eitaa logo
شهید جمهور
175 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
39.93M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظاتی با شهید مدافع حرم ابراهیم عشریه شهیدعزیزامروزبه یادت بودیم انروز که دستها خالیست دستمان رابگیر که خیلی نیازنگاه شماهستیم یادهمه شهداباذکرصلواتی وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @khaimahShuhada
خصوصیات در بیان همسر : اخلاق خوب، نماز اول وقت، احترام به پدر و مادر و محبت به خانواده از خصوصیات او بود. کلاس اخلاق هم می‌رفت و وقتی می‌آمد خانه اگر نماز شبش قضا می‌شد یا نمازش را خیلی با صفای دل نمی‌خواند، می‌گفت: خانم اگر من کاری کردم یا فلان جا عصبانی شدم من را ببخشید. یا به بچه‌ها می‌گفت که اگر من این اشتباه را کردم و سرتان داد زدم من را ببخشید. می‌گفت: "طلب بخشش و گذشت کردن باعث می‌شود خدا به ما نگاه ویژه‌ای بیندازد تا مطمئنا بهتر بتوانیم خدا را بشناسیم. کمتر کسی است که احتمال شهادت ابراهیم را در سوریه نمی‌داد. همسرش در این باره می‌گوید: انتظار شهادت همسرم را داشتم. سال ۹۴ سفر اربعین رفت. ۲۰ اسفند ۹۴ به سوریه رفته بود. یک گزارش نوشته بود و گفته بود من برات شهادتم را در اربعین گرفتم. وقتی آمده بود، تغییر کرده بود. نماز شب‌های طولانی، توسل‌های با اشک و اخلاص و خواندن روضه حضرت زهرا (سلام الله علیها) با اشعار حافظ و اشعار فیض. او از نگاه خاص شهید برای اعزام به سوریه چنین می‌گوید: وقتی حرف از سوریه شده بود، دو بار قرار بود برود که هر بار به هم خورده و نتوانسته بود راهی بشود. به من می‌گفت: "شما راضی نیستی؟ " یا به مادرش زنگ می‌زد و همین سوال را می‌پرسید و می‌گفت: "بالاخره یک چیزی هست که حضرت زینب (سلام الله علیها) و حضرت رقیه (سلام الله علیها) من را نمی‌طلبند. " وقتی قسمتش شده بود دیگر خیلی خوشحال بود. @khaimahShuhada
شهید ابراهیم عشریه، فرزند شعبان اول شهریور ۵۶ در نکا به دنیا آمد و دوران ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان را در نکا و خدمت سربازی را نیز در تهران گذراند. بعد از خدمت مقدس سربازی در کنکور شرکت کرد و در پیام نور شهرستان بهشهر در رشته ریاضی محض پذیرفته شد. در سال ۹۲ کارشناسی ارشد را در تهران خواند. شهید ابراهیم عشریه، یکی از مربیان و اساتید تاکتیک فنون نظامی و فارغ‌التحصیل دانشگاه افسری امام حسین(ع) بود که به‌عنوان یک مستشار از قم به سوریه رفت و در همین جبهه نیز به شهادت رسید. شهید عشریه ۲۰ اسفند ماه سال ۹۴ راهی سوریه شد. او ۲۵ فروردین ماه ۹۵ در منطقه العیس سوریه مفقودالاثر شد. با گذشت ۵۴ روز خبر شهادت وی رسماً تأیید شد و به‌عنوان شهید جاویدالاثر نام گرفت. از این شهید ۳۹ ساله سه دختر به‌یادگار مانده است. پیکر مطهر او بعد از گذشت سه سال از شهادتش در سوریه کشف و شناسایی شده است. @khaimahShuhada
اول وقت سیره نماز را به جماعت اقامه می کرد و از بچه ها می خواست به هر شکل(حتی بدون وضو و ...) در نماز شرکت کنند و همیشه بعد از نماز دعای فرج را می خواند و اینچنین فرصت ارتباط بچه ها با امام مهدی(عجل الله تعالی فرجه الشریف) را فراهم می کرد. شهید طلبه مدافع حرم حجت اسدی یادش گرامی وراهش پررهرو وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @khaimahShuhada
14.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما مدعیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند 💔 پنجشنبه است و ياد عزیزان آسمانی 💔 پنج شنبه ها بر مزار خاطرات اشکِ ردّی از سلام نگاهت را خواهم سرود بر پیچک تنهایی یادت... 🌹 فاتحه با ذکر صلوات @khaimahShuhada
14.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما مدعیان صف اول بودیم از آخر مجلس شهدا را چیدند 💔 پنجشنبه است و ياد عزیزان آسمانی 💔 پنج شنبه ها بر مزار خاطرات اشکِ ردّی از سلام نگاهت را خواهم سرود بر پیچک تنهایی یادت... 🌹 فاتحه با ذکر صلوات @khaimahShuhada
🔰 انتشار برای نخستین بار | تصویر منتشر نشده از شهید حاج قاسم سلیمانی و سردار شهید محمد حجازی 🔹انتشار به مناسبت اولین سالگرد شهادت شهید حجازی @khaimahShuhada
🌹فرمانده شهید لشکر 27 حضرت رسول(ص) و ارتفاعات 143 ♦️ارتفاعات 143 بود و پاتک سنگین دشمن و سه فرمانده ای که هر کدام سلاحی به دست داشتند و در حال شلیک بودند. اکبر زجاجی، رضا چراغی و عباس کریمی را می گویم. حال و هوای عجیبی داشتند و همه هوش و حواسشان به دفع پاتک دشمن بود. ♦️از کل بچه ها فقط همین سه فرمانده و سه بچه بسیجی سالم مانده بودند و طوری عمل می کردند که دشمن گمان کرده بود که با تعداد نیروی بالایی در حال جنگ است. ♦️سریع خودم را به عباس رساندم و گفتم زود برگردید عقب که عباس با نگاه معناداری رو کرد به من و گفت خودت برو عقب ،یک بار ما را جلو فرستادی ما هم عقب بیا نیستیم. ♦️در همان نزدیکی شیاری بود که دشمن قصد ورود از آن را داشت و هلهله ای به راه انداخته بودند. رضا از این رفتارشان عصبانی شد و قناسه یکی از بچه ها را برداشت و عده ای از آنها را راهی جهنم کرد و از طرفی هدایت آتش توپخانه را هم بر عهده گرفته بود و مدام گرای تانک های دشمن را به نیروهای خودی می داد و آنها هم آتش را بر سر آنان خالی می کردند. ♦️به عقب برگشتم و عصر که شد باز به مقر بچه ها برگشتم دیدم عباس و یکی دو تا از بچه ها جنازه ای را روی برانکارد می گذارند و از ارتفاع پایین می آیند. جلوتر که رفتم پیکر غرق به خون رضا را دیدم که سینه اش با ترکش بزرگی شکافته بود. عباس نگاهی به من کرد و گفت: رضا به آرزویش رسید امروز قسمت او بود 🌹شهید رضا چراغی، فرمانده لشکر 27 حضرت رسول (ص) که در ارتفاعات 143 به تاریخ بیست و پنجم فروردین سال 62 به درجه رفیع شهادت نایل شد. 🌹شادی روحش صلوات @khaimahShuhada
🔴نمیخواهم مزاحم وقت حضرت امام بشوم 🌹همسر شهید چراغی نقل میکند : ایشان علاقه قلبی به امام داشتند. البته دلشان نمیآمد مزاحمشان بشوند. به عنوان مثال، وقتی ایشون میخواستند عقد بکنند، بچه ها از حضرت امام برایش وقت گرفته بودند ♦️ولی ایشان موافقت نکرده بود. گفته بود من نمیخواهم مزاحم وقت حضرت امام بشوم وآقای گیلانی خطبه عقدشان را جاری کردند. 🌹شهید رضا چراغی، فرمانده لشکر 27 حضرت رسول (ص) که در ارتفاعات 143 به تاریخ بیست و پنجم فروردین سال 62 به درجه رفیع شهادت نایل شد. 🌹شادی روحش صلوات @khaimahShuhada
وصیت‌من‌بہ‌دختࢪانے‌کہ‌ عڪس‌هایشان‌ࢪا‌دࢪ‌ فضا؎‌‌شبڪہ‌ها؎‌‌اجتماعے‌ مےگذارند‌،‌ این‌است‌کہ‌این‌ڪار‌شما‌باعث‌ مے‌شو‌امام‌زمان‌ "؏ـج"‌خون‌گریہ‌‌ڪند.. بعد‌از‌این‌کہ‌وصیت‌و‌خواهشم‌ را‌شنیدید‌بہ‌آن‌ عمل‌ڪنید؛ زیرا‌ما‌مے‌رویم‌تا‌از‌شرف‌و‌آبرو؎‌ شما‌زنان‌دفا؏‌ڪنیم‌.. مانندخانم‌حضرت‌زهرا‌"س"‌باشید..:) ؎محسن‌رعد••🌷🕊 الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ به یاد سردار دلها شهید حاج قاسم در ایام ماه مبارک رمضان @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ عاشقانه تر از این دیدار حاج قاسم با رهبرمعظم انقلاب سراغ دارید؟ @khaimahShuhada
کبوترِ آرزوهای مرا پیش از سحـر بردند صلات ظهر در خـون غوطه‌ور مشتی پَر آوردند ... شهید عباس‌ دهباشی درحال انتقال پیکر یکی از رزمندگان عملیات‌رمضان تیرماه ۱۳٦۱ / عکاس: سعیدصادقی @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 استوری | وقتِ افطار که در اوجِ عطش بیحالم صحنه ای در نظرم می‌رسد و می‌نالم ظهرِ گرما و بیابان و تنِ غرقِ به خون یادِ خشکیِ لبِ مردِ تهِ گودالم... @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥 ⚜روایت جالب و عجیب استاد قرائتی از زندگی شهید اصلانی یکی از دو شهیدِ اخیر حرم رضوی @khaimahShuhada
📌روایت رئیس قبیله دیرالزور از آرامشی که حاج قاسم برایشان به ارمغان آورد ✍فرمانده تیپ حضرت ابوالفضل ‌العباس(ع) از لشکر فاطمیون:زمانی که در دیرالزور بودم، رئیس قبیله پیش من آمد و گفت: در نبود شما بسیار مشکل داشتیم. یک روز یک داعشی مغربی آمد و درب خانه یکی از همسایه‌ها را زد. آن همسایه یک دختر ۱۲ ساله داشت. داعشی دست آن دختر ۱۲ ساله را گرفت و گفت: باید به عقد من در بیاید. من به عنوان رئیس قبیله نتوانستم کاری برای آن دختر انجام دهم. پدر و مادرش التماس می‌کردند. اما آن داعشی کوتاه نیامد. ۲ میلیون لیر به پدر آن دختر داد و رفت. فردا آن دختر پیش من آمد و گفت: به پدرم بگویید بیاید. وقتی پدرش آمد، گفت: یک سؤال از شما دارم، مرا به عقد یک نفر درآوردی یا ۵۰ نفر؟! بعد از زیر مانتویش یک گالن بنزین درآورد و در چشم برهم‌زدنی خودش را آتش زد و جلوی چشم ما زنده زنده سوخت و مُرد.ولی با آمدن حاج قاسم، جبهه مقاومت و نیروهای فاطمیون ما به آرامش رسیدیم. @khaimahShuhada
✍سردار حجازی این خاطره را در اصفهان برای ما نقل کردند که وقتی ایشان با هواپیما تنها می رود اصفهان حالا آن سال هایی که کمی ناشناخته تر بود و آن جا تاکسی می گیرد از فرودگاه می رود مزار شهدا. اتفاقا توی تاکسی حرف جبهه سوریه و اینها می شود و حرف از حاج قاسم سلیمانی هم می شود با راننده تاکسی؛ حاج قاسم می گوید که خب این عکسش را ببینی می شناسیش؟ راننده تاکسی گفت آره عکسش را ببینم می شناسمش. گفت خودش را ببینی چی؟ گفته بود خودش را هم ببینم می شناسم. گفت خب پس چرا نشناختیش؟! یعنی این قدر مثلا راحت و صمیمی بود... @khaimahShuhada
46.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌴شب زیارتی امام حسین(ع) 🍃 من دور از کربلا 🍃شب جمعه من مهمونم کربلا 🎤 🌷 🌷 الّلهُمَّ‌عَجِّلْ‌لِوَلِیِّکَ‌الْفَرَج🌸 @khaimahShuhada
.... 🌷وقتی جنازه فرشاد مرعشی زاده پس از ۳۸ روز از منطقه عملیاتی بستان توسط رزمندگان به پشت جبهه آوده شد، مادرش بر بالینش حاضر گردید و با دیدن صحنه اصابت ۲ گلوله به گلوی فرزندش، غصه‌ای جانکاه وجودش را فراگرفت.... روزها گذشت و او با قاب عکس فرشاد درد دل می‌کرد که چطور تحمل آوردی ، ۲ گلوله به گلوی تو زخم وارد کرد و شهید شدی؟! 🌷"یکی از شب‌های ماه مبارک رمضان قبل از اذان صبح خواب دیدم فرشاد به خانه قدیمی‌مان در شوشتر آمد و با او روبوسی کردم و ذوق زده گفتم: مادر جان همه فامیل اینجا هستند صبر کن یا الله بگویم آنها هم تو را ببینند. وقتی برگشتم او نبود با نگرانی و حسرت چند بار دور خودم چرخیدم ولی او نبود! لحظه‌ای بعد یک‌دفعه جلویم ظاهر شد. پرسیدم: کجا رفتی؟ گفت: مادر دیدی چطور در یک لحظه غیب شدم که مرا ندیدی؟ هنگام شهادت هم همینطور بود، در یک لحظه کوتاه تیر به من خورد و اصلاً رنجی احساس نکردم و شهید شدم." 🌷پس از آن خواب، دیگر مرهمی بر زخم دل مادر نهاده بودند و او با آرامشی خاص چشم در چشمان قاب گرفته‌ی فرشاد می‌دوخت. 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز فرشاد مرعشی زاده 📚 کتاب "لحظه‌های آسمانی" @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋 ✨رسیدگی به نیازمندان و محرومین 🍃پدرم در کنار فعالیت‌های رزمی و آموزش نظامی، به فعالیت‌های مذهبی و آموزش‌های دینی بسیار تاکید داشت و حتی مربّی قرآن در یگان۲۱ امام رضا علیه‌السلام هم بود. 🍃علاوه بر این، ایشان در هیئت امام جعفر صادق علیه‌السلام شهرستان نیشابور به کارهای تبلیغی مشغول بود و صندوقی را نیز برای کمک به نیازمندان تأسیس کرده بود. در کانون روایتگران دفاع مقدس نیز عضویت داشت و در سفرهای راهیان نور و محافل اُنس با شهدا برای مردم و جوانان از شهدا می‌گفت. 🍃همیشه قبل از ماه مبارک رمضان، بسته‌های غذایی برای افراد نیازمند مهیّا می‌کرد و آن‌ها را به دست مستمندان می‌رساند. در تماس آخرش از سوریه نیز پیگیر بود که این موادّ غذایی هرچه سریعتر به دست خانواده‌های مدّنظر برسد. ✍راوی:فرزند شهید 🌹 @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 نقاشی شن پرتره طلبه مجاهد شهید حجت الاسلام 🔸 روحانی جهادگر که با زبان روزه در حرم مطهر علی بن موسی الرضا(ع) به دست عوامل تکفیری به شهادت رسید. @khaimahShuhada
🌹. 🌹. 🌹. 🌹 🌹 🌹شهید امیرحسین دارایی فرزند : ولی ولادت ۱۳۵۲/۳/۱ تاریخ شهادت : ۱۳۶۷/۱/۲۸ 🌹خاطره خاطره روزی که میخواستند به جبهه بروند آنها را بردند حرم حضرت معصومه سلام الله علیه ، امیر حسین خیلی خوش صورت و موهای خوشگلی داشت ، می‌خواستم با امیر روبوسی و خداحافظی کنم نمیدونم چرا ناخودآگاه زیر گلویش را بوسیدم تا اینکه شهید شد و پیکرش را آوردند ، دیدم همه از همان ناحیه تیرخورده ، نمی دانم چه حکمتی داشت ، گفتم خدایا قربان دل امام حسین که بچه اش از زیر گلو تیر خورد و خدا را شکر کردم که شهید من هم مثل بچه امام حسین شهید شد @khaimahShuhada ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
🌹. 🌹. 🌹. 🌹. 🌹 🌹شهید ریحانه گائینی فرزند : ابراهیم ولادت : ۱۳۶۴/۱/۲۴ شهادت : ۱۳۶۷/۱/۲۵ 🌹خاطره دختر کوچولو و نازنین من کودکی ساکت و آرام بود بچه شلوغی نبود که از شیطنت هایش برایتان تعریف کنم ، خورد سال بود ولی اخلاق و رفتارش شبیه بزرگترها بود همان بچگی هاش مثل بزرگترها فکر میکرد عقلش بیشتر از سنش نشان می‌داد با اینکه سه سال بیشتر نداشت ولی در کارهای خانه به من کمک می کرد شب اول ماه مبارک رمضان بود برای سحری بیدار شدیم سحری را آماده کردیم که حمله هوایی دشمن شروع شد من گفتم خدایا این بار دیگر قسمت کیست در همین حین دیگر چیزی نفهمیدیم ، ریحانه و مادربزرگش داخل اتاق خواب بودند هر کاری کرده بودند و نتوانستند آنها را از زیر آوار خارج کنند. من بیمارستان بودم پرسیدم ریحانه کجاست گفتند: بیمارستان است ، گفتم چرا ریحانه ریحانه را نمی آورند تا ببینمش، مادرم گفت : مریض احوال است کمی صبر کن، بعدها متوجه شدم که دخترم را از دست داده ام و دخترم شهید شده است راوی: مادر شهید ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@khaimahShuhada
💠 شهید عباس حاجی زاده 🔹نماز 🔸نه که صدایش بزنم ها، نه، خودش بلند می شد. نمازصبح بهش واجب نبود، بلند می شد نماز شب می خواند، بعضی شب ها هم که خسته بود. می گفت: (( مادر آب بریز روصورتم بیدارم کن.)) مانده بودم توی کار این بچه... 🔺کنگره شهدای استان قم 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 #شهادت #ماه_رمضان @khaimahShuhada
🌷آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی «عبد» هر گره کوری داشته باشد در ماه مبارک رمضان با ربّ خود در میان بگذارد خداوند آن را باز می‌کند پس از ماه رمضان غفلت نکنید @khaimahShuhada
شهید محمدحسین علاقه شدیدی به مسائل نظامی داشت؛ آخرین مدل سلاح های سبک و سنگین دنیا را از اینترنت دریافت می کرد و با مهندسی معکوس با پیچیدگی آنها آشنا می شد وپ در صورت ضرورت در بسیج و تداوم آموزشپ سپاه تدریس می کرد؛ کم کم شایستگی خودش را نشان داد تا لیاقت استادی آموزش سلاح های پیشرفته و به روز را دریافت کرد. محمدحسین عاشق ولایت بود؛ حضور همیشگی چفیه بر دوشش نشان از همرنگی با مقام معظم رهبری داشت🇮🇷 فروردین 94 که به پابوس امام رضا رفتیم، حسین آقا دائماً به بچه‌ها می‌گفت «دعا کنید بابا شهید بشه.» بچه‌ها هم اشک در چشم‌هایشان جمع می‌شد و بعد که اصرارهای بابا را می‌دیدند، می‌گفتند «باشه. دعا می‌کنیم.» هرچند زینب مقاومت می‌کرد و می‌گفت «اگر شهید شوی من دیگر بابا ندارم😢!» حسین هم می‌گفت «شهید بشم براتون یه خونه خوشگل می‌خرم تو بهشت تا بیاین😍» یک‌بار که از زیارت برگشتیم، محمدمحسن گفت «مامان من برای بابا دعا کردم.» گفتم «چقدر خوب. چه دعایی مامان جان؟» گفت «دعا کردم بابا شهید بشه!» یک لحظه یخ زدم! گفتم «چرا؟» گفت «خب اگه شهید بشه که بهتر از مُردنه!» از حرف‌های محمد محسن زبانم قفل شد. @khaimahShuhada
🕊 ✨مدافع‌حرمی با موهای اتوکشیده 🍃وقتی می‌خواست به مسجد برود، بهترین لباس‌هایش را می‌پوشید. اگر در آن لحظات، کسی محمدرضا را می‌دید که داشت به موهایش اتو می‌کشید و لباس نو می‌پوشید یا کفشش را واکس می‌زد، فکر می‌کرد محمدرضا به مراسم عروسی می‌رود یا جایی دعوت است؛ درحالیکه می‌خواست به مسجد برود، نماز بخواند و برگردد. 🍃حرفش هم این بود که حزب‌اللهی باید شیک و مجلسی باشد. با دو کلمه شیک و مجلسی، همه آن فعالیت‌هایی را که می‌کرد، به طرف مقابلش نشان می‌داد. همیشه می‌گفتم تو می‌خواهی بروی نماز بخوانی و بیایی؛ اتوکشیدن مویت برای چیست؟ برای چی لباست را عوض می‌کنی؟ آخر کفشت نیاز به واکس ندارد! اصلا با دمپایی برو! 🍃می‌گفت من دلم می‌خواهد وقتی به عنوان یک بسیجی وارد مسجد می‌شوم و وقتی از در مسجد بیرون می‌آیم، اگر کسی من را دید،‌ نگوید که حزب‌اللهی‌ها را نگاه کن! همه شلخته‌اند! ببین همه‌شان پیراهن این مدلی دارند و کفششان لخ‌لخ می‌کند. ✍راوی:مادر شهید @khaimahShuhada