[ ✨ تواضع ] :
رفته بودیم سوریه دیدنشان
. شب که دور هم نشستیم گفت:
دلم میخواد بدم یه نقاشی از امامزاده سیدعلی بکشن ، بزنم بالای سرم توی دفتر کارم .
خواستم بپرسم چرا که خودش جوابم را داد : نمیخوام اگه به جایی رسیدم یادم بره کجا بزرگ شدم .
ماشین خارجی داده بودند دستش . با اکراه سوار میشد . میخندید و میگفت : ببین چی دادن به بچه شاسْدَلی .
اگر میگذاشتند ،
همان سمند خودش را میبرد سوریه .✨
[راوی : خواهر شهید ]🌱
#سبک_زندگی🌱
#شهیدانه
#شهید_سعید_کریمی
#شهیدالقدس