eitaa logo
❀شهیدحجت الله رحیمی❀
2.1هزار دنبال‌کننده
33هزار عکس
14.2هزار ویدیو
108 فایل
❣🍃بسم رب خادم الشهداء🍃❣ 🥀شھید...به‌قَلبت‌نگـاھ‌میکُند اگࢪجایےبࢪايَش‌گذاشتھ‌باشےمےآيد‌مےمانَد لانھ میکُند تاشھيدت‌ڪُند ﴿شهیدحجت الله رحیمے♡﴾️🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
👈 یادی ڪنیم از جبهہ مقاومت سوریہ ، 💗 🌸 در بین بچہ های رزمنده ، خصوصاً رزمنده‌های لبنان اصطلاح «چشم شیدایی» معروف است . یعنی ڪسی ڪه چشم‌هایش داد می‌زنند خواهد شد ! علی الهادی چنین چشم‌هایی داشت . 🌸 من او را تا وقتی ڪه بہ دفتر حزب‌الله در بیروت آمد ، نمی‌شناختم . یڪ روز نوجوانی ڪم سن و سال بہ دفتر آمد و گفت : می‌خواهد بہ سوریہ اعزام شود . من مسئولیتی در دفتر نداشتم . بہ عنوان یڪ فرد علاقه‌مند بہ ڪار‌های فرهنگی با بچه‌های حزب‌الله همڪاری می‌ڪردم . ولی وقتی دیدم یڪ نوجوان با ظاهری بہ اصطلاح امروزی می‌خواهد داوطلبانه بہ سوریہ برود ، ڪنجڪاو شدم . 🌸 جلو رفتم و نگاهی بہ قد و هیڪلش انداختم . زیبارو بود و چهره‌ای جذاب داشت . توی دلم گفتم پسر جان تو نمی‌توانی از پس چنین جنگی بربیایی . همین را بہ زبان آوردم و علت تصمیمش برای مدافع حرم شدن را پرسیدم . 🌸 سرش را بلند ڪرد و نگاهم ڪرد . برای یڪ آن چشم در چشم شدیم و از نگاهش دلم لرزید . من از چشم‌های شیدایی شنیده بودم و حالا نمونه بارزی از این چشم‌ها را رو‌بہ رویم می‌دیدم . چشم‌های علی الهادی داد می‌زدند ڪه شهید خواهد شد . شادی روحش 🆔 @shahidhojatrahimi
🔹علی از کودکی راه و رسم جهاد و ایثار و #شهادت را آموخته بود. چنانچه در ۱۶ سالگی به عنوان #مدافع_حرم راهی سوریه شد و در ۱۷ سالگی به شهادت🌷 رسید. 🔸دوستانش اذعان می‌کنند که ↵نماز اول وقت ↵نافله شب و ↵زیارت #عاشورا بعد از نماز‌های یومیه کار‌هایی بود که #علی هیچ وقت ترک نمی‌کرد❌ 🔹محبوبیت او بین #همکلاسی‌هایش👥 به قدری بود که تلاش‌های آن‌ها برای شناساندن علی در فضای مجازی📲 باعث شده تا نام و یاد این شهید بعد از چند سالی که از #شهادتش می‌گذرد، همچنان در بین دوستداران شهدا🌷 زنده و تازه باقی بماند👌 #شهید_علی_الهادی @Shahidhojatrahimi
♦️یادی کنیم ازشهید #حضرت_زهرایی مدافع حرم که با زبان #روزه به شهادت🌷 رسید. 🔺شهید #علی_الهادی سید نبودن ولی از طرف #مادر به حضرت زهرا(سلام الله علیها)🌸 میرسن و مادر شریفشون از #سادات علویه هستند 🔻و #شهادت شهید هم به امضای📝 حضرت زهرا(سلام الله علیها) رسیده و در لحظات آخر هم هنگام شهادت🕊 ذکر شریف #یا_زهرا بر زبان شهید که #روزه هم بودن جاری بوده...💔 #شهید_علی_الهادی #شهید_مدافع_حرم @shahidhojatrahimi
#تلنــگــــــر❗️ ❌شهدا در لحظه #شهید نشدند ❌ آنها سالها در #جهاد_اکبر جنگیدند و روزها در سرما، گـ♨️ـرما، سختی، گرسنگی، خطر⚠️ و... به سر بردند. لحظه #شهادت لحظه گرفتن پاداش است😍 #عاقبت_به_خیری آسان بدست نمی آید ... #عشق_به_شهدا 🕊 #شهید_علی_الهادی🌷 @shahidhojatrahimi
مادرم گفت که عاشق نشوی گفتم چَشم‌ چشم های تو مرا بی خبر از چَشمم کرد ... #شهید_علی_الهادی🌷 #شهید_17ساله_مدافع_حرم @shahidhojatrahimi
🦋🐚🦋🐚🦋 💟✨مغناطیس وجود علی همیشه همه را جذب خود می کرد و هم اکنون نیز وجود زنده و شهدائيش همه را جذب خود میکند؛ 💟✨امکان نداشت کسی شیفته علي نشود؛ علی جوانی مؤمن و دوست داشتنی بود؛او فرزند اول خانواده بود. 💟✨ مادر علی میگفت: علی نافله شب هایش و زیارت عاشورای هر روزش هیچ وقت ترک نمی شد... پ ن: شهادت بال نمی خواهد، حال می خواهد. #شهید_علی_الهادی🌷 #شهید_مدافع_حرم 💫 @shahidhojatrahimi
❀شهیدحجت الله رحیمی❀
👈 در روز پرستار ، یادی ڪنیم از ... #پرستار17سالہ جبهہ مقاومت سوریہ ، شهید_علی_الهادی...💗 معروف‌ به
💗 در بین بچہ‌های رزمنده ، خصوصاً رزمنده‌های حزب‌الله لبنان اصطلاح «چشم شیدایی» معروف است . یعنی ڪسی ڪه چشم‌هایش داد می‌زنند شهید خواهد شد ! علی الهادی چنین چشم‌هایی داشت . من او را تا وقتی ڪه بہ دفتر حزب‌الله در بیروت آمد ، نمی‌شناختم . یڪ روز نوجوانی ڪم سن و سال بہ دفتر آمد و گفت : می‌خواهد بہ سوریہ اعزام شود . من مسئولیتی در دفتر نداشتم . بہ عنوان یڪ فرد علاقه‌مند بہ ڪار‌های فرهنگی با بچه‌های حزب‌الله همڪاری می‌ڪردم . ولی وقتی دیدم یڪ نوجوان با ظاهری بہ اصطلاح امروزی می‌خواهد داوطلبانه بہ سوریہ برود ، ڪنجڪاو شدم . جلو رفتم و نگاهی بہ قد و هیڪلش انداختم . زیبارو بود و چهره‌ای جذاب داشت . توی دلم گفتم پسر جان تو نمی‌توانی از پس چنین جنگی بربیایی . همین را بہ زبان آوردم و علت تصمیمش برای مدافع حرم شدن را پرسیدم . سرش را بلند ڪرد و نگاهم ڪرد . برای یڪ آن چشم در چشم شدیم و از نگاهش دلم لرزید . من از چشم‌های شیدایی شنیده بودم و حالا نمونه بارزی از این چشم‌ها را رو‌بہ رویم می‌دیدم . چشم‌های علی الهادی داد می‌زدند ڪه شهید خواهد شد . شهید مدافع حرم ... @Shahidhojatrahimi
4.13M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💢 امضای (س) پای نامه شهادت نوجوان لبنانی ●دوستم علاقه ی زیادی به شهید «احمد مشلب» داشت. این شهید اهل شهر نبطیه لبنان بود. ●علی دو ماه قبل از شهادتش برایم از خوابش گفت و این طور تعریف کرد: یک شب در خواب دوست شهیدم را دیدم. از او پرسیدم شما شهید هستی؟ گفت: بله، گفتم از شما یک درخواست دارم و آن اینکه اسم من را نیز جزو شهدا در لیستی که حضرت زهراء سلام الله علیها می نویسد و شما را گلچین می کند بنویسی. ○شهید احمد مشلب به من گفت: اسمت چیست؟! گفتم:علی الهادی! شهید احمد مشلب گفت: این اسم برای من آشناست، من اسم تو را در لیستی که نزد حضرت زهرا (سلام الله علیها) بود دیده ام و به زودی به ما ملحق خواهی شد. 📎اینطور شد که دوستم علی الهادی دو ماه بعد به شهادت رسید. ‌✍راوی :دوست صمیمی شهید 🌷 @shahidhojatrahimi