eitaa logo
شهید حسن مختارزاده 🇮🇷
2هزار دنبال‌کننده
9هزار عکس
6.8هزار ویدیو
93 فایل
💠 کانال رسمی طلبه بسیجی شهید #حسن_مختارزاده 💠 تحتِ اشراف خانواده شهید ولادت: ۲۶ مرداد ۱۳۸۰ شهادت: ۱۸ آذر ۱۴۰۱ 📍مزار شهید: حرم مطهر حضرتِ فاطمه‌معصومه (سلام الله علیها)،صحن امام رضا(علیه السلام)،مقبره الشهدا - ارتباط با ما: @zeinab1531
مشاهده در ایتا
دانلود
. ♦️|24 شریور ماه ،سالروز ولادت شهید مدافع حرم، شهید سید علی زنجانی |♦️ + بهش گفتم خسته ای بابا یه کم استراحت کن می گفت: "شیخ وقت نداریم باید کار کنیم ‌‌‌..." حتی اگر دو ساعت قبل از نماز صبح هم از جبهه یا بیرون میومد؛باز حداقل یک ساعت قبل از نماز صبح بیدار می شد نشسته هم که شده بود نماز شبش رو می خوند و آروم آروم گریه می کرد، گاهی اوقات اونقدر تو سجده گریه می کرد نگاه می کردی می دیدی کنارش کلی دستمال ریخته و جوابگوی اشک هاش نبود … می گفت :"شیخ دعا کن خیلی وقت جبهه ام شهید بشم." 🌿این روزهاست که می فهمم که حضرت آقا فرمود:"راز شهادت در گریه و التماس و اشک است … | ڪانال "شهیدحسن‌مختارزاده" •🌱• [ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]
شهید حسن مختارزاده 🇮🇷
. 🌿| و شهید سید علی می گوید : برادران ، از جمله صفاتی که در احادیث برای یاران بقیه الله الاعظم شمرده
. | شصت‌تایی می‌شدند! خط را تازه تحويل داده بودند و خسته و خاكی برگشتند. سيد هم با اينكه تازه از منطقه‌ای دیگر برگشته بود و نايی نداشت، مثل هميشه با چهره بشاش و شوخی‌های دلنشينش رفت پيش آن‌ها و گرم صحبت شد. يکهو يكی از وسط جمع گفت: «سيد؛ جدای از اين حرفا ميدونی چی ميچسبه!» ⁃ چی داداش؟ ⁃ يه آبميوه خنک از دست اولاد پيغمبر. گعده كمی زودتر از تصور تمام شد. سيدی كه خسته و كوفته برگشته بود و فقط رفت تا به رفقا يک خداقوتی بگوید؛ حالا ماشين را آتش كرد و رفت تا شهر. چهارتا كارتن آبميوه تگری و حدود پنج كيلو شيرينی تهيه كرد و برگشت پيش بچه‌ها. كسی واقعاً فكر نمی‌كرد توی آن حال و خستگی با کلی مصیبت برود شهر و بگردد و آبميوه و شيرينی كه رفقا هوایش را كرده بودند، تهيه كند و بياورد. از شما مى‌پرسم؛ «اين اگر اسمش عبادت نيست، چيه؟» | 📍شهید مدافع حرم سید علی زنجانی به روایت همرزمان . | . ڪانال "شهیدحسن‌مختارزاده" •🌱• [ https://eitaa.com/joinchat/475726088C2e997a476a ]