eitaa logo
عکس هایی از حاج قاسم سلیمانی
46 دنبال‌کننده
2هزار عکس
676 ویدیو
24 فایل
جانم فدای وطنم و جانم فدای رهبر عزیز سید علی خامنه ای باد برای سلامتی رهبر عزیز صلوات برای سلامتی امام زمان صلوات برای تعجیل در فرج آقا امام زمان صلوات برای شادی روح شهدا صلوات برای شادی روح اموات صلوات
مشاهده در ایتا
دانلود
🌱 اعمال فصل بیست و دوم قسمت اول اعمال جوان پشت ميز، وقتي نابودي بسياري از اعمال مرا ديد، نكته جالبي را به من يادآور شد و گفت: "من ديده ام برخي انسانهاي دانا، جداي از اينكه كارهاي خود را براي رضاي خدا انجام ميدهند، اما در ادامه، ثواب كارهاي خوبي كه در دنيا انجام ميدهند را به يکي از چهارده معصوم هديه ميكنند. انسان ها، ممكن است در ادامه زندگي به خاطر گناهان و اشتباهات، ثواب اعمال خوب خود را از دست بدهند، در نتيجه وقتي به برزخ مي آيند، مانند تو دست خالي هستند، در اين زمان، آنها كه اين ثوابها را هديه گرفته اند به آن شخص سر ميزنند و از او دلجويي ميكنند. اين بزرگواران كه به اين ثوابها احتياج ندارند، لذا اين اعمال خير را به همان شخص بر ميگردانند. بنابراين به شما توصيه ميكنم كه خالصانه اين كار را انجام دهيد؛ يعني ثواب تمام كارهاي خير خودتان را به مقربين درگاه الهي هديه نماييد." اين مطلب خيلي به دلم نشست. به جوان پشت ميز گفتم: چرا خداوند به بعضي از كساني كه دين و ايمان درست و حسابي ندارند، اينقدر مال و ثروت ميدهد؟ اين كار، اهل ايمان را در مورد راه درست، به شك و ترديد مي اندازد. او هم گفت: خداوند برخي افراد كه از مسير او دور شده و غرق در دنيا شدند و براي دستورات پروردگار ارزشي قائل نيستند را به حال خود رها ميكند تا در آن سوي هستي به حساب آنها رسيدگي شود. برخي از اين افراد، به محض اينكه از خداوند چيزي از مال دنيا بخواهند، سريع به آنها داده ميشود تا ديگر با خدا حرف نزنند. به تعبير شما، سريع او را رد ميكنند كه صداي او را نشنوند! ... 🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي http://eitaa.com/bachehshei
🌱 اعمال فصل بیست و دوم قسمت دوم - آخر برخي از اين افراد فكر ميكنند كه مقرب خدا هستند كه هرچه ميخواهند فراهم ميشود، اما در واقع اينطور نيست. اينها به حال خود رها شده اند. ميخواهند كار خوب كنند، اما توفيق نمييابند. كار خيري هم اگر انجام دهند، يا باعث فساد ميشود و يا آن را نابود ميكنند." من اين گفتگو را به ياد داشتم. تا اينكه سال بعد در يك جلسه فاميلي، يكي از افراد ثروتمند بي ايمان را ديدم. درست مصداق همان كلام بود. او اهل نماز و عبادت نبود، اما ميگفت هرچه از خدا بخواهم سريع ميدهد! به او گفتم: كدام كشورها رفته اي؟ گفت: بيشتر كشورهاي دنيا را رفته ام و همينطور اسم كشورها را برد. گفتم: چند بار تا حاال كربلا رفتي؟ چند سفر مشهد رفتي؟ خنده اي از سر تمسخر كرد و گفت: كربلا كه فعال امنيت ندارد. اما اگر بخواهم يك قطار را كامل ميخرم و همه را مشهد ميبرم. دوباره سؤالم را تكرار كردم: چندبار تا حالا مشهد رفتي؟ گفت: يكبار براي پروژه اقتصادي رفتم، اما زود برگشتم. گفتم: حرم امام رضا (ع) هم رفتي؟ گفت: فرصت نشد. اما اراده كنم ميروم. بعد يكي از بزرگترهاي هيئت فاميلي را صدا كرد و گفت: حاجي، امسال هزينه غذاي ده شب محرم رو به حساب من بذار. اين را گفت و بلند شد و رفت. درست يكي دو شب به محرم، اعضاي هيئت به سراغ او رفتند كه هزينه غذا را بگيرند، اما خارج از كشور بود! اين آقا بعد از عاشورا برگشت. باز مثل هميشه، مردمان عادي هزينه محرم را پرداخت كردند. خبر دارم كه هنوز اين شخص توفيق زيارت مشهد را پيدا نكرده! ... 🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي http://eitaa.com/bachehshei
🌹از زلزله بم تا سیل خوزستان؛ همیشه فداییِ مردم ✍صحنه‌های زیبای همدلی حاج قاسم و یارانش با سیل‌زدگان خوزستان و امدادرسانی به آنان در فروردین ماه امسال، برای همیشه در خاطر مردم ایران ثبت شده است. جوانان غیرتمند ایران، سفارش مهم سردار را در آن روز‌ها خوب یادشان است: «جوانانی که سنشان اقتضا نمی‌کرد جهادِ زمان دفاع مقدس را درک کنند و امروز هم خیلی اصرار دارند که به‌عنوان مدافع حرم در جبهه حضور پیدا کنند، به نظر من باید بیایند به خوزستان؛ چراکه حادثه اخیر یک دفاع از حرم است. هیچ چیزی بالاتر از حفظ کرامت انسان نیست.» صحبت از همدلی حاج قاسم با مردم و دغدغه او برای کم‌کردن رنج‌های آن‌ها که به میان می‌آید، سردار حسنی ما را می‌برد به حدود ۱۸ سال قبل و می‌گوید: «یک روز بعد از زلزله بم، حاج قاسم در این شهر بود. آن روز سردار در فرودگاه‌بم حضور داشت و با اینکه تمام ظرفیت نیروی هوایی سپاه به فرماندهی شهید‌حاج‌احمد‌کاظمی برای امدادرسانی به زلزله‌زدگان به کار گرفته‌شده بود، یک لحظه آرام‌وقرار نداشت. ساعت ۴ بعدازظهر بود که روی آسفالت نشست، یک تُن ماهی باز کرد و با نان خشک شروع به خوردن کرد. از صبح تا آن موقع، با آن‌همه تلاش و تقلا، هیچ چیز نخورده‌بود.» حالا صحبت‌های سردار، رنگ وداع می‌گیرد: «در ادامه رسیدگی‌ها به مناطق سیل‌زده خوزستان، حاج قاسم تیرماه امسال به اهواز رفته‌بود و آنجا در منطقه حمیدیه به خانه شهید "علی‌هاشمی" هم سر زده‌بود. آنجا به برادر شهید گفته‌بود: "این آخرین دیدار ماست و من به‌زودی می‌روم پیش علی آقا... " http://eitaa.com/bachehshei
🌱 یازهرا فصل بیست و سوم قسمت اول خيلي سخت بود. حساب و كتاب خيلي دقيق ادامه داشت. ثانيه به ثانيه را حساب ميكردند. زمانهايي كه بايد در محل كار حضور داشته باشم را خيلي بادقت بررسي ميكردند كه به بيت المال خسارت زده ام يا نه!؟ خدا را شكر اين مراحل به خوبي گذشت. زمانهايي را كه در مسجد و هيئت حضور داشتم محاسبه كردند و گفتند دو سال از عمرت را اينگونه گذراندي كه جزو عمرت محاسبه نميكنيم. يعني بازخواستي ندارد و ميتواني به راحتي از اين دو سال بگذري. در آنجا برخي دوستان همكارم و حتي برخي آشنايان را ميديدم، بدن مثالي آنهايي را در آنجا ميديدم كه هنوز در دنيا بودند! ميتوانستم مشكلات روحي و اخلاقي آنها را ببينم. عجيب بود كه برخي از دوستان همكارم را ديدم كه به عنوان شهيد راهي برزخ ميشدند و بدون حساب و بررسي اعمال به سوي بهشت برزخي ميرفتند! چهره خيلي از آنها را به خاطر سپردم. جواني كه پشت ميز بود گفت: براي بسياري از همكاران و دوستانت، شهادت را نوشته اند، به شرطي كه خودشان با اعمال اشتباه، توفيق شهادت را از بين نبرند. به جوان پشت ميز اشاره كردم و گفتم: چكار ميتوانم بكنم كه من هم توفيق شهادت داشته باشم؟ او هم اشاره كرد و گفت: در زمان غيبت امام عصر (عج) زعامت و رهبري شيعه با ولي فقيه است. پرچم اسلام به دست اوست. ... 🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌱 یازهرا فصل بیست و سوم قسمت دوم همان لحظه تصويري از ايشان را ديدم. عجيب اينکه افراد بسياري كه آنها را ميشناختم در اطراف رهبر بودند و تلاش ميكردند تا به ايشان صدمه بزنند، اما نميتوانستند! من اتفاقات زيادي را در همان لحظات ديدم و متوجه آنها شدم. اتفاقاتي كه هنوز در دنيا رخ نداده بود! خيلي ها را ديدم كه به شدت گرفتار هستند. حق الناس ميليونها انسان به گردن داشتند و از همه كمك ميخواستند اما هيچكس به آنها توجه نميكرد. مسئوليني كه روزگاري براي خودشان، كسي بودند و با خدم و حشم فراوان مشغول گذران زندگي بودند، حالا غرق در گرفتاري بودند و به همه التماس ميكردند. بعد سؤالاتي را از جوان پشت ميز پرسيدم و او جواب داد. مثلا در مورد امام عصر (عج) و زمان ظهور پرسيدم. ايشان گفت: بايد مردم از خدا بخواهند تا ظهور مولايشان زودتر اتفاق بيفتد تا گرفتاري دنيا و آخرتشان برطرف شود. اما بيشتر مردم با وجود مشکلات، امام زمان (عج) را نميخواهند. اگر هم بخواهند براي حل گرفتاري دنيايي به ايشان مراجعه ميكنند. بعد مثالي زد و گفت: مدتي پيش، مسابقه فوتبال بود. بسياري از مردم، در مکانهاي مقدس، امام زمان (عج) را براي نتيجه اين بازي قسم ميدادند! ... 🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🔴آخرین ضربه حالا که حسن روحانی به روزهای آخر خود نزدیک می شود آخرین ضربه به مفهوم استکبار ستیزی را اجرایی کرده است. پس از عمری شعار مذاکره و سازش با آمریکا و ملامت کردن مبارزین با استکبار و انداختن همه تقصیرها به گردن تفکر مقاومت ، اکنون به نظر می رسد ضربه آخر این است که با بی تدبیری های گسترده و اعمال فشار بر اقشار مختلف و ایجاد نارضایتی فراوان در جامعه ، مردم را به لعن و نفرین بر آمریکا حواله دهد تا حال همه از شعار مبارزه با آمریکا به هم بخورد ... ✍"قاسم اکبری" 🌺🥀 https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌱 یازهرا فصل بیست و سوم قسمت سوم من از نشانه هاي ظهور سؤال كردم. از اينكه اسرائيل و آمريكا مشغول دسيسه چيني در كشورهاي اسلامي هستند و برخي كشورهاي به ظاهر اسلامي با آنان همكاري ميكنند و... جوان پشت ميز لبخندي زد و گفت: نگران نباش. اينها كفي بر روي آب هستند. نيست و نابود ميشوند. شما نبايد سست شويد. نبايد ايمان خود را از دست دهيد. مگر به آيه ي139 سوره آل عمران دقت نکرده اي: وَلَا تَهِنُوا۟ وَلَا تَحۡزَنُوا۟ وَأَنتُمُ ٱلۡأَعۡلَوۡنَ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِینَ در اين آيه خداوند متعال مي فرمايند: سست نشويد و غمگين نباشيد، شما اگر ايمان داشته باشيد، برترين (گروه انسانها) هستيد. نكته ديگري كه آنجا شاهد بودم، انبوه كساني بود كه زندگي دنيايي خود را تباه كرده بودند، آن هم فقط بهخاطر دوري از انجام دستورات خداوند! جوان گفت: آنچه حضرت حق از طريق معصومين براي شما فرستاده است، در درجه اول، زندگي دنيايي شما را آباد ميكند و بعد آخرت را مي سازد. مثلا به من گفتند: اگر آن رابطه پيامكي با نامحرم را ادامه ميدادي، گناه بزرگي در نامه عملت ثبت ميشد و زندگي دنيايي تو را تحت الشعاع قرار ميداد. در همين حين متوجه شدم كه يك خانم باشخصيت و نوراني پشت سر من، البته كمي با فاصله ايستاده اند! از احترامي كه بقيه به ايشان گذاشتند متوجه شدم كه مادر ما حضرت فاطمه زهرا (س) هستند. وقتي صفحات آخر كتاب اعمال من بررسي ميشد و خطا و اشتباهي در آن مشاهده ميشد، خانم روي خودش را بر ميگرداند. اما وقتي به عمل خوبي ميرسيديم، با لبخند رضايت ايشان همراه بود. تمام توجه من به مادرم حضرت زهرا (س) بود. من در دنيا ارادت ويژه اي به بانوي دو عالم داشتم. مرتب در ايام فاطميه روضه خواني داشتيم و سعي ميكردم كه همواره به ياد ايشان باشم. ناگفته نماند كه جد مادري ما از علما و سادات بوده و ما نيز از اولاد حضرت زهرا (س) به حساب مي آمديم. حالا ايشان در كنار من حضور داشت و شاهد اعمال من بود. ... 🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌱 یازهرا فصل بیست و سوم قسمت چهارم - آخر نه فقط ايشان که تمام معصومين را در آنجا مشاهده کردم! براي يک شيعه خيلي سخت است که در زمان بررسي اعمال، امامان معصوم در کنارش باشند و شاهد اشتباهات و گناهانش باشند. از اينكه برخي اعمال من، معصومين را ناراحت ميكرد. ميخواستم از خجالت آب شوم... خيلي ناراحت بودم. بسياري از اعمال خوب من از بين رفته بود. چيز زيادي در كتاب اعمالم نمانده بود. از طرفي به صدها نفر در موضوع حق الناس بدهکار بودم که هنوز به برزخ نيامده بودند. براي يك لحظه نگاهم به دنيا و به منزل خودمان افتاد. همسرم كه ماه چهارم بارداري را ميگذراند، بر سر سجاده نشسته بود و با چشماني گريان، خدا را به حق حضرت زهرا (س) قسم ميداد كه من بمانم. نگاهم به سمت ديگري رفت. داخل يك خانه در محله خود ما، دو كودك يتيم، خدا را قسم ميدادند كه من برگردم. آنها به خدا ميگفتند: خدايا، ما نميخواهيم دوباره يتيم شويم. اين را بگويم كه خدا توفيق داد كه هزينه هاي اين دو كودك يتيم را ميدادم و سعي ميكردم براي آنها پدري كنم. آنها از ماجراي عمل خبر داشتند و همينطور با گريه از خدا ميخواستند كه من زنده بمانم. به جواني كه پشت ميز بود گفتم: دستم خالي است. نميشود كاري كني كه من برگردم؟ نميشود از مادرمان حضرت زهرا (س) بخواهي كه مرا شفاعت كند. شايد اجازه دهند تا من برگردم و حق الناس را جبران کنم. يا كارهاي خطاي گذشته را اصلاح كنم. جوابش منفي بود. اما باز اصرار كردم. گفتم از مادرمان حضرت زهرا (س) بخواه كه مرا شفاعت كنند. لحظاتي بعد، جوان پشت ميزپ نگاهي به من كرد و گفت: به خاطر اشكهاي اين كودكان يتيم و به خاطر دعاهاي همسرت و دختري كه در راه داري و دعاي پدر و مادرت،گ حضرت زهرا (س) شما را شفاعت نمود تا برگرديد. به محض اينكه به من گفته شد: "برگرد" يكباره ديدم كه زير پاي من خالي شد! تلويزيون هاي سياه و سفيد قديمي وقتي خاموش ميشد، حالت خاصي داشت، چند لحظه طول ميكشيد تا تصوير محو شود. مثل همان حالت پيش آمد و من يكباره رها شدم... ... 🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌸🌙🌸🌙🌸🌙 به کدام روشنی جز لبخند بی‌منّتت گِره بزنم روزم را...؟! تا چشم کار می‌کند جای تــو خالی‌ست...💔 😔 ❤️ @sardaredLhaman
IMG_20200926_154654_296.jpg
41.3K
🌄 سانتافه گرون تره یا ؟ درست همان زمانیکه رسانه های حامی دولت مردم رو سرگرم چندتا دنا پلاس واگذاری به چند نماینده مجلس کردند . خود بزرگان دولت با ماشین های لوکس گرونقیمت شاسی بلند خارجی دارن صفا میکنند.... علی برکت الله https://eitaa.com/sardaredLhaman
🔴‏به‌لطف نظارت مردمی، ‎ بازمانده از مجلس دهم یکی‌یکی دارند حذف میشوند✌️ اما لازم است به کسانیکه از بغض ‎ دارند با ‎ و ‎ متلک میسازند، یادآوری کنم: نگذارید در چاه رانتها و کثافتکاری‌های مجلس عندلابی🤮 را بردارم که تعفنش کل تایم‌لاین را برمیدارد سید امیرسیاح @sardaredLhaman
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
... .....: ✍حضرت آقا آمده بودند کرمان. مثل همیشه یکی از برنامه‌هایشان دیدار با خانواده شهدا بود. قرعه افتاده بود به نام ما. دیگر از خدا چه می‌خواستیم؟ وقتی آمدند حاج قاسم هم همراهشان آمده بود. لا‌به‌لای حرف‌ها از فرصت استفاده کردم و رو به حضرت آقا گفتم: «آقا ان‌شاءاللّه فردای قیامت همه ما رو که اینجا هستیم شفاعت کنید.» فرمودند: «پدر و مادر شهید باید من و شما را شفاعت کنند.» بعد هم خم شدند و سرشان را به‌طرف حاج قاسم گرداندند. نگاهی به حاجی کردند و فرمودند: «این آقای حاج قاسم هم از آن‌هایی است که شفاعت می‌کند ان‌شاءاللّه.» حاجی سرش را انداخت پایین. دو دستش را گرفت روی صورتش. ــ بله! از ایشان قول بگیرید به شرطی که زیر قولشان نزنند. جلوی در ورودی دیدمش. مراسم افطاری حاجی به بچه‌های جبهه و جنگ بود. گفتم: «حاجی قول شفاعت می‌دی یا نه؟ واللّه اگه قول ندی داد می‌زنم می‌گم اون روز حضرت آقا در مورد شما چی گفتن؟» حاجی گفت: «باشه قول می‌دم فقط صداش رو در نیار.» زوری زوری از حاجی قول شفاعت را گرفتم. 🎙 راوی: جواد روح‌اللهی 📚 منبع: سلیمانی عزیز، انتشارات حماسه یاران، https://eitaa.com/sardaredeLhaman
✍در پادگان منطقه حلب در حال آموزش بودیم که دیدیم دو تا ماشین کنار ما نگه داشتند. حاج قاسم اولین نفر از اتومبیل پیاده شد‌. شروع کرد به احوال پرسی با نیروها. بچه های فاطمیون هم با حاجی عکس یادگاری می‌گرفتند. من کمی دورتر ایستاده و مات چهره زیبای سردارم بودم. چشمش به من خورد. جثه من نسبت به بقیه ریزتر بود و از همه جوان تر بودم. حاجس منو صدا زد گفت: بیا نزدیک! رفتم کنارش و دست نوازش روی صورتم کشید.گفت:《ماشالله با این سن و سال چطوری خودت رو رسوندی منطقه؟!》فقط مات چهره نورانی و پرصلابتش شده بودم. حاج قاسم نگاه خاصی به نیروهای فاطمیون داشت. همانطور که بچه ها هم از صمیم قلب عاشقش بودند.. 👤راوی:حسن قناص (رزمنده فاطمیون) http://eitaa.com/bachehshei
🌺🍂🌺🍂🌺🍂🌺 📖قرآن، از تو ؛ حتی آنان که تو را می‌خوانند و تو را می‌شنوند، آن‌چنان به پایت می‌نشینند که خلایق به پای هر‌ روزه نشسته‌اند. اگر چند از تو‌را بخوانند، مستمعین فریاد می‌زنند ..! گویی مسابقه نفس است. 📖قرآن، من شرمنده‌ام اگر به یک مبدل شده‌ای حفظ کردن تو با شماره صفحه، خواندن تو از آخر به اول یک است یا ؟ ای کاش آنان که تو را حفظ کردند، حفظ کنی تا این‌چنین تو را اسباب هوش ندانند.❌ 🔆خوشابه‌حال هر که دلش💓 است برای تو؛ آنان که وقتی تو را می‌خوانند، چنان می‌کنند که گویی قرآن همین حالا بر ایشان شده است..آنچه ما با کرده‌ایم، تنها بخشی از است که به صلیب کشیده‌ایم." ✍دل نوشته ای از 🌷 🍃🌹🍃🌹 http://eitaa.com/bachehshei
🥀🌸🥀🌸 همسرشهید: زمان جنگ وقتی فرمانده نیروی زمینی بود، چند ماه خونه نیومده بود، یه روز دیدم در می زنند، رفتم پشت در دو نفر بودند، یکیشون گفت: منزل جناب سرهنگ شیرازی همین جاست؟، دلم هری ریخت، گفتم، حتما برایش اتفاقی افتاده، گفت : جناب سرهنگ براتون پیغام فرستاده و بعد یه پاکتی بهم داد، اومدم توی حیاط و پاکت رو بازکردم هنوز فکر می کردم خبر شهادتش را برایم آوردند، آن را باز کردم ، یه نامه توش بود با یه انگشتر عقیق، در آن نامه نوشته بود: "برای تشکر از زحمت های تو، همیشه دعات می کنم"، ازخوشحالی اشک توی چشمام جمع شد. 🌷🌱🌷 https://eitaa.com/sardaredeLhaman
... .....: 📝 | ارتقای سرمایه‌های انسانی در دفاع مقدس؛ امثال قاسم سلیمانی‌ها در دوران دفاع مقدس رشد کردند رهبر انقلاب: دفاع مقدس سرمایه‌های انسانیِ ما را ارتقا داد. یک نمونه‌اش شهید سلیمانی عزیز ما بود که خب در عرصه‌ی دیپلماسی و بین‌المللی، در منطقه یک فعّالیّت شگفت‌آوری داشت؛ یعنی واقعاً حالا هنوز دوستان و برادران مؤمن و ملّت عزیز ایران از سعه و گستره‌ی کار شهید سلیمانی مطّلع نیستند؛ پایه‌گذاری امثال قاسم سلیمانی‌ها در دوران دفاع مقدّس گذاشته شد. ۹۹/۶/۳۱ 🇮🇷 https://eitaa.com/sardaredeLhaman
چه بغض ها که پای این جمله شکست : عزیزان من بنا به تقدیر الهی امروز از میان شما رفته ام💔 https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🕊🍁 همه خورشیـد دارند مـن لبخنـد💔 و نگاه شـما را ... ❤️ 🌺🥀 https://eitaa.com/sardaredeLhaman
✍️حاج قاسم سلیمانی: استقلال فقط یک بعد جغرافیایی نیست که یکجایی از کشور اگر خدشه‌ای بر او وارد شد، اونجا رگ گردن ما بیرون بزند استقلال در همه ابعاد است استقلال در فرهنگ ماست، استقلال در مسئله دینی ماست استقلال در موضوعات اقتصادی ماست استقلال در موضوعات فرهنگی ماست همه این سطوح استقلال شاملش می‌شود استقلال یک بعد ندارد. 🌸🥀 https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌱 دکتر فصل بیست و پنجم قسمت دوم من با چشمان بسته مشغول ذكر بودم. اما همين كه چشمانم را باز كردم، حيوان وحشتناكي را بر روي تخت مجاور ديدم! بدنش انسان و سرش شبيه حيوانات وحشي بود. من با يك نگاه تمام ماجرا را فهميدم. او شب قبل، همراه با يك دختر جوان كه مدتي با هم دوست بودند، به يكي از مناطق تفريحي رفته بود و در مسير برگشت، خوابش برده و ماشين چپ كرده بود. حالش اصلا مساعد نبود، اما باطن اعمالش برايم مشخص بود. من تمام زندگي اش را در لحظه اي ديدم. ساعتي بعد دكتر او هم بالاي سرش آمد. من همين كه بار ديگر چشمم را باز كردم، ديدم يك حيوان وحشي ديگر، بالاي تخت اين جوان ايستاده و دستهايش كه شبيه چنگال حيوانات بود را روي بدن او ميكشد! اين دكتر را كه ديدم حالم بد شد. او در نتيجه حرام خواري اينگونه باطن پليدي پيدا كرده بود. ميخواستم از آنجا بيرون بروم اما امكان نداشت... ... 🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي https://eitaa.com/sardaredeLhaman
❌ به ازای هر صندلی مسئولیتی ۷۳ شهید دادیم 🔺 امروز خط فقر ۱۰ میلیون تومان است 👈 این همه شهید دادیم و مقاومت کردیم که دولتی سرکار بیاد تا چشم امیدش به غرب باشه؟جناب دولت،مشکل واشنگتن دی سی نیست، واشنگتن پرستی شما است. https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌱 دکتر فصل بیست و پنجم قسمت اول دكتر جراحي كه مرا عمل كرد، انسان مؤمن و محترمي بود. پزشكي بسيار باتقوا. به گونه اي كه صبح جمعه، ابتدا دعاي ندبه اش را خواند و سپس به سراغ من آمد. وقتي عمل جراحي تمام شد و ديدم كه برخي از انسانها را به صورت باطني ميبينم و برخي صداها را ميشنوم، ترسيدم به دكتر نگاه كنم. بالاي سرم ايستاده بود و ميگفت: چشمانت را باز كن. فكر ميكرد كه چشم من هنوز مشكل دارد. اما من وحشت داشتم. با اصرارهاي ايشان، چشمم را باز كردم. خدا را شكر، ظاهر و باطن دكتر، انسان گونه بود. انگشتان دستش را نشان داد و گفت: اين چندتاست؟ و سؤالات ديگر. جوابش را دادم و گفتم: چشمان من سالم است. دست شما درد نكنه، اما اجازه دهيد فعال چشمانم را ببندم. دكتر كه خيالش راحت شده بود گفت: هر طور صلاح ميداني. چند دقيقه بعد، يك جوان كه در سانحه رانندگي دچار مشكلات شديد شده بود را به اتاق من آوردند و در تخت مجاور بستري كردند تا آماده عمل جراحي شود... ... 🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌱 دکتر فصل بیست و پنجم قسمت سوم چند دقيقه بعد دكتر رفت و پدر اين جوان، در حال مكالمه با تلفن بود. به كسي كه پشت خط بود ميگفت: من چيكار كنم، دكتر ميگه غير هزينه بيمارستان، بايد ده ميليون تومان پول نقدي بياوري و به من بدهي تا او را عمل كنم. من روز تعطيل از كجا ده ميليون تومان نقد بيارم؟! دكتر خودم بار ديگر به اتاق ما آمد. گفتم: خواهش ميكنم من رو مرخص كن يا به يك اتاق خالي ديگر ببريد. گفت: چشم، پيگيري ميكنم. همان موقع يكي از دوستان، با برادرم تماس گرفت و ميخواست براي ملاقات من به بيمارستان بيايد. اما همين كه به فكر او افتادم، چنان وحشتي كردم كه گفتني نيست. ... 🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌱 دکتر فصل بیست و پنجم قسمت چهارم - آخر به برادرم گفتم هرطور شده به او بگو نيايد. من ابتدا فقط با نگاه، متوجه باطن افراد ميشدم، اما حالا... اين شخصي كه ميخواست به بيمارستان بيايد مشكلات شديد اخلاقي داشت. او با داشتن سه فرزند، هنوز درگير كارهاي خلاف اخلاقي بود و باطني بسيار آلوده داشت. اما بدتر از آن، مشاهده كردم كه فرزندانش كه الان خردسال هستند، در آينده منبع فساد و آلودگي شده و از پدرشان باطني آلوده تر خواهند داشت! علت اين مطلب هم مشخص بود. ازدواج اين مرد با زنش مشكل داشت. آنها به هم حرام بودند و اين فرزندان، ناپاك به دنيا آمده بودند! من حتي علت اين موضوع را فهميدم. اين مرد، قبل از ازدواج با همسرش، با خواهر همسرش رابطه نامشروع داشت و اين مسئله هنوز ادامه داشت و همين باعث اين (۱) مشكل شده بود. -------------------------------- ۱) بنا به نظر برخي مراجع، اگر پسري با يك دختر يا پسر ديگر، رابطه نامشروع داشته باشد، حق ازدواج با خواهر او را ندارد و ازدواج آنها باطل است. ... 🔸سه دقيقه در قيامت، تجربه اي نزديك به مرگ؛ كاري از گروه فرهنگي شهيد ابراهيم هادي https://eitaa.com/sardaredeLhaman
🌹ناگفته‌های مهم امیرعبداللهیان از اِشراف نیروهای "سردار سلیمانی" به خصوصی‌ترین نقاط زندگی سران صهیونیست ✍سردار سلیمانی یک اتفاق مهمی را به همراه همرزمانشان هم در حوزه مقاومت هم در مجموعه نیروی قدس سپاه رقم زدند. آنهم اینکه معادله موجود در سطح منطقه که به نفع رژیم صهیونیستی داشت رقم می خورد را با حمایت قوی که از مقاومت کردند و برنامه ریزی پیچیده ای که جمهوری اسلامی ایران داشت، تبدیل به یک معادله معکوس کردند ایشان به عنوان یک فرمانده شایسته و توانمند توانستند منویات رهبری را اجرا کنند تا این معادله را کاملا معکوس کنند. دسترسی سردار سلیمانی و تیمشان و نیروهای مقاومت در داخل سرزمین های اشغالی تا داخل اتاق خواب مقامات ارشد رژیم صهیونیستی بود. این چیزی است که تصور نکنید بعد از سردار سلیمانی متوقف خواهد شد بلکه جانشینان ایشان و افراد دیگری در حوزه مقاومت که برای امنیت منطقه و آرامش جهان اسلام و امنیت جمهوری اسلامی و دغدغه جدی دارند همین رویه را دنبال می کنند. این دسترسی ها برای مقاومت و جمهوری اسلامی ایران وجود دارد و این یک غلو سیاسی نیست. 🥀🌺 https://eitaa.com/sardaredeLhaman