✅ #سیره_علمی_آقا
✅ #سیره_اخلاقی_آقا
☑️🚨 برنامه روزانه رهبر انقلاب
غلام شاه پسندی از #محافظان رهبری :
💠ایشان حدود یک تا یکونیم ساعت پیش از اذان صبح بیدارند که تهجد و #عبادت شخصی ایشان است که روزهایش هم با هم فرق میکند و شبیه به هم نیست. ایام هفته فرق میکند. یک روز آقا بیشتر نماز میخوانند، یک روز بیشتر قرآن میخوانند، یک روز بیشتر دعا میخوانند، یک روز بیشتر ذکر میگویند ...
سپس نماز صبح را میخوانند ، ایشان نماز صبح را به جماعت میخوانند و کمترین جماعتشان، آن شخصی است که همراه ایشان است و بیشترینشان هم هر کسی که توی آن ساختمان است، میآید. ایشان در دفتر کارشان نماز میخوانند و همه کسانی که صبح در محل کار هستند ـ اعم از پاسدارها و دفتریهایی که آنجا هستند ـ نمازشان را با آقا میخوانند.
💠بعد از نماز صبح، ایشان هفتهای سه روز را #کوهنوردی میکنند و حداقل بین چهلوپنج تا شصت دقیقه به سمت بالا حرکت میکنند. این مسیر را حدود نیم ساعت تا چهلوپنج دقیقه برمیگردند.
بعضی از مواقع کوههایی دورتر هستند و برای اینکه به وضعیت کار ایشان لطمه نزند، آقا آن ساعت که باید تهجد و نماز و عبادت شخصی خودشان باشد را میآیند بیرون و در طول مسیر عبادتشان را انجام میدهند. پای کوه که میرسیم، نماز را آنجا میخوانیم. هنوز تاریک است و کسی بیدار نیست. یک ساعتی که بالا میرویم، هنوز آفتاب نزده است.
آن سه روز کوهنوردی وقتی از کوه پائین میآیند، بعد وقت اداری کار ایشان است و آن چهار روز دیگر را در خانه ورزش میکنند.
پس از ورزششان از ساعت هفت، هفتونیم، ایشان در محل کار حاضر میشوند. اگر ملاقات خاصی نداشته باشند میروند منزل و #صبحانه را در منزل با #خانواده میخورند و بعد از صبحانه میآیند دفتر، کارشان انجام میشود.
اگر ملاقات داشته باشند، ملاقات با صبحانه شروع میشود. وقتی هفت صبح با آقا ملاقات هست، صبحانهشان را هم با آقا میخورند. بعد از خوردن صبحانه و کار اداری، تا نماز ظهر، آقا در دفتر می ماند.
اذان که گفته بشود، هر کاری که وجود داشته باشد، وسط سخنرانی هم که باشد، آقا قطع میکنند، میگویند #نماز_اول_وقت را بخوانیم بعد بیاییم .
بعد از نماز، ادامه کار. اگر جلسات ادامه داشته باشد، نهار را آقا با آن افراد جلسه، توی دفتر میل میکنند. اگر توی دفتر، ملاقاتی نبود، بین ساعت نماز تا یکی دو ساعت بعد از نماز، چون فاصله بین منزل آقا و دفتر به اندازه ده، بیست قدم است، در منزل غذایشان را میخورند و استراحتشان را میکنند، مجدد اولین برنامهای که دارند ساعت سه بعد از ظهر، چهار بعدازظهر است. ایشان میآیند در داخل دفتر هستند و مواقعی که بعدازظهر جلسه خاصی نباشد، ایشان در #کتابخانه شخصیشان به #مطالعه میپردازند.
📚یک روز با رهبری،ماهنامه امتداد،شماره۶۴، ص ۱۶
@sardaraneashgh
#ببینید_اینطوری_هستید❓
🍃میرزا حسینقلی همدانی عارف بزرگ به عنوان آخرین توصیه به یکی از شاگردهاش میگه :
"هر وقت تونستی کفش کسانی رو که باهاشون مشکل داری جفت کنی اون وقت آدم شدی."
@sardaraneashgh
💫هاشم دو خصوصیت بارز داشت که در کمتر کسی پیدا میشود, دلسوزی و خیرخواهی؛ اگر کسی چیزی از او میخواست تمام سعی و تلاشش را میکرد تا او را به خواستهاش برساند.
🌟هر کس هر کاری و مشکلی داشت وی اولین کسی بود که پیش قدم میشد. هیچ وقت خودش را دست بالا نمیگرفت اگر مجلس ترحیم برای فردی از اطرافیان برگزار میشد او در صف کمک رسانی حاضر میشد.
💫خیلی مرا دوست داشت متفاوت با سایر بچههایم با من رفتار میکرد همیشه دستم را می بوسید سرش را روی پاهایم میگذاشت و میگفت: بوی بهشت را استشمام میکنم.
🌟خیلی هم دست و دلباز بود هر کجا میرفت برای بچههای خواهر و برادرش و دوستان و همسایهگان هدیه میآورد و از این کارش لذت میبرد.
💫هاشم عشق به حضرت زینب (س) را به عشق دوقلوی شش ماههاش ترجیح داد
✍روایتی از مادر #شهید_هاشم_دهقانی_نیا🌹
@sardaraneashgh
#عکس_و_مکث 📸
وای از پیچیدگی نفس انسان !
شیطان را از در میرانی ، از پنجره باز میآید و چه وسوسهها ڪه در انسان نمیڪند . میگوید :
برو با تقوای بیشتر خود را بساز ، ایمانت را قوی ڪن و بازگرد !
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
#شرح_نفس
📗 ڪتاب گنجینهی آسمانی ، ص۲۱۲
@sardaraneashgh
1_47851974.mp3
5.3M
🔸 شرط رزمندگی ( صحبت های دل نشین شهید سردار حاج مهدی زین الدین )
🔹شرط رزمندگی غلبه بر هوای نفس و .....
🌹شهید_مهدی_زین_الدین
@sardaraneashgh
دو ماهی بود که برای مأموریت اومده بود به حما، میخواست بره دمشق و مأموریتش رو تمدید کنه،
بعد از دمشق هم میرفت به حلب، دم خداحافظی بهش گفتم محرابی: مأموریتت که تموم شد و خواستی بری دمشق، روبروی مسجد اموی یه بازار هست به اسم حمیدیه
گفت: خب،
گفتم: اونجا میشه یه زحمتی بکشی و از سوغاتیای سوریه بگیری و هر وقت خواستی بیای، برام بیاری یه لحظه ساکت شد بعد یهو با صدای بلند گفت: بازار شام رو میگی؟
من از بازاری که بیبی زینب (س) رو توش چرخونده باشن، هیچی نمیگیرم هرگز .
🌷شهید #حسین_محرابی🌷
یاد شهدا با صلوات
@sardaraneashgh
#نمازاول وقت
سفارش# شهدا
♨️فرماندهی در برزخ
💢سرلشکر شهید مهدی زین الدین به نمازاول وقت خیلی اهمیت می داد.
💢پس از شهادتش او را در عالم رؤیا دیدند که مشغول زیارت خانه خداست و عده ای هم دنبالش بودند.
💢 از او پرسیدند شما این جا
چه کاره اید؟!
💢گفته بود: به خاطر آن نمازهای اول وقت که خوانده ام در این جا فرماندهی این ها را به من واگذار کرده اند...
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢روایت منتشرنشده شهید سپهبد سلیمانی در مورد شهید زین الدین
🔹مادر شهید زین الدین: روزی که مهدی را آوردند من گریه نکردم اما سوختم برای حاج قاسم
@sardaraneashgh
🌹شهید_مهدی_زین_الدین
وبرادر
شهیدش 🌹شهید_مجید_زین_الدین
که در سایه نام برادر #گمنام ماند
#فرمانده_اطلاعات عملیات تیپ2 لشگر 17 علی بن ابی طالب(ع)
به خاطرنام و آوازه برادر بزرگتر خود آنقدرها که شایسته مقام اش بود شناخته نشد
سالروزآسمانی شدن برادران زین الدین
#سالروز_شهادت
پیام امام خامنه ای در زمان ریاست جمهوری به فرماندهان لشکر ۱۷علی ابن ابیطالب علیهالسلام
شهادت سردار شجاع مهدی زین الدین و برادر فداکارش مجید را به یکایک افراد و فرماندهان آن لشگر و به همه فرماندهان سپاه پاسداران تبریک و تسلیت میگویم. بیشک این خونهای پاک، همگان را در پیگیری هدفهای بزرگ مصممتر و بازوی پرتوان رزمندگان را نیرومندتر میسازد. ایشان هم چنین در پیام دیگری خطاب به مسئولین لشکر ۱۷علی ابن ابیطالب قم میفرمایند: سردار شهید این لشگر، شهید مهدی زین الدین که به حق میتوان گفت از ستارگان درخشان
بود، با فقدان خود ما را داغدار کرد.
یاد همه شهداگرامی وراهشان پررهرو
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@sardaraneashgh
❤️🍃
🔰من و علی قبل از #ازدواج هیچ گونه آشنایی با هم نداشتیم و جالب است که واسطه وصلت بین ما هم #شهدا شدند. #همسرم قبل از ازدواج با بخش فرهنگی بنیاد #شهید همکاری میکرد و از طریق کارمند بنیاد به #خانواده ما معرفی شد.
🔰وقتی که به #خواستگاری آمدند، همان ایام مادرم در خواب دیده بود سه کبوتر 🕊روی پشت بام خانه 🏘نشستهاند. مادر خواب را این طور تعبیر کرده بود که علیآقا به #شهادت میرسد و به من هم گفت که احتمال دارد #خواستگارت شهید بشود.
🔰همان روزها یکی از #اقواممان فوت کرد و خواب کبوترها را به فوت ایشان تعبیر کردیم. #مراسم عقد و عروسی🎊 ما خیلی ساده برگذارشد. حتی ماشین 🚘عروس را خودشان #تزییین کردند. اصلا جهیزیه زیادی دوست نداشتند و کاملا با #تجملات مخالف بود.
🔰به هرحال ازدواجمان #صورت گرفت و چندین سال بعد که همسرم به شهادت رسید، فهمیدم کبوتری🕊 که پر کشید علی بوده و آن که مانده است فرزندمان مهدی است که از نظر #خصوصیات اخلاقی خیلی شبیه پدرش است.
🔰علیآقا مرد #زحمتکشی بود و چون سختیهایی را در زندگیاش تحمل کرده بود، نسبت به رفع #مشکلات دیگران خیلی حساس بود. من از اینکه میدیدم #همسرم به فکر دیگران است و سعی میکند لقمه #حلال به خانه بیاورد خوشحال بودم.🙂
🔰مهدی خیلی شبیه #همسرم است. علی به مسجد 🕌و شرکت در #هیئتها علاقه زیادی داشت و مهدی هم درست مثل اوست. پسرم متولد ۱۳۸۲📅 است و هنگام #شهادت پدرش تنها ۱۰ سال داشت، اما خوب همه چیز را درک میکرد و متن زیبایی هم در #تشییع پدرش قرائت کرد که مورد استقبال مردم قرار گرفت.
🔰ما سعی میکنیم تا آنجا که میتوانیم پسرم مهدی و #دخترم فاطمه را طبق وصیت پدرشان ولایتمدار بار #بیاوریم.
#شهید_علی_زاده_اکبر🌷
💓 #سبک_زندگی شهدا
@sardaraneashgh
🌸 شهدا به این توصیهی اخلاقی امام خمینی عمل کردند، شما هم عمل کنید
#شهید_ریوندی🌹
@sardaraneashgh
شهیدی که روز تولد و روز شهادتش یکی است
وقتی برادر كوچكش (سید محمد) شهید شد، من خیلی بیقراری میكردم. سید رسول به من گفت: اگر شما فرزند دیگری داشتید، اینقدر بیقراری نمیكردید، چون من هم شهید شوم، شما خیلی تنها میشوید.
یكی از دوستانم شهید شده، ولی كودكی از خود به یادگار گذاشته است. به او گفتم: پسرم، ازدواج تو مانعی ندارد، ولی هم سن تو كم است و هم اینكه هنوز چند ماهی از شهادت برادرت نمیگذرد. در ضمن در این اوضاع جنگ و جبهه كه نمیشود ازدواج كرد.
سید رسول گفت: مادرم، ازدواج من از سر دلخوشی نیست، میدانم در آینده شهید خواهم شد، قصدم داشتن فرزندی است كه یادگاری از من برای شما باشد. وقتی فرزندم شش ماهه شد من به شهادت میرسم و دقیقا در شش ماهگی فرزندش به شهادت رسید.»
سید رسول دوست داشت با دختری ازدواج كند كه با ایمان و از خانواده شهدا و سیده باشد. زیرا بر این باور بودكه خواهر شهید به خوبی انقلاب را درك كرده و میداند چه هدفی دارد.
به روایت: مادربزرگوارشهید
🌹شهید #سیدرسول_اشرف
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹حاج قاسم دوست داشت با چه نامی در تاریخ بماند؟
#روایت_سلیمانی
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
•••
💍 یه چیزی بود بین علی و مادرم که من خودم سر سفره عقد دیدم
سفره عقد رو که چیده بودند همه تو دهن هم عسل میزارنو این داستانا
دیدم که ظرف عسل هست ولی بغلش یه چیزای دیگه هم هست، دو سال پیش که رفته بودن کربلا آب و تربت با خودشون آورده بودن 🔽
قبل از عسل آب و تربت به هم دادیم که دیگه خلاصه این تربت موند، تا ۹ سال بعد، تو مراسم تشییع که دنبال تربت میگشتن بریزن داخل قبر.
من که بعدش فهمیدم، مادرم داد بهشون 🔼
خلاصه (از پیکرش که چیزی برنگشت که به دهنش بزارن) روی کفنش ریختن، بعد دیدم آخر مراسم یکی اومد از همون آقایونی که شهید رادفن کرده بود
گفت: سید خانم بخور، من اصلاً تو حال خودم نبودم، برداشتم خوردم، شیشه اش دست من موند، مراسم تموم شد. بعد چند روز اینا صحبت که افتاد "من اصلا این رو نمیدونستم به مامانم گفتم این بنده خدا داد، منم خوردم"
دیدم مامانم داره گریه میکنه، گفت: آره، اینطور بودِ یه بار تو عقد به هم دادید یه بار هم این دفعه
#به_روایت_همسر_شهید_علی_یزدانی
#شهید_مدافع_حرم_علی_یزدانی
#سبک_زندگی شهدا
@sardaraneashgh
🌷آرامش حاج قاسم سلیمانی در مواجهه با جنگندههای آمریکایی
🎙خاطره شهید شهید حسین پورجعفری :
🍃بین زمین و آسمان بودیم، توی هواپیما داشتیم میرفتیم سوریه. نگاهم به حاجی بود، سرش را تکیه داده بود به صندلی و چشمهایش را بسته بود، انگار که خوابیده باشد. از شیشه هواپیما دو جنگنده آمریکایی را دیدم که مثل لاشخور دورمان میپلکیدند🛫. دلم هری ریخت، ترس برم داشت، فکرم پیش حاجی بود، یک دقیقه گذشت، دو دقیقه، همانطوری که سرش را به صندلی تکیه داده بود چشمهایش را باز کرد. خونسرد گفت: نگران نباش چند دقیقه دیگه میرن😊، دوباره چشم هایش را بست. چند دقیقه گذشت و رفتند.
هواپیما میخواست توی فرودگاه سوریه بنشیند که از چپ و راست تیر سمت ما حواله شد💥. حاجی رو کرد به خلبان و گفت: ما سریع پیاده میشیم، تو دوباره تیکاف کن.
🛬تا چرخهای هواپیما به زمین خورد و سرعت کم شد پریدم پایین، خلبان دوباره سرعت گرفت و هواپیما از زمین توی چشم به هم زدن از آسمان فرودگاه دور شد و ما تغییر موضع دادیم و آمدیم یک کنج امن👌
تا خودمان را پیدا کنیم چند خمپاره درست خورد همان جایی که پیاده شده بودیم، خدا بخیر گذراند.🌹
@sardaraneashgh
•| شهیدان را شهیدان میشناسند |•
کارت عروسی که برایش میآمد
میخندید و میگفت: بازم شبی با شهدا !
با رقص و آهنگ و شلوغبازیهای عروسی
میانهای نداشت. بیرون تالار خودش را
به خانواده عروس و داماد نشان میداد
و میرفت گلزار شهدا...
همهی فکر و ذکرش پیش شهدا بود
میرفتیم روستا برای سمنوپزان
وسط تفریح و گشت و گذار
مثل کسی که گمشدهای دارد
میپرسید: حاجآقاسید این دورو بر
شهید نیست بریم پیشش؟
به قصد زیارت حاجاحمدکاظمی
راه افتادیم سمت اصفهان...
خانمم بهش گفت:
شما هم که مثل سید
به ماشینتون نمیرسید!
وسط آن تقوتوقها گفت:
« همهی اینها رو باید بذاریم و بریم
باید به دلمون برسیم تا به ماشینمون..»
هرموقع سراغش را میگرفتم
جوابهایی مشابه میشنیدم؛
آقامحسن کجاست؟ رفته نمازجمعه.
آقامحسن کجاست؟ رفته گلزارشهدا
آقامحسن کجاست؟ رفته اصفهان
سرِ مزار شهید کاظمی ...
به پدرخانمش گفتم: خوبه کلا سرش
به این فضاها مشغوله ولی یهطوری باشه
که تو فامیل براش حرف درنیارن ...
#شهید_بیسر
#پاسدار_مدافعحرم
#شهید_محسن_حججی
#یاد_شهدا_صلوات
@sardaraneashgh
🌷✨🌿🌷✨🌿🌷✨🌿🌷✨
☺️با همه گرم میگرفت
و زود صمیمی میشد ...
جای خودش را توی دل بچه رزمنده ها جا کرده بود.👌
وقتی نبود جای خالی اش زیاد حس میشد😔
انگار بچه ها گم کرده ای داشتند
و بی تاب آمدنش بودند ....😢
خبر که میدادند آقا مهدی برگشته
دیگر کسی نمی ماند
همه بدو میرفتند سمتش.🏃♂
میدویدند دنبالش تا روی دست بلندش کنند.🙆♂
از آنجا به بعد دیگر اختیارش دست خودش نبود.😄
گیر افتاده بود، دست بچه ها
مدام شعار میدادند: فرمانده آزاده ...😍
بالاخره یک جوری خودش را از چنگ و بال نیرو ها در میاورد.😊
مینشست گوشه ای
دور از چشم بقیه، با خودش زمزمه می کرد و اشک میریخت ...😭
خودش را سرزنش می کرد
و به نفسش تشر میزد که: مهدی❗️
فکر نکنی کسی شدی که اینها این قدر خاطرت رو میخوان.❇️
نه، اشتباه نکن، تو هیچی نیستی، تو خاک پای این بسیجی هایی ...
و همینطور میگفت و اشک میریخت ...😭😭😭😭😭
🌷✨🌷✨🌷
نام شهید: مهدی زین الدین
تاریخ تولد: 1338
محل تولد: تهران
محل شهادت: جاده بانه سردشت، توسط ضد انقلاب
تاریخ شهادت: سال 1363
مزار: گلزار شهدای علی بن جعفر(ع) قم
🍃🕊 ......
#شهیدمهدیزینالدین
#کتابخودسازیبهسبکشهدا
@sardaraneashgh
🍃زمانه عجیبی است. برخی مردمان امام گذشته را عاشق اند، نه امام حاضر را... میدانی چرا؟ امام گذشته را هرگونه بخواهند تفسیر میکنند.. اما امام حاضر را باید فرمان برند... و کوفیان عاشورا را اینگونه رقم زدند!
«شهید آوینی»
@sardaraneashgh
#شهیدانه💕
امروز 27 آبان ماه...
مصادف با سالروز شهادت... #پاسدار_شهید_مهدی_زین_الدین..
اللهماحشرنامعمننحُب ...🌻
خدایا ما را با ڪسانے
که دوستشان داریم
محشورڪن:)
شادے رۅح پر فتوح شہدا صلواٺ🌹🍃
@sardaraneashgh
🔴 توی سرما یخ زدند و شهید شدند...!
وقتی زمستون شد و توی پالتوی گرم و نرمت آروم زیر بارون و برف قدم میزنی و لذت میبری فقط...
🔹 یادشون گرامی وراهشان پررهرو
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
- راهکـارشهادتاشکه
السبیلالشهـادتهوالدّمع🌼"
@sardaraneashgh