eitaa logo
شهید جمهور
171 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷🕊🌿 🌷عزم پولادین🌷 ✍حسین به اتفاق دوست شهیدش محمدرضا شمس ، در یک سنگر قرار داشتند تا اینکه در هجوم عراقی ها به خرمشهر ، محاصره می شوند ⛓ محمدرضا شمس زخمی می‌شود و حسین با سختی و زحمت زیاد ، او را به پشت خط می‌رساند و به سنگر خود برمی‌گردد.⛰ می‌بیند که تانک های عراقی (ظاهرا ۵ دستگاه ) به طرف رزمندگان اسلام هجوم آورده و درصدد محاصره ی آنها هستند .⚠️〽️ حسین درحالی که تعدادی نارنجک به کمرش بسته و در دستش گرفته بود ، به طرف تانک ها حرکت می‌کند .💣 تیری به پای او می‌خورد و از ناحیه پا مجروح می‌شود . اما زخم گلوله نمی‌تواند از اراده محکم و عزم پولادین او جلوگیری نماید .💪 بدون هیچ دغدغه و تردیدی ، تصمیم خود را عملی می‌کند و از لابه‌لای امواج تیر که از هر سو به طرف او می‌آمد ، خود را به تانک پیش رو می‌رساند و آن را منفجر می کند و خود نیز تکه تکه می‌شود. 🥀 افراد دشمن گمان می‌کنند که حمله‌ای از سوی نیروهای ایرانی صورت گرفته است . جملگی روحیه خود را می‌بازند و با سرعت تانک ها را رها کرده و فرار می‌کنند . در نتیجه حلقه‌ی محاصره شکسته می‌شود و نیروهای کمکی هم می‌رسند و آن قسمت را از وجود متجاوزان پاک سازی می‌کنند .🌹🌾🌿 @sardaraneashgh
درنبــردی ‌سخت‌باداعش‌بـ‌ودند اومدپیشش‌گفت👣=↓ فرمانـده؛تانـڪرآب‌بـہ‌سمت‌داعش‌میـره 💥اگـہ‌منفجــرش‌نڪنیـم داعش‌نفس‌تـازه‌میڪنـہ‌و نبـرد‌سخت‌ترمیشـہ...❗️ 💚درجواب‌میگه° امـام‌حسیـن‌درڪربلا‌اسبان‌سپاه عمرسعد روهم‌سیراب کرد... :)🥀 و‌مردانہ‌میجنگیم🍃 🌷یادش با ذکر @sardaraneashgh
📸🧕🌷 📷می‌خواستند عکس یادگاری بگیرند، از ماشین پیاده شد. یک گروه دیگر برای دومین بار از ماشین پیاده‌اش کردند برای عکس گرفتن❗ 👈دفعه سوم یک خانـم بی حــجــاب خواست عکس بگیرد، پیاده شد با او هم عکس گرفت.📸 👈خانمه گفت باور نمی‌کردم بامن عکس بگیرید❗🧐 از امروز سعی می‌کنم حجابم را درست کنم..🧕 🥀🥀🥀 @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨خاطرات شهدا 🍃با دانشجو ها مے رفتند کوه⛰ من بابک رو مےرسوندم. همین خیابان چمران . با چهار تا اتوبوس حرکت مےکردند.🚎 دختر و پسر . همه دانشجو. بابک با اون ها مے رفت . فکر مے کنید موقعی که زمان اذان🕌 می شد ، اصلا میذاشت که دانشجو ها متوجه بشن که بابڪ مے خواد چہ بکنه. بر اساس گفته ی خود دانشجوها دارم عرض مے کنم خدمت شما. تنها دانشجویے که مے رفت سجاده را پهن می کرد نمازش را مے خوند📿 عبادتش رو هم مے کرد. قرآنش رو هم مے خوند. بعدا مے اومد و به دانشجویان ملحق مے شد.👥👥👥👤 یعنے با عملش مے خواست بگه که✅ آقا این راه راهیست که من انتخاب کردم . توی تمامے بخش ها بابڪ چنین رفتارے را داشت. چنین خصوصیاتے را داشت. چه در زندگے خصوصیش چه در زندگے اجتماعیش✨ چه در زندگے تحصیلیش📚 چه در زندگے ورزشیش.🚴‍♂ تمام اعتقاداتش رو داشت و سر همین اعتقاداتش هم به خدا پیوست.🌿✨🌷 •♥️ @sardaraneashgh
🌷🍃🌷🍃🌷 ❣️بسم رب الشهدا و الصدیقین❣️ به یاد شهیدان غیرت💖 🌸به شما می اندیشم... شما که نگذاشتید رگ غیرت در کوچه های سرزمینمان بخشکد و سخن علی زمانه بر زمین بماند... شما که شاگرد واقعی مکتب اهل بیت شدید و با همه ی وجودتان پای این مکتب ایستادید. 🌹از حضرت مادر (س) آموختید گمنامی را، و خارج از قاب دوربین رسانه ها جلو رفتید و به اوج رسیدید... 🌹از مولا علی (ع) آموختید ایستادگی را؛ که در برابر طوفان هجمه های دشمنان علی وار ایستادید و از تمسخر و حرف های تلخ مردم اخم به ابرو نیاوردید و صبورانه از حقیقت دفاع کردید... 🌹از عباسِ بن علی آموختید غیرت را؛ و از ناموس سرزمین‌تان عباس وار دفاع کردید... 🌹همانند علی اکبر حسین (ع) در جوانی از دنیا دل بریدید و عاشقانه به سوی معشوقتان پر گشودید... 🌹شیب الخضیب شدید همانند ارباب دلها؛‌ سید الشهدا... "الحق که شیعه ی این خاندان فضل و کرم بودید" 💟 🦋 🌹شهید_علی_خلیلی @sardaraneashgh
✅ او به شهادت خود یقین داشت ... 🌸 زمانی که به زیارت کربلا و مکه رفتیم، خواستم لباس آخرت (کفن) بگیرم، او گفت: «من نیازی ندارم؛ شما اگر می‌خواهید برای خودتان تهیه کنید.» او به شهادت خود یقین داشت. 🌸 بارها می گفت: حالا فرصت جهاد پیش آماده است چرا از آن استفاده نکنیم! اگر در این مسیر به درجه شهادت برسیم چه بهتر ولی حتی اگر به درجه جانبازی هم نایل شویم باز هم در این فرصت جهادی که خدا به ما داده است پیروزیم و با رفتن خود به عنوان مدافع حرم حداقل توانسته ایم تکلیف خود را در این مسیر درست انجام دهیم. 🌸 نصف شبی همراه با حسینعلی گلزار شهدای رشت و بالای سر قبر شهید سید مسافر رفتیم. حسین از این شهید که همرزمش بود خیلی تعریف کرد و برگشت به من وصیت کرد: وقتی شهید شدم من را در همین جایی که ایستاده‌ام دفن کنید. اینجا جای من است! مطمئن باشید کنار شهید مسافر جای من است و خالی می‌ماند. 🌷 @sardaraneashgh
دو ماه بود خبری از او نداشتیم... مادر گفت : پاشو برو ببین این بچه چی شد؟ زندست یا مرده؟ گفتم : کجا بروم؟ کار و زندگی دارم ؛ جبهه یک وجب دو وجب نیست که از کجا پیدایش کنم؟ رفته بودیم نماز جمعه... امام جمعه آخر خطبه ها گفت : حسین خرازی را دعا کنید... مادر گفت : حسین مارو می گفت؟ گفتم : چی شده که امام جمعه هم میشناسدش؟ به هیچکس نگفته بود اصفهان است... ؛ 🍃ایکاش شهر ودیارمان یه کمی بوی شهدا راداشت التماس دعا @sardaraneashgh
دو ماه بود خبری از او نداشتیم... مادر گفت : پاشو برو ببین این بچه چی شد؟ زندست یا مرده؟ گفتم : کجا بروم؟ کار و زندگی دارم ؛ جبهه یک وجب دو وجب نیست که از کجا پیدایش کنم؟ رفته بودیم نماز جمعه... امام جمعه آخر خطبه ها گفت : حسین خرازی را دعا کنید... مادر گفت : حسین مارو می گفت؟ گفتم : چی شده که امام هم میشناسدش؟ به هیچکس نگفته بود اصفهان است... ؛ 🍃ایکاش شهر ودیارمان یه کمی بوی شهدا راداشت التماس دعا @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 | جمهوری سلیمانی! 🔶 روایت‌های جذاب و دلنشین از زندگی حاج قاسم را با مجموعه ،به روایت گری حجت الاسلام راجی دنبال کنید. ‌ ‌‌‌‌‌@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥روایت یکی از محافظان شهید المهندس از دقایق اولیه در محل ترور شهید سلیمانی و شهید و لحظات جمع‌آوری ابدان مطهر شهدا 💔 🚨یکی از برادرها صدا زد : دست حاج قاسم اینجاست... @khaimahShuhada
[°•💔☁️•°] حاج احمد، سفارش کرده بود که کنار حسین خرازی دفنش کنند؛ جایی که می گفت: «اینجا دری از درهای بهشته» و این در برایش باز شد. قاسم سلیمانی هم به درون قبر رفت و درون گوش احمد زمزمه کرد. قسمش داد به حضرت زهرا(س) : «تویی که عشق حسین(علیه‌السلام) را داری! از خدا برای من هم بخواه! احمد! قرارمون که یادت نرفته؟! احمد! مَرده و قولش، منتظر خبرت می‌مونم. قول می‌دم راهت رو ادامه بدم و دست فرمانده رو از همیشه پُرتر کنم. فقط براتِ شهادت منو هم از آقا امام حسین بگیر!».... ۱۴ سال بعد احمد رفیقش را صدا زد، حالا هر دو از آسمان به اهل زمین نگاه می‌کنند...💔 ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌ @khaimahShuhada
شب جمعه که می خواند.... اشک همه را در می آورد بلند می شد راه می افتاد توی بیابان پای برهنه روی رملها می دوید گریه می کرد و را صدا می زد بچه ها هم دنبالش زار می زدند می افتاد بی هوش می شد ... به هوش که می آمد می خندید جان می گرفت دوباره بلند میشد می دوید ضجه می زد... صبح که می شد می خواند... یابن الحسن می گفت... ناله هایش تمامی نداشت... اشک بچه ها هم... ؛ 🍃🌹 یاد همه شهدا همیشه جاودان التماس دعا شب جمعه یاد کنیم شهدا راباذکر صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @khaimahShuhada