eitaa logo
شهید جمهور
162 دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
5.7هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سخنرانی حاج قاسم سلیمانی به مناسبت آغاز دهه فجر @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عمر شبِ فراق به سر آمد « ابوحامد » می‌آید ... پیکر مطهر رزمنده دفاع مقدس مربی نیرو‌های مخصوص سپاه سردار شهید مدافع حرم پس‌ از گذشت ۵ سال از شهادت در سوریه شناسایی شد و به میهن برمی‌گردد.🕊🕊 @khaimahShuhada
آه ازدمشق، آه ازدل زینب چه مظلومانه یاران امام حسین(علیه السلام) درکربلای سوریه بشهادت رسیدند 🌹🌹🌹🐠🐠🐠🌹🌹🌹 ۱۳ بهمن ماه سالروز شهادت 🕊شهید مدافع حرم پاشاپور 🕊شهید مدافع حرم 🕊شهید مدافع حرم 🕊شهید مدافع حرم 🕊شهید مدافع حرم 🕊شهید مدافع حرم 🕊شهید مدافع حرم 🕊شهید مدافع حرم 🕊شهید مدافع حرم 🕊شهید مدافع حرم 🕊شهید مدافع حرم 🕊شهید مدافع حرم شهید مدافع حرم 💐شادی ارواح طیبه شهدا وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸 روایت تکان‌دهنده حاج قاسم سلیمانی از روزی که امام خمینی احساس کرد توسط ساواک ربوده شده ‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎@khaimahShuhada
او در چهارمین روز از سومین ماه پائیز ۱۳۴۹ بدنیا آمد. غروب که پدر از سر کار به خانه برگشت، نامش را« نظر علی» نهاد. قبل از عزیمت مجدد به ایل، پدر به ثبت احوال مراجعه و شناسنامه فرزند را گرفت. اما نظر علی در شناسنامه «گودرز» ثبت شد. گودرز، مهرماه سال ۱۳۵۶ در یک مدرسه سیار عشایری در ایل ثبت نام کرد. شعرهای حافظ و سعدی را از بر بود و در غیاب آموزگار، خود معلم کلاس می شد. پائیز سال ۵۷، زمزمه‌های نام سیدی به نام « خمینی» در همه جا پیچید. همه گوش به رادیو داشتند و اخبار انقلاب را از رادیویی که پدر هنگام اقامت در بروجن تهیه کرده بود، پیگیر می شدند. اما اولین عکس سیاه و سفید آن سید را، گودرز، در راه مدرسه از یک فرد رهگذر خریده و به خانه آورد و در تاقچه خانه نصب نمود. انقلاب پیروز شد. جنگ تحمیلی عراق علیه ایران آغاز شد. بک برادر زخمی در بیمارستان و یک برادر در جبهه جنگ، غوغایی در خانواده بر پا بود و همین موضوع، حس رفتن به جبهه را در گودرز، که حالا فقط ۱۳ سال بیشتر نداشت، برانگیخت که او نیز عازم جبهه گردد. اما با مخالفت شدید پدر مواجه شد. اما خداوند سبحان، آرزوی همراهی با نوجوانان فلسطینی و جنگ با سربازان خبیث اسرائیلی را ۳۰ سال بعد به درجه اجابت رساند و گودرز سال ۶۴ با نام زیبای « محمد علی» در جنگ با تکفیریهای اسراییلی شرکت کرد. 👇 @khaimahShuhada
محرم سال ۱۴۱۰ ه.ق، مصادف با تابستان ۱۳۶۷ ه.ش، اکیپی از طلاب حوزه علمیه فرخشهر به سرپرستی حضرت حجت الاسلام والمسلمین حاج آقای همتیان جهت تبلیغ معارف دین به منطقه ییلاقی و عشایر نشین وردشت سمیرم آمدند.گودرز هم یکی از آن نوجوانان تشنه معارف دین بود که پای ثابت همه جلسات و سخنرانی‌های و روضه‌های طلاب بود. آن سال طلاب حوزه علمیه فرخ شهر با خاطراتی زیبا از مهمان نوازیهای مردم ایل و صفای آنان ایل را وداع گفتند. اما دوباره در محرم سال بعد، اکیپ تبلیغاتی مدرسه علمیه فرخشهر مهمان مردم ایل شدند. گودرز نیز رفت و آمدهایش را با طلاب دو چندان کرد. حاج آقا همتیان به فراست دریافتند که گودرز، با آن ضمیر پاک و صفای باطن ایلیاتی ، شایسته پوشیدن رخت روحانیت که همانا لباس پیامبر(ص) است، را دارد.مردمان قشقایی از دیرباز با حوزه‌های علمیه و علمای اسلام ، رابطه نا گسستنی داشته اند. حکیم جهانگیرخان قشقایی که از علمای اعلام و علامه دهر خویش بود، نیز تا چهل سالگی روزگار در ایل قشقایی گذراند و بعد از چهل سالگی وارد حوزه علمیه اصفهان شد و شد آن که باید می شد و همگان می دانند.گودرز، خود اظهار علاقه نمود و موضوع را با پدر در میان گذاشت.پدر نیز مخالفتی ننمود.او وارد حوزه علمیه فرخ شهر شد و با علاقه و پشتکار مثال زدنی به تحصیل علوم دینی پرداخت. دو سال بعد از ورودش به حوزه روزی به مادرش گفت: مادرجان چه کار خدا پسندانه ای انجام داده بودید که خداوند این توفیق را داد که من وارد حوزه علمیه شوم و درس طلبگی بخوانم؟! پایه شش دروس حوزوی را به پایان رساند و سپس برای ادامه تحصیل به شهر مقدس قم عزیمت نمود. گودرز ۳ سال بعد از ورود به حوزه علمیه تشکیل خانواده داد. در هجده بهمن سال ۱۳۷۱ در یک زمستان سرد و سوزناک رسما زندگی مشترک با همسرش را که از خانواده‌ای متدین و پای بند به اعتقادات مذهبی بود. با اجاره اتاقی در طبقه دوم یک ساختمان در فرخشهر آغاز کرد. دو سال بعد از ازدواج خداوند چشمشان را به تولد اولین فرزند روشن نمود. پدر نوه‌های زیادی از دختران و پسران دیگرش داشت. اما علاقه و الفت خاصی به این نوه اش از خود نشان می داد و او را بیشتر دوست می داشت. همواره از اینکه چرا آن کارمند ثبت احوال همان نام « نظر علی » را که پدرش برایش گذاشته بود را در شناسنامه ثبت نکرده شاکی بود از طرفی هم می گفت هم از نام محمد خوشم می آید و هم از نام علی. لذا در بدو ورود به قم پیگیری نمود و نامش را از گودرز به «محمد علی» تغییر داد و نام فرزندانش را هم «فاطمه» و «حسین» گذاشت. از قضای روزگار دامادی که اختیار کرد ه «نامش مجتبی بود» و بدین ترتیب اسامی مبارک پنج تن آل کسا در خانواده محمدعلی تکمیل گردید. شهید محمدعلی قلی‌زاده در حال گذراندن پایه ۱۰ دروس حوزوی در شهر مقدس قم بود که پیشنهاد خدمت در سپاه پاسداران را دریافت کرد. تفألی به کلام الله مجید نمود و بسم الله گفت. شهید محمدعلی قلی‌زاده که روحیۀ سلحشوری و رزمندگی و شجاعت را از ایل و تبارش به ارث برده بود ، سپاه را زمینه مناسبی برای هدایت و استفاده از این روحیه مناسب یافت. زمانی اندک از ورودش به لشکر عملیاتی حضرت علی بن ابی طالب (ع) نگذشته بود که داوطلبانه خدمت در تیپ ۳ مالک اشتر را برگزید و راهی شهر خمین شد و……. شهید عزیز چندین سال به عنوان مربی ومسئول معاونت اموزش عقیدتی سیاسی در تیپ مالک اشتردرخشید سپس با اعلام نیاز لشگر علی بن ابیطالب(ع)به قم منتقل ودرتیپ اباعبدالله الحسین(ع)به عنوان مسئول اموزش عقیدتی خدمت نمود و به لحاض شایستگی‌هایی فراوان در سمت مسئول حوزه نمایندگی ولی فقیه در ناحیه امام رضا (ع)به مدت چهار سال حضوری مهربانانه داشت ودرآبان سال ۹۴ با حکم آیت الله علی سعیدی نماینه ولی فقیه در سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به عنوان مسئول حوزه نمایندگی ولی فقیه در یگان امنیت سپاه علی بن ابیطالب معرفی شد که چند ماهی تا آسما نی شدنش نمانده بودچون شهادت و قرب باری تعالی رسالت ایشان بود و آرزوئی بود که سالیان سال از خداوند متعال مسئلت می کردند، و لیاقت چنین مقام و جایگاهی را نیز داشتند در تاریخ ۱۳۹۴/۱۱/۱۳ با گروهی ازتکاوران زبده برای دفاع از حرم عقیله بنی‌هاشم به شوق پرواز عازم سوریه شد که در عملیات ازادسازی شهرهای نبل و الزهرا شرکت نمود و درهای اسمان به رویش گشوده واز زندان و قفص دنیا رهائی یافت. @khaimahShuhada
🔴جایزه ترور امام خمینی! ♦️نظام شاهنشاهی در سال ۵۷ چند روز قبل از ورود امام به ایران جایزه‌ای به مبلغ ۵ میلیون تومان برای ترور ایشان تعیین کرده بود @khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 🌹 🖌 مرتب زیر لب چیزی را تکرار می کرد. تا من را دید بی سلام و علیک گفت: محمد، ما باید بریم قوی بشیم... قوی بشیم... قوی بشیم.... چندین بار این عبارت را تکرار کرد. - مگه چی شده؟ - از میدان شاهچراغ رد می شدم، دو نفر با هم دعوا می کردند. آنکه مظلوم واقع شده بود، مرتب می خواست کنار بکشد، اما آن ظالم نمی گذاشت، رفتم تا بین آنها صلح بدهم و دعوا را خاتمه بدهم، آنکه ظلم کرده بود، محکم با دست به تخت سینه ام کوبید و گفت: برو کنار، تو دیگه چی می گی... من هم نتوانستم برای آن مظلوم کاری کنم، چون قدرتش را نداشتم. وظیفه ماست که قوی شویم و حق مظلوم را بگیریم. به حق، محمد بعد از آن جریان خود را قوی کرد. محمد بدنی لاغر و استخوانی داشت، اما با پیاده روی و کوهنوردی و کار بدنی زیادی که داشت، از آن بدن ترکه ای و استخوانی، بدنی قوی و فولادی ساخته بود که بارها مجروحیت سنگین هم نتوانست آن را از پا بیاندازد. @khaimahShuhada
📿 هر چه از خدا می‌خواهید فقط از باب نمــــاز اول وقت وارد شویـد. 🕊 @khaimahShuhada