.تو محل کسی جرات نداشت برای کسی یا ناموس،کسی مزاحمت ایجاد کنه...☝️
به مهمان احترام زیادی می گذاشت😊..
هیچ وقت جلوی بزرگتر پاهاشو دراز نمی کرد
و به خصوص مادر و پدرش..👌مادرش و خیلی دوست داشت و همیشه ارزش زیادی برای مادر قائل بود..❤️
.از کوچه که رد میشد سرشو بالا نمیگرفت مبادا چشمش ناگهانی تو چشم
خانومی بیفته..🌹
با همسایه ها مهربان بود و به خصوص به افراد مسن و پیر کمک میکرد.😊
پدرش یه حقوق بگیر ساده بود ولی باز هم به فقرا کمک میکرد حتی اگر خودش غذا برای خوردن نمی داشت..👏
عاشق زیارت آ قا امام حسین بود ...😍
درد و دل شو میبرد پیش حضرت معصومه (س)...❤️
هر وقت میخواست نصف شب هم می بود میرفت پابوس...ساعت ده شب راه میفتاد رو به طرف حرم حضرت معصومه
و صبحش بر می گشت
خیلی ارادت داشت نسبت به عمه🌹
عاشق شهادت بود و به ارزویش رسید💔
#شهید_امنیت
#شهدای_ابان_ماه
شهید مدافع وطن سعید رضایی🌹
☘🌱☘🌱☘
🌱☘
☘
#شهادت_دور_نیست (۲)
📦هر هفته با بچههای محل با یک صندوق کوچک چوبی میرفت بهشت زهرا و برای ساخت مسجد سر خیابانمان پول جمع میکرد.
🤝با دو دسته از بچههای محل رفیق بود. یک گروه بچههای مسجد و هیات و یکسری از بچههایی که سر و شکلشان کمی غلطانداز بود. خودش را محدود به گروه و دسته خاصی نمیکرد. همیشه میگفتم:
🚨«مرتضی! انتخاب دوست توی راهی که میری خیلی مهمه. حواست رو جمع کن ببین با کی حشر و نشر میکنی.»
#شهید_امنیت، شهادت آبانماه ۹۸
#شهید_مرتضی_ابراهیمی به روایت مادر
✍جنت فکه
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
☘🌱☘🌱☘🌱☘🌱☘🌱☘
☘️🌱☘️🌱☘️
🌱☘️
☘️
#شهادت_دور_نیست (۹)
🌷سه شهید مدافع حرم از دوستانش بودند. مصطفی صدرزاده، سجاد عفتی و محمد آژند که شهید شدند حال و هوایش عوض شد. مخصوصا رفتن محمد آژند حسابی به هماش ریخت.
😔محمد دوست صمیمیاش بود. مدام اشک میریخت که: «نمیدونم محمد چی کار کرد بیبی خواستش. چرا منو نمیخوان!»
#شهید_امنیت، شهادت آبانماه ۹۸
#شهید_مرتضی_ابراهیمی به روایت مادر
✍️جنت فکه
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
☘️🌱☘️🌱☘️🌱☘️🌱☘️🌱☘️
☘️🌱☘️🌱☘️
🌱☘️
☘️
#شهادت_دور_نیست (۱۰)
✔️سهبار برای رفتن به سوریه اقدام کرد. بار اولش یک ماه به عید بود. خانه به هم ریخته بود. تقریبا یازده شب بود. مرتضی خواب بود.
📲تلفنش که زنگ خورد، کمی خوابآلود صحبت کرد و بعد سراسیمه از جایش بلند شد. تندتند چند تکه لباس توی کیسه پلاستیکی ریخت و گفت: «من باید برم ماموریت. دارم میرم مناطق محروم. ممکنه نتونم باهاتون تماس بگیرم. نگران نشید.»
‼️باورم نشد. به دلم افتاد و گفتم: «مرتضی! داری میری سوریه؟!»
جواب داد: «نه مامان! سوریه کجا بود؟!»
از من اصرار و از مرتضی انکار. کوتاه نیامد و رفت. بعد از سه چهار روز برگشت.
گفتم: «رفتی سوریه و برگشتی؟» افتاد به خنده و زیر بار نرفت. قسمش دادم.
😅گفت: «آره مامان ولی نشد. پرواز جا نداد برم.»
بعدها متوجه شدم چون تکپسر بوده اعزامش نمیکردند...
#شهید_امنیت، شهادت آبانماه ۹۸
#شهید_مرتضی_ابراهیمی به روایت مادر
✍️جنت فکه
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
☘️🌱☘️🌱☘️🌱☘️🌱☘️🌱☘️
❤️🍃
#شهید_مرتضی_براتی در تاریخ ۹۹.۰۹.۲۵ هنگام تعقیب و گریز اشرار مسلح بر اثر اصابت گلوله به شهات رسیدند.
#شهید_امنیت
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein 🌹🍃