eitaa logo
شهید جمهور
175 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
نحیف بود و لاغر مادرش میگفت اخه پسرم تو چکاری از دستت برمیاد و میتونی تو جبهه انجام بدی ❤️نمیدانست فرزندش مغز متفکر برنامه ریزی و عملیات های مهم و استراتژیک و معاون فرمانده نیروی زمینی ست. او کسی نیست جز غلامحسن افشردی معروف به حسن باقری فرمانده شجاع و کارآمد دوران جنگ 💠اگر خسته شدیم باید بدانیم؛ کجای کار اشکال دارد. وگرنه، کار برای خدا که خستگی ندارد. لذت بخش است... 🌷شهید حسن باقری ۹بهمن ماه سالروز شهادت 🌹 هدیه کنیم صلواتی ارواح مطهرهمه شهدا وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنرانی دیده نشده حاج قاسم درباره‌ی حسن باقری به مناسبت سالروز شهادت حسن باقری نثارارواح مطهرهمه شهدا صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @khaimahShuhada
شهید باقری در دوران دفاع مقدس دانشجوی 24ساله‌ رشته‌ حقوقی قضایی دانشگاه تهران، با شناخت عمیق از دشمن و چیرگی بر منطقه‌ جغرافیایی جنگ و تغییرات حاصل از آن علاوه بر طراحی و اجرای عملیات‌های مهم، در شکل‌گیری سازمان رزم، برآورد اطلاعات و تهیه‌ طرح عملیات، کادرسازی و تربیت فرماندهان تأثیرگذار و کارآمد نقشی اساسی ایفا کرد. چندان که خود نیز در این خصوص چنین نگاشته است: «این جنگ فرصت‌های طلایی بسیاری را جهت رشد استعدادها به ما داده است. نیروهای ما با توجه به بعد انقلابی‌ای که دارند و چشم‌وگوش بسته تابع قانون‌های ازخارج‌آمده نیستند، می‌توانند از قالب‌های پیش‌ساخته خارج شوند و با فکر سازنده‌ خویش، روش‌هایی را ابداع کنند که دشمن نخواهد توانست به‌سادگی به دفاع در مقابل آن‌ها برخیزد». پس از این دوران حالا ایران می‌بایست عملیات‌های بزرگتری را طراحی و اجرا می‌کرد. اولین این عملیات‌ها شکست حصر آبادان بود. طراحی این عملیات که ماه‌ها به‌طول انجامید، منجر به شکست محاصره آبادان و آزادسازی بخش عظیمی از اراضی تحت تصرف عراق شد. در این عملیات، حسن باقری فرماندهی محور عملیاتی دارخوین و ماهشهر را به‌عهده داشت. پس از این عملیات بود که فرماندهان ایرانی تصمیم گرفتند روند عملیات‌ها را با سرعت بیشتری پیگیری کنند. در همین راستا حسن باقری دست به کار طراحی عملیات دیگری برای آزادسازی بُستان شد. در این عملیات که طریق القدس نام گرفت حسن باقری به‌عنوان نماینده فرمانده کل سپاه در قرارگاه مشترک ارتش و سپاه حضور یافت و توان بالای خود برای هدایت عملیات فرماندهی را به‌نمایش گذاشت. پس از پایان هر عملیات، طراحی و شناسایی برای عملیات دیگری آغاز می‌شد و کار حسن باقری تمامی نداشت. حالا حسن باید کاری بزرگتر از دفعه قبل انجام می‌داد. عملیات بزرگی که فتح المبین نام گرفت. در این عملیات 4 قرارگاه برای اجرای عملیات پیش‌بینی شده‌ بود که حسن باقری فرماندهی قرارگاه نصر را به‌عهده داشت. این انتخاب به‌دلیل حساسیت بالای منطقه عملیاتی بود. در این عملیات حسن باقری توانست با هدایت صحیح یگان‌های تحت امرش و با ابتکاراتی که آنها از خود نشان دادند در همان مرحله اول عملیات، به تمام اهداف از پیش تعیین‌شده دست پیدا کند و در مرحله دوم هم با تصرف ارتفاعات رادار نقش بزرگی در پیروزی این عملیات بازی کرد. پس از این عملیات محسن رضایی فرمانده وقت سپاه به حسن باقری دستور داد تا تمام کارهای خود را تعطیل و شناسایی منطقه عملیاتی بیت المقدس را آغاز کند. شاید بتوان این عملیات را که در نتیجه آن خرمشهر آزاد شد سخت‌ترین عملیات دوران زندگی حسن باقری دانست. در این عملیات نیز حسن باقری فرماندهی قرارگاه نصر را به‌عهده داشت و باز هم سخت‌ترین منطقه عملیاتی به این فرمانده جوان سپرده شده بود. حساسیت منطقه قرارگاه نصر از آن جهت بود که نیروهای حسن باقری می‌بایست هم از روبه‌رو و هم از پهلو با دشمن می‌جنگیدند. در روز دوم عملیات نیروهای تیپ 7 ولی‌عصر(عج) موفق نمی‌شوند پیشروی خود را کامل کنند و بین آنها و نیروهای تیپ 27 محمد رسول‌الله(ص) فاصله می‌افتد و نیروهای تیپ 27 مجبور می‌شوند از 3 طرف با دشمن بجنگند. جبهه قرارگاه نصر شرایط سختی پیدا می‌کند و تمامی فرماندهان این جبهه را ازدست‌رفته می‌پنداشتند. اما حسن باقری آدمی نبود که به این زودی‌ها تسلیم شود. بالاخره بر اثر هدایت و فرماندهی حسن باقری و ایستادگی نیروهای تیپ 27، نیروهای دشمن در خرمشهر محاصره می‌شوند و خرمشهر آزاد می‌شود. پس از آزادسازی خرمشهر حسن باقری به قرارگاه کربلا می‌رود. در این دوران هم نقش بارزی در طراحی و هدایت عملیات‌های مسلم‌بن عقیل و محرم ایفا می‌کند. بالاخره در روز 9 بهمن ماه سال 61 حسن باقری در محور عملیاتی فکه زمانی که همراه شهید مجید بقایی مشغول شناسایی عملیات والفجر مقدماتی بود در سنگر دیده‌بانی بر اثر اصابت خمپاره به‌شهادت می‌رسد. براساس یادداشت‌های روزانه‌ آن فرمانده جوان، وی در هر 24 ساعت 18 ساعت فعالیت می‌کرد و طی اجرای عملیات‌ها شب‌ها بیدار می‌ماند تا عملیات‌ها را به‌خوبی هدایت و فرماندهی کند. امام خمینی (ره) پس از شهادت حسن باقری به‌روی عکس وی نوشتند: «خداوند شهید شب‌زنده‌دار ما را با شهدای صدر اسلام محشور فرماید. اگرچه نمی‌توان با اندک اطلاعات به‌روی کاغذ، معرف شخصیت حسن باقری به‌عنوان یک نخبه، میراث معنوی و سرمایه‌ی ملی بود». @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 خبرنگار بود وقتی رفت جبهه ،واحد شناسایی سپاه و راه انداخت... ♦️غلامحسین افشردی معروف به حسن باقری، نابغه جنگ شناخته شد 👆 روایت اولین دیدار و آشنایی حضرت آقا با حسن باقری 🕊سالروز شهادت/شادی روحش صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @khaimahShuhada
💢 سالروز شهادت شهید حسن باقری گرامی باد. 💠 شهید قاسم سلیمانی: 🔹 من می‌خواهم بگویم ماندن خود من در جنگ، در واقع بخش عمده‌ایش را مدیون شهید حسن باقری می‌دانم. او باعث شد که من در جبهه ماندگار بشوم و از همه این‌ها مهم‌تر بنیان‌گذار سازمان رزمی سپاه ایشان بود که تقریباً این تیپ‌ها را راه‌اندازی کرد و محورها را تقسیم کرد. @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تصویری که جهانی شد مادر این شهید 11 سال چشم انتظار بازگشت پیکر فرزندش بود و در همه تشییع جنازه‌ها شرکت می‌کرد به‌امید آن‌که پسرش جزء آن شهدا باشد. تصویری که از او گرفته شده رتبه اول کشوری و سوم جهانی را کسب کرده است. (حمید)_باقری @khaimahShuhada
🏅قهرمانان دفاع مقدس در محضر مرحوم آیت‌الله بهاءالدینی از راست : شهید سردار حسن باقری برادر احمدی سردار رحیم صفوی شهید سردار مصطفی ردانی پور سردار غلامعلی رشید برادر افقری شهید سردار مجید بقایی سردار بزرگ زاده شهید سردار حسین خرازی سردار رضا حبیب اللهی 🍃 هدیه نثار ارواح مطهر شان صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @khaimahShuhada
سالروز پرواز عاشقانه فرمانده شجاع جبهه های دفاع مقدس سردار شهید مجید بقایی 🌷قطعه شعری از مجید بقایی که ورد زبانش بود آن شعر چنین بود بیا بیاکه سوختم زهجر روی تو بهشتِ را فروختم به نیمی از نگاه تو بدان امید زنده ام که گردم از سپاه تو اگر نداری باورت بیا که روبرو کنم 🌷🌷🌷 قرار بود فرماندهان سپاه اسلام به دیدار امام بروند. [اما شهید بقایی] نرفت؛ گفت: اول شناسایی را تمام کنیم. گفتند: حداقل به دیدار خانواده برو اما چهل کیلومتر که رفت. طاقت نیاورد و برگشت. فردا با حسن باقری برای شناسایی رفت. همان‌جا شهید شدند. یاد همه فرماندهان هشت سال دفاع مقدس جاودان وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آلبوم تصویری شهید مجید بقایی فرمانده قرارگاه کربلا یادش گرامی وراهش پررهرو سالروز شهادت🌹 وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @khaimahShuhada
ابوحامد، یکی از بچه‌های مستعد به اسم خدابخش خاوری را برای آموزش زرهی به دمشق فرستاده بود که در ملیحه خوش درخشید. خیلی شوخ و پرانرژی بود و حضورش باعث می‌شد همه‌ی کسانی که کنارش بودند، شارژ روحی شوند. برای همین، به علی شارژی معروف بود. منطقه‌ی عملیاتی ملیحه، پر از ساختمان‌های بلند و کوچه پس‌کوچه بود و تانک‌ها قدرت مانور زیادی نداشتند. راننده‌های سوریِ تانک، به هیچ‌وجه حاضر نمی‌شدند داخل کوچه‌ها بیایند؛ اما علی شارژی دست‌فرمانی عالی در راندن تانک داشت. داخل کوچه می‌شد، چند بار شلیک می‌کرد و سریع می‌پیچید داخل یک کوچه‌ی فرعی. یک بار به یکی از خانه‌هایی که پانزده نفر از مسلحین داخلش بودند، آن‌قدر نزدیک شد که لوله‌ی تانک را از پنجره داخل و بعد شلیک کرد.» 📷 شهید خدابخش خاوری، معروف به علی شارژی @khaimahShuhada
✍ شهیدی که برای رفتنش به سوریه نذر کرد لب به آب نزند. اهل نماز اول وقت و امر به معروف بود، با جذبه، خوشرو و کم حرف بود و در رشته های هاپکیدو و جودو و کونگ فو فعالیت داشت و استادهم بود، چندین بار مقام اول کشوری را بدست آورد. از ۲۱سالگی مشتاق دفاع از حرم و اعزام به سوریه بود، ولی بدلیل اینکه تک پسر بود و پدرش جانباز ۸ سال دفاع مقدس بود اعزامش نمیکردند، بعد از ۳ سال تلاش، در سفرش به کربلا، با توسل و مددگرفتن از امام حسین (ع) و حضرت عباس (ع) نذر کرده بود تا زمانی که پایش به حرم حضرت زینب (ع) نرسد آب به لبانش نزند، نذرش هم قبول شد، فردای روزی که از کربلای برگشت پدرش او را همراه خود برای آموزش به پادگان برد، بعد از یک ماه در تاریخ ۱۲دی ماه ۹٤ ساعت ۱۱ ظهر تماس گرفتند که سریع به محل گفته شده برود، سریع غسل شهادت کرد و راه افتاد. سرانجام در۱۳ دی ماه ۹٤ به سوریه اعزام شد. همیشه آرزو داشت روی شناسنامه اش مهر شهادت بخورد که درتاریخ ۲۱دی ماه ۹۴به آرزویش رسید. 🌹 شهید @khaimahShuhada
✨تا نور ولا بــه سينه‌ی ما تابيد نفرت ز منافـــق به دل ما روييد... ✨ما جمله فدایی ولايـت هستيم تا کور شود هر آنکه نتواند ديد... @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مغز متفکر اطلاعات سپاه در دفاع مقدس را بشناسید! 💐شادی ارواح طیبه شهدا صلوات @khaimahShuhada
❇️ هر شب خودتان را محاسبه کنید امام خامنه ای: خب، انسان به بعضی گناه‌ها عادت کرده، بعضی گناه‌ها را کوچک شمرده و به آنها تن داده. سال نو یکی از کارهائی که میشود کرد، همین است؛ آدم ببیند چطور میشود گناهان را کم کرد؛ یعنی بنویسند. 🔹 پارسال یا پیرارسال بود که من شرح حال شهید افشردی (باقری) را میخواندم - به نظرم شرح حال ایشان یا یکی دیگر از همین شهدا بود - در آنجا ذکر شده بود که ایشان هر روز خطاهای خود را مینوشته؛ همین که در توصیه‌ی علمای اخلاق و در توصیه‌های بعضی از احادیث و اینها هم هست که خطاهای خودتان را بنویسید، هر شب خودتان را محاسبه کنید. او این چیزها را روی کاغذ مینوشته. ماها رومان نمیشود خودمان بنویسیم، روی کاغذ بیاوریم، علنی کنیم؛ ولو بین خودمان و کاغذ. 🔺 او در یادداشتهای خود نوشته بود که مثلاً من شب دیدم امروز این چند تا گناه را انجام دادم.۱۳۹۰/۰۱/۲۳ 🌷 سالروز شهادت شهید غلامحسین افشردی (حسن باقری) @khaimahShuhada
📕برشی از کتاب کناره سفره عقد نشستیم عاقد پرسید: عروس خانم مهریه رو میبخشند که صیغه موقت رو فسخ کنیم؟ به حمید نگاه کردم، گفتم : نه من نمیبخشم! نگاه همه با تعجب به من برگشت، ماتشان برده بود، پدرم پرسید: دخترم مهریه رو میگیری؟ رک و راست گفتم : بله میگیرم، حمید خندید و گفت: چشم مهریه رو میدم، همين الان هم حاضرم نقدا پرداخت کنم. عاقد لبخندی زد و گفت: پس مهریه طلب عروس خانوم، حتماً باید آقا داماد این مهریه رو پرداخت کنه بعد از خواندن خطبه عقد دائم به رستوران رفتیم، تا غذا حاضر بشود، حمید پانزده هزار تومان شمرد، به دستم داد و گفت: این هم مهریه شما خانوم! پول را گرفتم و گفتم : اجازه بده بشمارم ببینم کم نباشه! حمید خندید و گفت: هزار تومان هم بیشتر گیر شما اومده، پول را نشمرده دور_سر حمید چرخاندم و داخل صندوق صدقاتی که آنجا بود انداختم و گفتم : نذر سلامتی آقای من! 📕کتاب سراسر عاشقانه رو حتما مطالعه بفرمایید. 🕊🌹شهید مدافع حرم 🌷شادی روح شهدا صلوات 🌷 @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
☘حدیث قدسی: ای فرزند آدم! مرا در روزهای خوشی یاد کن، تا در روزگار گرفتاری، تو را اجابت کنم.✨ بحار؛ 14:37 @khaimahShuhada
! 🌷بچه‌ها سنگر رو گذاشته بودند رو سرشون، که یوسفی گفت: اومد! ساکت باشین! علیرضا، پتویی برداشت و دوید، ایستاد دم در سنگر. یوسفی دوباره اومد و گفت: حالا میاد. لحظه‌‌ای گذشت. صدای پای کسی اومد که پیچید داخل راهرو سنگر. سعید برق رو خاموش کرد. سنگر، تاریک تاریک شد. صدای پا نزدیک‌تر شد. کسی داخل سنگر شد. علیرضا داد زد: یا علی (ع) ! و پتو رو انداخت رو سرشو کشیدش وسط سنگر. 🌷بچه‌ها گفتند: هورا! و ریختند روش. می‌دویدن و می‌پریدن روش! می‌گفتند: دیگه برای کسی جشن پتو می‌گیری آقا محمدرضا؟ لحظه‌ای گذشت؛ اما صدای محمدرضا درنیومد. سعید برق رو روشن کرد و گفت: بچه‌ی مردمو کشتید! و بچه‌ها رو یکی یکی کشید عقب. کسی که زیر پتو بود، تکونی خورد. خسروان گفت: زنده است بچه‌ها. دوباره بچه‌ها هورا کردند و ریختند روش. جیغ و داد می‌کردند که محمدرضا داخل سنگر شد. 🌷....همه خشکشون زد. نفس‌ها تو گلوهامون گیر کرد. همه زل زدند به محمدرضا و نمی‌دونستند چی بگند و چیکار کنند؛ که محمدرضا گفت: حاج آقا حجتی اومد تو سنگر و شما این‌قدر سرو صدا می‌کنید. از فرمانده هم خجالت نمی‌کشید؟! حرفش تمام نشده بود که همه یه متر رفتند عقب. چیزی نمانده بود که همه سکته کنیم. گیج و منگ نگاه هم می‌کردیم؛ که حاجی از زیر پتو اومد بیرون و از سنگر خارج شد.... منبع: سایت ترمز بلاگ @khaimahShuhada
*از خود گذشتگے*🕊️ *سردار شهید حسین املاکی*🌹 تاریخ تولد: ۳ / ۱۱ / ۱۳۴۰ تاریخ شهادت: ۹ / ۱ / ۱۳۶۷ محل تولد: گیلان،لنگرود،کومله محل شهادت: عراق *🌹همسرش← روز ششم بعد از عقد بود که حسین عازم جبهه بود.💫 به پدرم گفت: برای تهیه جهیزیه به زحمت نیفتید.هیچ چیز نخرید.🌙من یخچال و تلویزیون با پس انداز خود خریده ام،🍃ما بقی اثاثیه را هم کم کم خودمان می خریم.💕 پدرم گفت: حسین جان! هر چه که لازم و ضروری باشه و در توان مان، برای زهرا می خریم.🍃ما هم از شما شیر بها نمیخواهیم. خیر و برکت ازدواج در سادگی اش است.💕همرزم←هیچ وقت به دنبال پست و مقام نرفت💫می‌گفت من نمی‌توانم در پادگان بنشینم، باید کف میدان نبرد و میان رزمنده‌ها باشم.🍂 اصلاً خودش به استقبال کار و خطر می‌رفت.🌙اواخر جنگ بود روی تپه ای نشسته بودیم،🍂به حسین آقا گفتم: جنگ اگر تمام بشود و شما شهید نشوید بعد از جنگ چه کار می کنید؟‼️حسین آقا سرش را پایین انداخت کمی و اشک در چشم‌هایش جمع شد🥀و گفت: من شهید می‌شوم حتماً شهید می‌شوم‼️شهادت من ان شاءالله نزدیک است.»🕊️و عاقبت او در عملیات والفجر 10 بر اثر مسمومیت مواد شیمیایی🥀در حالی که ماسکش را به همرزمش داده بود تا نجات پیدا کند🍃خود به شهادت رسید🌙و پیکرش هرگز بازنگشت*🕊️🕋 *جاویدالاثر* *سردار شهید حسین املاکی* *شادی روحش صلوات*🌹 @khaimahShuhada
با هم قرار گذاشتیم هر ڪسی شهید شد، از اون طرف خبر بیاره. شهید ڪہ شد خوابشو دیدم. داشت می رفت، با قسم حضرت زهرا(س) نگهش داشتم. با گریه گفتم ‹‹مگه قرار نبود هر ڪسی شهید شد از اون طرف خبر بیاره›› بالاخره حرف زد گفت: ‹‹مهدی اینجا قیامتیه! خیلی خبرهاس. جمعمون جمعہ، ولی ظرفیت شما پایینه هرچی بگم متوجہ نمی شید›› ✍ گفتم: ‹‹اندازه ظرفیت پایین من بگو›› . فڪر ڪرد و گفت:‹‹همین دیگه، امام حسین (ع) وسط می شینه و ما هم حلقه می زنیم دورش، برای آقا خاطره می گیم.›› بهش گفتم:‹‹چی ڪار ڪنم تا آقا من رو هم ببره›› ✍نگاهم ڪرد و گفت :‹‹مهدی!همه چیز دست امام حسین(ع) همه پرونده ها میاد زیر دست حضرت. آقا نگاه می کنه هر ڪسی رو که بخواد یه امضای سبز می زنه می برندش. برید دامن حضرت رو بگیرید.›› شهید جعفر لاله تاریخ شهادت : ۱۳۶۶/۱۱/۲۵ عملیات نصـر/ ماووت عراق راوی : حاج مهدی سلحشور @khaimahShuhada
تصویری از پیکر مطهر دو تن از شهیدانی که 8 بهمن 1400 در شرق دجله تفحص شدند. این دو شهید سال‌ها در کنار هم خفته بودند و اینک نقاب خاک را کنار زدند، گویی اکنون ما را صدا می‌زنند که به هوش باشید، دشمنان در کمین هستند! لباس‌ها و اغلب استخوان‌های پیکر این دو شهید باوجود گذشت بیش از 33 سال از اتمام جنگ تحمیلی، همچنان سالم مانده است. @khaimahShuhada
دنیا برایم قفس است "خداوندا! اکنون در مقابل تو خود را تنها می‌یابم و نمی‌توانم از احاطه حکومت تو فرار کنم و در مقابل تو خود را ذلیل و خوار و کوچک می‌بینم. یا غیاث المستغیثین مرا دریاب که اگر رهایم کنی، در جوار شیطان خواهم بود. خداوندا بس است دیگر، دنیا برایم قفس شده است و روحم را آزار و شکنجه می‌دهد..." 📃 برگرفته از وصیت نامه 📍محل شهادت شلمچه - ۱۳۶۷ @khaimahShuhada
درسی از محضر شهید حسن باقری نابغه دفاع مقدس: جنگ را آمریکایی‌ها راه می‌اندازند، برای اینکه جوان‌های مسلمان ما را، جوان‌های حزب‌اللهی ما را از بین ببرند و در درازمدت بتوانند مسلط بشوند بر اسلام، مسلط بشوند بر کشورهای اسلامی. @khaimahShuhada