🔹🔹حضرت مهدی(عج):
✔️ اكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجِیل الفَرَجِ
فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم
✔️ برای تعجیل در ظهور من زیاد دعا کنید
که خود فَرَج و نجات شما است.
📕📕 کمالالدین، ج ٢، ص ٤٨٥
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@sardaraneashgh
چه دعایی کردی؟!
که دراین بین
خدا،تو را خواست
و در آغوش گرفت...
#شهیدمحسن_حججی
#یادش_باصلوات
@sardaraneashgh
🔰 احکام | ارتباط بیمار کرونایی با دیگران
❓اگر شخصی به کرونا مبتلا شده، آیا جایز است با کسانی که از وضعیت او اطلاع ندارند رفت و آمد نماید؟
🔸اگر احتمال عقلائی بدهد که موجب سرایت به دیگران گردد، باید از این کار اجتناب کند.
@sardaraneashgh
🌹👆نحیف بود و لاغر
مادرش میگفت اخه پسرم تو چکاری از دستت برمیاد و میتونی تو جبهه انجام بدی
❤️نمیدانست فرزندش مغز متفکر برنامه ریزی و عملیات های مهم و استراتژیک و معاون فرمانده نیروی زمینی ست.
او کسی نیست جز غلامحسن افشردی معروف به حسن باقری فرمانده شجاع و کارآمد دوران جنگ
@sardaraneashgh
4.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹 خبرنگار بود وقتی رفت جبهه ،واحد شناسایی سپاه و راه انداخت...
♦️غلامحسین افشردی معروف به حسن باقری، نابغه جنگ شناخته شد
👆 روایت اولین دیدار و آشنایی حضرت آقا با حسن باقری
🕊شادی روحش صلوات
@sardaraneashgh
ماجرای این عکس چیست؟
سمت راست: شهید حجت مقدم
نفر وسط: آقا عطا
سمت چپ: شهید مالک اوزمچلویی
شهادت: ۱۳۶۶/۱۱/۱؛ عملیات بیت المقدس ۲
اما ماجرای عکس:
زمستان سال شصت وشش عملیاتی به نام بیت المقدس دو در منطقه غرب کشور در کردستان صورت می گیرد در ساعات ابتدایی بامداد اول بهمن طی درگیری هایی در منطقه کوهستانی #ماووت عراق و در جنگ روبرو توسط تیر بار عراقی در تاریکی شب این دو شهید بزرگوار به شهادت میرسند همرزمان این شهدا این عزیزان رو زیر برف پنهان می کنند و به عقب برمی گردند اما آقا عطا و چند نفر دیگه می مانند تا حتما دوستانشون رو برگردونن...
روزها به خاطر داشتن دید توسط دشمن حرکتی نداشتن و در تاریکی شب و در اون برف و سرما و کوهستان، شهدا رو روی دوششون حمل میکردن...
سه شبانه روز طول میکشه تا به نیروهای خودی برسند و پیکرها رو تحویل بدن که اونجا این عکس و چند تا عکس دیگه به یادگار می مونه...
دعای مادران شهدا همیشه پشت سر عزیزانی ست که نگذاشتند مادرها چشم انتظار بمانند...
@sardaraneashgh
#خاطرات_شهدا
#شهید_محمدجواد_آلاسحاق
شهید «محمدجواد آل اسحق» مرد صبر بود و عمل. با سعه صدر در کتابخانه مسجد محل، کودکان و نوجوانان را چون باغبانی پرورش می داد. صبح جمعه ای در زمین های خاکی آسایشگاه، آنقدر با لطافت و هنر درس اخلاق داد که می خواست اشک را از چشمه قلبم به چشم سرم سرازیر سازد. هیچ یک از برو بچه ها دلشان نیامد سکوت زیبای فضای کلامش را بشکنند. آخر او در عمل حرف ها زده بود. او آن گاه که هدیه جبهه خود را به خادم غریبی که از افغانستان مهمان ایرانی ها شده بود داد تا کولر بخرد؛ در عمل حرف می زد. صرف شهریه طلبگی اش برای کتابخانه مسجد «اباذر» هم در همین قالب تفسیر می شود نه چیز دیگر.
«به نقل از روح الله صدیقیان»
@sardaraneashgh
عصر بود که از شناسایی اومد. انگار با خاک حمام کرده بود!
از غذا پرسید؛ نداشتیم!
یکی از بچهها تندی رفت از شهر چند سیخ کوبیده گرفت. کوبیدهها رو که دید، گفت: "این چیه؟"
بشقاب رو زد کنار و گفت: "هر چی بسیجیها خوردن از همون بیار. نیست؟ نون خشک بیار!"
فرماندهان امروز جنگ اقتصادی چقدر شبیه فرماندهان دفاع مقدس هستند؟ زندگیهاشون در سطح زندگی عامه مردم هست؟
@sardaraneashgh