eitaa logo
شهید جمهور
172 دنبال‌کننده
10.4هزار عکس
5.7هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
تا منقلب نشدی وارد حرم نشو.....👆👇 @sardaraneashgh
شهید جمهور
تا منقلب نشدی وارد حرم نشو.....👆👇 @sardaraneashgh
‍ ✅ داستان کوتاه ✒️ روزی از روزهای خدا، با سردار شهید رحمت الله اوهانی عازم مشهد مقدس شده بودیم، زمان جنگ هر زمانی عازم مشهد می‌شدیم در حسینیه ها و مساجد می‌ماندیم از هتل و چند ستاره خبری نبود... وقتی رسیدیم مشهد، رفتیم پایگاه مقاومتی که مستقر در مسجدی بود، سید نامی منتظر رحمت بود... خیلی اصرار کرد که بریم خونه، ولی رحمت قبول نکرد. خلاصه وسایل رو گذاشتیم پایگاه و راهی حرم شدیم.... پیاده که می‌رفتیم سمت حرم، رحمت تا حرم این ذکر شریف «یا كاشِفَ الْكَرْبِ عَنْ وَجْهِ الْحُسَیْنِ اِكْشِفْ كَرْبى بِحَقِ اَخْیكَ الْحُسَیْنِ» را زمزمه می‌کرد و هیچ سخن نمی‌گفت.... 🌹 وقتی رسیدیم حرم، ایستادیم و اذن دخول رو خوندیم، اذن دخول تمام شد، ولی رحمت باز ایستاده بودند، سه مرتبه اذن دخول رو خواندند... بعد برگشت برام فرمود: بر می‌گردیم پایگاه .... تعجب کردم، عرض کردم داداش نمیریم حرم؟ فرمودند نه ... هیچ نپرسیدم، راهی پایگاه شدیم و رسیدیم پایگاه، مشغول نماز مستحبی شدند و کمی قرآن و یه زیارت امین الله هم خواندند . سپس کمی استراحت کردند، دوباره فرمودند حاضر شو بریم حرم .... ✒️ باز راهی حرم شدیم، باز تو راه همان ذکر رو زمزمه می‌کردند، رسیدیم ورودی حرم و باز اذن دخول ..... اما رحمت چون ابر بهاران می‌گریست و قطرات اشک از گونه هاش سرازیر بود ... بعد از اذن دخول، با خوشحالی فرمودند: بریم زیارت آقا ... خلاصه رفتیم داخل حرم و مشغول زیارت و نماز زیارت، چند نماز دو رکعتی هم خواندند و برگشتیم پایگاه ... عرض کردم: داداش! دفعه ی اول چرا نرفتیم برای زیارت و برگشتیم ؟ فرمودند: اجازه ندادند .... عرض کردم:متوجه نشدم! فرمود: اسماعیل جان! هر موقع اومدی حرم و اذن دخول رو خوندی و منقلب شدی و اشک هات سرازیر شد، یعنی قبولت کردن تا منقلب نشدی و .... وارد حرم نشو .... السلام علیک یا علی بن موسی الرضا علیه آلاف تحیة و الثناء ✍بازمانده ۳۱عاشورا @sardaraneashgh
دلم "تنگ" است، برای یک "دل‌تنگی" از جنس جا ماندن... که درمانش "رسیدن" باشد؛ رسیدن به قافله "یارانی سفرکرده" منِ باید حسرت رفتن بکشم... ؟ شبتون شهدایی التماس دعا @sardaraneashgh
حاج قاسم در وصف او گفت: در همه‌ی عملیات‌ ها ؛ هر جا کار قفل می‌شد کازرونی کلید دست ما بود او " کلید لشکر " بود. @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷دیروز پنجمین سالگرد شهادت آقا مصطفی صدرزاده بود. یادی کنیم از این کلیپ دوست داشتنی که ما خودمون به شخصه کلی باهاش خندیدیم. 😊😁👌 @sardaraneashgh
🌷وحید تک تیر انداز بود، صبح روز عاشورا مسئولیت حراست از یک معبر را بر عهده داشته. او در بالای یک پشت بام مستقر می شود و از گروه ۲۰ نفری داعش که از آن نقطه قصد نفوذ داشتند، ۱۲ نفر را به درک واصل می کند. کم کم داعشی ها خودشان را به وحید می‌رسانند و با پرتاب نارنجک در مرحله ی اول او را از ناحیه دست زخمی می کنند. سپس وقتی وحید می خواسته جایش را عوض کند تیربار را می بنندد و او را به شهادت می رسانند. بعد از شهادت وحید داعشی ها شدت حملات را بیشتر کردند، چون می خواستند به پیکر وحید دست یابند و تبلیغات رسانه ای انجام دهند. همرزمانش که متوجه این مسئله می شوند، تلاش می کنند که پیکر به دست داعشی ها نیفتند که در این درگیری منطقه وسیعی از بیجی را از دست داعشی ها پاکسازی می کنند. شهادت وحید عمل به زیارت عاشورا بود، وحید با شهادت خود اعتقادش به زیارت عاشورایی را که مدام آن را می خواند، عملا نشان داد. @sardaraneashgh
مرخصی بدون حقوق از شرکت نفت گرفت وراهی عراق شد... 🌱 دوستانش هر کاری کردن به زیارت امام حسین علیه السلام تو عاشورا برود نرفت و گفت: شما بروید عاشورای من اینجاست... و ظهر عاشورا در بیجی سامرا به شهادت رسید....❤️❤️ @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽فیلم کمتر دیده شده از اشک ریختن شهید محسن حججی در مزار شهدا شادی روحش صلوات❤️ @sardaraneashgh
تیپ متفاوت حسن....👆👇 @sardaraneashgh
شهید جمهور
تیپ متفاوت حسن....👆👇 @sardaraneashgh
‍ ‍ ...تیپ متفاوتِ حسن همه را به شک می‌انداخت که این بچه، این‌جا در مسجد چه می‌کند؟! روحانی جوان مسجد، علی آقا لواسانی، او را به صحبت می‌گرفت: «به‌به آقا سیامک! چه موهای قشنگی! ... اما وقتی می‌خوای وضو بگیری، موی بلند یه‌کم مشکل می‌شه برات. خوبه کمی موهات‌و کوتاه کنی... .» با این تذکرات، حسن چند روز غیب می‌شد و دوروبَر مسجد نمی‌گشت! بچه‌های محل، و بیش‌تر از همه برادرِ بزرگ‌ترش محمد، می‌گفتند: «سیا! چرا نمی‌آی مسجد! چند وقته غیبت داری. حاج‌آقا سراغت‌و می‌گیره.» ـ آخه هی سؤال می‌کنه. راحت نیستم اون‌جا! ـ هرچی باشه بالاخره بزرگ‌تره. همه‌ش سراغت‌و می‌گیره. آقای لواسانی ازطریق دوستان دیگر هم به حسن سلام می‌رسانْد وحالش را می‌پرسید. با این صحبت‌ها، وقتی او را بعد از چند روز غیبت می‌دید، خوب تحویلش می‌گرفت: «به‌به...! آقا سیامک! کجا بودی؟ دلمون برات تنگ شده بود.» برخوردش می‌توانست این پسر نوجوان باهوش را جذب و پای‌بند محبتی کند که دانه‌اش را در چند قدمیِ خانۀ کوچکشان در مسجد زینب کبری کاشته بود. تصمیم سیامک طول کشید. هر چیزی را راحت نمی‌پذیرفت. او لب مرز راه می‌رفت. دربارۀ دین، چیزی که خدا از او می‌خواست و چیزی که جامعه از او طلب می‌کرد، فکر می‌کرد. گاهی به مسجد می‌رفت و گاهی نه. دوستانی در مدرسه داشت که رفتار و تیپشان مطابق مُد روز بود. او هم دوست داشت لباس‌های مُد روز را بپوشد. فریده چند بار دیده بود که نشسته پای چرخ‌خیاطی مادر و می‌خواهد بلوزش را تنگ کند. یا شلوارش را بدوزد. او در این موارد از کسی کمک نمی‌خواست. همیشه شیک و تمیز لباس می‌پوشید. در دوران دبیرستان، با موهای بلند فرفری، بلوز تنگ و شلوار جین دَم‌پاگشاد، بین دوستانش مشخص بود. مدتی هم گردن‌بند می‌انداخت. با همۀ این‌ها، حُجب‌وحیای خاصی داشت. در ارتباط برقرار کردن با مردم مشکلی نداشت، اما هیچ‌وقت سمت دخترها نمی‌رفت. آن‌قدر باحیا بود که حتی از این‌که یکی از اعضای خانواده‌اش او را هنگام اصلاح کردن صورتش ببیند خجالت می‌کشید! علی از این بابت سربه‌سرش می‌گذاشت: «بابا این از یه ‌دونه تیغم خجالت می‌کشه! مامان، اصلاً خودم زودتر از سیامک زن می‌گیرم.».... پ.ن۱: تا نوجوانی، در خانواده و بین دوستانش سیامک نامیده می‌شد. عکس دوم: حسن در کنار حاج آقا لواسانی و دوستش امیرهمایون حسنعلی‌زاده👇👇 زندگی‌_نامه_شهید_حسن_طهرانی_مقدم @sardaraneashgh
🔺 ◻️ در اوایل ازدواج، من واقعاً سنم کم بود و در خیلی از موارد زندگی به طور طبیعی ممکن بود کنم. 🔸 ممکن بود از بعضی مسائل زود دلخور بشم یا ابراز ناراحتی کنم ولی محمد اصلاً به روی خودش نمی آورد و جوری رفتار می کرد که من ناراحت نشم. همه بچگی های منو بزرگوارانه تحمل می کرد. محمد منو آروم آروم بزرگ کرد... ◻️ تا یه جای زندگی، دقیقاً او بود که مدام با من راه می یومد ولی از یه جایی هم، بالطبع من بودم که باید سازگار می بودم. 🔸 من اول ازدواج حجابم معمولی بود ولی او به طور غیر مستقیم آموزش می داد. مثلاً در دوران عقد در نامه هایی که پر از و بود، حتماً توصیه ای هم به یا بود. 💖 چون ، من قبول می کردم. رمز موفقیت محمد، بود. 🎙 به نقل از همسر 🌹 ، این است. @sardaraneashgh
💠 روی کمدش این جمله از امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) را با فونت درشت تایپ کرده و چسبانده بود: 🔴 "در جمهوری اسلامی هرجا که قرار گرفته‌اید، همان‌ جا را مرکز دنیا بدانید و آگاه باشید که همهٔ کارها به شما متوجه است." 🌷 @sardaraneashgh
کاش می شد به همان حال وهوا برگردیم به زمین و به زمان شهدا❣ برگردیم دور باشیم از آئینه ی خودبینی مان کاش می شد که دوباره به خدا برگردیم 📸شهید مدافع حرم @sardaraneashgh
🔻داعش برای تحویل پیکر همسرم خواستار آزادی ۷۰ تکفیری شد 🔹️از آنجايي كه جبار در روزهاي مبارزه و حضور در جبهه مقاومت اسلامي عرصه را براي تروريست‌هاي تكفيري تنگ كرده بود و هر باري كه به خطوط آنها نزديك مي‌شد تعداد زيادي از آنها را به اسارت در مي‌آورد. زنده يا به اسارت گرفتن جبار براي تكفيري‌ها بسيار اهميت داشت. 🔹️در نهايت در روند يكي از عمليات‌ها جبار به تنهايي درمصاف نبرد با دشمن قرار مي‌گيرد و از 12 شب تا 6 صبح به تنهايي مبارزه مي‌كند و صبح روز 3آبان ماه سال 1394 درجاده رقه در استان حماه سوريه به آرزوي ديرينه‌اش رسيده و به طور ناجوانمردانه‌اي به شهادت مي‌رسد. 🔹️تروريست‌هاي تكفيري در شبكه‌هاي اجتماعي و رسانه‌هاي خودشان از شهادت همسرم بسيار خوشحال شده و اعلام كرده بودند كه مالك اشتر ايراني‌ها را كشته‌ايم. جبار صیادی بود که با صبرش شهادت را صید کرد... شهید @sardaraneashgh
✨شهادت آرزوی دیرینه ی من بوده و هست و زندگی در این دنیا را به امید شهادت شب را به روز و روز را به شب سر می کنم و اگر نبود شهادت و فدا شدن در راه آفریدگار و خالق هستی زندگی در این دنیا هیچ ارزشی برایم نداشت... ✨معبودا مرا به خاطر خوبان درگاهت بپذیر، معبودا من هجرت کردم از شهر و دیارم به دیاری دیگر ، فقط به عشقت ، معبودا گناهانم را ببخش و این قربانی را بپذیر... ✍ فرازهایی از وصیت نامه شهید @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☑️ آخرین پیگیری شهید سلیمانی دو ساعت قبل از شهادت درباره چه موضوعی بود؟ @sardaraneashgh
🍃🌸 ترغیب زیارت عاشورا 🌸🍃 ‍ قبل اذان صبح بود با حالت عجیبی از خواب 😴 پرید گفت : حاجی ! خواب دیدم... قاصد امام حسین بود 💚 بهم گفت :آقا سلام رساندند و فرمودند : به زودی به دیدارت خواهم آمد یه نامه 💌 از طرف آقا به من داد که توش نوشته بود : ✍ چرا این روزها کمتر زیارت عاشورا می خوانی؟ همینجور که داشت حرف می زد گریه می کرد 😭 صورتش شده بود خیس اشک دیگه تو حال خودش نبود💔 چند شب بعد شهید شد🕊 و امام حسین(ع) به عهدش وفا کرد.... @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 راز سالم ماندن و خون چکیدن از پیکر یک شهید! 🎙 به روایت: حاج حسین یکتا @sardaraneashgh
عاشقانه های شهدا....✍❣ یک بار که مجروح شده بودی😔 گفتم: «دیگه نباید بری!» گفتی:«مثل زنان کوفی نباش!»😕 گفتم:«تو غمت نباشه من دوست دارم با زنان کوفی محشور بشم، تو اصلا اذیت نشو و فقط نرو!»😏 گفتی:«باشه نمی رم!»😐 بعد از ناهار گفتم:«منو می بری؟»😌 _کجا؟؟😯 _کهنز😶 _چه خبره؟؟😁 _هیئته.🙃 _هیئت نباید بری!😠 _چرا؟؟🙄 _مگه نگفتی من سوریه نرم. من سوریه نمی رم ، اسم تو هم سمیه نیست، اسم جدیدت آزیتاست.اسم منم دیگه مصطفی نیست، کوروشه . اسم فاطمه رو هم عوض می کنیم .💔 هیئت و مسجدم نمی ریم و فقط توی خونه نماز می خونیم ، تو هم با زنان کوفی محشور می شی!😊 _اصلا نگران نباش . هیئتم نمی ریم!😒 بعد از ظهر نرفتم .شب که شد ، دیدم نمی شود هیئت نرفت .😅 گفتم:«پاشو بریم هیئت !»😓 _قرار نبود هیئت بریم آزیتا خانم!😉 _چرا اینجوری می کنی آقا مصطفی؟😢 _قبول می کنی من سوریه برم و تو اسمت سمیه باشه و اسم من مصطفی و اسم دخترم فاطمه و اسم پسرم محمد علی؟ در آن صورت هیئت و نماز و مسجد هم می ری!😊 _من رو با هیئت تهدید می کنی؟🤔 _بله یا رومی روم ، یا زنگی زنگ.😑 _کمی فکر کردم و گفتم :«قبول!اسم تو مصطفاست.»💜💙💚💛❤️💘 برشی از کتاب اسم تو مصطفاست به روایت همسر شهید صدرزاده... به مناسبت سالگرد شهادت شهید شهدایی @sardaraneashgh
توصیه‌های رهبرمعظم انقلاب در دیدار اعضای ستاد ملی مقابله با کرونا : رهبر معظم انقلاب: 🌺لازم است یک عقبه قرارگاهی و عملیاتی برای اجرای تصمیمات ستاد ملی مقابله با کرونا و نظارت بر اجرا راه اندازی شود. 🌺دولت باید بسته‌های حمایتی را در نظر بگیرد، ضمن آنکه خیّرین و مردم نیز باید وارد میدان شوند. 🌺مراجعات به دستگاه‌های اجرایی با افزایش خدمات الکترونیک باید به حداقل برسد. 🌺از نیروهای داوطلبِ مخلص و جوانان مؤمن و صالح می‌خواهم بار دیگر وارد میدان شوند. 🌺تأمین اجتماعی موظف است برای حل مشکل افراد بیکار شده در اثر کرونا اقدام کند که البته در این قضیه نیز ورود خیّرین از برترین انفاق‌ها است. 🌺کنترل دقیق مبادی ورودی کشور، محدودیت ترددهای غیرضرور بین شهری به همراه اقناع مردم و اِعمال سخت‌گیرانه ضوابط در ناوگان حمل و نقل شهری و محیط‌های عمومی، از جمله مصادیق محدودیت‌ها است که مسئولیت اصلی اجرا و نظارت، با شورای امنیت کشور و نیروی انتظامی است. @sardaraneashgh
انتقاد صریح "رهبر انقلاب" از اقدام برخی‌ها در برخورد با دولت و رئیس جمهور و هتک حرمت ایشان *مقام معظم رهبری در دیدار حضوری با رئیس جمهور و اعضای ستاد ملی مقابله با کرونا:* *-اگرچه در میان این برادران، افراد خوبی هم هستند، اما این کار غلط بود و این موضوع را بطور صریح اعلام می‌کنم.* *-هتک حرمت در میان مردم حرام است و نسبت به مسئولان بیشتر، بخصوص در میان مسئولان بالای کشور.* *-ممکن است انتقاد درستی داشته باشید، انتقاد کنید اشکالی ندارد اما انتقاد با اهانت و هتک حرمت متفاوت است اینگونه رفتارها و هتک حرمت، روش امریکایی‌ها است که در مناظره ها و کارهای مطبوعاتی، خود را در دنیا رسوا کرده‌اند تا جایی که یک شخصیت برجسته سیاسی آنها می گوید، دنیا با هراس و تحقیر به ما نگاه می‌کند.* *روش ما اسلامی و قرآنی است، یعنی انتقاد بیان می شود اما هتک حرمت انجام نمی گیرد.* *-باید حرمت رؤسای سه قوه و مسئولان کشور که در عرصه خدمت رسانی به مردم هستند، حفظ شود.* @sardaraneashgh
🏴امشب که زمین و آسمان می گرید از ماتم عسکری جهان می گرید 🏴جا دارد اگر که شیعه خون گریه کند چون مهدی صاحب الزمان می گرید @sardaraneashgh
🖤 رخت سیاه داغ پدر کرده‌ای تنت؟ قربان ریشه‌های نخ شال گردنت آماده میکنی کفن و تربت و لحد مرد سیاه پوش، خدا صبرتان دهد... @sardaraneashgh
•••| حاج مهـدی طائب می گفت : اگر تا ظهـور امام زمـان"عج" هزار کیلومتــر فاصله داشتیم با خون‌ حاج قاسـم این هزار کیلومتر به ده متر رسید... :) 🍃الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج🍃 @sardaraneashgh
✍🏻دلنوشته شهید نوید صفری 🌷دوست دارم در منتهای بی‌کسی باشم. در منتهای گمنامی. دوست دارم بدنم زیر آفتاب سه شبانه‌روز بماند. 🌷دوست دارم بدنم از زخم‌های جای پای دشمنان خدا و دین پر باشد و دوست دارم سرم را از پشت سر ببرند. 🌷همه اینها را دوست دارم زیرا نمی‌خواهم فردای قیامت که حضرت زهرا س برای شفاعت امت پدرش ظهور می‌کنند من با این جسم کم ارزش خود سالم حاضر باشم. 🌷دوست دارم وقتی نامه عمل من باز شد و سراسر گناه بود حضرت اشاره‌ای و نگاهی به بدن من کنند و بگویند به حسینم او را بخشیدم. 🌷ان‌شاءالله خدا ما را فردای قیامت شرمنده حضرت ام‌ابیها(س) قرار ندهد. به ما رحم کن ای ارحم الراحمین! و ای ستارالعیوب! و ای غفار الذنوب!» @sardaraneashgh