23.15M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
واحد رسانهای سردارشهید رضا جان نثار حسینی
سال ۹۳بود ودر راه ماموریت به غرب کشور بودیم و قرار بود یک نفر از همکاران را از شهر عجب شیر سوار کنیم ،در مکان مورد نظر با یک جعبه انگور ایستاده بود تا در محل مأموریت بچه ها از آن میوه میل کنند ،محمد گفت بیایید از این میوه ها میل کنید تا کمی انرژی به دست بیاوریم حداقل پنج شش ساعت در راه هستیم
هر کدام از بچه ها یک خوشه از آن انگور را برداشتندو میل کردند و من هم این لحظه را ثبت کردم
حاج عمار علوی
https://eitaa.com/shahidjannesarhoseyni
...شب عملیات وعده صادق ۲ حاج رضا به پایگاه آمد ،به حاج رضا گفتم حاجی واسه چی آمدی ،ما همه ی کارها را که دستور داده بودید را انجام دادیم ....
حاج رضا گفت ،داداش نگران شما بودم دلم آرام نشد آمدم تا در کنار شما باشم ...
(ایشان درمرکز کنترل فرماندهی بودند)
حاج رضا گفت:بچه ها چیزی خوردید ...
بچه ها گفتند عصری یه چیزی خوردیم ...
رضا رفت واسه بچه ها بیسکویت و نوشیدنی آورد ...
چشممان در حاج رضا بود ،انگار نه این که یه مسئول ارشد هست پا به پای نیروهایش در تمامی کار های عملیاتی کار می کرد و ما می دانستیم از صبح بعد از نماز نخوابیده و سر پا بوده ...
این کار های حاج رضا وحضورش در حساس ترین زمانهای کاری در کنار نیروهای عملیاتی روحیه مضاعفی به پاسدار ها می داد
حیف که زود از پیش ما رفت ... وما را داغدار کرد 😭😭
ی.ش
6.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
حاج رضا از لحظه به لحظه زندگی اش استفاده می کرد ،حتی برای صله رحم و بازدیدهایش وحتی زمانی که در پیش دوستان بودبرنامه داشت و نمی خواست زمانها با بیهودگی وبا بی بهره گی از بین برود ،و هی به من گوش زد می کرد که وقتت را با این فیلمبرداری ها تلف نکن ،ولی من ارزش این شخصیت ها را می دانستم واز آنها فیلمبرداری می کردم و....
حاج عمار علوی