📸 تصویر تازه منتشر شده از شهید سلیمانی در زادگاهش ؛ روستای قنات ملک
@sardaraneashgh
✍ شهید حاج قاسم سلیمانی
اغلب ما از یک حس مشترکی برخورداریم و آن،حس مغمومیت است. وقتی انسان چیزی را از دست می دهد، یا برای چیز ارزشمندی تلاش می کند اما قدرت وصول به آن را ندارد، احساس مغمومیت می کند. این مغمومیت نشاط آور است، پیروزی آور است، معنویت آور است... به من خیلی مراجعه می کنند. هرکسی دستش به من می رسد این را میگوید: دعا کن شهید بشوم...
من به آنها می گویم دعا کنید خداوند این حال را در شما حفظ کند. وای به روزی که انسان این حالت غم را، این حالت باختن را، این حس جاماندگی را در اثر دنیا از دست بدهد! او خاسر است...
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سلام حاج خانوم! احوال شما؟ قاسمم... قاسم سلیمانی
@sardaraneashgh
۹بهمن ماه #سالروز رحلت استاد بزرگ اخلاق و عارف آيت اللّه #ميرزا_علیآقا_قاضی_طباطبایی (1325 ش) گرامی باد . 🌹
💥 آيت اللّه سيد على قاضى طباطبايى در سال 1248 ش13 ذيحجه 1285 ق در تبريز و در خانواده اى اهل علم و ادب و تقوى متولد شد.
💥ایشان در تبريز از برخى فضلا و نيز پدر، استفاده هاى علمى برد و در جوانى براى ادامه تحصيلات راهى نجف اشرف گرديد.
💥 آيت اللّه قاضى در نجف از محضر درس استادان نامدارى همچون محمد فاضل شربيانى، محمد حسن مامقانى، شيخ الشريعه اصفهانى، آخوند خراسانى و ميرزا حسين خليلى تهرانى بهره هاى فراوان برگرفت و در درس عارف كامل، سيد احمد كربلايى و نيز شيخ محمد بهارى شركت كرد.
💥 اين شخصيت والامقام پس از ساليانى توقف در نجف، در فقه، اصول، حديث و تفسير متخصص و ماهر شد و از رجال اخلاق و عرفان گرديد.
💥آيت اللّه قاضى از آن پس علاوه بر تهذيب نفس به تربيت شاگردان همت گماشت كه حضرات آيات: علامه طباطبايى، سيد محمد حسن الهى
برادر علامه، سيد رضا بهاءالدينى، محمدتقى بهجت فومنى و... از جمله دست پروردگان مكتب اخلاق و عرفان آيت اللّه قاضى طباطبايى مى باشند.
💥 سرانجام اين عارف كامل در نهم بهمن 1325 ش برابر با 6 ربيع الاول 1366 ق در 77 سالگى به ديار قدس پر كشيد و در وادى السلام نجف اشرف نزديك مقام حضرت مهدى عج الله تعالی فرجه الشریف به خاك سپرده شد.
@sardaraneashgh
#سیره_شهدا
#شهید_مجید_بقایی
▫️قرار بود فرماندهان سپاه اسلام به دیدار امام بروند. نرفت؛ گفت اول شناسایی را تمام کنیم. گفتند حداقل به دیدار خانواده برو. بهبهان نزدیک بود؛ اما چهل کیلومتر که رفت. طاقت نیاورد و برگشت. فردا با حسن باقری برای شناسایی رفت. همانجا شهید شدند.
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
همه ی التماس چشمای ترم
یه شب جمعه حرمت ....
شب جمعه است هوایت نکنم میمیرم یادی از صحن و سرایت نکنم میمیرم
صلی الله علیک یا اباعبدالله الحسین
@sardaraneashgh
🔹🔹حضرت مهدی(عج):
✔️ اكثِروا الدُّعاءَ بِتَعجِیل الفَرَجِ
فَاِنَّ ذلِكَ فَرَجُكُم
✔️ برای تعجیل در ظهور من زیاد دعا کنید
که خود فَرَج و نجات شما است.
📕📕 کمالالدین، ج ٢، ص ٤٨٥
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@sardaraneashgh
چه دعایی کردی؟!
که دراین بین
خدا،تو را خواست
و در آغوش گرفت...
#شهیدمحسن_حججی
#یادش_باصلوات
@sardaraneashgh
🔰 احکام | ارتباط بیمار کرونایی با دیگران
❓اگر شخصی به کرونا مبتلا شده، آیا جایز است با کسانی که از وضعیت او اطلاع ندارند رفت و آمد نماید؟
🔸اگر احتمال عقلائی بدهد که موجب سرایت به دیگران گردد، باید از این کار اجتناب کند.
@sardaraneashgh
🌹👆نحیف بود و لاغر
مادرش میگفت اخه پسرم تو چکاری از دستت برمیاد و میتونی تو جبهه انجام بدی
❤️نمیدانست فرزندش مغز متفکر برنامه ریزی و عملیات های مهم و استراتژیک و معاون فرمانده نیروی زمینی ست.
او کسی نیست جز غلامحسن افشردی معروف به حسن باقری فرمانده شجاع و کارآمد دوران جنگ
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 خبرنگار بود وقتی رفت جبهه ،واحد شناسایی سپاه و راه انداخت...
♦️غلامحسین افشردی معروف به حسن باقری، نابغه جنگ شناخته شد
👆 روایت اولین دیدار و آشنایی حضرت آقا با حسن باقری
🕊شادی روحش صلوات
@sardaraneashgh
ماجرای این عکس چیست؟
سمت راست: شهید حجت مقدم
نفر وسط: آقا عطا
سمت چپ: شهید مالک اوزمچلویی
شهادت: ۱۳۶۶/۱۱/۱؛ عملیات بیت المقدس ۲
اما ماجرای عکس:
زمستان سال شصت وشش عملیاتی به نام بیت المقدس دو در منطقه غرب کشور در کردستان صورت می گیرد در ساعات ابتدایی بامداد اول بهمن طی درگیری هایی در منطقه کوهستانی #ماووت عراق و در جنگ روبرو توسط تیر بار عراقی در تاریکی شب این دو شهید بزرگوار به شهادت میرسند همرزمان این شهدا این عزیزان رو زیر برف پنهان می کنند و به عقب برمی گردند اما آقا عطا و چند نفر دیگه می مانند تا حتما دوستانشون رو برگردونن...
روزها به خاطر داشتن دید توسط دشمن حرکتی نداشتن و در تاریکی شب و در اون برف و سرما و کوهستان، شهدا رو روی دوششون حمل میکردن...
سه شبانه روز طول میکشه تا به نیروهای خودی برسند و پیکرها رو تحویل بدن که اونجا این عکس و چند تا عکس دیگه به یادگار می مونه...
دعای مادران شهدا همیشه پشت سر عزیزانی ست که نگذاشتند مادرها چشم انتظار بمانند...
@sardaraneashgh
#خاطرات_شهدا
#شهید_محمدجواد_آلاسحاق
شهید «محمدجواد آل اسحق» مرد صبر بود و عمل. با سعه صدر در کتابخانه مسجد محل، کودکان و نوجوانان را چون باغبانی پرورش می داد. صبح جمعه ای در زمین های خاکی آسایشگاه، آنقدر با لطافت و هنر درس اخلاق داد که می خواست اشک را از چشمه قلبم به چشم سرم سرازیر سازد. هیچ یک از برو بچه ها دلشان نیامد سکوت زیبای فضای کلامش را بشکنند. آخر او در عمل حرف ها زده بود. او آن گاه که هدیه جبهه خود را به خادم غریبی که از افغانستان مهمان ایرانی ها شده بود داد تا کولر بخرد؛ در عمل حرف می زد. صرف شهریه طلبگی اش برای کتابخانه مسجد «اباذر» هم در همین قالب تفسیر می شود نه چیز دیگر.
«به نقل از روح الله صدیقیان»
@sardaraneashgh
عصر بود که از شناسایی اومد. انگار با خاک حمام کرده بود!
از غذا پرسید؛ نداشتیم!
یکی از بچهها تندی رفت از شهر چند سیخ کوبیده گرفت. کوبیدهها رو که دید، گفت: "این چیه؟"
بشقاب رو زد کنار و گفت: "هر چی بسیجیها خوردن از همون بیار. نیست؟ نون خشک بیار!"
فرماندهان امروز جنگ اقتصادی چقدر شبیه فرماندهان دفاع مقدس هستند؟ زندگیهاشون در سطح زندگی عامه مردم هست؟
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#استوری ❤️
به یاد پدری مهربان
@sardaraneashgh
📜 #کلام_شهید
👌یڪ فرمانده ی خیلی بالایی داریم ،نامش امـام زمـان (عج) است.
اگر طوری شود تقصیر ماست ڪه ،ما بدیم و معصیت کار ..
#شهید_حسن_باقری
@sardaraneashgh
#خاطره
✍میانه نبرد بودیم ؛ در حمله بوکمال. از منطقه T2 به T3 رسیدیم . همان جا بودیم که حاجی سخنرانی کرد و گفت؛ کمتر از دو ماه دیگر اثری از داعش باقی نخواهد ماند . نشسته بود نوک خط روی خاکریز؛ دفتری جلویش باز بود . زینبیون از این طرف برید ، حیدریون از این طرف و شما هم از وسط بزنید . بچه ها به صدا در آمدند که انتحاری ها امانشان را بریده ، از شدت انفجارهایشان گوش هایمان خونریزی کرده ، چشم هایمان تیره و تار میبیند .
حاجی یکپارچه غیظ شد ! «پورجعفری!
برو تفنگ منو از توی ماشین بردار بیار خودم میرم.» جان بچه ها بود و فرماندهشان! نه نیاوردند روی حرفش و زدند به خط دشمن.
📚منبع : کتاب سلیمانی عزیز
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برگی از زندگی شهدا
برای انهایی که میخواهندبوی شهدابگیرند
📽 شهید خطاب به همسرش: نمیتونم جلو دوستام بهت بگم #دوستت_دارم !!
❤️ یک روایت عاشقانه از همسر #شهید_سیاهکالی
#یادت_باشه
کمی مثل شهداشویم
@sardaraneashgh
نخستین عید بعد از ازدواجمان که لبنانیها رسم دارند دور هم جمع میشوند، مصطفی در مؤسسه ماند و نیامد به خانه پدرم. آن شب از او پرسیدم: «دوست دارم بدانم چرا نرفتید؟» مصطفی گفت: «الان عید است. خیلی از بچهها رفتهاند پیش خانوادههایشان. اینها که رفتهاند، وقتی برگردند، برای این دویست، سیصد نفر یتیمی که در مدرسه ماندهاند تعریف میکنند که چنین و چنان. من باید بمانم با این بچهها ناهار بخورم، سرگرمشان کنم که اینها هم چیزی برای تعریف کردن داشته باشند». گفتم: «چرا از غذایی که مادر برایمان فرستاد، نخوردید؟ نان و پنیر و چای خوردید». گفت: «این غذای مدرسه نیست». گفتم: «شما دیر آمدید بچهها نمیدیدند شما چی خوردهاید». اشکش جاری شد، گفت: «خدا که میبیند».
شهید مصطفی چمران
نیمه پنهان ماه ، ج۴
#عاشقانه_با_شهدا
@sardaraneashgh
♨️ تاوان قضا شدن #نماز_شب
💢سرباز که بود، دو ماه صبح ها تاظهر #آب نمی خورد.
💢نماز نخوانده هم نمی خوابید. می خواست یادش نرود که دوماه پیش یک شب نمازش #قضا شده بود.
شهید حسن باقری
📚یادگاران، جلد چهار، کتاب حسن باقری، ص 8
#نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم
#التماسدعایفرج
@sardaraneashgh
حاج حسین یکتا: حسن باقری [به عنوان] خبرنگار رفت جبهه، [در مقام] فرمانده عالی رتبه شهید شد؛ منو تو که اصلا از شکم مادرمون افسر جوان جنگ نرم به دنیا اومدیم[!] کارِ سرباز صفر هم نمیکنیم برا آقا؛ بعد هم همش میگیم: "با یکی دیگهس، یکی دیگه ما رو جمع کنه". مگه حسن باقری رو یکی دیگه جمع کرد؟ حسن باقری همه رو جمع کرد.
@sardaraneashgh
جوونخوشسیماییبود😇
گفتماگهشهیدشیخونوادت
چی؟!میخوایتنهابذاری؟🤔
گفت:مگهتاحالامنمواظبشون
بودم!منچکارهامخداباهاشونه
ازاینبهبعدهمخداتنهاشون
نمیذاره...🙃
بخشیازوصیتشهید👇
منخیلیبهحضرتزهراعلاقه
داشتمطوریکههروقتبه🍃
فکرشمیافتماشکمجاری😭
میشودوازاینخانمبزرگوار
میخواهمکهازخدابخوادکه🙏
ازسرتقصیرمابگذرهتاهرچه
زودتربهاونعشقکهواردسپاه
شدمبرسم.😍
❤️شهادتشهادتشهادت❤️
❤️ #جمعه ❤️ #استوری
❤️ #شهیدکمیلصفریتبار
@sardaraneashgh
🌷شهید نوجوان مهرداد عزیزاللهی:
🌀 وقتی به منزل امام رسیدم،
از یک درب آهنی کوچک وارد حیاط شدم، 🚪
حیاط کوچکی بود. از چند پله بالا رفتم و وارد ایوان شدم، کفشهایم را از پا بیرون آوردم. 👞
داخل اتاق رفتم، سلام کردم و مستقیم به طرف امام رفتم. ✨😍
⚜حالت عادی خودم را از دست داده بودم و یک حالت هول مانندی پیدا کرده بودم، بعد از نزدیک شدن به امام، دست مبارکشان را گرفتم و بوسیدم، 😘
کمی که نشستم یک شیشه عطر و چند عدد قند در آوردم تا امام تبرک کنند، امام دست من را گرفتند 😌 و گفتند:
«سردت هست؟»
گفتم: خیر.
🔸 بعد امام از من سوال کردند که «جلو هم میروی؟»
گفتم: بله. 😊
🌷 بعد گفتند: «کوچولو هستی» بعد لبخندی زدند و بلند شدند و به داخل اتاق رفتند. من هم دنبالشان رفتم. 🙃
🔹حاج آقا توسلی هم عبای امام را برداشت و به اتاق رفت. امام یک عرقچین سیاه و یک عبای آبی آسمانی هم داشتند.
🔅 امام نشستند روی یک مبل که ملافهی سفیدی رویش کشیده شده بود. من هم کنارشان ایستادم و از امام پرسیدم:
نظر شما دربارهی این جنگ چیست⁉️
امام لبخندی زدند و گفتند: خوبه.☺️
بعد به امام گفتم: «ممکن است یک نوشته و یا چیزی به من بدهید.» 📝
این را گفتم و بلافاصله رفتم و یک قرآن از یک نفر که بیرون ایستاده بود گرفتم و به دست مبارک امام دادم. ✨
امام مطلبی روی آن نوشتند. و به من دادند. ❤️
تولد ۱۳۴۶ اصفهان
شهادت۱۳۶۴ عملیات کربلای چهار در حین غواصی
جزیره ام الرصاص
🕊🕊🕊🕊🕊
#شهید_مهرداد_عزیزالهی
@sardaraneashgh
دخترت را انتخاب کردیم
❣خاطره ایی از دایی شهید❣
دخترم وقتی بچه بود و به تازگی کلاس حفظ قران میفرستادیمش...یه شب خواب دیدم یه فرشته ایی اومد نزدیکم و بهم گفت ما دخترت رو انتخاب کردیم...
این خواب از یاد من رفته بود تا وقتی که داماد عزیز تر از جانم به شهادت رسید.. ناگهان به یاد این خواب افتادم...و گفتم سبحان الله از خواست و قدرت خداوند که روزی که دخترم رو وقتی بچه بود کلاس حفظ قران فرستادم این خواب رو دیدم و الان تو واقعیت شاهد به وقوع پیوستنش هستم ...که دختر من رو برای همسر شهید بودن انتخاب کرد
🌹 شهید مدافع حرم حمید سیاهکالی
@sardaraneashgh