#یا_زینب_ڪبرے_س 🥀
با رنجِ اسارت و غمِ تنهایی
بانویِ دلیرِ روزِ عاشورایی🖤
با این همه غُصِّه و مصیبت امّا
چیزی تو ندیده ای به جز زیبایی🖤
#أم_المصائب💔
@sardaraneashgh
#خاطره
هر سال فاطمیه ده شب روضه داشت. بیشتر کارها با خودش بود، از جارو کشیدن تا چای دادن به منبری و روضه خوان.. سفارش میکرد شب اول و آخر روضه حضرت عباس (ع) باشد. مداح رسیده بود به اوج روضه.. به جایی که امام حسین(ع) آمده بود بالای سر حضرت عباس.. بدن پر از تیر ، بدون دست و فرق شکاف خورده برادر را دیده بود. با سوز میخواند...
تا اینکه گفت: وقتی ابیعبدالله برگشت خیمه ، اولین کسی که اومد جلو سکینه خاتون بود. گفت:《بابا این عمی العباس..》ناله حاجی بلند شد !《آقا تو رو خدا دیگه نخون》دل نازک روضه بود.. بی تاب میشد و بلند بلند گریه میکرد. خیلی وقت ها کار به جایی میرسید که بچه ها بلند میشدند و میکروفن را از مداح میگرفتند.. میترسیدند حاجی از دست برود با ناله ها و هق هقی که میکرد..
@sardaraneashgh
⚫️ حقیقت راز #نعل_اسب و نماد خوش شانسی!
🔹مگر حضرت #اباعبداللهالحسین (علیهالسلام) در #گودال به شهادت نرسیدند؟ پس باید محل دفن حضرت سیدالشهداء (علیهالسلام) هم گودال باشد؛ اما اینطور نیست؛ قبر مطهر حضرت نسبت به گودال شهادت کمی آن طرفتتر است؛ کسانیکه به کربلا رفته باشند دیدهاند که بین قتلگاه و ضریح فاصله است؛ #چرا؟
🔸[چون] عدهای آمدند و گفتند بر این پیکر #باید اسب تاخته شود! اما این #باید را چه کسی [یا چه کسانی] تعیین کردند؟ #چرا_فکر_نمیکنیم؟ چون داخل گودال نمیتوان اسب تاخت! از این جهت پیکر مطهر را از گودال خارج کردند و در جای صاف قرار دادند و #نعل_تازه به سم اسبان زدند و بر پیکر مطهر حضرت ارباب تاختند!
🔹بعدها همین افراد [کسانیکه دستور اسب تاختن بر پیکر حضرت را دادند؛ #یهودیان]؛ در دوره #گائونی مهاجرت کردند و در #بغداد ساکن شدند؛ در این دوره بغداد مرکز اصلی #یهودیان دنیا میشود! اینها #نعل اسبانی که بر پیکر حضرت سیدالشهداء (علیه السلام) تاختند؛ جدا کرده بودند و با افتخار بر درب خانه هایشان زدند!؛ که ما فرزندان همان افرادی هستیم که بر پیکر حسین اسب تاختند! اینها بعدها کوچ کردند و به سمت اسپانیا، شبه جزیره هیبری رفتند و در آنجا نعل اسب را نماد #خوشبختی کردند!
🔸و امروز عدهای #بیخبر و #ناآگاه؛ در کشور اسلامی و شیعه ایران!؛ نعل اسبی که بر پیکر امام مظلومشان تاخته شده را نماد خوشبختی تلقی میکنند و بر درب خانه و دکان میزنند و یا به ماشین خود آویزان میکنند!
● #رائفی_پور
@sardaraneashgh
قرار بود برای نصب رادار یڪ گودال حفر کنیم. ڪمال, فرمانده قرارگاه تطبیق آتش توپخانه بود. آستین بالا زد, بیل دست گرفت و همراه ما شروع ڪرد به حفر زمین.👌
یڪ لحظه چشمم افتاد به آقا ڪمال. وسط گودال ایستاده بود. صورتش خیس بود, نه از عرق ڪه از اشڪ!😭
گفتم چی شد آقا ڪمال؟
گفت :محسن تو.ڪربلا رفتے؟💔
گفتم نه!
با اشڪ گفت: عموے من ڪربلا رفته, شنیده بود اگر خاڪ گودال قتلگاه را در آب حل ڪنند, خونابه مے شود, این ڪار ڪرده بود و آب شده بود رنگ, خون...💔🖤
نمے دانم کمال آنجا در آن گودال در فاو چه مےدید, فقط مے دانم وسط آن گودال ساعتے به یاد گودال قتلگاه اشک ریخت😭😭
#شهید_کمال_ظل_انوار🌹
@sardaraneashgh
13.29M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 با فُرات حرف بزن
#حسین_یکتا
@sardaraneashgh
امروز به مناسبت حرکت کاروان اسرای کربلا می خوام از احوالات خودم از بعد شهادت مسعود بنویسم،
.
وقتی پیکر پاک مسعودو به خاک سپردیم، با عده ای تا غروب کنار مزارش موندم
ظاهراً خیلی صبور بودم ولی توی دلم طوفان به پا بود، با جسم مسعودم برای همیشه خداحافظی کرده بودم...
.
نشسته بودم جلو صورت مسعود، دستمو گذاشته بودم روی خاک باهاش صحبت می کردم ، قرآن و دعا می خوندم
توی اون مدت چند بار بهم آب دادن،
آب رو می گرفتم و از روی خاک میریختم جایی که صورت مسعود بود،
( مسعود زیاد تشنه میشد. ، وقتی خونه بود چه خواب چه بیدار یه بطری آب کنارش بود)
میدونستم مسعود با شهادت سیراب شده، ولی دلم آروم نمی گرفت
.
تا چهلم شهادت که مزار سنگ نداشت و بیشتر احساس نزدیکی و دسترسی به مسعود داشتم،
هر وقت زیارت مزارش میرفتم آب می ریختم روی صورتش، تا شاید دلم آروم بگیره...
با اینکه میدونم با شهادتش بهترین ها روزیش شده، بازم نزدیک پنج ساله هنوز نمی تونم با آرامش غذاهایی که دوست داشته درست کنم
.
سیب می بینم میگم مسعود خیلی سیب دوست داشت.
شلیل می بینم میگم مسعود...
از کنار میوه فروشی رد میشم انبه می بینم، آه می کشم میگم مسعود...
انار می بینم میگم مسعود..
و...
#امان_از_دل_زینب 😭😭
امان از دل رباب
.
با تمام وجود میگم خدایا شکرت،
خدایا ازت ممنونم که قطرهای از اقیانوس مصیبت حضرت زینب و باز ماندگان شهدای کربلارو بهم چشوندی
.
حالا وقتی روضه هارو گوش میدم کمی می تونم درک کنم چرا حضرت رباب بعد از عاشورا زیر سایه نرفت، چرا عمرش زود به پایان رسید
شنیدم همسر حضرت ابوالفضل توی سن بیست و هشت سالگی یک سال بعد از عاشورا از دنیا رفتن
حضرت زینب سلام الله علیها هم عمرشون زود به پایان رسید
.
حضرت سجاد علیه السلام تا عمر داشتن، آب میدیدن گریه می کردن
.
امان از دل بچه هایی که تشنگی و گرسنگی کشیدن، شهادت عزیزانشون رو به چشم دیدن 😭 آخرشم کتک و اسارت به جای دلجویی و دلداری نصیبشون شد😭
.
.
( نباید مقایسه کنم، چون ذره ای از غبار غم این بزرگواران هم به دلم ننشسته ولی نوشتم تا شاید ذره ای روی درک روضه ها اثر داشته باشه...)
التماس دعا
#مادرانه
#شهید_مسعود_عسگری
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حرفهای تکاندهنده پدر شهید حججی:
🔹از پیکر فرزندم فقط یک پا و قسمتی از بدنش را لمس کردم💔/ وقتی محسن اسیر شد مادرش نذر کرد که شهید شود😔
@sardaraneashgh
🍁با همرزمانش نشسته بود و صحبت می کرد.
وقت #نماز شد. محمد به پا خواست و به طرف منبع آب رفت و #وضو گرفت.☝️
دوستانش گفتند:
-بیا، یک چایی بخوریم،
بعد همگی می رویم و نماز می خوانیم.👌
محمد لبخند زنان گفت:
-امام حسین ع ظهر #عاشورا اول نماز خواند، بعد چایی را با فرشتگان در بهشت خورد.😊
او به سنگر رفت و به نماز ایستاد.
#خمپاره ای فرود آمد و محمد را #آسمانی کرد.💔
راوی: #همرزم_پدرشهیدش
#شهید_محمد_گلچین🌹
#دفاع_مقدس
#الگوی_زندگی
@sardaraneashgh
ای شام،کربلای تو یا زین العابدین
دل بزم ابتلای تو یا زین العابدین
یک عمر درفراق جوانان هاشمی
شد خون دل غذای تو یا زین العابدین
🏴شهادت امام سجاد علیه السلام بر شیعیان جهان تسلیت باد.
@sardaraneashgh
#شهید_مدافع_حرم_علی_عابدینی 🕊🌺
شهادت اردیبهشت۹۵ #خان_طومان
همیشه توی جیبش یه زیارت عاشورا داشت😊
کار هر روزش بود ؛
بعد هر نماز باید زیارت میخوند🌹
حتی اگه خسته بود
حتی اگه حال نداشت و یا خوابش میومد
شده بود تند میخوند ولی میخوند
همیشه بهش حسودیم میشد
تازه فهمیدم داستان سلام هاش به آقا امام حسین (ع)
چی بود😭
#همرزم_شهید
@sardaraneashgh
اکنون که اسارتم روبه پایان است✔️
جادارد کہ من
یک_سوم_پاداش_اسارتم_را
اگر پاداشے داشته باشد ،
بہ همسری تقدیم کنم که سال ها
رنج فراق و در به درے را
با صمیم قلب تحمل نمود...❤️
و در غیاب این حقیر٬
زندگی رابه خوبی #اداره کرد
و فرزندان را بہ شایستگے پرورش داد...👌❤️
❣سید آزادگان
مرحوم #علی_اکبر_ابوترابی
📚برگرفته از کتاب بانوی انتظار
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📻 همین که خدا من را میبیند، مرا بس است!
🔺 ماجرای پیرزنی که دارایی خود را فروخت برای خرید هیزم آتش حضرت ابراهیم.
#شهید_قاسم_سلیمانی
@sardaraneashgh
🌺ایشون همسایه دیوار به دیوار ما بودن
یادم میاد واحد ما ته راهرو بود شهید شنایی از سر راهرو یا الله میگفت تا به خونه برسه 🌹یکبار به خاطر مسئله ای مجبور شدیم
باچند خانم کنار راهرو بایستیم شهید وارد راهرو که شد کلی یالله گفت وخانمها کنار رفتند
شهید فرزندش که تو بغلش بود جوری اورد بالا که نگاهش به خانمها نیفته وسریع رد شد🌹
نحوه شهادت:
🌹علی اصغر جزو 20 نفر شهدای اول سوریه بود. همراه هم رزمانش خیلی دل خراش شهید شد. چند متری پشت حرم حضرت زینب (س) در تانکی که پر از مواد منفجره بود نگهبانی می دادند. گویا تانک منفجر می شود که در اثر این انفجار چیز زیادی از جسد باقی نمی ماند. به همین دلیل وقتی پیکر برگشت به ما نشان ندادند. یک بار هم خوابش را دیدم گفت من اینجا نیستم همان جا در سوریه مانده ام! حالا فهمیدم چرا لحظه آخر برخلاف همه مأموریت ها انگشتر را به من داد
🌷پدر شهید میگن:
: در شب بیست و پنجم رجب (شهادت موسی بن جعفر« ع ») حضرت زینب را خواب دیدم که به من فرمود: امانتی روز یازدهم محرمت را باید تحویل دهی. از خواب که برخواستم به فکر فرو رفتم. یادم آمد علی اصغر روز یازدهم محرم بدنیا آمد که پدرم او را علی اصغر نامید.
🌺چند روزی گذشت . سر کار بودم که به من خبر دادند حال خانواده ات خوب نیست و سریعا به منزل برو. همانجا گفتم این بهانه ای بیش نیست و خبر دیگری مطرح است. وقتی به منزل رسیدم فهمیدم امانتم را تحویل دادم.در همان شبی که این خواب را دیدم روح سید علی اصغر هم پرواز کرده بود. آنهم در جوار حرم حضرت زینب (س).
🌹شهید مدافع
حرم سید علی اصغر شنایی
@sardaraneashgh
#امان_از_شام❗️
🍃آنقدر شدت مصائب شام سنگین بود که امام سجاد علیه السلام که به حیثیت امام بودن خودش تمثتال صبر است میفرماید ؛ کاش شام را ندیده بودم ؛ تمام روضه در این حرف مستتر است...
#الشام_الشام_الشام💔🥀
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.
🏴🚩الله اکبر ‼️‼️
دستگاهی که تاعمق 35 متری زمین را نشان میدهد در بین الحرمین ودر مضجع مطهر امام حسین علیه السلام چه چیز را نشان داد...‼️‼️ ✨💓🌴
@sardaraneashgh
ــــــــــــــــ🕊🖤ـــــــــــــــ
#خاطرات_شهدا
همرزم شهیدنوری:
شبورود به بوڪمال بود. تمـام گردان داشـت وارد شـهر میشد.
برخـی از مـردم هنوز تو شـهر بودند..
ماگـروه موشـڪی بودیـم، بایـد جـاهای خاص مستقر میـشدیم.. چنـد دقـیقه ای رفتـیم بـالای یـه خـونه و مراقـب اطراف بـودیم
یه پیرمـرد به هـمراه ۳ بچه ڪه از سه چهار سـاله تا ده یازده سـاله با لـباس های پاره پوره و قـیافه های حـموم نرفته جـلوی ساختمان نشسته بودند ڪه ما بدونیم اونـجا خانواده زنـدگی میڪنه..
مـا ایرانی ها هـم ڪه عاشق بچه ڪوچولو، خواسـتیم یڪم بچـه هارو نوازش ڪنـیم..فڪرش رو بڪن بچه ای ڪه تمام عـمرش داعـشی دیـده، حالا با دیدن ماڪه لبـاس نـظامی پوشیدیم قطعا میـترسه.
لـباس مـنم طرحـش مثل لبـاس داعـشیا بود، موقعی ڪه رفتیـم نزدیڪشون، اون بچـه ڪوچیڪ ترسیـد و چنـد قدم عقب رفـت مـاهم ڪه دیگه ڪاریش نداشتیم
موقـع بیرون اومـدن از خـونه، نتونستم جلوی خودمو بگـیرم بچه هارو بغل ڪردم و بوسـیدمشون #عـارف رفت از تو مـاشـین باقـلوا آورد و به بـچه ها تعارف ڪرد..
باقـی بچه هـای تیـم اومدند و اون بچه ها رو ڪمی نوازش ڪردند و باهـاشون دست دادند..
#بابڪ رانـنده ما بـود. سوییچ رو بـهش دادم
گفتم بشـین بریم..گفـت حوصله ندارم خودت بشین.نشسـتم تو ماشـین و همین ڪه حرڪت ڪردیم #بابڪ زد زیر گریه..
اون لحـظه بود ڪه از اعماق قلبـم حسـرت اون حالش رو خوردم..🖤
#شهیــدبابــڪ_نوری✨
#شهیدمدافع_حرم
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹کشف نیزه شکسته های روز عاشورا در کربلا!!!
♦️محل کشف کف العباس در عمق 8 متری سطح زمین!!!!(پخش شده از صدا و سیما)
@sardaraneashgh
قرار بود با #چراغ_مخصوص🔦 ، راه را به بچه ها نشان دهد ...
چراغ به دست راستش بود که تیری به دستش خورد .
گفتیم :
چراغ🔦 را رهاش کن !
گفت : نه ، من راهنما هستم ... !
با دست چپ ، چراغ را گرفت ؛ تیری به پهلویش نشست ، باز هم کوتاه نیامد !
تیر بعد به دست چپش خورد .
چراغ را به دندان گرفت !
تیر بعد به فکش خورد ؛ چراغ که افتاد خودش هم افتاد ! 😞
درود و صلوات بر #شهید ، اسماعیل مسعودی🌹
@sardaraneashgh
✨❣✨❣✨❣✨
🏴✨وقتی #مسئول هیئت بود از اول تا آخر پای کار همه چیز می ایستاد. همه این را #حس می کردند. در #هئیت هفتگی علمدار،از سه چهار ساعت ⏰قبل می آمد
🏴✨همه چیز را #بررسی می کرد. خاک های راه پله را جارو میزد، کفش👞 هارا جفت می کرد. اسپند دود می کرد. مقید بود بچه 👥ها از اول در #مجلس حاضر باشند و آل یاسین در مجلس خوانده شود.✨
#شهید_محمدحسین_محمدخانی
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ فرمانده ۲۰ ساله
🔺 شهید محمود کاوه، جوان ریزنقشی که ضد انقلاب آنقدر از او وحشت داشت که وقتی حقوق یک پاسدار ۲ هزار تومن بود برای سرش ۳ میلیون جایزه گذاشته بودند
🔺 فرماندهی ۲۰ سالهای که خط بطلانی بر همهی نظریات روانشناسی و انسانشناسی غربیست و مکتب انسانسازی اسلام را به بهترین شکل به نمایش گذاشت
🔺 مکتبی که فرمانده ۲۰ ساله تربیت میکند، نه یک جوان ۲۰ سالهی دنیای مدرن که نه توان امرار معاش دارد و نه توان تشکیل خانواده، چه برسد به فرماندهی و آموزش نیروهای نظامی
🎥 تا انتها ببینید
🔺 به مناسبت سالروز شهادت ایشان
@sardaraneashgh
#شاید_تلنگر
✍شھید نظامۍ میره تلفن بزنه
چشمش به نامحرم میوفته !
سه روز گریه میکنه
میگه ..
خدا من نفهمیدم
چشمم به ناموس مردم افتاده):
#اینجورۍ_شهید_شدنااا
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 شهیدی که با همسرش زیر باران قدم میزد!
❤️ سفر محبوبه بلباسی همسر شهید محمد بلباسی به سوریه همراه بود با خاطرات فراوانی از زندگی مشترکشان، حتی قدم زدن زیر باران دمشق
@sardaraneashgh
#نامه_شهید
الان که این نامه را برایت می نویسم ، بینالحرمین ، دو مظلومه ، دو شهیده ، یکی خانم زینب کبری (روحی فداها) و دیگری بنت الحسین ، خانم رقیه (سلامالله علیها) هستم و به یادتم.
نمی دانی بارگاه ملکوتی ۳ ساله امام حسین الان هم چقدر غریب است ؛
در محل یهودی ها ، در مجاورت کاخ ملعون معاویه و در محاصره وهابی های وحشی و آدمکش.
چه بگویم از اوضاع اینجا ؛ تاریخ دوباره تکرار شده و این بار ابناء ابوسفیان و آل سفیان بار دیگر آل الله را محاصره کرده اند ؛
هم مرقد مطهر خانم زینب کبری و هم مرقد مطهر دردانه اهل بیت ، رقیه (سلامالله علیهما).
ولی این بار تن به اسارت آل الله نخواهیم داد ، چرا که به قول امام(ره) مردم ما از مردم زمان رسول الله بهترند...
مدافع حرم
#شهیدمحمودرضا_بیضایی
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
@sardaraneashgh