🍎🍃🌷🍂💎
🍃🌷🍂
🌷🍂
💎
#علی_آقا (۱۰)
🔹۱۳ فروردین بود که برای اولین بار لباس نظامی پوشید و گفت : بالاخره لباس سایز خودم پیدا کردم.
😇خیلی ذوق میکردیم. خواهرش که این شادی را دید به من گفت : رضایت بده برود.
👤بعد هم با پسر بزرگترم که در سپاه تهران است تماس گرفت و گفت : تو را به خدا این دفعه علی را بفرستید، وگرنه خیلی اعصابش خرد میشود.
بعد از همه این اتفاق ها روزی که خواست برود همه کارهایش جور شده بود و من هم کاملاً رضایت داشتم....
#مدافع_حرم
#شهید_علی_جمشیدی
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
💎
🌷🍂
🍃🌷🍂
🍎🍃🌷🍂💎
🍎🍃🌷🍂💎
🍃🌷🍂
🌷🍂
💎
#علی_آقا (۹)
💼علی دانشجو بود و تصمیم داشتیم برایش زن بگیریم. دخترم که رفته بود کربلا برای علی سوغاتی یک پارچه چادر عروسی آورده بود، وقتی خواست بدهد او را آرام کشید کنار و گفت :
😉من برای همه سوغاتی خریدم، اما برای تو فرق دارد. پارچه چادر عروس خریدم، یک انگشتر هم داریم. هرکسی را در نظر داری فقط به ما بگو، میرویم خواستگاری. همهمان هم الان جمعیم.
😅علی تا شنید فرار کرد و گفت : من تا نروم سوریه و بیایم راضی به ازدواج نمیشوم.
✨اتفاقاً خواهرهایش تصمیم گرفتند ایندفعه که برگشت بروند برای او خواستگاری و مقدماتش را هم آماده کردند. لحظهشماری میکردند تا برگردد.
#مدافع_حرم
#شهید_علی_جمشیدی
@shahid_mohsen_hojaji_ya_hosein
💎
🌷🍂
🍃🌷🍂
🍎🍃🌷🍂💎