#خاطرات_شهدا
امام جماعت واحد تعاون بود ، صدایش می زدند ، حاج آقا آقاخانی ،
روحیه عجیبی داشت ، زیر آتش سنگین عراق ، شهدا را منتقل می کرد عقب ، توی همین رفت و آمدها بود که گلوله تانک سرش را جدا کرد .
یاد صحنه شهادتش تنم را می لرزاند ، چند قدمیش بودم ، از سر بریده اش صدا بلند شد ،
السلام علیک یا اباعبدالله.....
#شهیدمحسن_آقاخانی
📕 خط عاشقی ، ج1
« اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج »
@sardaraneashgh