#سیره_شهید 🌷
🌸بزرگترین #ویژگی شهید محمدکاظم توفیقی این بود که در این سالها از ابتدای شروع زندگی متآهلی تا زمان شهادت #هیچ تغییری در ایشان ایجاد نگردید.🍂
🌸بلکه ازلحاظ #دینی عقایدی #محکمتروقویتربودندودیدشان به ازدواج ازدریچه اسلام بودوالگوی زندگیشان زندگی حضرت فاطمه بود، عشق💞 وشورشهادت دراین جوان ۲۴ساله اورا از#علایق دنیوی دورکرده وتمام زندگی اش راوقف اربابش امام حسین(ع)کرده بودن.
🌸هیچگاه #بدنبال اسم ورسم نبودندوهرقدمش رادر راه رضای #معبودش برمیداشتند.متنفرازدروغ، غیبت ،بدگویی، قضاوت دیگران، وهرچیزی که خدایش در قرآن مسلمان رامنع کرده ازانجام آن کار.
#شهید_محمد_کاظم_توفیقی🌷
@sardaraneashgh
🌸 ﷽ 🌸
#طنـــــز_جبھـــــہ
🔰 نماز تنهایی
✨نه اینکه اهل نماز جماعت و مسجد نباشد، بلکه گاهی همینطوری به قول خودش برای خنده،😂 بعضی از بچههای ناآشنا را دست به سر میکرد، ظاهراً یک بار همین کار را با یکی از دوستان طلبه کرد.
✨وقتی صدای اذان بلند شد آن طلبه به او گفت: «نمیآیی برویم نماز؟»🍃✨
✨پاسخ میدهد: «نه، همینجا میخوانم»
✨آن بنده خدا هم کمی از فضایل نماز جماعت و مسجد برایش گفت. اما او هم جواب داد: «خود خدا هم در قرآن گفته:«انالصلوه تنهاء...» تنها، حتی نگفته دوتایی، سهتایی.😳😳
✨و او که فکر نمیکرد قضیه شوخی باشد یک مکثی کرد به جای اینکه ترجمه صحیح را به او بگوید، گفت:«گفته، تنها» یعنی چند نفری، نه تنها و یک نفری ... 😳😳😊
✨و بعد هردو با خنده برای اقامه نماز به حسینیه رفتند😁😁
#لبخندهای_خاکی
#شوخ_طبعیها
#طنز
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♥️ چقدر بزرگی 🇮🇷 سید علی 🇮🇷
از همگان خواستی به روحانی توهین نکنند
همان کسی که از تریبون های رسمی علناً به ولایت توهین کرد و چقدر طرفدارانش از نای وجودشان هورا کشیدند.
چشم سیدی
سمعاً و طاعتا
انقلابیون توهین نمیکنند
#امام_خامنه_ای
#لبیک_یا_خامنه_ای
@sardaraneashgh
🚨پیش بینی شهید باقری از نقشه آمریکایی ها بعد از جنـگ تحـمیـلی
🔹آمریکا همانطور که از منافقین و بنی صدر به نتیجه نرسید، از این جنگ هم به نتیجه نخواهد رسید اما بعد از جنگ دو کار علیه ما انجام خواهد داد: اول اینکه ایران را محاصره اقتصادی خواهد کرد و دوم اینکه اعراب را بجای اسرائیل روبروی ما قرار خواهد داد.
📝شهید حسن باقری | دستنوشته های سال ۶۰
@sardaraneashgh
شهید جمهور
حاج ابراهیم همت: دولت فرانسه فاحشه سیاسی است....👆👇 @sardaraneashgh
#سخنان_شهید_همت
به خاطر توهین مقامات فرانسوی به ساحت مقدس حضرت پیامبر (ص) و حمایت #دولت_فرانسه از این اقدام موهن
گوشه ای از خیانت های #رژیم_فرانسه به روایت #شهید_حاج_محمد_ابراهیم_همت :
"دولت #فرانسه فاحشه سیاسی است"
« از همان ماه های اول شروع جنگ به بعد، ما از حضور جنگنده های پیشرفته میراژ اف-۱ فرانسوی در ارتش #صدام خبر داشتیم، آن هم در شرایطی که هیچ خلبان عراقی، تجربه پرواز با این جت های مدرن را نداشت.
فرانسوی ها، دارند به صدام موشک های اگزوسه را می دهند تا با شلیک آنها، بعثی ها از بندر فاو، کشتی های ما را در ترمینال نفتی جزیره خارک، هدف قرار بدهند و منهدم کنند.
روزی پنج فروند هواپیمای فوق پیشرفته سوپر استاندارد، موشک های اگزوسه سوار کرده اند. جالب است این را هم بدانید که فرانسوی ها، مطابق قوانین خودشان، مجاز نیستند تسلیحات فوق مدرنشان را غیر از ارتششان، به کشور دیگری بفروشند.
مع الوصف آمده اند و قوانین خودشان را هم، به قول معروف دور زده اند! مدعی شده اند که؛ ما این سوپر استانداردها را به عراق نفروخته ایم، بلکه فقط آنها را اجاره داده ایم!
بماند که چنین جنگنده هایی، چون جزء تسلیحات سازمانی نیروی هوایی عراق نبوده اند، قطعا خلبان عراقی هم ندارند. پس چه کسی آنها را به پرواز در می آورد؟ خلبان های فرانسوی.
لذا دولت فرانسه، عین روسپی های سیاسی، این قدر کِرم می ریزد و آنقدر بر سر واگذاری سوپر استاندارد و موشک اگزوسه به عراق تبلیغات به راه می اندازد که در ایران، اجرای دو عملیات والفجر۲ و والفجر۳، حدود پانزده روز به تعویق می افتد، نکته بعدی آنجاست که دو، یا سه شب پیش، تلویزیون دولتی فرانسه در بخش خبری خودش صراحتا اعلام می کند:
تحویل این هواپیماها به عراق، صرفا با هدف کمک به رژیم صدام، جلوگیری از سقوط آن و ممانعت از رشد انقلاب اسلامی در منطقه، انجام گرفته است! بعد هم همین تلویزیون دولتی، در کمال رذالت و وقاحت اعلام می کند: هم اکنون بیش از ششصد مستشار نظامی فرانسوی، در ارتش عراق خدمت می کنند »
.
بخشی از سخرانی #حاج_همت در تاریخ ۲۷ شهریور ۱۳۶۲
منبع= #کتاب_به_روایت_همت، صفحه ۷۸۶
.
.
#ل۲۷
#همت
#سخنان_همت
#به_روایت_همت
#فرانسه
#مکرون
#فاحشه_سیاسی
#فرانسه_فاحشه_سیاسی
#دولت_فرانسه_فاحشه_سیاسی
.
"حداقل کاری که می توانید بکنید این است که این پست را به اشتراک بگذارید."
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سالروز_ازدواج پیامبر رحمت (ص) و حضرت خدیجه (س)
@sardaraneashgh
❤️ سروده بسیار زیبا و شورانگیز حضرت خدیجه سلامالله علیها در رسای حضرت محمد صلواتاللهعلیه
❤️پس از نخستین دیدار، آن هنگام که پیامبر اسلام با بانو خدیجه وداع میکنند و سوار بر مرکب از ایشان دور میشوند، حضرت خدیجه این غزل را میسرایند:
🌹🍃قلب المحبّ الی الاحباب مجذوب
و جسمه بید الاسقام منهوب
🌹🍃و قائل کیف طعم الحبّ قلت له
الحبّ عذب و لکن فیه تعذیب
🌹🍃افدی الذین علی خدّی لبعدهم
دمی و دمعی مسفوح و مسکوب
🌹🍃ما فی الخیام و قد صارت رکابهم جمّاً
الّا محبّ له فی القلب محبوب
🌹🍃کانمّا یوسف فی کلّ ناحیة
والحزن فی کل بیت فیه یعقوب
♦️ترجمهی منظوم ابیات از این قرار است:
🌺دلِ عاشق به دوستان بسته است
گرچه از درد، جسم او خسته است
🌺گر بپرسند چیست مزهی عشق
به هم این نیش و نوش پیوسته است
🌺جان به قربانِ آنکه در دوریش
چشم من اشکبار و خونبار است
🌺دل هر خیمه شد تهی ز سوار
به جز آن دل، که خیمهی یار است
🌺تا که یوسف ز دیده پنهان است
بیتِ یعقوب، بیت الاحزان است
📌بحار الأنوار - العلامة المجلسي
ج ١٦ - الصفحة ٢٩
#پیوند_آسمانی
#سالروز_ازدواج_رسولاکرمص_حضرتخدیجهس
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺هر جا خواستگاری میرفت میگفت بسمالله، من میخواهم بروم سوریه!
🔹دوستان شهید محمد حسن قاسمی اولین شهید مدافع حرم جامعه پزشکی ایران میگویند یکی از دلایل اینکه ازدواج نکرد، این بود که هر جا خواستگاری میرفت، میگفت تا وقتی ماجرای سوریه جمع نشود من باید بروم، خیلیها این حرف را قبول نمیکردند
@sardaraneashgh
#داستان
🌹طنز جبهه!😜
🌿...استاد سیاه کردن بچه ها بود😎 یک روز ذوق فریبرز گل کرد و به نیروها گفت:🎩👇 «میخوام یه بازی تازه یادتون بدم؟»
ـ بچه ها گفتند, چه بازی جدیدی هست؟!
ـ گفت: همه توی چادر جمع بشید تا بگم.😇 توی چادر جمع شدیم و بازی «تاج گذاری»🎩 شروع شد! هیچکس سر درنیاورد تا خودش توضیح داد که یک"کلاه مخصوص" دست من هست، این "کلاه" سر همه گذاشته می شود. اگر اندازه بود آن فرد یک تومان می گیرد اگر اندازه نبود باید یک تومان بدهد...
🌿... منتهی دو شرط دارد😊 اول باید چراغ ها خاموش باشد. دوم اینکه یک نفر باید این کار را از یک طرف شروع کند و به نوبت سر همه بگذارد... 😞بازی شروع شد😖 وکمی خندیدیم 😜 و چراغ خاموش شد. اولین نفر مجبور شد یک تومان بدهد چون کلاه اندازه سرش نبود، نفر دوم... وقتی به من رسید یک تومانیام را آماده نگه داشته بودم...😁 وقتی خواست کلاه را بردارد دستی هم به صورتم کشید و رفت سراغ بغلی دستیام...😜 بالاخره بازی تمام شد و چراغ روشن..ِ. قیافه ها دیدنی بود!😇 از خنده روده بر شده بودیم. فریبرز دوست شلوغ ما از داخل آب گرمکن حمام، گردان دوده ها 😄را جمع کرده و توی"کلاه مخصوص"🎩 ریخته بود و در آن تاریکی با دست سیاهش صورت هر که را لمس کرده بود و کلاه سرش گذاشته بود😇سرش را با دوده وصورتش را بادست سیاه کرده بود😍
🌿یکبار دیگه وسط سينه زني، ناگهان، فریبرز برخاست و دست هايش را رو به آسمان بلند كرد...🙏 چادر تاريك بود و مي شد او را از قد بلندش شناخت... در حالي كه بغض😞 كرده بود، گفت: برادرا! ما آمده ايم اينجا تا پاك شويم. آمديم كه گناه نكنيم. حالا كساني كه گناه كارند، از چادر خارج شوند و بچه هايي كه اطمينان دارند بي گناه هستنند، بمانند.😇آه و ناله بچه ها بلند شد. خيلي ها بلند شدند و بيرون رفتند. آنها خودشان را گناه كار مي دانستند.چند نفري هم داخل چادر ماندند. ما ايستاديم و به حال آنها كه ماندند غبطه خورديم.😵 فریبرز تك تك بچه هاي داخل را بوسید وگفت: 👇
🌿...«قربون چهره هاي نوراني تون برم. من را هم در آن دنيا شفاعت كنيد.»👌پس از مدتي، عزاداري تمام شد و ما داخل چادر شديم. همين كه چراغ روشن شد، نتوانستيم از خنده مان جلوگيري كنيم...😄 صورت تمام كساني كه داخل چادر مانده بودند، سياه بود؛ و سياه تر از صورت بچه ها, دست هاي فریبرز بود... 🎩فریبرز در حالي كه مي خنديد، گفت: منو ببخشيد كه اين كارو كردم. مي خواستم به كساني كه خودشان را بي گناه مي دانند، درسي داده باشم. فقط پيامبران و ائمه اطهار(ع) هستند كه معصوم و بی گناه هستند.👌 ما كه خاك پاي آن ها هم نمي شويم....😇
#کتاب_گلخندهای_آسمانی
@sardaraneashgh
✍تو یه جمعی دور حاج قاسم حلقه نشسته بودیم. یکی از بچه ها از عمو پرسید، چیکار کنیم که موقع ظهور امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف، تو سپاه حضرت باشیم و به قولی از رکابشون جا نمونیم؟ چه توصیه ای دارید برامون؟
عمو با همون لبخند همیشگی زیبایی که داشت گفت: یه جا برای خودت پیدا کن که جا نمونی...
@sardaraneashgh
💠روز دهم ربیعالاول سالروز #ازدواج_پیامبر_اکرم (ص) با حضرت #خدیجه (س) است، درست ۲۵ بهار از عمر گرانبها و پربرکت پیامبر میگذشت که با بانوی چهل سالهای به نام «خدیجه» که برترین بانوی روزگار خویش بود، پیمان زندگی مشترک را امضاء کرد و فصل جدیدی در زندگیاش آغاز شد.
💠به بهانه سالروز ازدواج پبامبر اکرم (ص) و حضرت خدیجه (س) نگاهی کوتاه به ازدواج این دو بزرگوار میاندازیم.
💠#خدیجه زنی بازرگان و دارا بود که به اِمرأةالقریش (یعنی شاهزاده خانم قریش) شهرت داشت. طبق برخی نقلها خدیجه پیش از #پیامبر_اسلام، دو بار ازدواج کرده بود (ابی هاله هند بن زراره تمیمی و عتیق بن عائد مخزومی). اما تعدادی از محققین از جمله جعفر مرتضی عاملی بر این عقیدهاند که خدیجه قبلاً با کسی ازدواج نکرده بود و اولین و تنها ازدواج او، ازدواج با پیامبر اسلام بود حضرت خدیجه بیشتر در خرید و فروش ابریشم بود.
💠 #ازدواج #پبامبر _اکرم (ص) و حضرت #خدیجه (س) شباهتی به ازدواجهای شناخته شده نداشت، زیرا در نوع خود بی نظیر و ویژگیهای های خاصی داشت. ازدواج پبامبر اکرم (ص) و حضرت خدیجه (س) از سفر کاری پیامبر و همراه شدن با حضرت خدیجه آغاز شد.
💠هرچند فاصله زیادی میان سطح زندگی #پیامبر و #ثروتمندترین بانوی عرب بود، اما آن بانوی خردمند شنیده بود و خوب میدانست که آینده درخشان و بسیار امیدبخشی در انتظار پیامبر است. از همین رو بانو با قداست و هوشمندی موضوع #ازدواج را #پیامبر اکرم مطرح کرده و پیامبر از ایشان خواستند تا از طریق پدر خود «خویلد» یا عمویش از او خواستگاری کند.
💠از طرفی #پیامبر_اسلام آغاز زندگی مشترک خود را با همسری که از لحاظ ظاهری هم کفو نبودند به صلاح نمیدید و از این رو به درخواست ازدواج حضرت خدیجه (س) پاسخ منفی دادند.
💠اما از آنجایی که حضرت #خدیجه بانویی آگاه و بافضیلت بود در برابر دلیل پاسخ منفی پیامبر به ازدواج با او گفت: «آیا کسی که تصمیم گرفته است خویشتن را به پیامبر ببخشد و جان ناقابل را فدای او کند، برای او مشکل است که ثروت و دارایی خویش را نیز بر او ببخشد و هر آنچه دارد همه را نثار قدم دوست کند؟»و با این دیدگاه بود که از پیامبر تقاضا کرد تا عموهای خویش را به خانه پدرش "خویلد" گسیل دارد و بطور رسمی از او خواستگاری کند.
💠#حضرت_خدیجه زنی با #فضلیت و دارای کمالات علمی و معنوی بود و در اثر معاشرت با پسر عمویش که عالمی دانا و دانشمند بود و به رسالت پیامبر خدا در آینده ایمان داشت، میدانست که رسول خدا به پیامبری خواهد رسید.
💠 #خدیجه از علمای دیگر یهود و نصاری نیز سخنانی در تأیید نبوت پیامبر شنیده بود و از همه مهمتر در سفر بازرگانی آن حضرت به سرزمین شام از طریق غلامش «میسره» که همراه کاروان بود، اطلاعات زیادی از کرامات و معجزات آن بزرگوار شنیده و بر عشق و ایمانش افزوده بود. لذا با ورقه بن نوفل راز دل گشود و خواهان وصلت با پیامبر شد.
💠همه اینها حاکی از ایمان #خدیجه به رسالت پیامبر بود که سالها قبل از بعثت آن حضرت اتفاق افتاده، لذا پس از مبعوث شدن به رسالت الهی نخستین شخصی که به وی ایمان آورد خدیجه بود.
💠#خدیجه از نظر ایمان و عقیده به جایی رسیده بود که #پیامبر و ملائکه او را دوست داشتند و بر ایمان او مباهات میکردند و او را افضل زنان پیامبر و جزء برترین زنان عالم و جهان معرفی مینمودند!
💠#حضرت_خدیجه زنی است که #پیامبر خدا در حق او میگوید: ای خدیجه! خداوند متعال هر روز به وجود تو چندین بار به ملائکهاش مباهات میکند.
آری! حضرت_خدیجه زنی بود که در اثر ایمان و فداکاری به جایی رسید که خداوند به او سلام رساند. او نه تنها این همه ناملایمات را تحمل کرد، بلکه تمام تلخی های سیاسی و اجتماعی آن روز را که قلب نازنین #پیامبر خدا (ص) را مجروح میساخت ترمیم نمود، و وی را در ادامه سیر الهیاش یاری داد، و مایه آرامش شوهر گشت!
@sardaraneashgh
•|♥|•
💌 ڪـــلامشهـــید🌷
🌹شهــید احـــمد ڪاظمی:
🔅دلتون رو گــرفتار این پیچ و خم
دنیا نڪنید، این پیچ و خم دنیا
انــــسان رو به باتـــلاق می برد و
گـــرفتار می ڪند ازش نـــــجات
هـــم نمیــشه پیدا ڪرد.
🌹شهید حاج احمد کاظمی
@sardaraneashgh
🚫
برای آنها که رسول خدا را آزار دهند، عذابی دردناک مهیاست.👊
توبه:۶۱
#امانوئل_مکرون
@sardaraneashgh
🥀وقتی حاج قاسم، پای شهید را بوسید و راهی بهشت کرد
✍«شهید "محمدجمالی"، اولین شهید مدافع حرم استان کرمان در سال ۹۲ بود. حاج قاسم برای مراسم تدفین شهید، به کرمان آمد و خودش کار را به دست گرفت.به من گفت: "بیا با هم داخل قبر برویم و این شهید عزیز را داخل قبر بگذاریم. نمیدانید آن پایین و موقع انجام کارهای تدفین شهید جمالی، سردار چطور اشک میریخت.
🔹من گریه میکردم، خسته میشدم و اشکم تمام میشد، اما هقهق حاجقاسم تمامی نداشت. من دوباره با دیدن اشکهای او، به گریه میافتادم. کارها که تمام شد، حاج قاسم انگشترش را درآورد و گفت: "این را بگذار زیر زبان شهید. " بعد هم تربت خاص کربلا را که همراه داشت، در قبر گذاشت. آخر کار هم، خم شد و پای شهید جمالی را بوسید و گفت: برای سپاسگزاری از طرف مردم و رزمندگان "»
🔹خاطره مدیر سابق بنیاد شهید استان کرمان، صحبتهای خواهر شهید محمد جمالی را در ذهنم تداعی میکند که میگفت: «بعد از اینکه سردار سلیمانی، انگشتری که حضرت آقا به ایشان هدیه دادهبود را در قبر پیش محمد گذاشت، کنار مادرم آمد و گفت:
🔹"مادر! محمد ۲۵ سال قبل شهید شدهبود و روحش کنار همرزمان شهیدش در دوران دفاع مقدس بود. فقط جسم او کنار ما بود که امروز به خاک سپردهشد. "»
@sardaraneashgh
📝|• در وصیتنامہاش نوشټ⇩
دۅست داشتم قبل از رفتن،
حضرتآقا دست متبرکشان
را بہ رویسرمان بکشند اما
قسمت نشد . . .💔🖐🏻
رهبࢪانقلاب بر مزار شهید #محسنقوطاسلو
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فیلم مراسم عقد شهید حججی💍♥️
@sardaraneashgh
💕🍃💕🍃💕🍃💕
💎 #طنز_جبهه
☄آتش دشمن سنگین بود و همه جا تاریک تاریک.بچه ها همه کپ کرده بودند به سینه ی خاکریز.💫
دور شیخ اکبر نشسته بودیم و می گفتیم و می خندیدیم که یکدفعه دو نفر اسلحه بدست از خاکریز اومدند پایین و داد زدند:(الایرانی !الایرانی!)😳
و بعد هرچی تیر داشتند ریختند تو آسمون.نگاهشون می کردیم که اومدند نزدیک تر و داد زدند:(القم القم بپر بالا)😳
صالح گفت:( ایرانی اند... بازی در آوردند!)😄
عراقی با قنداق تفنگ زد به شانه اش و گفت:(السکوت الید بالا)نفس تو گلوهامون گیر کرد😰
شیخ اکبر گفت:نه مثل اینکه راستی راستی عراقی اند😞
....خلیلیان گفت صداشون ایرانیه....😐
یه نفرشون چند تیر شلیک کرد و گفت:(روح!روح!)
دیگری گفت:اقتلو کلهم جمیعا...خلیلیان گفت:بچه ها می خوان شهیدمون کنند😑
و بعد شهادتین رو خوند.😥
دستامون بالا بود که شروع کردن با قنداق تفنگ ما رو زدن و هُلمان دادند😓 که ما رو ببرندسمت عراقی ها.
همه گیج و منگ شده بودیم و نمی دونستیم چیکار کنیم که یکدفعه صدای حاجی اومد که داد زد:(آقای شهسواری !آقای حجتی !پس کجایین؟!🤔)
هنوز حرفش تموم نشده بود که یکی از عراقی ها کلاشو برداشت.رو به حاجی کردوداد زد :بله حاجی !بله ما اینجاییم!😶....
حاجی گفت: اونجا چیکار می کنین ؟🤔گفت:(چندتاعراقی مزدور دستگیر کردیم)😳
و زدند زیر خنده و پا به فرار گذاشتن...😒😂
#طنزجبهه
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 آتش به اختیار
🎙 به روایت: حاج حسین یکتا
@sardaraneashgh
خیلی خسته بود .
از یه محاصره سخت جان سالم به در برده بودند و برای آزادی الحمره خیلی جنگیده بودن .
تقریبا گرسنه بودند و قبل از اینکه چیزی بخورد وقتی به مقر رسید🚶♂
گفت : من اول به مادرم یه زنگ بزنم .
صدای مادرش در پشت تلفن دلش را گرم کرد و در جواب احوالپرسی مادرش گفت :همه خوبیم ،همه چیز در امن و امان است .
مادرش گفت :مهدی غذای خوب می خورید ؟خوب می خوابید؟❗️
مهدی با اینکه ،هم گرسنه بود و هم بی خوابی شدید کشیده بود گفت :همه چیز عالی ،اینجا مثل رستوران غذا منو باز😌 ،هر چی بخواهیم برایمان آماده است .
از بس خوابیدیم خسته شدیم...
وقتی مهدی گوشی را قطع کرد .همرزمش گفت :مرد مومن چرا به مادرت دروغ گفتی ،تو که دیروز تو محاصره بودی❗️ .
مهدی گفت : آخه راستش و بگم که مادرم میاد اینجا منو به زور بر می گرداند..
ول کن بزار مادرم در خانه با خیال راحت فکر کند که همه چیز امن است ،بزار آرامش داشته باشن🍃
#خاطرات
#شهید_مهدی_ذاکرحسینی
@sardaraneashgh
✍️شهید حاج قاسم سلیمانی
اغلب ما از یک حس مشترکی برخورداریم و آن،حس مغمومیت است. وقتی انسان چیزی را از دست می دهد، یا برای چیز ارزشمندی تلاش می کند اما قدرت وصول به آن را ندارد، احساس مغمومیت می کند. این مغمومیت نشاط آور است، پیروزی آور است، معنویت آور است... به من خیلی مراجعه می کنند. هرکسی دستش به من می رسد این را میگوید: دعا کن شهید بشوم...
من به آنها می گویم دعا کنید خداوند این حال را در شما حفظ کند. وای به روزی که انسان این حالت غم را، این حالت باختن را، این حس جاماندگی را در اثر دنیا از دست بدهد! او خاسر است...
📚کتاب ذوالفقار ص۱۴۶
@sardaraneashgh