🌹🕊💐🕊💐🕊🌹
#فرزند_شهید
#سپهبد_شهید
#حاج_قاسم_سلیمانی
فرزند #شهید_سپهبد_سلیمانی ، سلاح به دست در نمازجمعه امروز کرمان سخنرانی کرد.
هزاران #قاسم_سلیمانی آماده حرکت به سمت کاخ سفید هستند .
دختر #سردار_شهید_سلیمانی در جمع نمازگزاران جمعه در شهر کرمان گفت :
امروز من زینب #حاج_قاسم به شما می گویم ، داستان کربلا دوباره در عصر ما تکرار شد و علمدار محور مقاومت #تکه_تکه شد تا #ولی امرش آسیب نبیند ، علمدار رفت تا #ایران و #ایرانی بماند ، علمدار رفت تا #ناموس حفظ شود و او با #شهادتش حجت را بر همگان تمام کرد و به تمام دنیا نشان داد شیطان بزرگ کیست.
آمریکا با ترور #پدرم بزرگ ترین و احمقانه ترین حرکت را کرد ، چرا که نه تنها #شهادت پدرم موجب #ضعف ایران و جبهه مقاومت نشد، بلکه تمام آزادی خواهان و جوانان سراسر دنیا را بیدار و #وحدت میان مردم را بیشتر و بیشتر کرد.
#پدرم به مانند شیشه عطری می ماند که با شکستن آن #رایحه خوشش در سراسر دنیا پیچید.
هزاران #قاسم_سلیمانی آماده حرکت به سمت کاخ سفید هستند و شما تا آخر عمر بترسید و منتظر ما باشید .
#انتقام زمانی برای ما معنی می دهد که رژیم آمریکا، صهیونیست و آل سعود دیگر وجود نداشته باشند .
#انتقام_سخت
@sardaraneshgh
💎
☀️وقتی #حاج_قاسم سلیمانی از عراقی ها لودر گرفت🤔👌
🌷یکی از همرزمان ایشان میگوید: رفتم اهواز که من را انداختن بندر فاو که سه منطقه کارخانه نمک، خورعبدالله و منطقهای به نام البهار بود، وقتی رفتم حاج قاسم من را دید و گفت: آقای افزون شهید نشدی؟ گفتم: نه! من هنوز لیاقت نداشتم. گفت: تو از ملاهای قدیمی کنارت هست و واقعاً هم اینگونه بود. پدر همسرم یکی از ملاهای قدیمی بود. در سنگر به من گفت: همراه من میآیی برویم خط؟ گفتم: سرهنگ هرجا که شما بگویی میآیم. رفتیم یه جایی کانال بود و سنگر کمین که حاج قاسم میرفت برای دیدهبانی. گفت: خدا با تو هست، شب تا صبح سنگر میزنی، اما تیر نمیخوری. در همان منطقه کارخانه نمک یه منطقهای به نام سهراهی مرگ بود. محال بود گلوله به سمتت نیاد.
🌷یکدفعه از حاج قاسم پرسیدم: چرا به اینجا میگویند سهراهی مرگ؟ گفت: هر که به این منطقه برود امکان ندارد که تیر به سمتش نیاید. که من گفتم: حاجی من چند سری رفتم، اما اتفاقی نیفتاده حاجی خندید و گفت: اون موقع خواب بودند! حاج قاسم ما را برد سنگر کمین و نشانم داد و گفت: اینها عراقی هستند، اگر دل و جرأت داری برو اون سمت. یک نفر دیگر هم بود به نام آقای زارع منصوری که از همشهریان حاجی بود که شهید شد. دوربین را داد وقتی نگاه کردم دیدم کلاً اینجا جایگاه لشکر صدام هست، گفتم: سردار برویم. گفت: یک شرایط دارد که اصلاً صحبت نکنی، چون اگر زبانت را باز کنی بفهمن که ایرانی هستی تو را میکشند.
🌷من با حاج قاسم و زارع منصوری حدود ساعت ۱۰ شب بود رفتیم آنجا و در صف عراقیها نشستیم، غذا گرفتیم و خوردیم. چند تا لودر آنجا بود. حاج قاسم به من گفت: تو که راننده لودر هستی، میتونی یکی از این لودرها را برداری؟ گفتم: نه مگر میشود! گفت: امکانش رو خدا برامون درست میکنه. رفتم دیدم یکی از دستگاهها صفر هست و هنوز بیلش هم زمین نخورده. برگشتم به حاجی گفتم: یکی از دستگاهها خوبه، ولی بقیه نه. گفت: برو چک کن روغن و آبش رو. گفتم: بله داره، ولی سوئیچ نداره! گفت: تو کیسه آخر پشت سر صندلی سوئیچ هست رفتم برداشتم و روشن کردم. حاج قاسم خودش کنارم نشست و گفت: حرکت کن.
🌷....از خاکریز اول و دوم که گذشتیم به خاکریز سوم که رسیدیم، شلیک دشمن شروع شد و متوجه شدند. صبح روز بعد رادیو لندن اعلام کرد که قاسم سلیمانی آمد عراق یک دستگاه لودر برداشت و برد. از همان موقع شدیم راننده مشهور.
کتاب من قاسم سلیمانی هستم
ناصرکاوه
🌹خاطره ای به یاد سردار دلها، #سپهبد_شهید حاج قاسم سلیمانی و شهید معزز زارع منصوری
@khaimahShuhada