بُرشی از کتاب #هوری :
نمی دانم چه بنویسم. چگونه از او بگویم. اصلا چه باید گفت ازکسی که زندگی اش همواره مخفی و دور ازنگاه مردم بوده !
و شهادتش نیز، غریب تر از زندگانی اش!
ازکجای زندگی اوبگویم؟ اصلاچگونه باید گفت؟! از کسی که همه ی دوران زندگی اش ،کودکی و نوجوانی اش همگی درس بود و راهنمای زندگی دیگران.
او تا خود را شناخت، در عرصه ی مبارزه پای نهاد و زندگی اش،بر همین اساس تنظیم شد.
در همه ی میدان ها وقتی وارد می شد بهترین تصمیم ها را می گرفت. او کلید حل مشکلات بود.
در درگیری با منافقین و مزدوران، در غا ئله ی خلق عرب، باشجاعت وارد میدان شد. در روزهای آغازین جنگ با درایت ومدیریت خود نیروها را برای نبردی عاشورایی آماده کرد.
هنوز بیست سال نداشت که فرماندهی یک تیپ رزمی را برعهده گرفت. و از اینجا بود که نبوغ خود را بیش از قبل نشان داد.
بزرگترین فرماندهان جنگ بر این توانایی او صحه گذاشتند.
امروزه دانشمندان اعتقاد دارند; کسانی می توانند منشا تاثیر و رهبری جریانات مختلف باشند که هنر مدیریت جمعی را در کنار خلاقیت فردی داشته باشند.
و علی داستان ما این گونه بود. او بهترین طرح ها را می داد و با مدیریت خاصی که برقلوب نیروهایش داشت,آن ها را رهبری میکرد. و باید اشاره کرد که ایمان خاصانه علی, مدیریت و خلاقیت های او را تکمیل میکرد.
هوری حکایت مردی است که هور را پل پیروزی نمود و تا پایان,بر سر این پیمان ایستاد. هوری حکایت کسی است که اهل هور شد.او تا لحظه آخر در هور ماند, تا مشعل هدایتی باشد برای راهیان نور و همه آیندگان.
هوری حکایت کسی است که ایران را تکان داد. وجدان ها را بیدار نمود و به همه یاد آور شد که شهدا هستند که شهدا هستند که در شرایط سخت به سراغ ما خواهند آمد و راه را از بیراهه نشان خواهند داد.
@khaimahShuhada