#رمان
#نخل_سوخته 📚
📖قسمت 1⃣5⃣
📚📖به حسین گفتم:بابا خداوکیلی شما بیا برو ما بچهها رو نجات میدیم.حسین!تو که وضعیتت از همه خرابتره،قبلا هم تو خیبر شیمیایی شده ای،لااقل برو اینجا نمون.ماسک هم نداری ، زود برو خودت رو شستشو بده.
‼️گفت:نترس،نگران نباش.خلاصه کلی اصرار کردم ولی گوش نداد.وقتی بالاسر خرابه های اتاق رسیدیم صدای حسین متصدی رو از زیر آوار شنیدیم که بدجوری داد و فریاد می کرد.۱
💥راکت که منفجر شد ساختمون فرو ریخت من زیر آوار موندم اونایی که دم در اتاق بودن خودشون رو نجات دادن اما من و چندین نفر دیگه گیر افتادیم.من داد می زدم و کمک می خواستم که یه دفعه صدای حسین و بچهها رو شنیدم.
🕊اونا کمک کردن و همه رو از زیر آوار کشیدن بیرون،اما فقط من زنده موندم. وزیری، دیندار،
دامغانی،کیانی،و....همه شهید شده بودن.چون نمی دونستیم دقیقا چه کسانی تو اتاق بودن کار مشکل شده بود. من یادم افتاد شگرف نخعی قبل انفجار تو اتاق بود.
‼️به حسین گفتم:شگرف هنوز زیر آواره.تا این حرف رو زدم همگی دنبالش گشتن. اما پیداش نبود.حسین گفت:این طور نمیشه،برید لودر بیارین.همون موقع شگرف از راه رسید.گفتم:تو کجا بودی؟ مگه زیر آوار نموندی؟گفت:نه من فرار کردم. با اومدن شگرف دیگه بچهها مطمئن شدن که کسی جا نمونده. ۲
✳️قرار شد اونایی که سالم موندن به طرف اروند برن.من و حسین و شهید راجی و شهید شمس الدینی و چند نفر دیگه باهم راه افتادیم.شهید راجی به حسین گفت:تو دیگه نیا اون طرف.قبلا شیمیایی شدی،برو به خودت برس.حسین گفت:طوری نیس منم می خوام بیام.
🚫با قایق از اروند گذشتیم و به منطقه عملیاتی رسیدیم.هنوز نرفته بودیم که شهید شمس الدینی حالش بد شد. چون اولین تأثیر روی مصدوم شیمیایی حالت تهوعه.حسین به من گفت:شمس الدینی رو ببر لب آب و با یه قایق بفرست بره.
✨عجیب اینکه خودش وضع خوبی نداشت اما بازم نگران بچهها بود.من منوچهر شمس الدینی رو بردم لب آب و بایه قایق فرستادم اون طرف اروند.وقتی برگشتم حسین پرسید:چیکار کردی؟گفتم:هیچی فرستادمش رفت.گفت:خیلی خوبه،حالا بیا بریم.
🔴هنوز به خط مقدم نرسیده بودیم که حسین هم حالش بد شد،ولی تحمل کرد و به راهش ادامه داد. هرچی جلوتر می رفتیم حالش بدتر می شد. تا جایی که دیگه نتونست با ما بیاد.شهید راجی همونجا او رو سوار ماشین کرد و برگردوند.۳
✔️راویان:۱-حاج اکبر رضایی ۲-حسین متصدی ۳-ابراهیم پس دست
#ادامه_دارد...
@shahidhojatrahimi
#رمان
#نخل_سوخته 📚
📖قسمت 2⃣5⃣
📚📖حوالی ظهر بود که حسین اومد این طرف اروند حالش خیلی بد بود.دیگه چشماش جایی رو نمی دید.منم حال و روز خوبی نداشتم،اول فکر کردم طوریم نشده اما بعد یکی دو ساعت متوجه شدم چشمای خودمم نمی بینه.۱
✅مجید آنتیکی سریع ماشینی جور کرد تا بچهها رو به بیمارستان برسونه.جمعا چهار نفر شدیم. به بیمارستان صحرایی فاطمه زهرا(س) رسیدیم.حسین اونجا حالش بهم خورد و چون وضعش وخیم بود یکی از بچهها خارج از نوبت برد جلوی صف پیش دکتر.
🔴من هم که ایستاده بودم تو صف خیلی شدید حالم بهم خورد.دیگه نمی تونستم خودم رو کنترل کنم.خدا خدا رحمت کنه شهید یزدانی رو.اومد زیر بازوم رو گرفت برد جلو،گفت:این بنده خدا داره می میره.دکتر اومد معاینه کرد و دید حالم خیلی خرابه،چند قطره چکوند تو چشمام و من رو هم فرستاد پیش حسین.تا بفرستن اهواز.
🔴من و حسین هردو بدحال بودیم اما او سعی می کرد تحمل کنه و خودش رو سرپا نگه داره، همون موقع دوباره هواپیماهایی عراقی اومدن محدوده ی بیمارستان رو بمبارون کردن اکثرا پناه گرفتن اما ما نتونستیم از جامون تکون بخوریم.حسین که اصلا حاضر نشد بشینه همونطور ایستاده بمب هارو نگاه می کرد.
✅اتوبوسی محیا شد برای انتقال مجروحین صندلی های اتوبوس رو برداشته بودن و همه کف اون نشستن،اکثرا حالت تهوع داشتن.من دیگه چشام باز نمی شد ولی حسین یه کم می تونست ببینه. رسیدیم اهواز و خواستیم پیاده بشیم.گفتم:من که هیچ جا رو نمی بینم.
✳️حسین گفت:عیبی نداره لباس من رو بگیر،هرجا رفتم توهم بیا.وارد سالن بزرگی شدیم حسین من رو روی تختی خوابوند خودش هم روی تخت دیگه ای خوابید. می فهمیدم که خیلی رنج می کشه و تموم بدنش درد میکنه.
‼️چون تخت ها چوبی بود و از سرو صداش معلوم بود که حسین بدجور به خودش می پیچه،اما کوچکترین آه و ناله ای نمی کرد حتی یه آخ هم ازش نشنیدم. عجیب تر اینکه تو اون وضعیت حال من رو هم می پرسید.۲
ادامه دارد....
✔️راویان:۱-حاج اکبر رضایی ۲-محمد علی کار آموزیان
#ادامه_دارد...
@shahidhojatrahimi
#چمثلچادر💚
اگرشهیدان به #حسینع اقتداڪردند و جان دادند
خانمها باید به #زینبس اقتدا کنند
این چادر فقطیڪ¹حجاب نیست.
چادر لباس رزم است،لباسآنهایۍڪه مشغول مبارزه اند.
همانهایۍڪه راهشان راه زینبساست. چادریهاهمیشهدرسنگرند.
#چادرمیادرگارمادرمزهراست
✨
@Shahidhojatrahimi
#نماز_شب🌸
امام صادق علیه السلام : نماز شب ،چهره را زیبا و اخلاق را نیکو و بوی بدن را پاک و خوش و روزی را فراوان و بد هکاری را ،ادا و هم وغم را بر طرف می سازد و دیده را جلا می بخشد.
رساله لقاء الله ص185
امام صادق ع فرمود: خانه هایی که در آنها نماز شب خوانده شود، بر اهل آسمان چنان می درخشد که ستارگان بر اهل زمین می درخشد.
✨حیفه بچه شیعه نمازشب نخونه✨
@Shahdhojatrahimi
✨☘✨
در شگفتم از کسی که #انـدوهـی
به او دست دهد و غمی به او روی آورد
و به این آیه ی کریمه پناه نبرد.
«ذکر یونسیه»؛ این ذکر شریف که
قسمتی از آیه ی ۸۷ سوره ی مبارکه ی انبیا است
که حضرت یونس(علیهالسلام) (ذوالنون)
با این #ذکـر از غم نجات یافت
و پس از آن هر مؤمنی
با گفتن آن از غم نجات می یابد
که می فرماید:
🌸«لَّا إِلَهَ إِلَّا أَنتَ سُبْحَانَكَ إِنِّی كُنتُ مِنَ الظَّالِمِینَ»🌸
« معبودى جز تو نيست تو از هر عيب و نقصى منزّهى ، همانا من از ستمكارانم ».
" امام صادق علیہالسلام "
@shahidhojatrahimi
مداحی آنلاین - از سینه یاعلی میجوشه - مهدی رسولی.mp3
3.24M
🌸 #میلاد_امام_علی (ع)
💐از سینه یاعلی می جوشه
💐دوزخ با یاعلی خاموشه
🎤 مهدی_رسولی
👏 سرود #امام_علی #روز_پدر
@shahidhojatrahimi
شهیدکربلایی «حجت الله رحیمی» یکی از آنهایی است که به حق، فرموده امام خامنهای را بار دیگر به عرصه ظهور رساند که: «آن روزها دروازهای برای شهادت داشتیم، امّا امروز معبری تنگ! هنوز هم برای شهادت فرصت هست، دل را باید صاف کرد.»آری شهید حجتالله رحیمی میشود شهید ابراهیم همت نسل سوم، که برایمان سرود ولایتمداری سر میدهد و همواره عشق مادرش زهرا(س) را در دل فریاد میزند.
#شبتون_شهدایی 🌙
🆔 @shahidhojatrahimi
❣ #سلام_امام_زمانم❣
📖السَّلامُ عَلَیْکَ یا حُجَّةَ اللَّهِ عَلی مَنْ فِی الْأَرْضِ وَ السَّمآءَ...
⚜سلام بر تو ای مولایی که با #آمدنت حجّت را بر اهل زمیـ🌎ـن و آسمان تمام می کنی.
⚜سلام بر #تو و بر روزی که با آمدنت، زمین و آسمان غرق نور💫 می شوند.
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج🌸
@shahidhojatrahimi
#السـلام_عـلےالـحسـین ✋
دارم به شوق #کربُ_بَـلا🍃
مـیکـشم نـفس •[❤️]•
دنیاۍ،بی #حُسین(ع)💔
بہ،دردم نمیخـورد🍂
#صباحڪم_حسینے🌹
@shahidhojatrahimi
°•|🌿🌹
#سلام_بر_شهدا
🔹شهــــــدا
زیر باران گناه و غفلت گرفتار شدهایم...
به شما پناه آوردهایم..
چرا که میدانیم زیر چتر شهدا در امان میمانیم...
گامهای ما در راه شماست
دست ما را بگیرید
#شهید_حجت_الله_رحیمی
#سلام_صبحتون_شهدایی
@shahidhojatrahimi