eitaa logo
شهید جمهور
139 دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
5.9هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
6.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سالروز شهادت ابراهیم خلیلی بازیگر فیلم معروف اخراجی ها در سوریه 🌷🌷🌷🌷 💠‏پدر و عمویش در ‎ شهید شدند. خودش نیز جانباز ‎ بود. در فیلم ‎ هم بازی کرد. متخصص ‎ بود و با کمک نیروهای خود در ‎ بیش از ۱۰ هزار ‎ را خنثی کند. مزد جهاد خود را در چنین روزی در شرق حلب گرفت و مثل پدر آسمانی شد ‎ یادش همیشه جاودان وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @sardaraneashgh
شهید حرمی که مثل مادرش زهرا س بین درو دیوار سوخت..💔 یڪی دو سال بود خیلی اصرار می ڪرد واسه رفتن به . من میگفتم: عباس نه، زمان رفتن تو رو من مشخص میڪنم، هنوز وقتش نرسیده . توے این دو سال اڪثر دوره هاۍ از جمله جنگ افزار و تاڪتیڪ و... رو گذروند.✅ یه مدتی ڪه از گذشت، بهش گفتم: عباس تو از اون مردهاے میشی، چون تا حالا به هیچ نامحرمی حتی نڪردی بهم خندید . چند روز گذشت؛ اومد پیشم، گفت: حاجی تو رو خدا بذار برم، اینبار اصرار ڪردنش متفاوت بود.😢 گفتم: چیزی شده؟ گفت: سردار دارم زمین گیر میشم . آره؛ عباس داشت میشد، ولی از همه چیز براي " " زد..........✅ 🔶🔹 اولین نامحرمی ڪه دیده بود نامزدش بود.....❤️ شهید‌عباس‌دانشگر🌹 @sardaraneashgh
12.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سالروزشهادت فيلم حضور شهيد مدافع حرم سردار ذاكرحيدري در سوريه سردار مدافع حرم ذاكرحيدري شهید ذاکر حیدری» را جبهه‌های غرب و جنوب بیشتر به یاد دارند تا کوچه‌پس‌کوچه‌های این شهر؛ چه آنکه حاج ذاکر سال‌های جوانی‌اش را وقف دفاع از وطن در هشت سال جنگ نابرابر و پس از آن در مبارزه با منافقین کوردل در کردستان نموده بود، در روزهای آرامش و بازنشستگی با همان حال و هوا راهی سوریه شد. حاج ذاکر متولد دهم آذر ۱۳۴۳ در روستای لله لو از توابع ورزقان بود. تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در ورزقان به اتمام رساند و در پی صدور فرمان ارتش بیست میلیونی به جرگه‌‌ی بسیجیان پیوست. در دوران دفاع مقدس توپخانه را برای خدمت انتخاب کرد و در عملیات‌‌های متعددی حضوری موثر داشت. پس از جنگ نیز تحصیلات خود را تا مقطع فوق لیسانس ادامه داد و تا سال ۷۶ که شر اشرار و منافقین از کشور کم نشده بود، در کردستان حضور داشت تا اینکه در نهم آبان ماه سال جاری گمشده‌‌اش را در حلب سوریه یافت و آسمانی شد… یادش گرامی وراهش پررهرو وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @sardaraneashgh
😍 سر سفره عقد💞 میخاست بهم چیزےبگه اما جمعیت زیادبود وخجالت مےکشید😊 تو دستمال ڪاغذےنوشت و داد دستم🤔 باز ڪردم دیدم برام نوشته دعاڪن شهیدبشم♥️ به‌روایت‌همسر 🕊 @khaimahShuhada
‍ 🍃فاتح قلب ها بود او که هم زمین را با بودنش مفتخر کرد و هم میهمان همیشگی شد... از هوش و زکات و تواناییش چیزی نمیگویم اما همین یک جمله کافیست که قبل از اعزام به برای ادامه تحصیلات دانشگاهی بورسیه شده بود و در حوزه علمیه به عنوان یک نخبه میشناختندش😍 🍃در بین همکلاسی هایش کم سن ترین بود اما در همه مباحثه ها شرکت میکرد طوری ک اگر کسی اورا نمیشناخت متوجه سن و سال کم او نمیشد... 🍃قبل از رفتن برای گرفتن دکتری در رشته حقوق اقدام کرده بود. از کودکی برای اهلبیت می‌خواند و مداحی میکرد شاید همان روزها بود که این چنین سرنوشتی را برای خود رقم زد...کسی چه می‌داند شاید هم در راهیان نور ضمانت شهادت گرفت.... 🍃وقتی که سوریه میرفت مادرش هیچ وقت صورت اورا نبوسید، چون اعتقاد داشت مسافر دیگر باز نمیگردد... بار آخری که رفت هم صورت عزیز تر از جانش را نبوسید اما دست تقدیر برایش اینگونه نوشته بود که مسافرش برای همیشه در دلش بماند، به مادرش قول داده بود دو هفته ایی برمیگردد و اینجاست که ثابت میشود او مرد واقعیست سر قولش ماند و دوهفته ایی برگشت و آن هم چه برگشتنی رضا دیگر فقط دردانه مادر نبود، او عزیزِ خدا شده بود و خدا خریدارش، و این مادرش بود در حسرت صورت ماهه پسرش...😔 ✍نویسنده: 🌸به مناسبت سالروز 📅تاریخ تولد : ٩ مهر ۱٣۶۵ 📅تاریخ شهادت : ٩ اسفند ۱٣٩٣ 🕊محل شهادت : سوریه 🥀مزار شهید : مشهد_بهشت رضا @khaimahShuhada
خاطره ای کوتاه از شــ‌هید مدافع_حرم با نام جــ‌هادی بعد از تشییع رفتیم خونه تو خونه بحث شد ڪه شــ‌هدای شــ‌هید هستن یا نه؟ همسایشون خطاب به عڪس حسین میگه: من زیارت عاشورا میخونم, اگر تو واقعا بیا به خوابم😐 شب زیارت میخونه و میخوابه اون شب ڪه هیچی، اما چند شب دیگه میره بخوابش همسایشون میترسه به حسین میگه: گفتم بیا به خوابم ولی نه هر شب!😂 بعد اون بخوابش هر ڪسی اینو میشنوه میگه: حسین اون دنیا هم دست از شیطنت هاش برنمیداره😂😂 شهید مدافع حرم حسین فیاض🌹 🕊 @khaimahShuhada
بہ دوچیز خیلےحساس بود موهاش، موتورش قبل ازرفتن بہ هم موهاشو تراشید هم موتورشو بہ دوستش بخشید بدون هیچ وابستگے رفت😔 @khaimahShuhada
شهیدی که حاجتش را از علیه السلام گرفت. دوست شهید: کارهای اعزامش جور نمی شد، احساس من این بود که همه یک جوری دست به سرش می کنند از این موضوع خیلی ناراحت بود، یکبار گفت: دیگر به هیچ کس برای رفتن به رو نمی زنم. آن روز وقتی به حرم حضرت رضا علیه السلام وارد شدیم حال عجیبی داشت. چشم هایش برق خاصی داشت. وارد که شدیم رو به حرم سلام داد، تا پنجره فولاد گریه کنان با حالت تند راه می رفت، خودش را چسباند به ، می دیدمش که زار می زد و می گفت: ببین آقا دیگه سرگردون شدم، برای دفاع از حرم آواره ی شهرها شدم، رسوا شدم، تو مزار شهدا انگشت نما شدم. طاقت نیاوردم رفتم داخل حرم، دلم خیلی برایش سوخت، یک از طرف خودم برایش خواندم. آمدم داخل صحن دیدم کمی آرام شده است. نشسته بود رو به روی پنجره فولاد، نزدیکش شدم بهم لبخند زد، تعجب کردم، گفت: حاجتم را گرفتم تا ماه دیگر اعزام می شوم، شک نکن. محکم شده بود. گفت: امام رضا پارتی ام شد. درست ماه بعد اعزام شد همانطور که امام رضا علیه السلام گفته بود. @khaimahShuhada
سردار شهید دروس حوزوی را تا مقطع کارشناسی ارشد در «جامعه المصطفی العالمیه» ادامه داد و پیش از شهادتش در حال تدوین پایان‌نامه‌اش با محور تحولات بود. او در دانشگاه پیام نور فریمان نیز در مقطع کارشناسی رشته حقوق تحصیل کرد این مدافع حرم، به جز فارسی به زبان‌های انگلیسی و عربی نیز کاملا مسلط بود. اما مهم‌ترین بخش داستان این سردار اسلام در جملاتی روایت می‌شود که پس از این خواهیم گفت خیلی از رزمنده‌های ایرانی و عراقی و سوری و دیگر مدافعان حرم او را به نام « » می‌شناختند و می‌دانستند هرجا که فاتح پا بگذارد عملیات حتما با پیروزی همراه است نبردهای رودررویش با تکفیری‌ها و رشادت‌ها و دلیری‌های شهید بخشی همچنان در و و و و بر زبان رزمنده‌های مقاومت جاری است سرانجام اسفند سال ١٣٩٣ و در حال و هوای ایام در درگیری با تروریست‌های تکفیری در جریان آزادسازی در به رسید ﴿سردار شھید«رضابخشی(فاتح)» جانشین فرمانده«فاطمیون»﴾ ؛ 1365/07/09 ؛ 1393/12/09 ؛ سوریه - تل قرین @khaimahShuhada
3.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
لحظاتی کمتر دیده شده از شهید مدافع حرم یک ساعت قبل از اینکه محسن اعزام بشود، مادرم با من تماس گرفت و گفت که محسن دارد به می رود، همان لحظه اشک از چشمانم جاری شد و فوراً خودم را به منزل پدرم رساندم. تا با محسن خداحافظی کنم، ما خیلی گریه و زاری می‌کردیم؛ اما محسن واقعاً بود و عاشقانه به‌سوی رفت. نقل: (خواهر شهید) @khaimahShuhada
8.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🕌 زمانی که حرم حضرت زینب سلام الله علیها به محاصره داعش درآمد و کم کم زینبیه داشت سقوط می‌کرد، بلافاصله به آقای سیستانی خبر دادند که هیچ جور نمی‌تونیم جلوی تکفیری هارو بگیریم چکار کنیم؟ آقای سیستانی گفتند دیگه کار از دست ما خارج هستش از حضرت عباس علیه السلام کمک بگیرید. برید پرچم از گنبد حضرت عباس بردارید و به حرم حضرت زینب سلام الله علیها برسونید. پرچم که رسید به حرم پشت بام در تیررس تکفیری ها بود.. ۵ نفر داوطلب شدند تا پرچم حرم حضرت عباس علیه السلام روی گنبد نصب کنند. ۴ نفر شهید شدند و در آخر ابوتراب و یک رزمنده دیگه موفق شدند پرچم به بالای گنبد برسونن و رجز خوانی کنند. خاطرات رزمنده ها رو که نشون می‌داد خیلی زیبا بود.. می‌گفتند وقتی پرچم بالا رفت انگار تیرهای ما دیگه هدایت می‌شد به سمت دشمن تیری هدر نمی‌رفت انگار. تند تند دشمن عقب نشینی می‌کرد... سفارش می‌کنم حتما این مستند ببینید اللهم_عجل_لولیک_الفرج @shahidjomhor313