eitaa logo
شهید جمهور
172 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
: شهید بسیار ساده زیست بودند و در خوردن و پوشیدن و در کردار و رفتار در خرج و مخارج به طور کل در همه امورات زندگی ساده زندگی می کردند شب ها که می خوابید بالشت یا متکا را زیر سرش می گذاشتم و او می گفت: مادرجان این سر باید به گل و خاک عادت کند . سید قاسم درس حوزوی را خوب می خواند و همیشه در حال مطالعه بود زمانی که می خواست از طرف بسیج به جبهه برود حاج آقا فاضل به ایشان اجازه نداد پدرش به او گفت اگر حاج آقا اجازه بدهند من حرفی ندارم و اوگفت من در هر صورت به جبهه می روم چه حاج آقا اجازه بدهد چه ندهد. من و پدرش نزد حاج آقا رفتیم و صحبت کردیم و ایشان فرمودند: سید قاسم شاگرد ممتاز است اجازه ندهید به جبهه برود و بگذارید درس بخواند. من از پشت در گفتم جاج آقا اجازه بدهید اگر نرود مریض می شود . اخلاق شهید این بود که اگر به خواسته اش نمی رسید مریض می شد و آن وقت حاج آقا دیدند که ما با رفتن شهید مخالف نیستیم اجازه دادند . : شهید بسیار زیاد برای وقت خود ارزش قائل بود و هیچگاه نمی خواست یک دقیقه از وقتش را بیهوده هدر دهد . زیاد مطالعه می کرد در کتابخانه و مساجد زیاد شرکت می کرد . بسیار پرتلاش و فعال بود . برنامه ریزی در زندگی داشت و مودب و با وقار بود بسیار خوش رو و خوش زبان بود . ساده زیست و مهربان بود . همیشه مشغول ذکر خدا بود و همیشه خدا را در همه کارها یاد می کرد . شهید بزرگوار به امر به معروف و نهی از منکر بسیار اهمیت می داد و در گوشه و کناری اگر خطایی از دیگران سر می زد ایشان وقتی با خبر می شد امر به معروف و نهی از منکر می کرد یک روز در نزدیکی منزل ما عروسی برگزار شد رفتارهای ناشایست و آزار همسایگان از حد گذشته بود ایشان فوری رفتند تذکر دادند . با منافقین نیز برخوردش جدی بود و همه را امر به معروف و نهی از منکر می کرد واگر قبول نمی کردند نارااحت می شد و به او دلداری می دادم و می گفتم در دوران پیامبر پسرم همین طور بود حالا هم همین طور است مومن باید در برابر ناملایمات مقاوم باشد . @khaimahShuhada
✨بسم رب الشهدا و الصدیقین 🔮 🌹 🕊روزهای آخر اسفند بود، که به سمت مناطق عملیاتی حرکت کردیم. آن موقع هنوز برنامه ی راهیان نور به شکل امروزی نبود. ما به همراه خانواده و نزدیکان با یک اتوبوس رفته بودیم. ❣به فکّه رسیدیم، کمی جلوتر از آن ، مقرّ تخریب ما بود که اسم آنجا را الوارثین گذاشته بودیم. 🌷 کم سن و سال بود. به رسول می گفتم : نگاه کن پسرم، ببین بچه ها این قبر را زمان جنگ کنده بودند ؛ می آمدند داخل این قبرها، نماز می خواندند ، نماز شب می خواندند، مناجات می کردند، ولی حالا این قبرها غریب مانده اند! دیگر از آن حال و هوا خبری نیست! 🌼بعد نماز ظهر یک دفعه متوجّه شدم رسول نیست. با مادرش دنبالش گشتیم که دیدیم رفته داخل یکی از این قبرها به سجده افتاده و چفیه روی سرش کشیده، گریه می کند. بنده حقیقتاً همان جا گریه ام گرفت. @khaimahShuhada
29.45M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
"بیقراری شهید" عبد صالح الهی حضرت آیت الله امام خامنه ای مدظلّه: در یک وصیتنامه ای خواندم که شهید می‌گوید: من بیقرارم! بیقرارم! آتشی در دل من است که مرا بی‌تاب کرده است. به هیچ چیز دیگر آرامش پیدا نمی‌کنم مگر به لقاء تو ای خدای محبوبِ عزیز! مادر دو شهید به من گفت: من بچه هایم را خودم دفن کردم، در خاک گذاشتم و دستم نلرزید. پدر چند شهید گفت: اگر چند برابر این ها من بچه داشتم، حاضر بودم در راه خدا اینها را بدهم. @khaimahShuhada