12.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه کلیپ حال خوب کن
همیشه به خوبی امیدوار باشین
تا خدا هست خوبی هم هست
#شهدا
#امام_زمان
#لبیک_یا_خامنه_ای
@khaimahShuhada
چـه دعـای قشنگـی میگفتی....
﴿خدایا،مارو برای خودت خرج کن،مارو برای خودت تربیت کن،مارو برای حسینت فداکن،مارو بخر.﴾
﴿برشـی از کتاب#شهید نوید صفری﴾
#شهید_نوید_صفری
@khaimahShuhada
کیهان: در اغتشاشات اخیر له و علیه هیچ یک از سیاسیون شعار ندادند؛هدف شان رهبری بود
روزنامه کیهان در سرمقاله خود با اشاره به اعتراضات ماههای اخیر نوشت:
🔺همان تفکر شروری که تقلب را در انتخابات ٨٨ بهانه میدانست و اصل نظام را نشانه رفته بود، این بار هم زن، زندگی و آزادی را بهانه حمله به کانونهای قدرت ایران و در رأس آن رهبری معظم انقلاب اسلامی قرار داده است.
🔺نشانی غلط است اگر ریشه اصلی اغتشاشات را سیاسی و اقتصادی بدانیم، در حالی که هیچ شعار سیاسی له یا علیه سیاسیون شنیده و هیچ شعار اقتصادی روی دیوار نوشته نشد.
🔺اغتشاشات، معمولاً در مناطق مرفه و متوسط جامعه بود و تلاش دشمنان بر تعطیلی بازار کسبوکار مردم بود.
🔺عامل اقتصادی در لایه بعدی بود، همانگونه که گرفتن تمرکز دولت در اصلاح اقتصاد ویران شده در دولت قبل و ناامید کردن مردم از تغییر را باید از اهداف دوم و سوم دشمنان بدانیم.
@khaimahShuhada
در سحرگاه ۲۷ دیماه ۱۳۳۴ #دیکتاتور_پهلوی چهار جوان نخبهی معترض را پس از ناکامی در گرفتن #اعتراف_اجباری، وحشیانه #تیرباران کرد! سید مجتبی نواب صفوی، سید محمد واحدی، مظفر ذوالقدر و خلیل طهماسبی قربانی سناریوی «سلطنت ترس» شدند، اما دقیقاً ۲۳ سال بعد، #شاه_ملعون برای همیشه فرار کرد .
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 #ببینید
روایتی از دیدار رهبرمعظم انقلاب در دوران نوجوانی با #شهید_سیدمجتبینوابصفوی
🔻او پرشور ، با اخلاص، پر از صدق و صفا، شجاع و صریح بود
@khaimahShuhada
بالاترین #هدف شهید نواب صفوی، پیروی از دستور#خداوند و حرکت در مسیر #بندگی بود. راز و نیازهای او با خداوند، حال خاصی داشت.
نواب صفوی از جمله #راهیان_شب و قهرمانان روز در میدان کارزار بود.
از ویژگی های اخلاقی شهید نواب صفوی، #جاذبه و تأثیری بود که در گفتار و رفتارش دیده می شد. ایشان در برخوردهای اجتماعی، همانند #کیمیاگر، مس وجود آدمیان را به طلا تبدیل می کرد. #قدرت_بیان، #حق_گویی، #افتادگی و یک رنگی اش، حالت خاصی داشت. او به هر چه می گفت، عمل می کرد. اگر کسی به حرف هایش گوش می داد، تحت تأثیر قرار می گرفت.
ایشان #حیا میکرد از اینکه دست رد به سینه فقیری بزند. حتی اگر خودش هم آه در بساط نداشت، #قرض میگرفت و کار مردم را راه میانداخت. خیلی به فکر مردم و آبرویشان بود.
یک بار در مهمانی یک بشقاب بادمجان جلوی ایشان میگذارند. کمی میخورد و میگوید: « من چیز دیگری نمیخورم، همین برای من کافی است!» و بشقاب را تا ته میخورد! موقعی که بیرون میآیند، یکی از همراهان میگوید،« آقا! این چه کاری بود که کردید؟ شاید کس دیگری هم میل داشت بادمجان بخورد». #شهید نواب نمیخواست علت را بگوید. وقتی طرف اصرار کرد گفت: « کمی بادمجان که خوردم، دیدم تلخ است. گفتم اگر کس دیگری بخورد و به روی صاحبخانه بیاورد، او شرمنده خواهد شد. برای همین خودم تا ته خوردم که کس دیگری نخورد و آن بنده خدا که آن قدر زحمت کشیده بود، خجالتزده نشود».
@khaimahShuhada
تسبیحاتحضرتزھرا(س)
روبدونِ تسبیحبگید..!
بابندبندھایِانگشتکهبگی
روزقیامتهمینابهحرفمیان
شھادتمیدنکهباهاشونذکرگفتی . . .
#شهید_حمید_سیاهکالی_مرادی
@khaimahShuhada
بابا اخلاقش خیلی جدی و محترمانه بود. از آن طرف هم همیشه سرش شلوغ بود. همین باعث شده بود که رابطه مان مثل خیلی از پدر و دخترها نشود. خودش هم این را متوجه شده بود. یک روز صدایم کرد. رفتم توی اتاقش. جلوی پایم بلند شد. خیلی سرخ شدم. گفت: مریم جان! از فردا بعد از نماز صبح به مدت ۴۵ دقیقه می نشینیم و با هم صحبت می کنیم. چهل و پنج دقیقه اش عجبیب نبود. در طی این مدت به برنامه ریزی های دقیقه ای اش عادت کرده بودیم.گفتم: درباره چه موضوعی؟ گفت: در هر موضوعی که دلت بخواهد. صبح وقتی رفتم اتاقش. بابا سوره عصر را خواند و منتظر شد تا من صحبت کنم؛ اما من آنقدر خجالت می کشیدم که خودش فرمان را گرفت دستش. این برنامه همه روزه مان بود. کم کم من هم یخم باز شد و صحبت می کردم.. در همین برنامه صبحگاهی می رفتیم بیرون دور می زدیم. نان می گرفتیم و برمی گشتیم. قبلا گواهی نامه رانندگی گرفته بودم. خودش می نشست کنار دستم تا دست فرمانم خوب شود. این برنامه این قدر ادامه پیدا کرد که آن شرم و خجالت تبدیل به صمیمیت شد.
چقدر شیرین بود. تازه پدرم را پیدا کرده بودم.
📚 راوی: دختر #شهید_صیاد_شیرازی
⚘ شادی روح شهدا صلوات ⚘
@khaimahShuhada
🔺حاج قاسم برای خرید کاپشن به همراه فرزندش به یک فروشگاه در خیابون ولیعصر رفته بود و چهره سردار برای فروشنده آشنا میاد و ازش میپرسه شما سردار سلیمانی نیستید؟
حاج قاسم میخنده و درجوابش میگه آقای سلیمانی میاد کاپشن بخره؟ فروشنده هم میگه منم تو این موندم. اون که قطعا نمیاد لباس بخره و براش میخرن میبرن. ولی شما خیلی شبیه به آقای سلیمانی هستید. بعد از اصرار فروشنده و سوالات مکرر، حاج قاسم در جواب میگه بله قاسم سلیمانی برادرمه و بخاطر همین شبیهش هستم.
زمانی که حاج قاسم کت رو در میاره تا کاپشن نو رو بپوشه و بپسنده، اسلحهای که در کمر حاج قاسم بود رو فروشنده میبینه. فروشنده میگه نه تو خود حاج قاسمی و لو رفتی. فروشنده از اینکه سردار ازش خرید کرده خوشحال میشه و خیلی اصرار میکنه که پول نمیگیرم. حاج قاسم هم در جواب گفته بود اگه پول نگیری نمیخرم و میرم.
فروشنده باورش نمیشد که معروف ترین ژنرال دنیا به همین راحتی بدون محافظ و بین مردم قدم زده و به مغازه اون اومده.
@khaimahShuhada
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزرگترین دزدی تاریخ ایران
اعتراف رضاپهلوی به دزدی عجیب و غریب پدرش
۹۲هزار میلیارد فولاد مبارکه و خاوری و همه دزدا باید لوووونگ بندازند تازه پول دزدی خاوری و خیلی ها به بیت المال برگشتند
اون زمان ۳۰ میلیارد دلار برده و خورده و یه آبم روش، تازه این عددی هستش که خودش اعتراف میکنه
استادیوم آزادی رو نتونست تو چمدون بزاره ببره ولی اندازه یه استادیوم چمدون برده
۳۰میلیارد دلار به پول الان میشه نزدیک ۱تریلیون تومان یعنی ۱ میلیون میلیارد تومان
#سیاسی
#پهلوی
@khaimahShuhada