"هرکس که با خیال
#شهادت به سر بَرد
بوی #بهشت از نفسش
می توان شنید . . . "
📸شهید مدافع حرم
#محمد_زلقی
#دزفول
🚩شهدای مدافع حرم خوزستان
🆔 @shahidhojatrahimi
🎤سردارسلیمانی:
✍| هر کدام از شما یک #شهید را دوست خود بگیرید و سیره عملی و #سبک زندگی او را بکار ببندید
ببینید چطور رنگ و بوی #شهدا را به خود می گیرید و خدا به شما #عنایت میکند. |
🌷 @shahidhojatrahimi
﷽
#رمان_دختر_شینا
#زندگے_نامه
همسر شهید ابراهیمی هژبر
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈ ••
🌸بِسمِ رَبِّ الشُهَدا و الصِدّیقین🌸
#قسمت_دوم
خونه عموم دیوار به دیوار خونه مابود
هر روز چن ساعتی اونجا میرفتم.
اونروز هم رفته بودم اونجا و داشتم
ازپله ها پایین میومدم که یه دفعه با
پسرجوونی رو در رو شدم😶
🔷 چند لحظه کوتاه نگاهمون بهم
گره خورد 😐
ولی ایشون سرش رو پایین انداخت
و سلام داد...
🔶 اونقدر هول شده بودم که بدون
سلام و خدافظی دویدم تو حیاط و از
اونجا هم یه نفس تا خونه دویدم.
زن داداشم منو دید گفت قدم چی
شده چرا رنگت پریده؟😱
چون باهاش راحت بودم براش تعریف
کردم اونم خندید😂و گفت پسر
ندیده😅
از فردای اونروز رفت و اومدای
مشکوک به خونمون شروع شد.👀
🌺 اول عموی پدرم اومد بعد زن عموی
پدرم.
🌤 صبح بعد از اینکه کاراش تموم میشد
میومد تو حیاط مینشست و تا ظهر با
مادرم حرف میزد.☹️
💐 بعد اونم نوبت مادر صمد رسید و
پدرش💐
اما پدرم راضی نمیشد و میگفت قدم
هنوز بچه هست ...طوری که باز
اعتراض خواهرام رو در آورده بود😤
از اینکه میدیدم پدرم انقد منو دوست
داره خوشحال بودم😌
میدونستم بخاطر علاقه بینمون حالا
حالاها راضی نمیشه 😉
اما مگه فامیلا راضی میشدن‼️😑
یک سال گذشت من دیگه مطمئن
شده بودم پدرم حالا حالاها منو
شوهر نمیده😎
🌛اما یک شب چن نفر از مردای فامیل
بی خبر به خونمون اومدن
عموی پدرم هم باهاشون بود💫
کمی بعد پدرم در اتاق رو بست
ساعت ها باهم حرف زدن من تو
حیاط زیر یکی از درختا نشسته بودم.
کسی منو نمیدید ولی من اتاقی که
مردا توش نشسته بودن رو میدیدم،
کمی بعد عموی پدرم کاغذی رو از
جیبش دراورد و روی اون چیزی
نوشت.📝
شستم خبر دار شد🔍
با خودم گفتم👈قدم! بالاخره از حاج
آقا جدات کردن😩
✍ ادامه دارد ...
@Shahidhojatrahimi
•┈┈┈••✾•🔸🔶🔸•✾•┈┈┈•
💢چقدر دلمـ❤️ میخواهد #شهید_شوم
⇜رفتنم #رنگی
⇜تابوتمـ⚰ رنگی
⇜روبان عکسم رنگی
⇜ #بهشتم رنگی
💢رنگی به رنگ های پرچمـ🇮🇷
✓رفتنی سرخ❣
✓آخرتی #سپید
✓یادمانی سبز
#خدایا_میشود⁉️
#اللهم_الرزقنا_شهادة❤️
https://eitaa.com/shahidhojatrahimi
🌷🌷🌷
امروز داشتم به اسم شهید گمنام فکر میکردم
#شهید_گمنام ...
یعنی یک قبر ساده که فقط رویش نوشته فرزند #روح_الله ...
یعنی یک قبر کوچک که داخلش یک قهرمان پاک خوابیده اما #بی_نام
شهیدگمنام یعنی قبر خاک گرفته و بی رنگ و لعاب...
شهیدگمنام یعنی مادر...
مادری که سر هر چهارهزار قبر گمنام را طی میکند
به امید اینکه یکی از انها پسرش باشد...
شهید گمنام یعنی بغض...
یعنی یک پسرجوان که کلی ارزو داشت
ولی نشد..
نشد که به هیچ کدامشان برسد
یکروز رفت و دیگر برنگشت...
وقتی هم که برگشت شد گمنام
شد شبیه مادرش زهرا...
وقتی از کنار قبر شهید گمنامی رد میشوی به این فکرکن
که او هم یک جوان بود عینه تو
فقط گمشده ست...
گمنامی یعنی درد...
دردی شیرین
یعنی با عشق یکی شدن...
یعنی اثبات اینکه از همه چیزت برای معشوقت گذشتی...
یعنی فقط خدارا دیدی و رضای او را خواستی نه تعریف و تمجید مردم را..
گمنامی یعنی...❤️
#شهید_گمنام_سلام
#سلام_بر_شهید_گمنام_شرهانی
#سلام_بر_شهید_گمنام_محمد_بلباسی
#سلام_من_بر_تمامی_شهدا
#اللهم_الرزقنا_الشهادة
🌷 🌷
با ما با شهدا بمانید 👆👆👆 https://eitaa.com/shahidhojatrahimi
❤️ #خون_شهدا_آب_حیات
🍀پنج شنبه اومده با خاطرات
🍀ما رو از دلتنگیا میده نجات
🍀از رفیقایی که جون دادن وَ بعد
🍀خونشون شد واسه ما آب حیات
❤️ #یاد_شهدا_صلوات
@Shahidhojatrahimi
🌷| یه #گوشی پیشرفته خریده بود📲 ولی ازش استفاده #نمی_کردیم📵
نه بخاطر اینکه #بلد نبودیم یا دوست نداشتیم به روز باشیم #نه ...‼️
#بخاطر اینکه مهدی معتقد بود اینجور وسائل زمینه فساد رو #فراهم می کنه و کافیه آدم یه لحظه پاش بلغزه☠
اونوقت #پاش به جایی که نباید، باز می شه 😱
می گفت : #هرکسی بخواد از این گوشیا استفاده کنه اول باید ببینه #جنبه_شو داره یا نه ....!😒 |🌷
#شهید_مهدی_قاضی_خانی
🌷 @shahidhojatrahimi
#توکل_به_خدا 👌
🍃| داشتیم با ماشین از #روستایی برمی گشتیم🚙 که ماشینمون نزدیک روستای مادر حاج حمید، بنزین #تمام کرد🙁
#پیشنهاد کردم که به خانه مادرشون بریم و پول قرض بگیریم؛👌 ولی حاج حمید #باناراحتی گفت : چیزی رو به شما می گم که آویزه #گوشتون کنید
🗣هیچ وقت خودتون رو نیازمند کسی غیر #خدا نکنید☝️
حتی اگه نیازمند شدید #فقط از خدا بخواید و به اون #توکل کنید❤️
با #ناراحتی گفتم : الان خدا برای ما #بنزین می فرسته؟!😒
گفت : بله اگه #توکل کنی می فرسته
بعد هم #کاپوت ماشین رو بالا زد و نگاهی به آب و روغن ماشین #انداخت که یک مرتبه یکی از #دوستانش از راه رسید و مقداری بنزین بهمون داد😳
حاج حمید گفت : #دیدی اگه به خدا #اعتماد کنی خودش وسیله رو می فرسته؟☺️ |🍃
#شهید_سید_حاج_حمید_تقوی_فر
🍃🌸 @shahidhojatrahimi
⚘﷽⚘
#کلام_شهید:
وقتی کارفرهنگی راشروع میکنیم
بااولین چیزی که باید بجنگیم
خودمان هستیم....
مےگفت یہ شهید انتخاب ڪنید
برید دنبالـش
بشناسیـدش
باهاش ارتباط برقـرار ڪنید
شبیهـش بشید
حاجـت بگیرید ...
#شهیـدمصطفےصدرزاده🌷
@Shahidhojatrahimi
─┅═ঊঈ🌷ঊঈ═┅─
#بغضنوشتہ...🌹
💠حاج حسین همدانی با بغض و اشک تعریف میکرد
((بسیجی را سر چهارراه گیر انداختن. عکس آقا دادن دستش گفتن یا به آقا فحش بده و عکس را پاره کن یا باچاقو میزنیمت❗️
💪اون دلاور عکس را بوسید و به سینهاش چسبوند.❤️
با چاقو از پشت قطع نخاعش کردن😔❗️
#اینها تنها جانبازان و شهدایی بودند که هنوز قاتلینشون حتی به دادگاه هم برده نشدند⁉️
#حججیهایتهران۸۸
@Shahidhojatrahimi