eitaa logo
❀ شهیدحجت الله رحیمی❀
2.2هزار دنبال‌کننده
31.9هزار عکس
12.9هزار ویدیو
106 فایل
❣🍃بسم رب خادم الشهداء🍃❣ 🥀شھید...به‌قَلبت‌نگـاھ‌میکُند اگࢪجایےبࢪايَش‌گذاشتھ‌باشےمےآيد‌مےمانَد لانھ میکُند تاشھيدت‌ڪُند ﴿شهیدحجت الله رحیمے♡﴾️🕊
مشاهده در ایتا
دانلود
⭕️ #گناه‌های_کوچک 💢یک روز مریم آمد و گفت: به من یک روز #مرخصی بده. رفت و شب برگشت، دیدم سخت راه می رود! پرسیدم: #تصادف کردی⁉️ 💢جوابی #نداد... پاپیچش شدم تا بالاخره گفت که روی لوله‌های #نفت که خدا می‌داندتوی آفتابـ☀️داغ #خوزستان چقدر داغ می‌شدند #پابرهنه راه رفته! 💢پرسیدم: #چرا این کار رو کردی؟ گفت: #غافل شده بودم این کار رو باید می کردم تا یادم بیاید چه آتشی🔥 در آخرت منتظر من است. گفتم: تو که کاری جز #خدمتکاری نمی کنی. 💢گفت: فکر می‌کنی! بعضی اشاره‌ها، بعضی سکوت های #نابه_جا؛ همه‌ی اینها #گناهای کوچیکیه که تکرار می کنیم و برامون #عادی می‌شن😔 #شهیده_مریم_فرهانیان @shahidhojatrahimi
🍃❣🍃❣🍃 🌸ماه رمضان بود. جهاد نیمه شب #تماس گرفت و گفت که آماده شوم و به چند نفر دیگر از دوستانمان که از افراد #مورد_اعتماد جهاد بودند بگويم حاضر شوند، میخواهیم برویم جایی 🌸 ساعت نزدیک 3، 2:30 #صبح بود در محلی که قرار گذاشته بودیم جمع شدیم. همه نگاه ها به دهان جهاد بود تا باز شود و بگوید که #چرا مارا اینجا جمع کرده، 🌸جهاد بعد از چند دقیقه گفت بچه ها سوار شوید ما هم بدون اینکه چیزی بپرسیم سوار شدیم. در راه کسی حرف نزد. در خانه ای ایستاد که از ظاهر کوچه معلوم بود افراد ساکن در اینجا وضع خوبی #ندارند. 🌸از ماشین پیاده شد وماهم همین طور نگاهش میکردیم، بسته ای از صندوق عقب ماشین درآورد و به من داد و گفت برو در آن خانه و این را بده و بيا. 🌸گفتم جهاد این چیه؟ گفت کمی خوراکی هست برو ... چند قدم که رفتم برگشتم و با #تعجب نگاهش کردم و او هم مرا نگاه کرد و یک لبخند زد وگفت راه برو دیگر ..... رفتم سمت در و در را زدم کسی آمد جلوی در و بدون اینکه از من سوالی بکند بسته را گرفت، تشکر کرد و رفت داخل خانه .. 🌸آن لحظه بود که فهمیدم جهاد قبلا هم اینکار را میکرده و برای آن ها چیزی میفرستاده و ما #بیخبر بودیم، حالا هم برای اینکه ممکن بود کسی بشناسدش نیامد بسته را بدهد. 🌸تنها چند نفر از خانواده اش این را میدانستند، آن هم فقط به این خاطر که ماه رمضان که #دیروقت می امد نگرانش نشوند. بعد از شهادتش بود که فهمیدند، جوانی که #شبهای_رمضان، #سفارش مولایش امیر المومنین را ترک نمیکرد، شهید جهاد مغنیه بود. #شهید_جهاد_مغنیه #شهید_شاخص_سال98 @shahidhojatrahimi
⭕️ #گناه‌های_کوچک 💢یک روز مریم آمد و گفت: به من یک روز #مرخصی بده. رفت و شب برگشت، دیدم سخت راه می رود! پرسیدم: #تصادف کردی⁉️ 💢جوابی #نداد... پاپیچش شدم تا بالاخره گفت که روی لوله‌های #نفت که خدا می‌داندتوی آفتابـ☀️داغ #خوزستان چقدر داغ می‌شدند #پابرهنه راه رفته! 💢پرسیدم: #چرا این کار رو کردی؟ گفت: #غافل شده بودم این کار رو باید می کردم تا یادم بیاید چه آتشی🔥 در آخرت منتظر من است. گفتم: تو که کاری جز #خدمتکاری نمی کنی. 💢گفت: فکر می‌کنی! بعضی اشاره‌ها، بعضی سکوت های #نابه_جا؛ همه‌ی اینها #گناهای کوچیکیه که تکرار می کنیم و برامون #عادی می‌شن😔 #شهیده_مریم_فرهانیان @shahidhojatrahimi
⭕️ #گناه‌های_کوچک 💢یک روز مریم آمد و گفت: به من یک روز #مرخصی بده. رفت و شب برگشت، دیدم سخت راه می رود! پرسیدم: #تصادف کردی⁉️ 💢جوابی #نداد... پاپیچش شدم تا بالاخره گفت که روی لوله‌های #نفت که خدا می‌داندتوی آفتابـ☀️داغ #خوزستان چقدر داغ می‌شدند #پابرهنه راه رفته! 💢پرسیدم: #چرا این کار رو کردی؟ گفت: #غافل شده بودم این کار رو باید می کردم تا یادم بیاید چه آتشی🔥 در آخرت منتظر من است. گفتم: تو که کاری جز #خدمتکاری نمی کنی. 💢گفت: فکر می‌کنی! بعضی اشاره‌ها، بعضی سکوت های #نابه_جا؛ همه‌ی اینها #گناهای کوچیکیه که تکرار می کنیم و برامون #عادی می‌شن😔 #شهیده_مریم_فرهانیان @shahidhojatrahimi