#شهیدانه ♥️↓
مهدی انس خاصی با #قرآن داشت. همیشه قبل از خواب و نماز صبح قرآن می خواند و به دوستانش هم توصیه می کرد قرآن بخوانند. یک قرآن جیبی داشت که تا لحظه شهادت از خودش جدا نکرد.
با یکی از بچه ها بحثش شده بود و خیلی عصبانی بود. فورا از سر جایش بلند شد و قرآنش را برداشت و از چادر زد بیرون....
تا دو سه ساعت ازش خبر نداشتیم. رفته بود توی بیابان های اطراف خودش را با قرآن آرام کند...✨
وقتی برگشت خیلی آرام شده بود. با اینکه مقصر نبود؛ اما از آن شخص مقابل عذرخواهی کرد...
-سرباز روح الله
#شهیدمهدیتوسن
@sardaraneashgh
🌟خدایا..!
میدانم که #تو مشتریِ جان
و خونِ❣ کسانی هستی که
از ماݪ و #فرزند و
لذتهایِ دنیوی میگذرند
و به سوی تو میآیند🕊🌷
پنجشنبه ای ازراه رسید ویاد بهترین گلهای پرکشیده
و ياد عزیزان سفر کرده دیار باقی ...
🌹 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ
🌷 التماس دعا 🌷
به یاد شهدا
پدر و مادر
همه عزیزان سفر کرده
بد وارث و بی وارث
پدر بزرگها و مادر بزرگها
جوانهای ناکام
بخوانیم
فاتحةوصلوات🌼🍃
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@sardaraneashgh
#تݪݩگڔ ⚠️
🔹رفتݩد تا بمـاݩیم❗️
ایݩڪہ استاد پݩاهیاݩ گفتݩد:
شاید بزرگتریٖݩ اثرۍ ڪہ #شہیٖد براۍ ما دارد،ایݩ است که ما را بہ #فڪر وا مۍدارݩد❗️
فڪر•••
فڪر•••
فڪر•••
فڪر ایݩڪہ قرباݩۍ ڪردند #خودشاݩ را!
و #خدا قرباݩۍ ڪرد آݩہا را•••
ایݩ ڪہ شہیدۍ آݪبوم عڪس ـہاے خود را از بیݩ مےبرد که نڪند حاݪا #بعدشہادت،اسمش بر سر زباݩ ـہا بیفتد و دیده شود😔•••
و یا شہیدی پݪاڪش را پرت ڪݩد در ڪاناݪ #پرورش_ماہ!ڪہ در فڪرش تشییع با شڪوهی برای خودش متصور شد!
#شہوت_شهـادت_بخشڪاݩد•••
و #فرماݧدهاݩ شہیدے ڪہ حاضر شدݩد!
در جمع سربازاݩ سیݩہ خیز بروݧد•••
در پوتیݩ بسیجیہا آب بخورݩد•••
و •••
درس #قرباݩۍ_ڪردݩ_خود است!
براے خدا شدݧ آساݩ نیست!
چوݩ نباید #هواۍ قدرت داشتݩ، داشت•••
نباید #هواۍ دیده شدݩ داشت•••
و براۍ ما سخت است قرباݩۍ ڪردݩ
#هواے_ݩفس
چوݩ براۍ ما #ݪذت تقرب به خداوݩد
از ݪذت هاۍ ڪم ارزش دنیــا #ڪمتر است•••
حاݪا ما چہ ڪارها ڪہ ݩڪردیم
براۍ #دیده_شدݩ⁉️
و #شہدا از آݩ سو بہ ما بیچارگاݩ مےخندند😊!
و شاید اشڪ 😭مےریزݩد؛ڪہ در #خودماݩ ماندیم!و ݪباس #هواۍ_ݩفس را از تݩ در نیاوردیم•••
در #خود ماݩدیم•••
بہ قوݪ #حاج_حسیݩ_یڪتا:
و هݩوز گیر یہ قروݩ و دو زار #شہوت ایݩ دنیاییم ڪہ یڪی بیاد ݩگاهموݧ ڪݩہ•••
شہدا #شہوت_شهـادت مےخشکوندند!
ڪہ یوسف زهرا ݩگاشون ڪرد•••
جاݧ بہ هر حاݪ قرار است ڪہ #قــرباݩ بشود👌•••
پس چہ خوب است که قرباݩے #جانــاݩ بشود•••
#باݩو_چادرۍ
#تلنگرانه
#مواظب_باشیم
@sardaraneashgh
وقتی میآمد لب خاکریز و زل میزد به جبهه روبرو کسی نمیدانست چه اتفاقی قرار است بیافتد. اما وقتی به شهید پورجعفری میگفت: حسین دوربینت، رو بده... یعنی کار حساس بود. دوربین میگرفت و در سکوت زل میزد به گلهی کفتارها که ببیند فراری دادنشان حمله میخواهد یا نه؟ فقط غرشی تار و مارشان میکند.
@sardaraneashgh
✨آنوقت در والفجر ۸ شنیدم فرمانده ای از فرماندهان بچهاش در اثر تصادف کشته شده است. او را خواستم، در بحبوحه جنگ والفجر۸٫ او را خواستم به او گفتم فلانی این جنگ طولانی است، فکر کردم به او نگویم پسرش کشتهشده است.
✨گفتم این جنگ طولانی است، این عملیات. تو برو جانشین تو بماند. یک خندهای کرد. وقتی پیش من آمد، خیلی شاداب بود. بهرغمسختیهای فراوان جنگ، خندید و گفت: میدانی چی میگی. به من میگی تو بحبوحه عملیات من بروم. گفتم آره. گفت بخاطر پسرم؟! او امانت بود از پیش خدا به من تماس گرفتند و گفتم که بچه را دفن کنید، رضایت بدهید و راننده را آزاد کنید.
#مرد_ميدان
@sardaraneashgh
💌 آقا مصطفی برایم یک پشتیبان محکم بود...
📝 به نقل از همسر شهید
🔸 برخلاف وقتی که ازم خواستگاری کرده بود و اطرافیان داخل دانشگاه میگفتند عبوس است! و قبول نکن!
ولی بعدها داخل خانه انقدر اهل شوخی و بگو بخند و محبت بود که فهمیدم در مقابل نامحرم آن رفتارها را داشته.
🔸 روزهای غنی سازی پیش می آمد 10 روز به 10 روز همدیگر را نمیدیدیم، دوری سخت بود آن هم در سالهای اول ازدواج گرچه که مدت زندگی مشترکمان هم طولانی نبود...
اما به او افتخار میکردم و میدیدم که دارد در راه اسلام و ایران خدمت میکند ، راضی بودم و برایش دعای شهادت و برای خودم دعای عاقبت بخیری میکردم.
🔸آقا مصطفی برایم یک تکیه گاه محکم بود، برای ارشد با وجود اینکه علیرضا را هم داشتم انقدر تشویق و حمایتم کرد که شریف قبول شدم.
دوست داشت که من تحصیلاتم را ادامه دهم و به هیچ وجه مانع نبود.
🔸صدای علیرضا را که می شنید، انگار دیگر توی این دنیا نبود. عجیب و غریب بهش علاقه داشت. گاهی وقتها که علیرضا دلتنگی می کرد
و پشت تلفن گریه می کرد، خودش هم به گریه می افتاد. علیرضا که تب می کرد، باید از دو نفر مراقبت می کردم؛ هم علیرضا، هم مصطفی.
@sardaraneashgh
🔰 رهبر معظم انقلاب، صبح امروز: بنده که قطعاً #سفر_نخواهم_رفت مثل سال گذشته و هر چه که ستاد ملی در این زمینه بگوید عمل خواهم کرد. ۹۹/۱۲/۱۵
@sardaraneashgh
۱۵اسفندماه روزدرختکاری
رهبر انقلاب: این وضع گرانی در آستانه عید غصه بزرگی ایجاد کرده است
🔹اگر کرونا ادامه پیدا کند مشکلات معیشتی بیشتر خواهد شد، بنابراین باید با همکاری همه، این بیماری هر چه زودتر برطرف شود.
🔹این مشکلات، همه راهحل دارد و بارها در جلسات متعدد این نکات را تذکر داده و راهحلهای مورد نظر کارشناسان را به مسئولان گفتهایم.
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بابا
من نوکر شماها که بودم🎬
حال وروز جاماندگان غافله عشق
🌴🌴شهدانگاهی،نظری🌴🌴
💕بدجوری دلمان تنگ شده💕
#اللهم_الرزقنا_شهادة_فی_سبیلک
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥#ببینید
دعای فرج «الهی عظم البلاء»
در روایات آمده است که این دعا را خود حضرت مهدی (عج) به محمد بن احمد بن ابی لیث که از ترس کشته شدن به کاظمین پناه برده بود تعلیم داد. او با خواندن این دعا از مرگ رهایی یافت. دعای فرج برای اولین بار در کتاب کنوز النجاح شیخ طبرسی نوشته شده است و آثاری چون جمال الاسبوع (اثر سید بن طاووس)، وسائل الشیعه (اثر شیخ حر عاملی) و بخش ادعیه مفاتیح الجنان نیز آمده است
با صدای #علی_فانی
@sardaraneashgh
🔞دیدن فیلم مستهجن🔞
توی اسارت، بعثیها برای تضعیف روحیهی ما، فیلمهای زننده و زشت پخش میکردند.
ﯾک ﺭﻭﺯ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﭽﻪﻫﺎ ﺑﻪ ﻧﺸﺎﻧﻪی ﺍﻋﺘﺮﺍﺽ ﺗﻠﻮﯾﺰﯾﻮﻥ ﺭا ﺧﺎﻣﻮﺵ ﮐﺮﺩ.
بعثیها او را ﺑﺮﺩند و کسی از او خبر نداشت.
وقتی ﺑﺮﺍی ﺍﺳﺘﺮﺍﺣﺖ ﻣﺎ ﺭا به حیاط اردوگاه ﻓﺮﺳﺘﺎﺩند، آن برادر بسیجی را دیدیم که او را تا گردن در چالهای گذاشته بودند و فقط سرش بیرون از خاک بود.
ﺷﺐ ﺻﺪﺍﯼ ﺍﻟﻠﻪ ﺍﮐﺒﺮ ﻭ ﻧﺎﻟﻪﻫﺎﯼ آﻥ ﺑﺴﯿﺠﯽ ﺑﻠﻨﺪ ﺷﺪ، ﻫﻤﻪ ﻧﮕﺮﺍﻧﺶ ﺑﻮﺩﯾﻢ.
ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺷﺪ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﺷﻬﯿﺪ ﺷﺪﻩ، علت نالههای شب قبل او را پرسیدیم یکی از نگهبانها گفت:
ﺯﯾﺮ ﺧﺎﮎ ﺍﯾﻦ ﻣﻨﻄﻘﻪ ﻣﻮﺷﻬﺎﯼ ﺻﺤﺮﺍﯾﯽ ﮔﻮﺷﺖﺧﻮﺍﺭ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺭد که ﺣﺲ ﺑﻮﯾﺎﺋﯽشان ﻗﻮﯼ است. بدن دوست شما زیر خاک خوراک موشهای صحرایی شده است.
و فهمیدیم ﻋﻠﺖ ﺷﻬﺎﺩﺕ ﻭ ﻧﺎﻟﻪﻫﺎیش ﻫﻤﯿﻦ ﺑﻮﺩﻩ، ﺻﺒﺢ ﮐﻪ ﺑﺪﻧﺶ ﺭا ﺑﯿﺮﻭﻥ آوردیم، ﺗﮑﻪ ﺗﮑﻪ ﺷﺪﻩ ﺑﻮﺩ.
راوی: مجید محمودی
@sardaraneashgh
میرفت زمستان و چنین گفت طبیعت
دستان تو آغاز گرِ فصل بهار است🌹
#امام_خامنه_ای
#روز_درختکاری
@sardaraneashgh
❤️از شهید علی الهادی احمد الحسین به عنوان کوچکترین شهید مدافع حرم حزبالله لبنان یاد میشود.🌷
وی که هنگام شهادت تنها ۱۷ سال داشت، یک جوان با ظاهری امروزی، اما باطنی کربلایی بود که داوطلبانه رهسپار جبهه سوریه میشود و در تاریخ ۲۷ خردادماه ۱۳۹۵ در خانطومان به شهادت میرسد. متن زیر روایتی از این شهید مدافع حرم لبنانی است که در گفتوگو با مصطفی حسنزاده یکی از دوستان ایرانی شهید تقدیم حضورتان میکنیم.❤️
💛ولی وقتی دیدم یک نوجوان با ظاهری بهاصطلاح امروزی میخواهد داوطلبانه به سوریه برود، کنجکاو شدم. جلو رفتم و نگاهی به قد و هیکلش انداختم. زیبارو بود و چهرهای جذاب داشت. ✨ توی دلم گفتم پسر جان تو نمیتوانی از پس چنین جنگی بربیایی. همین را به زبان آوردم و علت تصمیمش برای مدافع حرم شدن را پرسیدم. سرش را بلند کرد و نگاهم کرد. برای یک آن چشم در چشم شدیم👀 و از نگاهش دلم لرزید. من از چشمهای شیدایی شنیده بودم و حالا نمونه بارزی از این چشمها را روبهرویم میدیدم. چشمهای علی الهادی داد میزدند که شهید خواهد شد. 🕊❤️🕊
💚سعادت نداشتم خیلی در معیت علی الهادی باشم، اما همان روزها که برای اعزام تلاش میکرد، چند باری او را دیدم. یک بار قامت به نماز بست. خوب نگاهش کردم. انگار فرشتهای نماز میخواند! ✨ نمیدانم این نوجوان کم سن و سال این طرز نماز خواندن را از کجا یاد گرفته بود. بهحتم بندگی خدا در ذاتش بود. او در همان چند برخورد دل من را هم مثل خیلیهای دیگر ربود. بعدها از این و آن شنیدم که علی بین خیلی از بچههای حزبالله لبنان محبوبیت دارد. کار خاصی هم نمیکرد که محبوب جلوه کند. یک جذبهای در ذاتش داشت که آدم را جذب میکرد. در رفتارش ریا نبود. اخلاص داشت و شاید همین اخلاص، او را آسمانی کرد. 💗💗💗
💙علی بعد از اینکه نظر مسئولانش را برای اعزام جلب کرد، به عنوان بهیار به جبهه سوریه اعزام شد. 👨⚕ بعدها شنیدم که آنجا بیشتر کارهای رزمی انجام میداد تا پرستاری و بهیاری. عکسهایی هم که از ایشان منتشر شد نشان میداد یک نیروی تمامعیار رزمی است. نمیدانم چند وقت از اولین دیدارمان گذشته بود که شنیدم علی الهادی شهید شده است. گویا داخل آمبولانس نظامی و در حین عملیات امداد بوده که تکفیریها آمبولانسش را میزنند و ۱۶/۶/۲۰۱۶ مصادف با ۲۷ خردادماه ۱۳۹۵ در خانطومان به شهادت میرسد. وقتی پیکرش به لبنان برگشت، من بیروت بودم.
🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷
#شهید_علی_هادی_احمد_حسین🌷
#الگوی_خودسازی
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مصاحبههای زیبای شهدا🌹
عاشق های واقعی را بشناسید❤️
@sardaraneashgh
💓در تلفنم، نام همسرم را
با عنوان #شهیدزنده ذخیره کرده بودم. یک روز اتفاقی آن را دید و درباره علتش سوال کرد!
به ایشان گفتم:
آنقدر جوانمردی و اخلاق در شما میبینم
و عشق شهادت داری که برای من شهید زنده ای
💞قبل از رفتنش برای آخرین بار صدایم زد
و گفت: شماره اش را بگیرم
وقتی این کار را کردم، دیدم شماره مرا با عنوان "#شریک_جهادم_و_مسافر_بهشت"
ذخیره کرده بود
💓گفت: از اول زندگی شریک هم بوده ایم
و تا آخر خواهیم بود و فکر نکنی دوری از شما برایم آسان است اما من با ارزش ترین دارایی ام را به خدا میسپارم و میروم.
آنقدر مرا با خانواده شهدا انس داده بود
که آمادگی پذیرفتن شهادت ایشان را داشتم
💓شام غریبان امام حسین علیهالسلام بود
که در خیمه محله مان شمع روشن کردیم ایشان به من گفت دعا کنم تا بی بی زینب قبولش کند
من هم وقتی شمع روشن میکردم،
دعا کردم اگر قسمت همسرم شهادت بود،
💓من نیز به شهدا خدمت کنم و منزلم را بیت الشهدا قرار دهم
شهید جواد جهانی
راوی همسر شهید
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ما چه می فهمیم از لالایی خواندن مادری برای گهواره خالیِ شیرخواره اش...
🌺
•
#سالگرد_رحلت_حضرت_رباب_سلاماللهعلیها
@sardaraneashgh
🌷نحوه شهادت برادران شهید جعفر و ناصر بذری
🌺جعفر توی زندگیش به روضه های حضرت زهرا (س) حساس بود و وقتی روضه علی اصغر (ع)خونده میشد صدای ناله ناصر بلند میشد.
جالب اینجاست در وسط عملیات دو برادر کنار هم بودند که خمپاره از آتیش دشمن در بینشان منفجر میشه.
ترکش ها هم میدونن به اذن الله به کی بخورند و به کجا بخورند
ترکشی به اذن الله به پهلوی جعفر میخوره که به روضه های حضرت زهرا (س) حساس بود و ترکشی به حنجره ناصر میخوره که به روضه های شه زاده علی اصغر (ع) ارادت خاصی داشت.
@sardaraneashgh
❗️#عامل_گرفتاری_فقط_خودمونیم
🌼 #آیت_الله_بهجت:
هرجا گرفتاری و بلایی بر سر ما آمد، بدانیم جلوتر از آن ، زمینه گره و گرفتاری و ابتلا را خود فراهم کرده ایم؛ یا با ترک واجب، و یا با ارتکاب کار حرام، و یا ترک مستحب خیلی شدید و موکد، و یا با انجام شبهات.
@sardaraneashgh
#حجاب_عفاف
گاهی که خبر نداشت و میرفت مجلس و مراسمی ناگهان غافل گیر می شد...
چشمش که به زنهای نامحرم می افتاد می نشست یک گوشه، سرش را پایین می انداخت...
چند لحظه که می گذشت بلند می شد چیزی را بهانه میکرد و زود خداحافظی می کرد و مجلس را ترک میکرد.
دیگر لازم نبود توضیحی بدهد:
همه می دانستند که محمدعلی رجایی آدمی نیست که پا به هر محفلی بگذارد و در مقابل عمل حرام بی تفاوت بماند
@sardaraneashgh