیکترین مکان به قبر مطهر امام حسین (ع) که شاهد ماجراهای کربلاست برداشته شده، بیقرار شد، با ادب و احترام آن را بوئید و بوسید، چشم بر تربت گذاشت و با مولای خود نجوا کرد.
دقایقی فرصت خواست تا تنها باشد. در این خلوت عارفانه چه گفت و چه شنید، فقط خدا میداند. بعد از این زیارت بود که درخواست کرد مقداری از آن تربت را برای هدیه به رهبر انقلاب برایش جدا کنند. هدیهای ناب که توسط سرباز ولایت برای رهبر عزیز تدارک دیده شد.
بازدیدی که قرار بود ربع ساعته تمام شود، سه ساعت به طول انجامید.
http://eitaa.com/bachehshei
🌱🦋🌱🦋
🔷روز آدینـــــــــ🌸ــه دلم
خوش به همین تک بیت است:
رفته سردار💔نفــــــس تازه کند برگردد
چون ظهور گل نرگــــــــ🌺ـــس
به خدا نزدیک است...
#جمعه_های_بی_قراری
#حاج_قاسم_ما❤️
http://eitaa.com/bachehshei
🌱 #سه_دقیقه_در_قیامت
نامحرم
فصل چهاردهم
قسمت سوم
يادم هست با جوان پشت ميز خيلي صحبت كردم. بارها در مورد اعمال و رفتار انسانها براي من مثال ميزد. همينطور كه برخي اعمال روزانه مرا نشان ميداد، به من گفت: نگاه حرام و ارتباط با نامحرم خيلي در رشد معنوي انسانها مشكل ساز است.
مگر نخوانده اي كه خداوند در آيه 30 سوره نور ميفرمايد: «به مؤمنان بگو: چشم هاي خود را از نگاه به نامحرم فرو گيرند. (1)»
بعد به من گفت: اگر شما تلفن را قطع نميکردي، گناه سنگيني در نامه ي اعمالت ثبت ميشد و تاوان بزرگي در دنيا ميدادي. جوان پشت ميز، وقتي عشق و علاقه من را به شهادت ديد جمله اي بيان كرد كه خيلي برايم عجيب بود. او گفت: «اگر علاقمند باشيد و براي شما شهادت نوشته باشند، هر نگاه حرامي كه شما داشته باشيد، شش ماه شهادت شما را به عقب مياندازد. »
خوب آن ايام را به خاطر دارم. اردوي خواهران برگزار شده بود. به من گفتند: شما بايد پيگير برنامه هاي تداركاتي اين اردو باشي. اما مربيان خواهر، كار اردو را پيگيري ميكنند، فقط برنامه تغذيه و توزيع غذا با شماست. در ضمن از سربازها استفاده نكن.
من سه وعده در روز با ماشين حامل غذا به محل اردو ميرفتم و غذا را ميكشيدم و روي ميز ميچيدم و با هيچ كس حرفي نميزدم...
————————————-
1. امام صادق (ع) در حديثي نوراني ميفرمايد: «نگاه حرام تيري مسموم از تيرهاي شيطان است. هرکس آن را تنها به خاطر خدا ترک کند، خداوند آرامش و ايماني به او ميدهد که طعم گواراي آن را در خود مي يابد.
#ادامه_دارد...
🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي
http://eitaa.com/bachehshei
🌱 #سه_دقیقه_در_قیامت
نامحرم
فصل چهاردهم
قسمت چهارم - آخر
شب اول، يكي از دختراني كه در اردو بود، ديرتر از بقيه آمد و وقتي احساس كرد كه اطرافش خلوت است، خيلي گرم شروع به سلام و احوالپرسي كرد. من سرم پايين بود و فقط جواب سلام را دادم.
روز بعد دوباره با خنده و عشوه به سراغ من آمد و قبل از اينكه با ظروف غذا از محوطه اردوگاه خارج شوم، مطلب ديگري گفت و خنديد و حرف هايي زد که... من هيچ عكس العملي نشان ندادم.
خلاصه هربار كه به اين اردوگاه مي آمدم، با برخورد شيطاني اين دختر جوان روبرو بودم. اما خدا توفيق داد که واکنشي نشان ندادم.
در بررسي اعمال، وقتي به اين اردو رسيديم، جوان پشت ميز به من گفت: اگر در مكر و حيله آن زن گرفتار ميشدي، به جز آبرو، كار و حتي خانواده ات را از دست ميدادي! برخي گناهان، اثر نامطلوب اينگونه در زندگي روزمره دارد...
يكي از دوستان همكارم، فرزند شهيد بود. خيلي با هم رفيق بوديم و شوخي ميكرديم. يكبار دوست ديگر ما، به شوخي به من گفت: تو بايد بروي با مادر فلاني ازدواج كني تا با هم فاميل شويد. اگه ازدواج كنيد فلاني هم پسرت ميشود! از آن روز به بعد، سر شوخي ما باز شد. اين رفيق را پسرم صدا ميكردم و... هر زمان به منزل دوستم
ميرفتيم و مادر اين بنده خدا را ميديديم، ناخودآگاه مي خنديديم.
در آن وادي وانفسا، پدر همين رفيق من در مقابلم قرار گرفت. همان شهيدي كه ما در مورد همسرش شوخي ميكرديم. ايشان با ناراحتي گفت: چه حقي داشتيد در مورد يك زن نامحرم و يك انسان اينطور شوخي كنيد؟
#ادامه_دارد...
🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي
http://eitaa.com/bachehshei
✍حاج قاسم سلیمانی :
افراد پاکدست و معتقد و خدمتگزار به ملّت به کارگیرید؛ نه افرادی که حتی اگر به میز یک دهستان هم برسند خاطرهی خانهای سابق را تداعی میکنند.
http://eitaa.com/bachehshei
#صمد_فاتح_نژاد
✍جانباز مدافع حرم تبریزی است که در سال ۹۳ در جبهه مقاومت اسلامی در عراق به فیض جانبازی نائل آمده است. این جانباز سرافراز و دلاور تبریزی در حاشیه مراسم بزرگداشت شهدای حادثه تروریستی محور خاش-زاهدان با سرلشکر قاسمسلیمانی فرمانده سپاه قدس انقلاب اسلامی دیدار کرد.
وی پس از این دیدار با ابراز خوشحالی از ملاقات رو در رو با سردار سلیمانی اظهار داشت: «دیدار من با حاج قاسم در یادواره ۲۷ شهید دلاور لشکر ۱۴ اصفهان کوتاه ولی لذتبخش بود و بعد از دیدار رهبر معظم انقلاب به دومین آرزوی بزرگ خودم رسیدم.»
حاجقاسمسلیمانی در لحظه دیدار با این جانبازسربلند به وی گفت: «خوش به سعادت شما، دستان شما پر است؛ و دست من خالی است.»
http://eitaa.com/bachehshei
⚡️✨⚡️✨✨⚡️✨⚡️
💫کاش #می شد
حال خوب را لبخند☺️ زیبا🌸 را،
#بعضی دوست داشتن ها را
💥خشک کرد...
لای کتاب📚 گذاشت
و #نگهشان داشت...
#حاج_قاسم_ما❤️
http://eitaa.com/bachehshei
📌 افشاگری تازه: تلاش یک سناتور و رئیس دفتر ترامپ برای منصرف کردن او از ترور سردار سلیمانی
✍باب وودوارد روزنامه نگار سرشناس در کتاب تازه خود با نام «خشم» مسائل تازه ای را در خصوص ترور سردار سلیمانی فاش کرده است. وودوارد در کتاب خود نوشته که سناتور لیندسی گراهام، یکی از تندروترین چهره های جمهوریخواه، در دیداری که با ترامپ در زمین گلف وی در فلوریدا داشته تلاش کرده تا وی را از چنین اقدامی منصرف کند.
در این دیدار که چهار روز پیش از ترور سردار سلیمانی انجام شده بود، گراهام خطاب به ترامپ گفته بود که «چنین اقدامی زیاده روی است و ماشه جنگ را می کشد و برای هیچکس قابل هضم نیست و بهتر است آنها دست به ترور مقامی بزنند که از درجه کمتری برخوردار است». وودوارد در کتاب جدید خود نوشت که چطور سیاست خارجی «کودکانه» رئیسجمهور آمریکا حتی متحدان و منصوبان نزدیک وی را به شدت نگران کرده و حتی خواب را از چشم آنها ربوده بود.
گراهام که به شدت از تصمیم ترامپ برای ترور سردار سلیمانی نگران شده بود، به او هشدار داد این یک «گام بیش از حد» است که میتواند «جنگی تمام عیار» را به راه بیاندازد. «میک مولوِینی» رئیس وقت ستاد کل ارتش آمریکا نیز به گراهام التماس میکرد که ترامپ را از این فکر منصرف کند.
🔻 در بازه جولای تا نوامبر ۲۰۱۷ نیز نگرانیها از شلیک شدن موشک بالستیک بعدی کره شمالی به ایالات متحده، به حدی افزایش یافته بود که «جیمز متیس» وزیر دفاع وقت آمریکا با لباس ورزشی و گرمکن میخوابید و حتی در حمام خانه خود چراغقوه و زنگ هشدار نصب کرده بود تا در صورت وقوع هشدار حمله موشکی متوجه شود.
http://eitaa.com/bachehshei
🌸🌱🌸🌱
بگو سردار من، دلدار من،فرمانده ی بیدار من...
از دل بگو از جان بگو لب تر کن ای طوفان...
#حاج_قاسم❤️...
#ابو_مهدی❤️...
#مکتب_مقاومت🕊...
دلتنگ سرداردلها💔
🌺🌺🌺
💠@haj_ghasem_revenge💠
✨🥀✨🥀✨
http://eitaa.com/bachehshei
🔍نظر قابل تامل درباره حذف عکس دختران در کامنت #تاجزاده
📌یاعکس قرآنرو حذف میکنید که اینوریا رو به جون اونوریا بندارین یا عکس دختر رو حذف میکنید تا برعکس کار انجام بشه⁉️
📍هدفتون چیه❗️
✂️میخواین همه رو به جون هم بندازین..
#مسخره_ترین_دولت
http://eitaa.com/bachehshei
🌱 #سه_دقیقه_در_قیامت
باغ بهشت
فصل پانزدهم
قسمت اول
از ديگر اتفاقاتي كه در آن بيابان مشاهده كردم، اين بود كه برخي بستگان و آشنايان كه قبال از دنيا رفته بودند را ديدار كردم.
يكي از آنها عموي خدا بيامرز من بود. او در بيمارستان هم كنار من بود. او را ديدم كه در يك باغ بزرگ قرار دارد. سؤال كردم: عمو اين باغ زيبا را در نتيجه كار خاصي به شما دادند؟
گفت: من و پدرت در سنين كودكي يتيم شديم. پدر ما يك باغ بزرگ را به عنوان ارث براي ما گذاشت. شخصي آمد و قرار شد در باغ ما كار كند و سود فروش محصولات را به مادر ما بدهد.
اما او با چند نفر ديگر كاري كردند كه باغ از دست ما خارج شد. آنها باغ را بين خودشان تقسيم كردند و فروختند و... البته هيچكدام آنها عاقبت به خير نشدند. در اينجا نيز تمام آنها گرفتارند.
چون با اموال چند يتيم اين كار را كردند. حاال اين باغ را به جاي باغي كه در دنيا از دست دادم به من داده اند تا با ياري خدا در قيامت به باغ اصلي برويم.
#ادامه_دارد...
🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي
http://eitaa.com/bachehshei
#خاطره
✍میانه نبرد بودیم ؛ در حمله بوکمال. از منطقه T2 به T3 رسیدیم . همان جا بودیم که حاجی سخنرانی کرد و گفت؛ کمتر از دو ماه دیگر اثری از داعش باقی نخواهد ماند . نشسته بود نوک خط روی خاکریز؛ دفتری جلویش باز بود . زینبیون از این طرف برید ، حیدریون از این طرف و شما هم از وسط بزنید . بچه ها به صدا در آمدند که انتحاری ها امانشان را بریده ، از شدت انفجارهایشان گوش هایمان خونریزی کرده ، چشم هایمان تیره و تار میبیند .
حاجی یکپارچه غیظ شد ! «پورجعفری!
برو تفنگ منو از توی ماشین بردار بیار خودم میرم.» جان بچه ها بود و فرماندهشان! نه نیاوردند روی حرفش و زدند به خط دشمن.
📚منبع : کتاب سلیمانی عزیز
http://eitaa.com/bachehshei
✍ابراهیم شهریاری:
قاسم سلیمانی با آن اقتداری که داشت و همه دنیا به دنبال وی بودند، وقتی به کرمان می آمد با یک خودروی سمند جابه جا میشد و حاضر نمی شد کسی به دنبالش برود و از وی محافظت کند. می گفت: «میخواهید مرا از مردم جدا کنید! من میخواهم با مردم باشم»
http://eitaa.com/bachehshei
✨✨✨✨✨
🌨او حاضرو ما #منتظران پنهانیم
هرچند که از غیبت خود #میخوانیم
🌨با این همه ای #روشنی ☀️جاویدان
تا فجر فرج منتظرت می #مانیم
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸🍃
🌹🍃🌹🍃
http://eitaa.com/bachehshei
🌺🌸🌺🌸
🔷گَوَن از نسيم پرسيد
دل من گرفته زين جا،
هوس سفر نداري
زغبار اين بيابان؟
همه آرزويم، امّا
چه كنم كه بسته پايم...
🔷چو از اين كوير وحشت به سلامتي گذشتي،
به شكوفـــــــ🌺ــه ها ،به باران،
برسان سلام ما را...😭
#التماس_دعا_سردارم_ما_را_فراموش_نکن
#سردار_دلها💔
http://eitaa.com/bachehshei
🌱 #سه_دقیقه_در_قیامت
باغ بهشت
فصل پانزدهم
قسمت دوم
بعد اشاره به در ديگر باغ كرد و گفت: اين باغ دو در دارد كه يكي از آنها براي پدر شماست كه به زودي باز ميشود. در نزديكي باغ عمويم، يك باغ بزرگ بود كه سر سبزي آن مثال زدني بود. اين باغ متعلق به يكي از بستگان ما بود. او
به خاطر يك وقف بزرگ، صاحب اين باغ شده بود.
همينطور كه به باغ او خيره بودم، يكباره تمام باغ سوخت و تبديل به خاكستر شد!
اين فاميل ما، بنده خدا باحسرت به اطرافش نگاه ميكرد. من از اين ماجرا شگفت زده شدم. باتعجب گفتم: چرا باغ شما سوخت؟!
او هم گفت: پسرم، همه اينها از بلايي است كه پسرم بر سر من مي آورد. او نميگذارد ثواب خيرات اين زمين وقف شده به من برسد. اين بنده خدا با حسرت اين جمالت را تكرار ميكرد. بعد پرسيدم: حالا چه ميشود؟ چه كار بايد بكنيد؟
گفت: مدتي طول ميكشد تا دوباره با ثواب خيرات، باغ من آباد شود، به شرطي كه پسرم نابودش نكند. من در جريان ماجراي او و زمين وقفي و پسرناخلفش بودم، براي همين بحث را ادامه ندادم...
#ادامه_دارد...
🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي
http://eitaa.com/bachehshei
🌱 #سه_دقیقه_در_قیامت
باغ بهشت
فصل پانزدهم
قسمت سوم
آنجا مي توانستيم به هر كجا كه مي خواهيم سر بزنيم، يعني همين كه اراده ميكرديم، بدون لحظه اي درنگ، به مقصد ميرسيديم!
پسر عمه ام در دوران دفاع مقدس شهيد شده بود. يك لحظه دوست داشتم جايگاهش را ببينم. بلافاصله وارد باغ بسيار زيبايي شدم.
مشكلي كه در بيان مطالب آنجاست، عدم وجود مشابه در اين دنياست. يعني نميدانيم زيبايي هاي آنجا را چگونه توصيف كنيم؟!
كسي كه تاكنون شمال ايران و دريا و سرسبزي جنگلها را نديده و هيچ تصوير و فيلمي از آنجا مشاهده نكرده، هرچه برايش بگوييم، نميتواند تصور درستي در ذهن خود ايجاد كند. حكايت ما با بقيه مردم همينگونه است. اما بايد طوري بگويم كه بتواند به ذهن نزديك باشد.
من وارد باغ بزرگي شدم كه انتهاي آن مشخص نبود. از روي چمن هايي عبور ميكردم كه بسيار نرم و زيبا بودند. بوي عطر گلهاي مختلف مشام انسان را نوازش ميداد. درختان آنجا، همه نوع ميوهاي را در خود داشتند. ميوه هايي زيبا و درخشان.
#ادامه_دارد...
🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي
http://eitaa.com/bachehshei
🌱 #سه_دقیقه_در_قیامت
باغ بهشت
فصل پانزدهم
قسمت چهارم
من بر روي چمن ها دراز كشيدم. گويي يك تخت نرم و راحت و شبيه پر قو بود. بوي عطر همه جا را گرفته بود. نغمه پرندگان و صداي شرشر آب رودخانه به گوش مي رسيد.
اصلا نميشود آنجا را توصيف كرد. به بالاي سرم نگاه كردم. درختان ميوه و يك درخت نخل پر از خرما را ديدم. با خودم گفتم: خرماي اينجا چه مزه اي دارد؟
يكباره ديدم درخت نخل به سمت من خم شد. من دستم را بلند كردم و يكي از خرماها را چيدم و داخل دهان گذاشتم.
نميتوانم شيريني آن خرما را با چيزي در اين دنيا مثال بزنم.
در اينجا اگر چيزي خيلي شيرين باشد، باعث دلزدگي ميشود. اما آن خرما نميدانيد چقدر خوشمزه بود.
#ادامه_دارد...
🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي
http://eitaa.com/bachehshei
🌈✨🌈✨🌈✨
سردار !
مگر تو چقدر به ما حس پدری داشتی ،
که این همه احساس یتیمی میکنیم؟! 😭
#دلتنگ_مهربانیت_بهترین_پدر❤️
http://eitaa.com/bachehshei