5.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹محرمانه زین الدینی
روزگاری که صهیونیست ها بیروت پایتخت لبنان را اشغال کرده بودند سرداران سپاه در دوجبهه می جنگیدند ، لبنان , خوزستان
👈شهید مهدی زین الدین برای بسیجی هایش از آینده جنگ با صهیونیست ها می گفت :
راه قدس از کربلا می گذرد
زمان گذشت ، از کنار مرقد آن سرجدا ، سردار حاج قاسم سلیمانی سر وقت داعش رفت و موشک های نقطه زن سروقت عین الاسد ،
امروز محرمانه های شهید زین الدین دهه هشتادی ها و نودی ها را به سپاهیان حضرت محمد (ص) فراخوانده است
@khaimahShuhada
با وضو راه می رفت، دائمالوضو بود!
موقع اذان خیلی ها می رفتند وضو بگیرند، ولی حسن اذان و اقامه را می گفت و نمازش را شروع می کرد.
☘ میگفت: «زمین جای جمع کردن ثوابه حیف زمین خدا نیست که آدم بدون وضو روش راه بره؟
📖 کتاب یادگاران ، جلد ۲۵،
#شهیدحسنطهرانیمقدم
@khaimahShuhada
🌷شهید علی عرب
💫شهید شاخص دانشآموزی سال 1401
💫علی، دهم تیرماه سال ۱۳۴۹ در روستای روحآباد از توابع شهرستان زرند به دنیا آمد و در همین روز و ماه از سال ۱۳۶۵ به شهادت رسیده است.
💫وی در آخرین حضور در جبهه، شب عملیات کربلای یک در منطقهی مهران، در حالی که کولهی آرپیجی بر پشت داشت، بر اثر اصابت گلوله به کولهاش، خودش و کوله در آتش سوختند.
💫علی از فرمانده میخواهد که چفیهاش را در دهانش بگذارد که مبادا در اثر سوختن، ناله برآورد و عملیات لو برود.
💫علی ققنوسوار سوخت و دَم برنیاورد.
💫روحش شاد و دعای خیرش بدرقه زندگیمان
@khaimahShuhada
💌 #خودسازیباشهدا🌹
شهـــید مسعود عسگری
✍ما نباید به گناه نزدیک بشیم و باید برای خودمون ترمز بذاریم، اگه بگیم فلان کار به گناه نزدیکه ولی حروم نیست رو انجام بدیم تا گناه فاصلهای نداریم... پس باید برای خودمون چند تا ترمز و عقبگرد موقع نزدیک شدن به گناه بذاریم تا به راحتی مرتکب گناه نشیم...
واقعا کسی که از گناه فاصله میگیره خیلی راحت تر الوده نمیشه نسبت به کسی که خودشو به گناه نزدیک میکنه و میخواد الوده نشه:(
مثلا کسی که همیشه رسمی و در حد ضرورت بانامحرم حرف میزنهخیلیراحت تر درگیرگناه نمیشه...نسبت به کسی کهالکیحرف میزنه و میخواد الوده نشه...
@khaimahShuhada
وصیت نامه شهید محمد حسین محمد خانی
سلام بر شما ائمه معصومین که بندگان خاص خدایید و از هر چه که داشتید در راه خداوند و معبود و معشوق خویش گذشتید.
سلام بر شما که متقیان راه ﷲ هستید.
بارالها! از این که به بنده حقیرت توفیق دادی که در راهت گام بر دارد، تو را سپاس میگویم؛
و از این که توفیقم دادی که در جبهه در کنار خالصان و مخلصان راهت قدم بر دارم، تو را شکر و سپاس میگویم.
در این راه، دیدار خودت را هم نصیبم گردان
#عمار_حلب🌟
#شهید_محمدحسین_محمدخانی🌹
@khaimahShuhada
6.94M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥انتشار برای نخستین بار، شهید محمدرضا سنجرانی
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹السلام علیک یا اباعبدالله
✅شستوشوی بینالحرمین در آستانه روز عرفه...
@khaimahShuhada
میخواهم ماجرایی را برای شما نقل کنم که شنیدن آن برای همه مفید است.
شبی در عالم خواب خود را در مکانی دیدم که پشتدری به حالت انتظار ایستادهام، پس از چند لحظه اجازه ورود به من داده شد. من نیز به داخل اتاق رفتم
ناگهان دیدم مردی بالباس عربی تمام سیه و بیسر درحالیکه خون بر لباسش جاری است در برابرم ایستاده، در همین لحظه و در عالم خواب در مقابل آن مرد بیسر به زمین افتادم و هیچگونه توانایی تکلم و حرکت نداشتم. در همین حین صدایی به گوشم رسید که چشمانت را باز کن، با زحمت بسیار فقط توانستم چشمانم را باز کنم. سپس به من ندا رسید که این مرد بیسر امام مظلومت حسین بن علی (ع) است.
پس از چند لحظه که از آن حال خارج شدم، دیدم اباعبدالله (ع) با سر مبارک و لباس زیبایی که به تن داشتند در سمت راست من و بافاصلهای اندک به روی منبر نشستهاند و به من خیره شدهاند و درحالیکه لبخندی نیز به لب داشتند در عالم خواب به خود نهیبی زدم و گفتم که اگر این فرصت را زا دست بدهی عمرت سراسر تباهشده است.
با هر مشقت و سختی که بود کشانکشان خود را به اولین پله منبر امام حسین (ع) رساندم و پله اول منبر ایشان را به دست گرفتم ، وجود نازنین اباعبدالله (ع) درحالیکه با تبسم به من نگاه میکرد از من پرسیدند: چه میخواهی؟❤️
عرض کردم مولا جان فقط میخواهم که برات شهادت مرا امضاء کنید. با همان لبخندی که بر لبان مبارکشان نقش بسته بود، سر مبارک خود را به حالت رضایت تکان دادند.
ای کسانی که امروز صدای من را میشنوید: مبادا، مبادا، مبادا پدر و مادرم را ملامت کنید که چرا اجازه دادید به تنها فرزند پسر شما در این شغل پرمخاطره مشغول به کار شود! اگر من تنها پسر پدر و مادرم بودم، مگر نمیدانید و نشنیدهاید که امام حسین (ع) نیز تنها یک علیاکبر (ع) داشت، مگر نمیدانید که مولایم حسین (ع) فرزند ششماهه خود را فدای اسلام کرد.💔
من خود این راه را از روی ایمان و اعتقاد قلبی انتخاب نمودهام.👌
قسمتی از#وصیتنامه
شهید امنیت حسن عشوری
@khaimahShuhada
11.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نحوه شهادت آقا مهدی باکری
بعدازظهر ۲۵اسفند۶۳ ارتش بعثی پس از ورود به حربیه، در دشت مقابل گلوگاه کیسهای پیش آمد وپس از تصرف خاکریز اول خودی، نیروهای لشکر عاشورا را محاصره کرد.
شهید باکری مانع عقب نشینی شد و باپرتاب چندنارنجک پشت سیلبند بازگشت و مانند یک تکاور ماهر به نبرد ادامه داد.در گرماگرم نبرد، تکبیرگویان و درحال ذکر و دعا برای حضرت مهدی(عج) وطلب استعانت از آن حضرت، ناگهان تیری به پیشانیاش اصابت کرد و به فیض شهادت نائل آمد.
سپس پیکر او به قایقی منتقل شد وقایق به عقبه نیروهای خودی در شرق دجله حرکت کرد.
در این میان، در حالیکه تیربار دشمن قایق را زیر رگبار گرفته بود،یک گلوله آر.پی.جی به قایق اصابت کرد. در پی این اقدام؛ قایق به سرعت آتش گرفت و پیکر نازنین فرمانده و همرزمان مجروحش سوخت. مدتی بعد جریان آب قایق را در نقطهای کنار خشکی متوقف کرد. در تمام ساعات باقیمانده روز، آتش شدید دشمن مانع از تخلیه قایق شد و با فرارسیدن شب، اثری از قایق باکری یافت نشد.
شهید باکری: ای عاشقان اباعبدالله، بایستی شهادت را در آغوش گرفت و گونهها بایستی از حرارت و شوقش سرخ شود و ضربان قلب تندتر بزند
@khaimahShuhada