eitaa logo
شهید جمهور
171 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
یڪرنگی پهن است بفرمایید ؛ لقمه‌ای با جرعه‌ای ... ماراهم دعوت کنید شهدا چه روزی شود باشما بودن وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @sardaraneashgh
جلوی دادگسترے شعار میدادند :مرگ بر بهشتی بهشتے هم می شنید یڪے ازش پرسید: چرا امام ساڪت است ڪاش جواب این توهینها را میداد بهشتے گفت: قرار نیست درمشکلات از امام هزینہ ڪنیم وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹ببينيد| کاملاً در آن مرز عالم برزخ، خودم را دیدم ♦️خاطره رهبرمعظم انقلاب از پس از انفجار بمب در مسجد ابوذر @sardaraneashgh
حاجی می‌گفت: «شرط شهید شدن، شهید بودن است. اگر امروز بوی شهید از رفتار و اخلاق کسی استشمام شد، شهادت نصیبش می شود.» @sardaraneashgh
26.52M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥سخنرانی استاد عالی ✍ موضوع: شهید عبدالحسین برونسی و معجزه حضرت زهرا سلام الله علیها @sardaraneashgh
yon.ir/GBt2i 🌹خاطره امام خامنه ای از مجروح شدن دستشان تا به دنیا آمدن دخترشان ♦️دست من آن اول که فلج شد، بخاطر حادثه ترور، تا مدتها این دست اصلا حرکت نمی کرد و ورم داشت. بعد به تدریج دیدم که یک کمی از شانه حرکت می کند. ♦️دکتر به من گفت وقتی راه میروم، دستهایم را بطور طبیعی حرکت بدهم. من همین کار را کردم، دامنه حرکت بیشتر شد. بعد یواش یواش دیدم میتوانم دستم را خم کنم از آرنج. ♦️در همان اوقات، خدای متعال یک فرزند دختری به ما داد که به من خیلی انس داشت ♦️ زیاد سراغ من می آمد دفتر ریاست جمهوری، من بغلش می گرفتم. یواش یواش دیدم با این دست هم میتوانم بغلش بگیرم. ♦️دکترم یک روز دید که با این دست بغلش گرفته ام، خیلی تشویق کرد! گفت این بچه دست تو را خوب می کند! وقتی از روی محبت این بچه را بغل میگیری، همین باعث می شود سنگینی اش را تحمل کنی. همینطور هم شد. بغل میگرفتم، می آوردم و می بردم، بعد یواش یواش این دست قوت پیدا کرد @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹حضرت آیت الله خامنه‌ای را مظلوم و تنها می‌بینم او نیازمند همراهی شماستـ. 👈بخشی از وصیتنامه (میثاق‌نامه) شهید ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🌷شادۍروح‌مطھرشھداصلوات اَللهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجهُمْ @sardaraneashgh
این دست ها حکایتی دارند. @sardaraneashgh
❤️حضرت آقا، سینه‌شان از آن بمبی که در ششم تیرماه ۱۳۶۰ در مسجد ابوذر تهران منفجر شد، احتیاج به رطوبت و هوای مرطوب دارد. دست راست هم لمس است... ♦️سفر چین، در خدمت آقا بودم. دکترهای طب سوزنی چین به آقا گفتند در عرض یک هفته دست شما را راه می‌اندازیم. آقا فرمودند: در ایران معلولین مثل من زیاد هستند. اگر همه آن‌ها آمدند، من هم می‌آیم. (امیر علی‌اصغر مطلق) منبع : چند خاطره از زندگی شخصی رهبرمعظم انقلاب ، تابناک ،۷ تیر ۱۳۸۹ @sardaraneashgh
✍گذاشتمش مسئول اردو جهادی. آنجا دبه کرد که می خواهم بروم روستای وزوه. 💢وزوه چه خبر بود؟ ها آنجا کار می‌کردند، گفتم: محسن جلوی بچه ها. پشت سرت حرف درمیارن. گفت: نه میرم و زود برمیگردم. 💢تا دو روز فکر میکردم می‌رود به . رفتم سروگوشی آب دادم. دیدم نه بچه‌ها را جمع کرده و می‌گوید و نمازجماعت راه می‌اندازد. 💢پیش من دستش رو شده بود. می‌دانستم همیشه لایی می‌کشد. بی سروصدا دنبال جایی می‌گشت که کار روی زمین مانده باشد. 💢می‌آمد می‌کرد کار که روتین می‌شد همه‌را قال می‌گذاشت و می‌رفت سراغ کار بعدی. 💢فتنه هم به‌پا می‌کرد. می‌دیدی آب‌بازی را شروع کرده و در اوج شوخی زده است. 🌷 🌷 @sardaraneashgh
✍️ سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی: اگر کشور و دولت سوریه یک حاج همت، یک حسین خرازی و یک کاظمی از خودشان مثل اینها داشت، این کشور بیمه بود. @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
: شهـادت . . . در راہِ آرمانِ الهـے ، معشوق ماست آیا شنیدہ اے ! عاشقے را . . . از معشوق بترسانند؟ ۷۲_یارِ_شهیدش_گرامے_باد التماس دعا وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨﷽✨ شوخی های امام خمینی ره ✅کباب نمی‌خورم! یکی از نزدیکان امام خمینی تعریف کرده است که: دکتر از طریق من به امام خمینی پیغام داده بود که: «به آقا بگویید برای اینکه کمتر دارو بخورند، باید یک سیخ کباب میل کنند.» امام در جواب پیغام فرموده بودند: «کباب نمی‌خورم.» سخن امام که به گوش دکتر رسید، یک بار دیگر پیغام داد که: «بگویید برای اینکه فلان قرص را نخورند، کباب را بخورند.» این پیغام را به امام عرض کردم. امام در جواب نگاهی به من کرد و در حالی که به میزی که کنار اتاق بود اشاره می‌کردند، با لحن خاصی فرمودند: «این میز را بخور!» گفتم: «بله آقا؟!» دوباره فرمودند: «این میز را بخور!» حاج احمد آقا و خانم اعرابی، نوه امام، که آنجا بودند به خنده افتادند. خود امام هم خندیدند. عرض کردم: «آقا! من که نمی‌توانم میز را بخورم!» امام فرمودند: «همان طور که تو نمی‌توانی میز را بخوری، من هم نمی‌توانم هر روز کباب بخورم.» نثار روح مطهرش صلوات وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 وجب وجب تن این خاڪ مرده را ڪندیم چقدر خاطره نیمہ جان دراوردیم‌ 🍃 تفحص پیڪر مطهّر شهید در منطقہ شلمچه - 5 تیرماه 1400 @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭐️ ‏صدای تیر و خمپاره در میدان جنگ را بشنوید؛ و آرامش ‎ را هم، هنگام مناجات ببینید... 💫 فیلم منتشرنشده از لحظات اقامه نماز @sardaraneashgh
🌹با سلام خدمت همراهان کانال سرداران عشق🌹 🔻با هدف ترویج فرهنگ کتابخوانی و ترویج مکتب حاج قاسم و شناخت بیشتر از این شهید بزرگوار حاج قاسم سلیمانی عزیز . ان شاءالله از امشب برش هایی از جلد اول کتاب 📚 پرواز بغداد - بهشت که به روایت چهل سال مجاهدت شهید حاج قاسم سلیمانی می پردازد.بارگزاری کنیم . به امید بهترین ها برای شما همراهان همیشگی @sardaraneashgh
برش هایی از 📚" پرواز بغداد - بهشت" 💎💎زندگی نامه مأمور اداره‌ کل آمار و ثبت‌احوال روی شناسنامه نوشت: اول فروردین 1335؛ درحالی‌که دو سال از این تاریخ می‌گذشت. چیزی به نوروز ۱۳۳۷ نمانده بود. ( تاریخ دقیق تولد: بیستم اسفندماه ۱۳۳۷) «قاسم» فرزند «حسن» در دامان «فاطمه» گریه می‌کرد؛ امّا بقیه خوشحال بودند، هیچ‌کس باور نمی‌کرد شصت‌ویک سال بعد، قاسم در حین شهادت بخندد و میلیون‌ها آدم در سراسر جهان، گریه ‌کنند! قاسمِ حسن، اهل رابُر کرمان بود؛ جایی بین کرمان و بندرعبّاس. او در قـلب نقشۀ ایران و در روستای قنات ملک در دامنۀ تپه‌ها به دنیا آمد. به روایت جدّ سلیمانی‌ها، امیرمحبّت، فرزند امیر کمال از عشایر خمسۀ فارس و از سرداران سپاه نادرشاه افشار بود. در سال 1349 درحالی‌که درس‌های دبستانش تمام‌شده بود؛ مجبـور شد برای گذران زندگی، به‌عنوان کارگر ساختمانی به کرمان برود. چند سال بعد که دیپلمش را گرفت، به استخدام اداره آب کرمان درآمد. سال 1355 بود و هنوز شعلـه‌های انقلاب اسلامی، فراگیـر نشده بود. دو سال بعد که انقلاب پیـروز شد، حـال و هوای قاسم هم تغییر کرد. دیگر نمی‌توانست صبحِ زود به اداره آب برود و عصرها بی‌خیـال دربارۀ اتفاقـاتی که در تهـران و شهرهای دیگر می‌گذشت، به خانه‌اش برگردد. شایـد بشود بیست‌وچهارم آذرماه 1357 را که در مسجد امام (ملک سابق) کرمان با حضور حجت‌الاسلام حجتی کرمانی اجتماع عظیمی ‌برپا و پس‌ازآن راهپیمایی مردم با مخالفت و خشونـت مأمورین ستـم‌شاهی روبه‌رو شد، عامل مهمی ‌در شعله‌ورشدن آتش انقلابی‌گری حاج قاسم دانست. در این درگیری «فرامرز دادبین»، «غلام‌حسین مهدوی» و «سیدحسین حسینی» به شهادت رسیدند و شماری هم زخمی شدند. ادامه دارد @sardaraneashgh
اے شـهیـد ...🌸 باید خودت تمـام دلم را عوض ڪنـے ؛ با این دلم ، بہ دردِ امام زمانم نمـےخورم . محبوب دل صاحب ڪہ شدے شهیدت ميڪنند .🕊 @sardaraneashgh
┄┅═══✼✼═══┅┄ 🔹️همه جمع شده بودند برای جلسه. آقای باهنر رو فرستاده بودند که آقای بهشتی رو بیاره و گفته بود که آماده شید بریم؛ همه منتظر شمایند. بهشتی عذر خواسته بود. گفته بود جمعه متعلق به خانواده است، قرار است برویم گردش. اخم باهنر رو که دید گفت: بچه‌ها منتظرند، سلام برسونید، بگید فردا در خدمتم. 🔹️به قاضی دادگاه نامه زده بود که: «شنیدم وقتی به مأموریت می‌روی ساک خود را به همراهت می‌دهی. این نشانه تکبر است که حاضری دیگران را خفیف کنی.» قاضی رو توبیخ کرده بود. حساس بود، مخصوصاً به رفتار قضات… 🔹️مرد انگلیسی گفت «شما خیلی غیر واقع بینانه با مسائل برخورد می‌كنید. این طور جلو بروید تحریم می‌شوید». بهشتی گفت «انقلاب ما انقلاب آرمان‌ها است نه تسلیم به واقعیت‌ها. همان نان و پنیر برایمان كافی است». 🔹️قبل از شهادت از دیدار امام برمی‌گشت. رفته بود توی فكر. امام خواب دیده بود عبایش سوخته، به بهشتی گفته بود، مواظب خودتان باشید. می‌گفت: از امام پرسیدم چرا؟ جواب داده بود: آقای بهشتی شما عبای من هستید. ╔═•__●°•🌷•°●__•══╗ @khadem_astan ╚══•__●°•🌷•°●__•═╝
❇️ از اینکه رهبر عزیزمون رو در سلامتی کامل میبینیم خوشحالیم😊 @sardaraneashgh
❇️ حرکت آقای رئیسی در دو سال اخیر در قوه قضائیه مصداق حرکت جهادی شبانه‌روزی بود/ در این مدت امید مردم به دستگاه قضا احیا شد/ اعتماد ملت یک سرمایه بزرگ اجتماعی برای جمهوری اسلامی است 🔻 رهبر انقلاب صبح امروز در دیدار رئیس و مسئولان قوه قضائیه: لازم است یک خدا قوّتی به جناب آقای رئیسی عرض بکنیم. ایشان در این دو سال و چند ماهی که مسئولیت قوه‌ی قضائیه را داشتند حقاً زحمت کشیدند، تلاش کردند، کارهای خوبی انجام گرفت در این قوه و حرکت جناب آقای رئیسی در قوه‌ی قضائیه مصداق همان چیزی بود که ما همیشه تکرار میکنیم؛[یعنی]حرکت جهادی، حرکت جهادی؛ یعنی جدی، شبانه‌روزی، پرتلاش، پرانگیزه، یک حرکت این‌جوری بود بحمداللّه. آثار خوبی هم داشت و مهمترین اثر این حرکت همین بود که امید مردم به قوه‌ی قضائیه را زنده کرد، احیاء کرد، مردم را به قوه‌ی قضائیه خوش بین کرد. ما شکایتهای مردم را از دستگاههای مختلف دریافت میکنیم، خیلی تفاوت هست بین آن قبل از این دو سال و اندی با بعد از این دو سال و اندی در نظرات مردم. خیلی تفاوت هست. امید و اطمینان به قوه را زنده کرد. این سرمایه‌ی اجتماعی است، این اعتماد مردم به دستگاههای فعال در جمهوری اسلامی یک سرمایه‌ی بزرگ اجتماعی است. ۱۴۰۰/۰۴/۰۷ @sardaraneashgh
🔰 شهید بهشتی پایه‌گذار دادگستری اسلامی است 🔻 رهبر انقلاب، امروز: شهید بهشتی یک حق بزرگی بر گردن کشور و ملت دارند و آن پایه‌گذاری دادگستری اسلامی است. کار، کار آسانی نبود و کار دشواری بود. ایشان یک حرکت جدیدی را برای قوه‌ی قضائیه شروع کرده بود. 🔹 ایشان یک عالم متفکر بود، نظریه‌پرداز بود.مرحوم آقای بهشتی حقاً شخصیت برجسته و ممتازی بود. انقلابی بود. واقعاً انقلابی بود. پرتلاش بود. از بن دندان معتقد به مبانی انقلاب بود ایشان. مرحوم شهید بهشتی به معنای واقعی کلمه پایبند به مبانی انقلاب و مبانی امام رضوان اللّه علیه بود و پرهیزگار هم بود، مرد مؤمن و متشرعی بود. بنده با ایشان زیاد معاشر بودم. خیلی متشرع بود، خیلی پرهیزگار بود، خیلی در حرکت در جهت دین و مسائل دینی جدی بود. علاوه بر اینها ایشان از ارکان تدوین قانون اساسی است. یعنی حق این بزرگوار بایستی شناخته بشود و گذارده بشود. ۱۴۰۰/۰۴/۰۷ @sardaraneashgh
نخبه‌ای که پس از اخذ دکتری از آمریکا در حوزه علمیه ادامه تحصیل داد دکترایش را از آمریکا گرفت اما عاشق معارف دینی بود و در کنار پست وزارت، پای درس بزرگان حوزه می‌نشست، حتی چند ساعت قبل از شهادت در درس فقه حاضر شد و بعد به جلسه حزب جمهوری اسلامی رفت. از شهدای حزب جمهوری اسلامی و وزیر پست و تلگراف و تلفن @sardaraneashgh