#شهید_مهدی_زین_الدین
وبرادر
شهیدش #شهید_مجید_زین_الدین
که در سایه نام برادر #گمنام ماند
#فرمانده_اطلاعات عملیات تیپ2 لشگر 17 علی بن ابی طالب(ع)
به خاطرنام و آوازه برادر بزرگتر خود آنقدرها که شایسته مقام اش بود شناخته نشد
سالروزآسمانی شدن برادران زین الدین
#سالروز_شهادت
پیام امام خامنه ای در زمان ریاست جمهوری به فرماندهان لشکر ۱۷علی ابن ابیطالب علیهالسلام
شهادت سردار شجاع مهدی زین الدین و برادر فداکارش مجید را به یکایک افراد و فرماندهان آن لشگر و به همه فرماندهان سپاه پاسداران تبریک و تسلیت میگویم. بیشک این خونهای پاک، همگان را در پیگیری هدفهای بزرگ مصممتر و بازوی پرتوان رزمندگان را نیرومندتر میسازد. ایشان هم چنین در پیام دیگری خطاب به مسئولین لشکر ۱۷علی ابن ابیطالب قم میفرمایند: سردار شهید این لشگر، شهید مهدی زین الدین که به حق میتوان گفت از ستارگان درخشان
بود، با فقدان خود ما را داغدار کرد.
یاد همه شهداگرامی وراهشان پررهرو
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@sardaraneashgh
شهید مجید زین الدین یه موتور گازی داشت که هر روز، سوارش میشد و میومد مدرسه و برمیگشت. یه روز عصر که پشت همین موتور نشسته بود، رسید به چراغ قرمز. ترمز زد و ایستاد.
یه نگاه به دور و برش کرد و موتور رو زد رو جک و رفت بالای موتور و فریاد زد:
الله اکبر و الله اکــــبر ...
نه وقت اذان ظهر بود نه اذان مغرب.
اشهد ان لا اله الا الله ...
هرکی آقا مجید رو نمیشناخت میخندید و متلک می انداخت و هرکسی هم میشناخت مات و مبهوت نگاهش میکرد که این مجید چش شُدِه ؟! قاطی کرده چرا؟!
┄┅═°•⃟🕊⃟•°•═┅┄
خلاصه چراغ سبز شد و ماشینا راه افتادن و رفتن و آشناها اومدن سراغ مجید که آقا مجید.
چطور شد یهو؟
حالتون خوب بود که! مجید یه نگاهی به رفقاش انداخت و گفت:
"مگه متوجه نشدید؟
پشت چراغ قرمز یه ماشین عروس بود که عروس توش بی حجاب نشسته بود و آدمای دورش نگاهش میکردن.
من دیدم تو روز روشن جلو چشم امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف داره گناه میشه.
به خودم گفتم چکار کنم که اینا حواسشون از اون خانوم پرت شه.
دیدم این بهترین کاره! " همین! "
#شهید_مجید_زین_الدین
سالروز شهادت
@khaimahShuhada
مادر بزرگوار شهیدان مهدی و مجید زین الدین :
دو نفر از علما پس از شهادت بچه ها رفتند خانه خدا و قرار گذاشتند هر کدام برای مهدی و مجید طواف انجام بدهند .
عالِمی که به نام آقا مهدی طواف را شروع میکند، بعد از اتمام طواف مینشیند، یک لحظه خستگی رفع کند، تکیه داده بود و خانه خدا را تماشا میکرد .
در عالم خواب و بیداری، میبیند آقا مهدی روبروی خانه ایستاده، لباس احرام به تن، خیلی زیبا، عدّهای هم به دنبالش بودند .
میگویند: آقا مهدی شما که شهید شده بودی چه طور آمدی اینجا؟
گفت: به خاطر نمازهای اوّل وقت که خواندم در این جا فرماندهی اینها را به من واگذار کردهاند .
در بند نخواهد ماند
آنکه پرواز آموخته است .....
سلام بر غربت و مظلومیتِ
پهلوانان بلندیهای غـرب
سلام بر زین الدینها
بر مهدی و مجید ...
ایام شهادت
سرداران لشکر۱۷علیبنابیطالب(؏)
#شهید_مهدی_زین_الدین
#شهید_مجید_زین_الدین
@khaimahShuhada
سلام بر غربت و مظلومیتِ
پهلوانان بلندیهای غـرب
سلام بر زین الدینها
بر مهدی و مجید ...
۲۷ آبان سالروز شهادت
سرداران لشکر۱۷علیبنابیطالب(؏)
#شهید_مهدی_زین_الدین
#شهید_مجید_زین_الدین
@shahidjomhor313