تصویر مربوط به فروردین ۹۶ و بازدید حاج قاسم از خطوط عملیاتی حماه است. ابوباقر در خاطرهای آن روزها را چنین تعریف میکند:
روز دوم عید بود. حاج قاسم با فرماندهان میدانی در سوریه تماس میگیرند که جواب میگیرد اوضاع جبهه خوب نیست و «احتمال فروپاشی در بخش عمدهای از سوریه وجود دارد». حالا روز دوم عید حاج قاسم برای دیدن پدر خود در قنات ملک رابر کرمان بود. حاج قاسم گفت: «بیایم؟» گفتیم «نه با توکل بر خدا خودمان جمع میکنیم»، اما حاجی دلش طاقت نیاورد، همان روز بلند شد آمد سوریه! حاج قاسم به حماه آمد و به بلندای جبل زین العابدین رفت دوربین را دست گرفت. گفت «تک اصلی کجاست؟» جواب داده شد از دو طرف جدی میآیند، حاجی گفت «یک طرف تک اصلی است»، دقت کرد و گفت «تک اصلی غرب رودخانه عاصی است» گفتیم به چه دلیل میگویید؟ گفت «دشمن از آنجا با چشم غیر مسلح حماه را میبیند، تیر تیربارش از آن نقطه به اینجا میرسد، لذا اشتیاق دارد حماه را بگیرد، مثل زمانی که ما دیوارها و نخلستانهای خرمشهر را میدیدیم و برای رسیدن به آن اشتیاق داشتیم! این را چطور تشخیص نمیدهید؟» به شوخی گفتم این طوری اگر ما هم تشخیص میدادیم که میشدیم «حاج قاسم»!
@shahidjomhor313
سرهنگ، زمان شاه خدمت کرده بود. اهل نماز و دعا نبود. مصطفی را که میدید؛ سلام نظامی میداد. هر دو فرمانده بودند
🔹️مصطفی که دعا میخواند، میآمد یک گوشه مینشست. روضه خواندنش را دوست داشت. چراغها که خاموش میشد، کسی کسی رانمیدید . قنوت گرفته بود. سرش را انداخته بود پایین، گریه میکرد. یادش رفته بود فرمانده است. بلند بلند گریه میکرد.
میگفت: همه اینها را از مصطفی دارم.
#طلبه_شهید_مصطفی_ردانی_پور
@shahidjomhor313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خط قرمز خدا حضرت زهراست.
خدا برای دفاع از حضرت زهرا (س) یک سوره کامل نازل کرد.
@shahidjomhor313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری |
▪️مادر به تپش های دل حیدر...
@shahidjomhor313
🔷تصویری ماندگار از شهید علیرضا محمدحسینی بر بالین برادرش، شهید
علی اکبرمحمدحسینی که کمتراز ۷ماه بعد به برادرشهیدش پیوست.
🔹مزار این دو برادر در گلزار شهدای کرمان
میباشد.
@shahidjomhor313
11.99M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهیدی است که رهبر معظم انقلاب با بغض به نقل از او میگوید:
«اگر میخواهی از سیم خاردار دشمن رد
شوی، اول باید از سیم خاردار نفست عبور
کنی!»
🔹️گفت: من اگر شهید شوم راضی هستی؟
گفتم: اگه تو بری از غصه میمیرم، اما
راضیام به رضای خدا.
🔹️دستهایش را به حالت دعا بلند کرد و گفت:
خدایا! خودت می دانی مرگ در رختخواب
ننگ است. شهادت را نصیبم کن.
🔹️علی آقا پیش کسی گریه نمیکرد. اما این بار زد زیر گریه و با بغض و حسرت گفت:
وقتی مصیب (مجیدی) تازه شهید شده
بود، توی خواب دیدمش. دستش را گرفتم و گفتم:
مصیب! من و تو همه راهکارها را باهم
قفل کردیم؛ تو را به خدا این راهکار آخری
را به من بگو، راهکار شهادت را. نمیگفت.
دستش را محکم چسبیدم و قسمش دادم.
میدانستم اگر با مرده چنین کنی جواب
میدهد. گفتم: تا جواب ندهی رهایت نمیکنم.
گفت: راهکارش اشک است، اشک!
دوباره دست هایش را به حالت دعا بالا گرفت و گفت:
بارالها! اگر شهادت را با اشک میدهی،
اشکها و گریههای من روسیاه را قبول
کن.
همین راهکار بود که علی آقا را آسمانی کرد.
شهید علی چیت سازیان
شادی روحش صلوات🌹
@shahidjomhor313
🌹دست نوشته تکان دهنده شهید محمد افخم
✍️خدایا تو می دانی که چه می کشیم. پنداری که چون شمع ذوب می شویم، ما از مردن نمی هراسیم اما می ترسیم بعد از ما «ایمان» را سر ببرند، و اگر نسوزیم هم که روشنائی می رود و جای خود را دوباره به شب می سپارد چه باید کرد؟
از یک سو باید بمانیم تا شهید آینده شویم و از دیگر سو باید شهید شویم تا آینده بماند. هم باید امروز شهید شویم تا «فردا» بماند و هم باید بمانیم تا فردا «شهید» نشود.عجب دردی. کاش می شد. امروز شهید می شدیم و فردا زنده می شدیم تا دو باره شهید شویم آری یاران همه سوی مرگ رفتند در حالی که نگران «فردا» بودند.
خدایا نکند وارثان خون این شهیدان در راهشان گام نزنند؟ نکند شیطان های کوچک با خون اینها «خان» شوند! نکند «جانمایه» ها برای «بی مایه های» «دون» مقام شود. نکند زمین «خونرنگ به تسخیر هواداران نیرنگ درآید. نکند شهادت اینها پایگاه دنائت آنها شود؟ نکند میوه درخت فداکاری اینها را صاحبان ریاکاری بچینند؟ نکند ثمره جنگ یارانمان به چنگ فرنگی مسلکان افتد؟ نکند نکند که. . . ؟ نه خدایا هرگز؟
🌷 ۱۳ آذر ۱۳۶۰ سالروز شهادت
شهید محمد افخم گرامی باد.
🌷 شادی روحش صلوات...
@shahidjomhor313
4_5881923373608473789.mp3
11.39M
🎶 واحد
در افتاده ولی زهرا نیفتاده
طرفدار علی از پا نیفتاده
#حاج_محمود_کریمی
@shahidjomhor313