عاشقان پنجره باز است اذان مي گويند 📣
قبله🕋 هم سمت نماز است اذان مي گويند😍
😘اذان مغرب به افق مرقد حضرت عشق😘
#مرقد_شهید_حجت_الله_رحیمی
#نماز_اول_وقت
@shahidhojatrahimi
#امام_حسین
چه میشود که شبی هم میان خلوت خود
فقط بخاطر زهرا دعا کنی اقا
فراق تو همه درد است ای طبیب دلم
چه میشود که تو دردم دوا کنی اقا😔
@shahidhojatrahimi
بهافقشلمچه🥀••
.
شلمچه،یڪسلامتاڪربلا✨
.
[ السَّلَامُعَلَيْكُمْيَاأَوْلِيَاءَاللَّهِوَأَحِبَّاءَهُ ]
خلاصهۍعشقاست
وقطعهاۍازبهشت
و دل هایے کھ
به رنگ ِ گنبد شلمچه
تا ابد آسمانے خواهند ماند🕊•°
.
دلتنگ_شلمچہ🌿.•
@shahidhojatrahimi
AUD-20190831-WA0036.mp3
2.08M
▪️دلم گرفته رفقا (زمینه بسیار زیبا)
🎤 #شهیدحجت_الله_رحیمی
#شب_جمعه_هوایت_نکنم_میمیرم💔
🌹| @shahidhojatrahimi
💎ﻫﺮ ﺷﺐ ﺩﻋﺎی فرج به نیابت از اهل بیت علیهم السلام ،، شهدای مدافع حرم وهمه ی شهدای جنگ تحمیلی....
💠 دعـــــــــــای فـــــــــــرج 💠
🔸بسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحیم🔸
⚜الهی عَظُمَ الْبَلاَّءُ وَبَرِحَ الْخَفاَّءُ وَانْکَشَفَ الْغِطاَّءُ وَانْقَطَعَ الرَّجاَّءُ وَضاقَتِ الاْرْضُ وَمُنِعَتِ السَّماَّءُ واَنْتَ الْمُسْتَعانُ وَاِلَیْکَ الْمُشْتَکی وَعَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّهِ وَالرَّخاَّءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ اُولِی الاْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَعَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کلمح الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَانْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِرانِ یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی السّاعَهَ السّاعَهَ السّاعَهَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَلَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمین بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطّاهِرینَ.⚜
💠دعــای ســـلامتی امــام زمــــان(عج)💠
⚜"اللَّهُمَّ کُنْ لِوَلِیِّکَ الحُجَهِ بنِ الحَسَن، صَلَواتُکَ علَیهِ و عَلی آبائِهِ، فِی هَذِهِ السَّاعَهِ وَ فِی کُلِّ سَاعَهٍ، وَلِیّاً وَ حَافِظاً وَ قَائِداً وَ نَاصِراً وَ دَلِیلًا وَ عَیْناً، حَتَّی تُسْکِنَهُ اَرْضَکَ طَوْعاً وَ تُمَتعَهُ فِیهَا طَوِیلا"⚜
⛅️اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَجُ⛅️
🆔 @shahidhojatrahimi
💠 #اَلسَّلامُ_عَلَيْكَ_يا_اَباعَبْدِاللَّهِ
🌷هر گاه شهدا را در شب جمعه یاد کردید، آنها شما را نزد اباعبدالله الحسین (ع) یاد می کنند.
🌹 #شهید_مهدی_زین_الدین
📹👆 #شهید_جواد_حسناوی
#شهید_حجت_الله_رحیمی
@Shahidhojatrahimi
4_379675495513457295.mp3
7.02M
🎙 دعای پرفیض #کمیل با صدای #شهید_محمدرضا_تورجی_زاده
☘ این نوای ملکوتی این شهید بزرگوار رو از دست ندید خیلی زیباست👌
@shahidhojatrahimi
هرکه درشب جمعه ده مرتبه این دعارابخواند......
عکس بازشود...
@Shahidhojatrahimi
#رمان
#نخل_سوخته 📚
📖قسمت 7⃣4⃣
📚📖روز دوم،عملیات به سمت جاده ی ام القصر ادامه می یافت.قرار بود لشکر شب وارد عمل بشه.از طرف فرماندهی دستور رسید به واحد اطلاعات که هرچه زودتر یه گروه برای شناسایی به خط مقدم اعزام بشه.
⁉️حسین با همون وضعیت جسمی که داشت خودش رو آماده کرد و سوار موتور شد.ما هم همینطور.همگی با چهار موتور سیکلت بطرف جاده ام القصر راه افتادیم.حسین با وجود ضعف شدیدی که داشت با سرعت توی جاده حرکت می کرد ماهم به دنبالش.
🚫دشمن دو طرف جاده رو بشدت می کوبید.نزدیکی های خط یه هلی کوپتر عراقی بالا سرمون ظاهر شد و راکتی شلیک کرد.فکر کردیم این شلیک بطرف ماست بخاطر همین فوری از موتورا پیاده شدیم و موضع گرفتیم.
🔴اما راکت به یه دستگاه ایفا که پشت سرمون بود اصابت کرد و منفجر شد. دوباره سوار شدیم و راه افتادیم.باید سه راهی کارخونه ی نمک بود.دشمن آتش شدیدی روی این منطقه متمرکز کرده بود اما حسین راحت و بی خیال جلو می رفت و با کمک بچهها منطقه رو شناسایی کرد.
✅بعد اتمام مأموریت به خط خودی برگشتیم.تو راه از چهرهی حسین بخوبی معلوم بود که هر لحظه منتظر گلوله ایه تا بیاد و اون رو به آنچه که می خواست برسونه.وقتی به خط خودی رسیدیم،گزارش شناسایی رو به فرماندهی دادیم اما همون موقع قرارگاه اعلام کرد که امشب هم لشکر حضرت رسول وارد عمل میشه.
⚪️به همین خاطر قرار شد که بچهها برای یه استراحت کوتاه به مقر اصلی واحد در عقبه بروند و فرداش دوباره برگردن منطقه،همه به همراه حسین سوار قایق شدیم و به ساختمون واحد که در کنار اروند بود اومدیم.
✔️به روایت از مجید آنتیکی
#ادامه_دارد...
@shahidhojatrahimi
#رمان
#نخل_سوخته 📚
📖قسمت 8⃣4⃣
📚📖اون روز بعداز ظهر من و مهدی پرنده غیبی،باهم بودیم که حسین سوار بر موتور از راه رسید.پونزده روز قبل موقعی که در هور العظیم بودم،خواب دیدم حسین شهید شده،دیگه تواین پونزده روز کارم شده بود گریه و زاری.
✳️وقتی برای عملیات والفجر هشت خودم رو رسوندم،خیلی مشتاق بودم که حتما حسین رو ببینم.بخاطر همین وقتی دیدم داره میاد اشکم جاری شد.از موتور که پیاده شد در آغوشش گرفتم. می بوسیدمش و گریه می کردم.
✨می دونستم که بزودی رفتنیه.نه تنها من که برای همه این قضیه آشکار بود. حسین رو به مهدی کرد و گفت:دیگه شما کاری ندارین؟من دارم میرم.هم من و هم مهدی فهمیدیم که منظورش از رفتن چیست؟چون کاملا از لحنش مشخص بود.
✳️مهدی نتونست خودش رو نگه داره و بی اختیار زد زیر گریه. هردو به حسین نگاه می کردیم و اشک می ریختیم.مهدی گفت:حسین آقا تو که اهل این حرفا نبودی.از تو بعیده اینطوری صحبت کنی. تو که رفیق با معرفتی بودی.
✅حسین به آرامی گفت:به خدا قسم دوساله بخاطر رفاقت با شماها موندم. بعد از شهادت اکبر شجره این دوسال رو فقط به هوای شما صبر کردم.دیگه بیش از این ظلمه بمونم.انصاف بدین،اون طرف هم کسانی منتظرم هستن.
✳️مهدی سرش رو پایین انداخت و گریه می کرد. گفت:باشه حسین آقا،حرف حرف خودته.و دیگه هق هق گریه امونش نداد.احساس کردم زمین و زمان برام تار شده،کاری از دستمون بر نمی اومد.عزم رفتن داشت.
🌟همونطور که می خندید جلو اومد و با من و مهدی خداحافظی کرد. سوار موتورش شد و رفت.
✔️به روایت از حمید شفیعی
#ادامه_دارد...
@shahidhojatrahimi