فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 همسر شهید مدافع حرم و آرزویی که محقق نشد...
🔹کاش من موقع شهادتش بالای سرش بودم و سرشو به آغوش میگرفتم😭
💠برای کم کاری هایمان مارا حلال کنید😞
#شهادت
#همسران_دلتنگ_مدافعان_حرم💔
http://eitaa.com/bachehshei
🌱من خجالت میکشم توی صورت
#حاج_قاسم نگاه کنم
اسفند سال ۱۳۸۸ بود.
مثل هر سال در تالار وزارت کشور برای سالگرد #شهیدان آقا #مهدی_باکری و آقا #حمید_باکری مراسمی برگزار شده بود.
تهران بودم آن روزها.
محمودرضا زنگ زد و گفت: «میآیی مراسم؟»
گفتم: «میآیم. چطور؟» گفت: «حتما بیا. سخنران مراسم حاج قاسم است».
مقابل تالار با هم قرار گذاشته بودیم. محمودرضا زودتر از من رسیده بود. من با چند نفر از دوستان رفته بودم. پیدایش کردم و با هم رفتیم و نشستیم طبقه بالا. همه صندلیها پر بود و جا برای نشستن نبود. به زحمت روی لبه یکی از سکوها جایی پیدا کردیم و همان جا نشستیم روی سکو. در طول مراسم با محمودرضا مشغول صحبت بودیم.
ولی حاج قاسم که آمد محمودرضا دیگر حرف نمیزد. من گوشی موبایلم📱 را درآوردم و همان جا شروع کردم به ضبط کردن سخنرانی حاج قاسم.
محمودرضا تا آخر، همین طور توی سکوت بود و گوش میداد.
وقتی حاج قاسم داشت حرفهایش را جمعبندی میکرد، محمودرضا یک مرتبه برگشت گفت: «حاج قاسم فرصت سر خاراندن هم ندارد. این کت و شلواری را که تنش هست میبینی؟ باور کن این را به زور قبول کرده که برای مراسم بپوشد و الا همین قدر هم وقت برای تلف کردن ندارد!»
موقع پایین آمدن از پلهها به محمودرضا گفتم: «نمیشود حاج قاسم را از نزدیک ببینیم؟» گفت: «من خجالت میکشم توی صورت حاج قاسم نگاه کنم؛ بس که چهرهاش خسته است.» پایین که آمدیم، موقع خداحافظی با دیالوگ مشهور #سلحشور در فیلم آژانس شیشهای به او گفتم: «این شما، اینم مربیتون!»
دلخور شدم که قبول نکرد برویم حاج قاسم را از نزدیک ببینیم. محمودرضا خودش هم همین طور بود؛ همیشه خسته.
پرکار بود و به پرکاری اعتقاد داشت. میگفت: «من یک بار در حضور حاج قاسم برای عدهای حرف میزدم. گفتم من این طور فهمیدهام که خداوند #شهادت را به کسانی میدهد که پر کار هستند و شهدای ما در جنگ این طور بودهاند. حاج قاسم حرفم را تایید کرد و گفت: بله همین بود».
#شهید_محمودرضا_بیضائی💚
#شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
http://eitaa.com/bachehshei
📝روایتی از آخرین روز زندگی حاج قاسم
🔺پنجشنبه(۹۸/۱۰/۱۲) - دمشق
✍ساعت ۷ صبح
با خودرویی که دنبالم آمده عازم جلسه میشوم،
هوا ابری است و نسیم سردی میوزد.
ساعت ۷:۴۵ صبح
به مکان جلسه رسیدم.
مثل همه جلسات تمامی مسئولین گروههای مقاومت در سوریه حاضرند.
ساعت ۸ صبح
همه با هم صحبت میکنند... درب باز میشود و فرمانده بزرگ جبهه مقاومت وارد میشود.
با همان لبخند همیشگی با یکایک افراد احوالپرسی میکند
دقایقی به گفتگوی خودمانی سپری میشود تا اینکه حاجقاسم جلسه را رسما آغاز میکند...
هنوز در مقدمات بحث است که میگوید؛
همه بنویسن، هرچی میگم رو بنویسین!
همیشه نکات را مینوشتیم ولی اینبار حاجی تاکید بر نوشتن کل مطالب داشت.
گفت و گفت... از منشور پنجسال آینده... از برنامه تکتک گروههای مقاومت در پنجسال بعد... از شیوه تعامل با یکدیگر... از...
کاغذها پر میشد و کاغذ بعدی...
سابقه نداشت این حجم مطالب برای یکجلسه
.
آنهایی که با حاجی کار کردند میدانند که در وقت کار و جلسات بسیار جدی است و اجازه قطعکردن صحبتهایش را نمیدهد، اما پنجشنبه اینگونه نبود... بارها صحبتش قطع شد ولی با آرامش گفت؛ عجله نکنید، بگذارید حرف من تموم بشه...
ساعت ۱۱:۴۰ ظهر
زمان اذان ظهر رسید
با دستور حاجی نماز و ناهار سریع انجام شد و دوباره جلسه ادامه پیدا کرد!
ساعت ۳ عصر
حدود هفت ساعت! حاجی هرآنچه در دل داشت را گفت و نوشتیم.
پایان جلسه...
مثل همه جلسات دورش را گرفتیم و صحبتکنان تا درب خروج همراهیش کردیم.
خودرویی بیرون منتظر حاجی بود
حاجقاسم عازم بیروت شد تا سیدحسننصرالله را ببیند...
ساعت حدود ۹ شب
حاجی از بیروت به دمشق برگشته
شخص همراهش میگفت که حاجی فقط ساعتی با سیدحسن دیدار کرد و خداحافظی کردند.
حاجی اعلام کرد امشب عازم عراق است و هماهنگی کنند.
سکوت شد...
یکی گفت؛
حاجی اوضاع عراق خوب نیست، فعلا نرین!
حاجقاسم با لبخند گفت؛
میترسید #شهید بشم!
باب صحبت باز شد و هرکسی حرفی زد
_ #شهادت که افتخاره، رفتن شما برای ما فاجعهست!
_ حاجی هنوز با شما خیلی کار داریم
حاجی رو به ما کرد و دوباره سکوت شد، خیلی آرام و شمردهشمرده گفت:
میوه وقتی میرسه باغبان باید بچیندش، میوه رسیده اگر روی درخت بمونه پوسیده میشه و خودش میفته!
بعد نگاهش رو بین افراد چرخاند و با انگشت به بعضیها اشاره کرد؛ اینم رسیدهست، اینم رسیدهست...
ساعت ۱۲ شب
هواپیما پرواز کرد
ساعت ۲ صبح جمعه
خبر شهادت حاجی رسید
به اتاق استراحتش در دمشق رفتیم
کاغذی نوشته بود و جلوی آینه گذاشته بود.
📚راوی؛ ستاد لشکر فاطمیون
https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🍀🌸
#بازنشر #به نقل از همسر مکرمه شهید 🌹
#امروز ۵ آذر سالروز تفحص شهید نوید در سال ١٣٩۶ گرامی باد. 🚩🏳
این اولین توصیه و نکته ای بود که از آقانوید یاد گرفتم. در اولین سفر زیارتی به حرم کریمه اهل بیت (علیهاسلام).
خانم جان عنایت کردن و در اولین روزها دعوتمون کردند حرم باصفاشون.
نشسته بودیم به صحبت در یکی از رواق های حرم که حرف از دلتنگی شد و فاصله دیدارهامون. مثل همیشه آقانوید در کنار حرف های پر از شوق و اشتیاقش، اشارات معنویش رو هم داشت.
بهم گفت: " حواست باشه من انقدر تو دلت جا نکنم که اصل کاری فراموش بشه یا کمرنگ ها". گفتم یعنی چی؟؟
صحنه اش هنوز تو ذهنمه که با انگشت سبابه ش روی کاشی های کفِ حرم، عکس یه قلب 🧡 کشید.
گفت: "خدا گفته القلب حرم الله…
دل بنده هام برای خودمه. حریم خودمه. شریک نمی پذیرم…
اونوقت ما چیکار میکنیم، میایم تو گوشه گوشه این دل، محبت یه چیزی یا کسی (چیزایی و کسانی) رو قرار میدیم و آخرش یه جایی هم برای محبت خدا و اهل بیت میخایم بگذاریم… در حالیکه خداوند کل دل ما رو میخاد."
.
بعد نگاهی کرد و گفت:" هر علاقه و محبتی که داریم، باید زیر سایه محبت خدا قرار بگیره و گرنه به ناکجا آباد میرسه. هردومون نباید این یادمون بره… "
این جمله رو گفت و مثل همیشه ته دل من لرزید از فکر به اینکه با این معرفتش تو دنیا موندنی نیست و ترس همیشگی که "نکنه زود شهید بشه" …
آقانوید از همون اول، حواسش بود به هدفی که داره، مدام کنترل میکرد، مراقبت میکرد که نکنه محبت عزیزانش از پدر و مادر عزیزش تا خواهر و همسر و خواهرزاده و… مانع رسیدنش بشه.
👌وقتی که بود با جان و دل بود.
انقدر بامحبت و بانشاط که آدم کیف میکرد، اما به وضوح می فهمیدم که در پسِ همه این بودن ها، حواسش به همه چی هست. به اینکه انقدر وابسته نشه که نتونه دل بکنه.
و الحمدلله که تلاش هاش نتیجه داد و رسید به اونچه که می خواست..🌷
"شهدا از جمله آقانوید" به معنای واقعی مصداق این بیت شعر هستند:
🔹آنکس که تو را شناخت، جان را چه کند
فرزند و عیال و خانمان را چه کند…
🔹 دیوانه کنی هردو جهانش بخشی
دیوانه تو هردو جهان را چه کند…
🌸پ.ن: ایام شهادت کریمه اهل بیت (علیهاسلام)، و "امروز ۵ آذر سالروز تفحص شهید نوید"
بهانه ای شد برای ذکر و "بازنشر" این خاطره.
ان شالله امشب که به محضر بی بی جان رسیدند، سفارش ما رو هم بکنند.
معرفت شهدا خیلی خیلی بیشتر از ماست، محاله ما یادی ازشون بکنیم، اونها بیشتر از ما یادمون نکنند.
اللهم عجل لولیک الفرج🙏
#با_کریمان_کارها_دشوار_نیست
#القلب_حرم_الله
#شهید_نوید_صفری
#سبک_زندگی_شهدا
#شهادت
#کریمه_اهل_بیت
https://www.instagram.com/p/CBv-efbJx02/?igshid=1fedefk9ji3zt
#به ما بپیوندید 👇
🌷 کانال رسمی شهید نوید صفری
🌱 @SHAHIDNAVID_safari
🌸✨🌸
https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌺🌸
🌹 #شهادت
رویشی دوباره خواهد بود
بر درخت ریشهدار انقلاب...
#شهید_محسن_فخری_زاده
#بچه_های_حاج_قاسم
#انتقام_سخت
#ﺷﻬﻴﺪﺟﻤﻌﻪ
🏴🏴🏴🏴🏴
https://eitaa.com/sardaredeLhaman
هدایت شده از لحظهای باشهدا
🌷 #شهادتـ
همین است دیگر...
بہ ناگہ
پنجره ای
باز مےشود
بہ سمت ِبهشتـ ...
مهم #تویے ڪہ چقدر
از دلبستگےهای ِاین طرف ِپنجره
دل ڪَنـدهای... ️
🌷🌷🌷🌷🌷
التماس دعای ویژه
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
❤️🍃
اواخر آبان رزمندگان از جمله داداش حمید بمدت یه هفته برای مرخصی آمده بودند. 👩🚀
برنامه دید و بازدید خانواده و هر چی که داداش حمید دوست داشتند، براشون فراهم کردیم.🙂
سوم آذر، روزی بود که برای آخرین بار اعزام شدند.
تا شب چهارم دی که عملیات کربلای چهار شروع شد خبری نداشتیم.☹️😔
عملیات، شب ساعت ده شروع شد، ولی دیگه خبری از پیروزی نبود.
این عملیات برای رد گم کردن صدامیان بوده و شاید پیروزی این بود که عراق فکر کنه عملیات بزرگی که ایران قراره انجام بده، همین بود.😔
بنابراین خیالش جمع شد.
ولی عزیزان بسیاری در این راه بشهادت رسیدند و نیز اسیر شدند.😫
۱۷۵ اسیر دست بسته مربوط به عملیات ام الرصاص کربلای چهار بود.💔😔
هر کسی خبر شهادت داداشم رو می گفت، باور نمیکردم.😕
دائم خبر شهادت دوستان و همشهریان می رسید، ولی من فکرش را هم نمیکردم که داداشم شهید شده باشد.
خبرا دست بدست می گشت. خانواده آماده تشییع می شدند.
پیکر داداشم اشتباهی به شهر دیگه ای برده شده بود. داداش بزرگم و بقیه پیگیر قضیه شدند و بعد از ۱۴ روز پیکرش پیدا شد. 😭😢
مادرم شب خواب دیده بود که داداش حمید سوار بر اسب سفید با اوخداحافظی کرد. 🕊
ولی خوابش را بعدا تعریف کرد که من آمادگی شنیدن این خبر رو داشته باشم. 😥
واقعا خدا در اون لحظات با دادن صبر و تحمل به ما کمک کرد. 😢
روزهای سختی بود.😔
شناسایی و دیدن جسد داداش حمید درمحل قدیمی بسیج.💔
تشییع باشکوه، بخاک سپاری و مراسمات ختم سوم و هفتم و سال،
و سالهایی که گذشت، ولی حمید کوچولوی رشید ما برای همه ما جاودانه شد.💪
داداش مهربون و دوست داشتنی ما رفت ❤️ تا شاید ما کمی از دل زینب (س) باخبر باشیم.🍃
🔸 #شهادت ۶۵/۱۰/۴ مزار : بهشت فاطمه
#شهید_حميدرضا_گودرزی
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹
#رسم_خــوبان
گروهی شهید شدن لذت بیشتری دارد😍
اینکه باهمه ی دوستان عاشق❣ شهادتت در کناریکدیگر به
#شهادت 🕊برسی و
همه باهم به آرزویشان برسند😇 وکسی #حسرت نخورد ودر دلتنگی💔 و دوری از عزیزش به سر نبرد
چقدر عاشقانه است #شهید بشویم درحالی که با تمام دوستانمان دست در دست یکدیگر داشته باشیم..☺️
مانند ۳۲ شهید داخل عکس 🖼که روز قبل از #شهادتشان عکس دسته جمعی انداختند📸 و فردا به آرزویشان رسیدند
همه باهم..💯
کسی از غافله جانماند...
🌹دعا کنید برجا مانده گان کاروان
اللهم ارزقنی....
التماس دعا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
🌷 #شهادتـ
همین است دیگر...
بہ ناگہ
پنجره ای
باز مےشود
بہ سمت ِبهشتـ ...
مهم #تویے ڪہ چقدر
از دلبستگےهای ِاین طرف ِپنجره
دل ڪَنـدهای... ️
🌷🌷🌷🌷🌷
التماس دعای ویژه
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
🌷 #شهادتـ
همین است دیگر...
بہ ناگہ
پنجره ای
باز مےشود
بہ سمت ِبهشتـ ...
مهم #تویے ڪہ چقدر
از دلبستگےهای ِاین طرف ِپنجره
دل ڪَنـدهای... ️
🌷🌷🌷🌷🌷
التماس دعای ویژه
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
💖🕊
🕊
خدایا!
در روزگارِ بی شهادتی
دلم #شهادت🕊 می خواهد...
مُردن را همه بلدند...!
#اللهم_الرزقنا_شهادت_فی_سبیلک
☝️التماس دعا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
|🦋|
❌ چطورے از دسٺ شیطان رها بشیــم؟!
✨➖حآج حسین یڪتآمیگفت:
توصیه میڪنم
جوانها اگر بخواهند
از دستِ شیطان راحٺ شوند...↯
••|عشق به شـــــهادت|•• رآ
در وجود خود زنده نگه دارند...
بقولِ شهید حاج امینے
خُدایا بسیآر عاشقم ڪن...
#چشـــــمه_ایـــــثار #شـــــهادت🌿
#سلام_ودرود_برشهیدان
#پایان_مأموریت_هیئتی_شهادت_است
#جملات_طلایی_علماء_وشهدا
@jomalat_talaei_olama_shohada
#نماز اول وقت
سفارش #شهدا
همه #نماز جماعتش را دوست داشتند
زياد طولش نمى داد...
اگر مىديد يا مىشنيد امام جماعتى
نمازش طولانى است، تذکر مىداد.
بعد از هر نمازش سه بار طلب #شهادت مىکرد. عوضش نمازهاى فُرادايش را
آهسته مى خواند، با سجدههاى طولانى و گريههاى زياد
#عارف_مجاهد
#شهید_عبدالله_ميثمی
#شادی_روحش_صلوات
#سالروزشهادت
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
💖🕊
🕊
خدایا!
در روزگارِ بی شهادتی
دلم #شهادت🕊 می خواهد...
مُردن را همه بلدند...!
#اللهم_الرزقنا_شهادت_فی_سبیلک
☝️التماس دعا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
🍃🍁
🌷در این آشوبِ شهر،
دلتنگے برای #شهادت
یڪ عنایـت است...❣
💐باید شاڪر باشیم خدا را
ڪہ هنوز دلتنگمان مےڪند
براے شما...💔
🌷#اللّهمَارْزُقْنامَنازِلَالشُّهداء🌷
التماس دعا
دلخوشی ماهدیه ذکرصلواتیست برای شما
تاروزی هم حاجی دستمون رابگیری
حاجی خیلی نیاز ان نگاهت هستیم
التماس دعا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
🎐 #مرد_میدان l #حاج_قاسم
و شهید
چه زیباست این نام
و چه گوشنواز...
یعنی کسی که #شهادت میدهد با خویش
به #درستی راهی که رفته است...
🔰 نشر دهید و همراه ما باشید
📌 @maktabehajghassem | مکتب حاج
#حرف_دل💔
•
••
-چـه خیالخامی است رسیدن به #شهـــادت
وقتی هنوز لذت#گنــاه را ترجیح می دهیم...
-و چه درد شگرفی دارد ، #جاماندن
وقتی خوشیِ دنیا را همچنان بر #دلڪندن مقدم میداریم!!
-چه #انتظار عجیبی ســت ، امیــد به لحظهۍ وصـــال...
وقتی هنوز #منتظر امامِ غائبمان هم نیستیـــم...
-و چه غربــت غریبی دارد ، قدم نهادن بر خاڪی ڪه
متصل به #معراج اســت اما دلآلوده ڪجا؟! معشوق ڪجا؟! یار ڪجا؟! همنشینی با #سیدالشهدا ڪجا؟!
.
🛑 تا از دنیــا دل نَبُریم
دلهـــا را نمی بَرَند ...
.
❗️تاریخ ولادت
و تاریخ شهادت
چه ڪسانی ثبت خواهد شد؟
🥀|۰-------------@shahidhagsolimani--------------۰|🥀
❤️|. . . |❤️
💖🕊
🕊
خدایا!
در روزگارِ بی شهادتی
دلم #شهادت🕊 می خواهد...
مُردن را همه بلدند...!
#اللهم_الرزقنا_شهادت_فی_سبیلک
☝️التماس دعا
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
🇮🇷#لحظه ای با شهدا
@lahzaei_ba_sh
#شهید_حسن_خرازی✨
گاهی یک نگاه #حرام 🔥
#شهادت را
برای کسی که لیاقتش را دارد
سال ها #عقب می اندازد 😞
چه برسد به کسی که
هنوز لیاقت شهادت
را نشان نداده است☝️
ʝσłꪓ↝
❥﴾ @romaysa_girl ツ
هدایت شده از مَـکْـتَـبِ حـٰاجْ قـٰاسِــمْ
#شهادت
طلوعیـ⛅️ دوباره است
که تو را میخواند
عقل و عشــ♥️ـق
در رگهای #شهادت جاریست
عقل میگوید برو🚶♂
و عشق میخواند #بیا ...
آنگاه ست که در آغوش معشوق💞 و معبودت #الله جای میگیری
سلام برشما شهیدان🌷
که #خدا عاشقتان شد و شما را آسمانی کرد. شهدا با نگاهتان ما را هم آسمانی کنید
#روزتان_شهدایی
🇮🇷 |#مرد_میدان | #حاج_قاسم
══━━━━✥🕊◈🕊✥━━━━══
ʝơıŋ➘| @haaj_gasem313
══━━━━✥🕊◈🕊✥━━━━══
هدایت شده از مَـکْـتَـبِ حـٰاجْ قـٰاسِــمْ
ما یک عمر #خواب بودیم و آنها یک عمر در #بیداری زیستهاند و #عاقبت بیداری، #شهادت است...
#سردار_شهید_حاج_قاسم_سلیمانی
🇮🇷 |#مرد_میدان | #حاج_قاسم
══━━━━✥🕊◈🕊✥━━━━══
ʝơıŋ➘| @haaj_gasem313
══━━━━✥🕊◈🕊✥━━━━══
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حاج_قاسم♥
#شهادت♥
#رهبر♥
در کام قاسم است مردن برای تو.... 🕊🍃
#پست_شبانه
#شبتون_شهدایی
🇮🇷 |#مرد_میدان | #حاج_قاسم
══━━━━✥🕊◈🕊✥━━━━══
ʝơıŋ➘| @haaj_gasem313
══━━━━✥🕊◈🕊✥━━━━══
🕊🌹💐🥀💐🌹🕊
🌹 #شناخت_لاله_ها 🌹
#سرلشگر_خلبان
#شهید_والامقام
#عباس_بابایی
فرزند : اسماعیل
#طلوع :
🗓 1329/09/14 🗓
محل تولد : قزوین
وضعیت تاهل : متأهل
راه یابی به دانشکده خلبانی نیروی هوایی : #سال_۱۳۴۸
اعزام به آمریکا جهت تکمیل دوره خلبانی : #سال_۱۳۴۹
بازگشت به ایران : #سال_۱۳۵۱
فرماندهی پایگاه #هشتم_هوایی اصفهان ( #ارتقاء از درجه #سروانی به درجه #سرهنگ_دومی ) :
🗓 1360/05/07 🗓
معاون عملیات نیروی هوایی تهران ( #ترفیع به درجه #سرهنگ_تمامی ) :
🗓 1362/09/09 🗓
افتخار به #درجه_سرتیپی :
🗓 1366/02/08 🗓
#عروج :
🗓 1366/05/15 🗓
مسئولیت : معاونت عملیاتی نیروی هوایی
محل #شهادت : سردشت
نام عملیات : شناسائی هوائی
مزار #شهید :
#گلزار_شهدای_قزوین
#مهربانم
#آسمانی_شدنت_مبارک
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
#مناسبتی
#شهیدانه
#معرفی_شهید
🇮🇷 |#مرد_میدان | #حاج_قاسم
══━━━━✥🕊◈🕊✥━━━━══
ʝơıŋ➘| @haaj_gasem313
══━━━━✥🕊◈🕊✥━━━━══
🏴🕊🌹🏴🌹🕊🏴
دوم شهریور
#سالروز_شهادت
#سید_علی_اندرزگو
گرامی باد .
#شهید_اندزرگو در ۱۹ رمضان ۱۳۵۷ و با زبان #روزه به دست #ماموران ساواک به #شهادت رسید .
#مناسبتی
#شهیدانه
🇮🇷 |#مرد_میدان | #حاج_قاسم
𖦹----•••❀•☕️ 🔗 •❀•••----𖦹
ʝơıŋ➘| @haaj_gasem313
𖦹----•••❀•☕️🔗 •❀•••----𖦹