eitaa logo
شهید جمهور
173 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
💞 🌷شهید حسن غفاری در شهرری متولد شد. زمستان سال ۸۵ کرد و حاصل این ازدواج مهلا خانم و علی آقا است. 🔻همسر شهید می گوید: 🌷در روز هر کسی چیزی می‌گفت؛ یکی می‌گفت دویست سکه، و دیگری می‌گفت کم است. بزرگ مجلس گفت‌: مهریه را کی گرفته و کی داده، اما به دختر ارزش می دهد. در تمام این حرفها و چانه زنی‌های مهریه من همه حواسم به حسن بود🤭هر بار که صدای حضار مجلس بلند می‌شد و صدای دیگری بلند تر، حسن غمگین و غمگین‌تر می‌شد، و هر لحظه بیشتر می شد😞 🌷تا اینکه صبرش سرآمد و به پدرم گفت‌: حاج آقا اجازه می‌دهید من با فاطمه خانم چند دقیقه خصوصی صحبت کنم⁉️ وقتی به اتاق رفتیم گفت‌: کالا که نمی‌خواهم بخرم که در قبالش بخواهم یک تعداد خاصی سکه بدهم 🌷یک پیشنهاد می‌دهم، اگر شما هم باشید، به حضار مجلس هم همان را می گوییم. نظرت با : قم، مشهد، سوریه، کربلا، نجف، مکه، مدینه چیست؟ و هر تعداد سکه که خودت مشخص کنی. 😊 از این پیشنهاد حسن خیلی خوشحال شدم، و همه سفرها را با هم رفتیم. 🌷یک سال آخر عمرش همیشه از شهادت و رفتن صحبت می‌کرد، اصلا حال و هوایش به کل تغییر کرده بود. در این دنیا بود اما با شهدا و دوستان شهیدش زندگی می‌کرد. هر وقت تنها می‌شدیم، می گفت: فاطمه جان راضی شو من به سوریه بروم😞 دیگه این دنیا برایم هیچ جذابیتی ندارد. من عاشق شهادت هستم... 🌷دو روز مانده بود به روز اعزامش بود، همه مایحتاج منزل را خرید به غیر از خرما، گفتم‌: حسن جان فقط خرما نخریدی❗️. با هم خداحافظی کردیم. رفت چند دقیقه بعد برگشت، دو تا جعبه خرما خرید، آورد خانه و گفت: فاطمه خانم بیا این هم من برای شما و بچه‌هایم. 💔 🌷رفتم قرآن را آوردم و گفتم: حالا که برگشتی بیا از زیر قرآن رد شو، گفت: اول شما و بچه ها رد شوید ما رد شدیم و گفتم‌: حالا نوبت شماست، گفت: می‌ترسم نکند خداوند حاجت دل من را ندهد😔، گفتم: به خاطر دل من که راضی شود از زیر قرآن رد شو، و از زیر قرآن ردش کردم و گفتم: خدایا هرچه خیر است برای من بفرست. 🌷همیشه می‌گفت دوست دارم با زبان و تشنه لب مثل آقا اباعبدالله شوم و اگر فرصتی باشد با خون خودم بنویسم ‌قائدنا خامنه‌ای‌☝️و می‌گفت: دوست دارم چهره من را غیر از این که حالا هستم ببینید و سفارش می کرد اگر من شهید شدم نگذار بچه‌ها صورت من را ببینند. همان شد که حسن می‌خواست، با زبان روزه، و بر اثر خمپاره شهید شد که از صورتش چیزی باقی نماند.😔😭 حسن غفاری🌹 @sardaraneashgh
💢✨هیچ وقت مانع رفتنش نشدم، بودم اما ته دلم راضی بودم به شهادتش، واقعا بود. 💢✨خودشم همیشه بهم میگفت اگه شما و مامان نباشید من هیچ وقت نمیشم. 💢✨وقتی که میرفت بهش گفتم من محمدامین هستم؛ اون خیلی کوچیکه اگه شهید بشی چی به سرش میاد! گفت: خانم نگران نباش، اگه روزی من نباشم سرپرستش میشه، کلی هم قوم و خویش پیدا میکنه 🌷 🌷 @sardaraneashgh
🌹‌چہ آرزوهاے قشنگے مےڪردند و چقد زیبا اجابت مےشد ... 🌸 آرزو ڪرده بود : بدست شقےترین انسانهاے روے زمین یعنے ڪشتہ بشم و حالا دست اونهاست ... 🌸 از خدا خواستہ بود : مثل مولایم بدون سر وارد بهشت بشم ترڪش خمپاره سرش رو برد ... 🌸 همیشہ مےگفت : دوست دارم مثل حضرت زهرا گمنام باشم سالها پیڪرش مفقود بود ... 🌸 مےگفت از خدا خواستم : بدنم حتے یڪ وجب از خاڪ زمین رو اشغال نڪنہ آب دجلہ او رو براے همیشہ با خودش برد ... 🌸 در مسیر پیاده روے مشهد مےگفت آرزو دارم : در جاده عشق (مشهد) از دنیا برم تو همون مسیر خدا بردش و روز شهادت امام رضا در جوار دفن شد ... 🔰 حاج حسین یڪتا : میخواستن ؛ میشد ... میخوایم ! نمیشہ ... چہ ڪار ڪردیم با این دل ها ... 🌺 از خداوند بخوایم ! را براے امام زمان علیہ السلام ، شش دانگ سند بزنہ... و براے این ڪار یاریمون ڪنہ... ڪہ دست و پا و گوش و چشم و زبان جز براے رضاے حضرت حجت عج بہ حرڪت در نیاد ! 🌺 ڪہ اگہ خداوند باشہ ... ما میشہ... و ان شاءاللہ عاقبتمون باشد... 🌹شهدا را یاد کنید ولو با یک صلوات... @khaimahShuhada