🖇اخرین باری که #اومده بود شب🌙 ساعت ۱۱ شب بود که در خیابان قدم میزدیم .یک مرد ناشناس بود که نه من او را می #شناختم و نه مصطفی یکدفعه سلام کرد که مرده جاخورد گفت علیک سلام سریع جواب سلام داد و رفت
🖇بهش گفتم #مصطفی چرا سلام کردی برگشت گفت حدیث داریم در اخر الزمان مردمی که #همدیگر را نمشناسند به هم سلام نمیکنند ، گفتم بزار سلام کنم تا جزو این مردم نباشم .آن طور نبود که بخواهد کسی را #تحویل نگیرد ، خود را بگیرد خاکی تر از این حرف ها بود ـ
#شهید_مصطفی_صدرزاده🌷
@Shahidhojatrahimi
وقتی بهش می گفتم قربونت بشم،
می گفت:
چرا من تا امام حسین هست؟
بعضی وقتا می گفت: دوتایی فدای امام حسین...
یکی از آرزوهاش این بود که با بهترین قیمت خریداری بشه و چقدر زیبا در روز تاسوعا روز جمعه در جبهه در حال جنگ برای رضای خدا زبان تشنه و با عشق به اهل بیت، خریداری شد... 🕊
راوی: مادر شهید 💚
#شهید_مصطفی_صدرزاده 🕊🌱
@shahidhojatrahimi