♥️¦ #روایتعشق
اونشب دخترک مهربون با حرفهای امید بخشش تا صبح پیش من موند .
صبح حــرم حضرت رقـیه‹س› پیکر بابا به همراه ۴ پیکر مطهر دیگر برای طواف و تبرک آوردن حـرم دختـر سهسالهی امام حسین .
دست دخترک مهربون مدام نوازشگر شونههام بود و حرفهای امید بخشش برایم دلگرمی . لحظهی آخر به پهنای صورت اشک میریختیم و با چشمانی بارانی از هم جدا شدیم . .
و دوماه بعد که همدیگر دیدیم دوباره چشمانمان اشک آلود بود این بار او هم مثل من دختر شهید شده بود و غممان مثل دختر امام حسین‹ع› مشترک بود ؛
اما غمی که تاج افتخار را روی سرمان گذاشت و بابای هردویمان فدای مسیر پــدر رقیه جان شده بودند . . !
- بهروایتدخترسومشـهیدآقازادهنژاد🍃'
• تصویر دختر شهیدالقدس حسین امان اللهی در حال دلداری دادن به دختر شهیدالقدس علی آقازاده نژاد دو ماه قبل از شهادت شهید حسین امان اللهی💛. .
- شهدای #طریق_الاقصی "
کانال "شهیدحسنمختارزاده"
.🌷.
[ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]
شهید حسن مختارزاده 🇮🇷
🎧¦ #نواهای_عاشورایی [ شهید در وصف شهید . . 💔] • سخن سیاسی اما پدر دخترۍ شهید القـدس علی آقازاده نژ
🖇⃟🤍¦ #روایتعشق
°• ماجرای این صوت شهید علی آقازاده نژاد •°
پاییز سال قبل و اولین سالگرد شهدای امنیت بود و ترم اول دانشگاه . .
آرامش و امنیت دانشگاهمون مرهون شهدایی میدونستم که امسال اولین سالگردشون بود و وجدانم اجازه نمیداد که برای این شهدا در فضای دانشگاه کنشگری انجام ندم ،
میخواستیم کار متفاوت و تلنگر آمیزی باشه که پاسخ به فضای غبارآلود فتنه سال قبل بده .
مونده بودم که محتوا و قالب فعالیتمون دقیق چطور باشه . .
آن زمان پدر ماموریت سوریه بودن و من ایران .
و چون به شدت سرشون شلوغ بود و میدونستم بخاطر حجم کاریشون خیلی درگیر هستن انتظارش نداشتم انقد باظرافت همه ابعاد برام توضیح بدن و کمکم کنن که حتی در ویس هم خستگی پدر از صداشون کاملا آشکار هست .
وقتی ویس پدر دیدم خیلی ذوق کردم.
پدر برای قالب طرحمون پیشنهاد داده بودن یک سری سوال طراحی کنیم با محوریت جمله تاریخی «بِأَیِّ ذنبٍ قُتِلَت ؟!» به کدامین گناه کشته شدند💔 . . . '
کانال "شهیدحسنمختارزاده"
.🌷.
[ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]
♥️¦ #روایتعشق
دیماه سال گذشته که همراه بابا سوریه بودیم ؛ یک شب سر سفره شام دورهم جمع بودیم
بحث شهادت سید رضی پیش اومد و این که چقد از شهادت ایشان متأثر و ناراحت شده بودیم .
و بابا برایمان روایت میکردن
از ناجوانمردی صهیونیست
و اینکه جزو اولین نفراتی بودند که به محل شهادت سید رسیدند و بالای سر شهید رفتند
بعد از صحبتهامون از بابا پرسیدم :
روز به روز داریم شهید میدهیم
حالا هم سید رضی شهید شدند
به نظرتون یعنی شهید بعدی دیگه کیه . . ؟!
همان طور که یک زانو نشسته بودن و زانوی دیگرشون زیر چانهشان بودن
بابا آرام سرش را پایین انداخت
و لبخند عجیب و پر معنایی بر چهرهشان نقش بست ؛
آن روز پاسخ سوالم را نداد اما ۳۰ دیماه پاسخ سوالم را دریافت کردم و پدر مظلوم و گمنامم با همکارانشان شهید بعدی محور مقاومت بودند . .
✍🏻¦ بهروایــتِ :
دخترانشهیدالقدسعلیآقازادهنژاد
(شادی ارواح طیبه شان صلوات)
کانال "شهیدحسنمختارزاده"
.🌷.
[ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]