💢ابوزینب و انتخاب راه شهادت به جای زندگی در اروپا
مراسم بزرگداشت شهید ابوزینب به همراه تقدیر از خانوادههای شهدای مدافع حرم فاطمیون برگزار شد. این مراسم علاوه بر خانوادههای شهدای مدافع حرم، میزبان فعالان فرهنگی مانند حجتالاسلام علیرضا پناهیان بود.
حجت الاسلام پناهیان ضمن قدردانی از خانوادههای شهدای فاطمیون، درباره شهید محمد جعفر حسینی (ابوزینب) گفت: او یک جوان با استعداد افغانستانی بود. برای او زمینه زندگی در اروپا نیز فراهم بود اما فعالیت در بین نیروهای مدافع حرم را ترجیح دادند. ابوزینب نقش بسیار مهمی در شکل دهی و سازمان دهی نیروهای مدافع حرم داشت.
گفتنی است؛ شهید محمد جعفر حسینی متولد ۱۳۶۳ در افغانستان بود. او از فعالان عرصه جهادی و فرهنگی در حوزه مهاجرین بود. اقداماتی مانند تشکیل هیئت شهدای گمنام افغانستانی در حماسه اربعین، برگزاری دورههای آموزشی ویژه مهاجرین و... را میتوان از ایشان نام برد. از ایشان دو فرزند به نامهای زینب و محمد حسین به یادگار مانده است.
@khaimahShuhada
🔴 تنها کسی که می تواند ایران را نجات دهد آیتالله خمینی است
🌹 کلام شهید: من فکر می کنم تنها کسی که می تواند ایران را نجات دهد آیت اللّه #خمینی است. امروز مردی از سلاله پیامبر و علی و حسین یک تنه در مقابل این ظلم و ستم ها قد برافراشته است. پیروی از این مرجع بزرگ همانا پیروی از رسول خدا است. پیروی از حسین (ع) و ائمه اطهار است.
♦️ امام خمینی: زجر ما این است که ما را حبس کردند یا زندان بردند؟ یا زجر این است که پای بعضی از علماء را اره (اشاره به #آیتالله_غفاری) کردند؛ آقا! توی روغن سوزاندند زجر ما این است که ۱۰ سال، ۱۵ سال، ۸ سال، ۷ سال، علمای ما در حبس هستند.
سالروز شهادت
@khaimahShuhada
#کلام_شهید
ریشی که به خمینی دشنام بدهد نمی خواهم!
آیت الله غفاری پشت سر امام از آرمان های والای او پشتیبانی نمود و دوران رنج و محنت و زندان و حبس را سپری نمود.
در طول مدت بازداشت و در بازجوییها اراده قاطع و شجاعت بی نظیر آیتالله غفاری، تمامی مأموران را به حیرت وا داشته بود .
نقل است که در زندان وقتی او را می بردند که ریشش را بزنند، سرهنگ محرری به او میگفت : (( اگر دشنام خمینی بدهی ، ریشت را نمی زنیم.))
شهید غفاری به او گفت :
((ریشی که به خمینی دشنام بدهد نمی خواهم ولی دشنام می دهم رضا خان پالانی را.))
@khaimahShuhada
•═┄•※☘🌺☘※•┄═•
#شهیدانه
#شهید_محسن_حججی🌷
🤲همسرش می گوید: مجرد که بودم همیشه سر سجاده نماز از خدا می خواستم کسی را شریک زندگی ام بکند که حضرت زهرا سلام الله علیها تأییدش کرده باشد از ته دل این را از خدا می خواستم.
💐وقتی #محسن به خواستگاری ام آمد،بهم گفت:«من همیشه از خدا می خواستم که زن آینده ام اسمش زهرا باشه،به عشق حضرت زهرا سلام الله علیها» بهم می گفت:«از خدا می خواستم هم اسمش زهرا باشه و هم سید باشه و هم مورد تأیید خود بی بی باشه» وقتی فهمید من هم همین را از خدا می خواسته ام،گل از گلش شکفت، حضرت زهرا سلام الله علیها شد پیوند دهنده قلب هایمان💞
📚برگرفته از کتاب«حجت خدا. اثر گروه شهید هادی
@khaimahShuhada
✅به حضرت زهرا(س) متوسل شدم و نجات يافتم...
🔸نمیدانم چه شد! هر قدر تلاش کردم خودم را از شر سیمهای خاردار خلاص کنم، نتوانستم. وضعیتم لحظه به لحظه بدتر میشد. نمیدانستم چه بکنم. موانع در حال تکان خوردن و بسیار خطرناک بود، چون توجه دشمن را به سمت من جلب میکرد.
🔹از همه کس و همه جا ناامید، به ائمه ـ علیهم السلام ـ متوسل شدم. یکی یکی سراغ آنها رفتم. یک لحظه یادم آمد که ایام فاطمیه است. دست دعا و نیازم را به طرف حضرت فاطمه(س)❤️ دراز کردم و با تمام وجودم از ایشان خواستم که نجاتم بدهند. گریه کردم. دعا کردم. در همین حال احساس کردم یکی پشت لباسم را گرفت، مرا بلند کرد و در آب اروند پرتم کرد. آن حالت را در هشیاری کامل احساس کردم».
☝️🏻احمد این ماجرا را برای دوستش تعریف کرد، او را قسم داده بود که تا زنده است، آن را برای کسی بازگو نکند.
🌷شهید احمدجولاییان🌷
📙برگرفته از کتاب مهر مادر. اثر گروه شهید هادی
@khaimahShuhada
یکی از خصلت های دوست داشتنی، مصطفی این بود که حتی در سخت ترین شرایط که برای کسی فکر درست و حسابی نمیموند همون نماز همیشگی رو با حضور قلب و اشک ریزان به جا می آورد...!
شهید مصطفی ردانی پور 🌷
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صحبت های شنیده نشده حاج قاسم در مورد مقام معظم رهبری
@khaimahShuhada
وصف شهید مدافع حرم حسین رضایی در کلام حاج قاسم:
ابوحامد (شهید رضایی) یکی از نیروهای خوب من بود و عِرق و امید خاصی به او داشتم؛ این شهید عزیز مواضع دشمن را دقیق و به درستی هدف قرار میداد و در جنگ وزنهای به حساب میآمد.
@khaimahShuhada
دفترچه تلفنی داشت که حدوداً 150 شماره تلفن خانواده شهدا را در آن یادداشت کرده بود.
با همه مشغلههایی که داشت، هر روز در هر فرصتی به مادر، پدر، همسر و بچههای شهدا زنگ میزد، احوالپرسی میکرد و مشکلاتشان را میپرسید.👌
#سردار_دلها
@khaimahShuhada
ای یادگار فاطمه که داغ دیده ای
در بستری ز غصّه و غم آرمیده ای...
آقا سرت سلامت از اینکه به دوشِ خود..
بارِ بزرگ ماتم مادر کشیده ای...
🌸الهم عجل لولیک الفرج🌸
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥حاجت
دوستان اگرگره کور به کارتونه
مشکل حل نشدنی دارین
حتما این کلیپ رو ببینید👆
#_یافاطمة_ الزهراء
@khaimahShuhada
🌷شهـادت ....
اجر کسانی است که در زندگی خود
مدام در حال درگیری با نفساند
و زمانی ڪه نفس سرڪش خود
را رام نمودند،
خداوند به مزد این جهاد_اڪبر،
شهادت را روزی آنان خواهد کرد
#شهیدحجتاللهرحیمی🌷
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استاد #رائفی_پور
شهید بحر رو خدا خودش قبض جان میکنه، شهید غواص شهید بحره، مظلومه...
@khaimahShuhada
ای عشق💞تمام حسرت هنوزم
دلیل اه سینه سوزم 💔💔
🥀
روح همه شهدا شاد# حاج قاسم🌹
برای شادی روحشان # صلوات🌹
@khaimahShuhada
🌹تقسیم سعادت🌹
شهید سیدمصطفی خوشرو
🌹🌹مصطفی مداح بود.روحیه ی خیلی خوبی داشت.در هر مناسبتی بچه ها را دور هم جمع می کرد.در عزاداری ها ، محرم ، ماه رمضان و حتی در اعیاد سعی می کرد بچه ها جمع شوند و برای آن ها مداحی می کرد.
همیشه سعی در معنوی کردن بچه ها داشت.دلش می خواست بچه ها هدف دار باشند و بدانند که برای چه آمده اند.
عاشق شهادت بود.به بچه ها می گفت:دعا کنید شهید شوم.
فکر می کردیم شوخی می کند اما او جدی بود.چرا که مصطفی چیزی را می دید که ما نمی دیدیم.
مصطفی آر پی جی زن گردان ویژه بود.در شرایطی که دشمن از روی تپه ها ، ما را محاصره کرده بود و کسی جرئت سر بلند کردن نداشت،مصطفی قد علم کرد.تیربار دشمن را نشانه گرفت و شجاعانه به آرزویش رسید.
شهید سیدمصطفی خوشرو،تنها به سعادت خود نمی اندیشید.مصطفی با سخاوتی عاشقانه حتی سعادت خود را هم با دیگران تقسیم می کرد.🌹🌹
راوی:محمدعلی قنبری
@khaimahShuhada
نصف شب رفتم آسایشگاه تا وضعیت انضباطی سربازها رو چک کنم؛ همینطور که داشتم تو تاریکی قدم میزدم چشمم به پوتینهای یک سرباز افتاد که واکس نزده و خاکی کنار تختش افتاده بود. با عصبانیت رفتم جلو و محکم پتو رو از روش زدم کنار و داد زدم: "چرا پوتینهاتو واکس نزدی؟" بندهی خدا از شدت صدای من از جا پرید و روی تخت نشست.
بعد همینطور که سرش پایین بود گفت: «ببخشید برادر، دیر وقت بود که از منطقهی جنوب رسیدم. خونوادهام رفته بودن شهرستان و منم چون نمیخواستم مزاحم کس دیگه بشم، اومدم آسایشگاه، وقتی رسیدم همه خواب بودن و نتونستم واکس پیدا کنم..."
صداش برام خیلی آشنا بود. وقتی سرش رو بلند کرد، دیدم جناب سرهنگ عباس بابایی، فرماندهی پایگاه است! بدجوری شرمنده شدم.
#شهید_عباس_بابایی
@khaimahShuhada
16.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🇮🇷یوم الله 9 دی|
🔆راهکار عبور از فتنهها
و چگونگی تشخیص مسیر حق
↩در بیان عالم آل محمد، حضرت علی بن موسی الرضا علیه السلام
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سردار بیدارمن...از دل بگو...
#قهرمان_من
@khaimahShuhada