#شهادت_بچه_پولدار_محل....
🌷من بعد از عملیات رمضان در سال ۶۱ وارد جنگ شدم. مسجدی به نام مسجد «مکتب امام» در خیابان کاشانی نزدیک خانهمان بود. کوچک که بودم به کلاسهای قرآنی میرفتم. آقای «میرجعفری» معلم من بود که الآن استاد دانشگاه تربیت معلم شده است. وقتی انقلاب شد، این مسجد پایگاه بچههای انقلابی شد. من زمان انقلاب، سوم راهنمایی بودم. محل ما در شهر یزد، محله بچه پولدارها بود، ولی همه نوع تیپی در آن پیدا میشد. از ساواکی و مغازهدار تا تاجر و ثروتمند.
🌷خانوادهای از مشهد به محل ما آمده و ساکن شده بودند که نام خانوادگیشان «جلالیان» بود و وضع مالی توپی داشتند. خانه چند هزار متری و ملک و املاک زیاد و هر کدام از زن و شوهر چند مدل ماشین خارجی داشتند. اینها دو تا پسر داشتند که هر دو به مسجد میآمدند و یکی از پسرها هم با من به جبهه آمده بود.
🌷یک بار بعد از این که از جبهه برگشتیم، پدر و مادرش به خانهمان آمدند و گفتند: یک جوری پسر ما را از جبهه رفتن منصرف کنید. ما ماشین، خانه، زندگی در ایران و یا هر کشور خارجی دیگری به این پسر میدهیم و از او خواهش کردیم به جبهه نرود ولی گوش نمیکند. شما متقاعدش کنید.
🌷ولی این دو پسر با وعده وعیدهای پدر و مادرش خام نشدند و باز هم به جبهه آمدند. برادر کوچکتر در عملیات «والفجر مقدماتی» در فکه شهید و پیکرش مفقود شد. دومی هم پاسدار و در علمیاتی با موج انفجار جانباز شد. اما دوباره به جنگ رفت. الآن هم یکی از بهترین پزشکان کشورمان است.
راوی: رزمنده دلاور جانباز حسین زارع
#شهدا_را_ياد_كنيم_با_ذكر_صلوات
@sardaraneashgh
امشب یادی کنیم ازمسیح کردستان
سردار شهید محمد بروجردی
سیلی سرباز بر صورت شهید بروجردی
در دفتر فرماندهی سر و صدا به حدی رسید که فرمانده سپاه منطقه هفت از اتاقش بیرون آمد و جویای قضیه شد.
مسئول دفتر گفت:" این سرباز تازه از مرخصی برگشته ولی دوباره تقاضای مرخصی داره".
فرمانده گفت:" خب! پسر جان تو تازه از مرخصی آمدی نمیشه دوباره بری".
یک دفعه سرباز جلو آمد و سیلی محکمی نثار شهید بروجردی کرد. در کمال تعجب دیدم شهید بروجردی خندید و آن طرف صورتش را برد جلو و گفت:" دست سنگینی داری پسر! یکی هم این طرف بزن تا میزان بشه".
بعد هم او را برد داخل اتاق. صورتش را بوسید و گفت:"ببخشید، نمی دانستم این قدر ضروری است.می گم سه روز برات مرخصی بنویسند".
سرباز خشکش زده بود و وقتی مسئول دفتر خواست مرخصیش را با کارگزینی هماهنگ کند گوشی را از دستش گرفت و گفت:"برای کی می خوای مرخصی بنویسی؟برای من؟نمی خواد. من لیاقتش را ندارم".
بعد هم با گریه بیرون رفت.بعدها شنیدم آن سرباز راننده و محافظ شهید بروجردی شده؛یازده ماه بعد هم به شهادت رسید.آخرش هم به مرخصی نرفت.
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✨بر خلق خوش و
🌸خوی محمد (ص) صلوات
✨بر عطر گل
🌸روی محمد (ص) صلوات
✨در گلشن
🌸سر سبز رسالت گوييد
✨بر چهره
🌸گل بوی محمد (ص) صلوات
🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ🌸
@sardaraneashgh
#شهید_کمیل(کامبیز )زرودی
فرازی از #وصیت نامه شهید
خدایا تو شاهدی چیزی عزیزترازجانم ندارم تافدا ی اسلام و امام کنم خدایا ای کاش هزاران جان داشتم وبخاطر رضای تودر اسلام اصیل است میدادم. خدایا تا زمانی که مرا نیامرزدی از این دنیا مبر
خدایا اگر دوستم داری شهادت را نصیبم بفرما
#سالروز_شهادت
@sardaraneashgh
#مکتب_حاج_قاسم
🔸حضرت آقا عبای نماز شب خود را دادند تا حاج قاسم را با آن دفن کنند.آقا با این عبا 14سال نماز شب خوانده بود.این دومین عبای نماز شب آقا بود که شهیدی با آن دفن می شد اولین بار برای شهادت حاج احمد کاظمی بود.
─┅•═༅𖣔✾🌼✾𖣔༅═•┅─
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلیپ_تصویری
🎤سخنرانی استاد عالی
💠موضوع: ویژگیهای ممتاز پیامبر(ص)
@sardaraneashgh
#نمازاول وقت
سفارش #شهدا
فرازهایی از وصیّت نامه
🌹 #شهید_احمـد_مشلـب 🌹
ای #برادرانم
💢باید هرکـدام ازشما عنصر فعّالـی باشد
بخدا قسم نمی شود پایان زندگی بجز #شهادت باشد
💢دنیا را همه میتواننـد تصاحب کـننداما #آخرت را فقط با اعمال نیک میتوان تصاحـب کـرد
♨️من نیز این مسیر را #طی_کردم
💢بسیاری فکر میکنند سخـت است
اما اگر از دید #خدایی به آن بنگریم چیزی بجز #آسانی در آن نیـست
♨️توصيه ميكنم كه
✅#نماز خود را در #اول_وقت بخوانيد
✅#قرآن بخوانيد
✅ مواظب نماز و #دين خود باشيد
✅ #محرم و عاشورا را زنده نگه داريد
✅ زيارت عاشورا را بخوانيد
♨️حتى شده روزى يكبار
یاد شهدا گرامی وراهشان جاودان
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برسد به گوش جهانیان
دو جهان به نام محمد است
#صابرخراسانی
-اللهم صل علی محمد و آل محمد و
عجل فرجهم🌷
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 حال و هوای حرم اباعبدالله الحسین علیه السلام به مناسبت فرا رسیدن ولادت پیامبر اکرم (ص) و امام جعفر صادق (ع)
🌺اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ 🌸
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سعـכیاگࢪعاشقے کنۍۅجوانی
عشـ℘ـق محمدﷺ بساستو ٔال محمّد...
#منمحمّدرادوستدارم💕
@sardaraneashgh
🌷وصیتنامه بسیار عجیب یک شهید
✍سردار حاج حسین کاجی:بعد از جنگ، در حال تفحص در منطقهی کردستان عراق بودیم که به طرز غیرعادی جنازهی شهیدی را پیدا کردیم، از جیب شهید، یک کیف پلاستیکی در آوردم، داخل کیف، وصیتنامه قرار داشت که کاملا سالم بود و این چیز عجیبی بود، در وصیتنامه نوشته بود: من سیدحسن بچهی تهران و از لشکر حضرت رسول (ص) هستم، پدر و مادر عزیزم! شهدا با اهل بیت ارتباط دارند، اهل بیت، شهدا را دعوت میکنند، من در شب حمله یعنی فردا شب به شهادت میرسم و جنازهام هشت سال و پنج ماه و 25 روز در منطقه میماند، بعد از این مدت، جنازهی من پیدا میشود و زمانی که جنازهی من پیدا میشود، امام خمینی در بین شما نیست، این اسراری است که ائمه به من گفتند و من به شما میگویم.
به مردم بگویید ما فردا شما را شفاعت میکنیم، بگویید که ما را فراموش نکنند.
بعد از خواندن وصیتنامه دربارهی عملیاتی که لشکر حضرت رسول (ص) آن شب انجام داده بود تحقیق کردیم، دیدیم درست در همان تاریخ بوده و هشت سال و پنج ماه و 25 روز از آن گذشته است.
📚 کتاب خاطرات ماندگار؛ ص192 تا 195
@sardaraneashgh
❤️🍃
#ماه_فرو_ماند_از_جمال_محمد...
وقتی در بهشت برزخی در کنار پدر عزیزم بودم و از نعمت های بهشت لذت می بردم، به من گفت آماده باش تا به دیدار پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله برویم.
تعجب کردم و گفتم: مگر پیامبر اینجا هستند؟
باخوشحالی همراه پدرم رفتیم. ما وارد باغ زیبایی شدیم که بسیار زیبا بود و شبیه آن را هرگز ندیده بودم.
تعداد زیادی از شهدا آنجا نشسته بودند، ما هم در کنار آنها نشستیم.
لحظاتی بعد رسول گرامی اسلام وارد شدند، چهره پیامبر بسیار زیبا و دلنشین بود. آنقدر که همه مثل من، محو در زیبایی ایشان شده بودیم. به تعبیر دنیایی هیچکس پلک نمی زد!
یادم هست که به پدرم گفتم: وقتی چهره پیامبر اینقدر زیباست، چرا خداوند در قرآن از زیبایی حورالعین تعریف کرده؟!
آنجا همه مانند من به چهره پیامبر خیره بودند و سخنان دلنشین ایشان را گوش می کردند...
📙برگرفته از کتاب با بابا، اثر گروه شهید هادی
@sardaraneashgh
shahid Rasoulkhalili2 - @Rasoulkhalili.mp3
2.05M
هر کسی گمنام تر،
زهرا (س) خریدارش شود...
🔸روایتی از #شهید_رسول_خلیلی
@sardaraneashgh
🕊📚🕊📚🕊﷽🕊📚
📚🕊📚🕊
🕊📚🕊
📚🕊
🕊
✍ #شهیدیکهبهاحترامامامزمانزندهشد:
🔸از نماینده امام و امام جمعه محترم شيراز شنيدم: «پس از عمليات بيت المقدس که منجر به فتح خرمشهر گردید عده اى از شهدایى را که در این عمليات به شهادت رسيده بودند به شيراز آوردند. جمعيت زیادى از مردم در این مراسم تشييع حضور یافته بودند که در ميان آنها علماى شهر دیده مى شدند.
🔹اجساد مطهر شهدا در ميان حزن و اندوه فراوان مردم بر دستهاى آنان تا "دارالرحمه" شيراز تشييع گردید و پيكرهاى مطهر شهدا در آنار قبرهایى که از قبل آماده شده بود، قرار گرفت.
🔸در شيراز رسم بر این بود که علماى شهر بخصوص روحانيونى که از لحاظ سنى و موقعيت اجتماعى از دیگران ممتازتر بودند مسؤوليت تلقين شهدا را برعهده مى گرفتند. حجة الاسلام و المسلمين طوبائى از روحانيون شهر که امام جماعت مسجد کوشک عباسعلى شيراز بود براى من نقل مى کرد: شب قبل که براى نماز شب برخاستم مسائلى برایم پيش آمد که دانستم فردا با امری عجيب مواجه مى شوم.
🔹وقتى وارد قبر شدم تا تلقين شهيد مورد نظر را انجام دهم، به محض ورود به قبر در چهره شهيد حالت تبسمى احساس کردم و فهميدم با صحنه اى غير طبيعى روبرو هستم. وقتى خم شدم و تلقين شهيد را آغاز کردم، به محض اینكه به اسم مبارك امام زمان(عج) رسيدم مشاهده کردم جان به بدن این شهيد مراجعت کرد، چون شهيد به احترام امام زمان(عج) سرش را خم کرد، به نحوى که سر او تا روى سينه خم شد و دوباره به حالت اوليه برگشت.
🔸در آن لحظه وقتى احساس کردم حضرت صاحب الزمان(عج) در موقع تدفين آن عزیز حضور یافته است، حالم منقلب شد و نتوانستم با مشاهده این صحنه عجيب و غيرمنتظره تلقين را ادامه دهم.
پس از اینكه حالم دگرگون شد و نتوانستم تلقين شهيد را ادامه دهم، به کسانی که بالاى قبر ایستاده بودند و متوجه حال منقلب من نبودند اشاره کردم که مرا بالا بكشند.
🔹وقتى آنها چشمان پر از اشك و حال دگرگون مرا دیدند سراسيمه مرا از قبر بالا کشیدند و از من پرسيدند: چه شده؟ چرا تلقين شهيد را تمام نكردید؟ در جواب به آنها گفتم: اگر صحنه هایى را که من دیدم شما هم مى دیدید مثل من نمى توانستيد تلقين شهيد را ادامه دهيد، و اضافه کردم کسی دیگر برود و تلقين شهيد را بخوکندو تمام کند چون من دیگر قادر به ادامه این کار نيستم.
📚برگرفته از کتاب لحظه های آسمانی
🇮🇷@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#این_خانم_هست_دیگه❗️
🎥کلیپ تصویری
🍃تلنگری که شیخ جعفر آقای مجتهدی به آیت الله فاطمی نیا زدن و سبک زیارت رفتن ایشان را متحول کردند...
@sardaraneashgh
🕊 حاج قاسم چه قانونی برای تیم حفاظت خود تعیین کرده بود؟
💐 هادی و شهروز هیچگاه قرار فاصله سی متر را نشکستند البته به جز یکبار فرودگاه بغداد و آن شب کذایی وقتی که دیگر حاجی اجازه داده بود در نزدیکترین حالت پیش او بمانند. حالتی که حتی دیگر نتوان گوشت و پوست و استخوانشان را هم از یکدیگر جدا کرد...👇
🔗http://www.tafahoseshohada.ir/fa/news/2822
هدیه نثار ارواح مطهر همه شهدا صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@sardaraneashgh
#وصیتنامه
#شهید_امیرعلی_هویدی :
با سلام و صلوات بر محمد و آل محمد(ص) آرزویم از بدو ورودم به لباس مقدس سپاه پاسداران، خدمت در راه کشور مقدس خودم ایران و خدمت به دین مقدس اسلام و شیعیان می باشد. و تنها آرزویم پوشیدن لباس سبز سپاه که همان کفن و لباس شهادتم می باشد، شهادت در راه دین مقدس اسلام است. وبا دلی پر از شوق و عاشقانه عازم ماموریت در کشور سوریه می باشم و بسیار خوشحال و شادمان هستم و اگر خدا بپذیرد جانم را در راه دفاع از حرمین شریفین و دین مقدسم تقدیم می نمایم. و ان شاءالله این حقیر از سربازان امام زمان(عج) باشم و جزء افرادی باشم که در هنگام جان دادن ذکر لبم حسین(ع) باشد و به عشق مولا علی(ع) جان به جانان آفرین تسلیم نمایم. از خانواده خودم و برادران پاسدار خودم و همه شما خواستارم که همیشهد در راه حق و ولایت و رهبری و انقلاب قدم بردارید و حافظ خون شهدا باشید تا بتوانید پرچم اسلام را به دست صاحب حقش امام زمان(عج) بدهید و از همه شما خواستارم که من حقیر را حلال کنید.
@sardaraneashgh
#خاطرات_شهدا
#شهید_حمیدرضا_دایی_تقی
حمیدرضا با کمک بچههای پایگاه، هیئتی به نام مدافعان حرم راه اندازی کرده بود. همیشه به دوستانش سفارش میکرد که چهارشنبه هر هفته ساعت هفت و نیم برای برپایی هیئت در مسجد حاضر شوند. قرار بود دوشنبه پیکرش به ایران برگردد که مدام تاخیر پیش میآمد.
وی افزود: تا اینکه روز چهارشنبه شد. پیکر آقا حمید را مستقیم از فرودگاه به محله آوردند. اول اطشاران و بعد خانه پدری و بعد هم مسجد المهدی (عج). آقا حمید سر ساعت هفت و نیم در مسجد حضور داشت؛ مثل چهارشنبه هر هفته. هیئتی که یادگار آقا حمید بود.
وی با اشاره به وصیت نامه شهید دایی تقی خاطرنشان کرد: در بخشی از وصیت نامه او آمده است: «عزیزانم خدا را هر زمان و مکان فراموش نکنید و نماز را ترک نکنید تا خدا را گم نکنید و در اصل خودتان را گم نکنید».
همسر شهید دایی تقی بیان کرد: شهید دایی تقی خیلی پر جنب و جوش بود، هیچ کاری را زمین نمیگذاشت و یا یکی را به نفع دیگری حذف نمیکرد. با برنامهریزی دقیق از عهده همه کارها برمیآمد. در عین حال، لطیف و شوخ طبع بود، خنده از لبانشان نمیرفت، بسیار با بصیرت بودند و اخبار، به خصوص اخبار سوریه را به دقت رصد میکردند، در مورد همه چیز احساس مسئولیت داشت.
@sardaraneashgh
#مصعب_پیامبر🌸
🔹یکیاز دوستانش برایم تعریف ڪرد:
🔹صبح روز مبعث حال وهوای عجیبی داشت. با بقیه ی نیروها برای نماز صبح حاضر نشد و خودش به تنهایی در محل دیگری با یک حالت معنوی خاصی نماز خواند. سر سفرهیصبحانه هم حاضر نشد. وقتی علت را از او پرسیدند، در جواب گفت: میخواهم صبحانه را از دست پیامبر ﷺ در بهشت دریافت ڪنم! یک سیب به او تعارف ڪردند ، نخورد وگفت : دلم میوهی بهشتیمیخواهد!
🔹🌷همان روز به شهادت رسید. هم صبحانه ی خود را از دست پیامبر ﷺ دریافت ڪرد و هم از میوه های بهشتی و سایر نعمت های آن برخوردار شد...
🔹🌷شهیدی ڪه همرزمانش به خاطر نظم، تقوا و شجاعتش لقب «مصعب پیامبر» را به او دادند
✍ راوی: پدر بزرگوار شهید🥀
📚 منبع : ڪتاب ستاره ها ص ۳۰
🌷#اولین_فرمانده_تیپ۲۱_امامرضا
خراسان
#شهــید_سردار_محـمدمهـدی_خــادم🌷🕊
الشــریعه
#شهادت_عملیات_بیتالمقدس۱۳۶۱
@sardaraneashgh
💔
جمله یاران چون خیال،
از پیش ما برخاستند
ما خیال یار خود را
پیش خود بنشاندیم
شهدا را یاد کنید با صلوات 🌹
@sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
روایت سردار محمد #احمدیان از شهید علی اکبر #جزی
از شهیدی با دست زغالی چه می دانید؟
#عطرصلوات نثارهمه مشتاقان #شهادت
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍ وَعَجِّلْفَرَجَهُمْ
@sardaraneashgh