eitaa logo
شهید جمهور
138 دنبال‌کننده
10.6هزار عکس
5.9هزار ویدیو
52 فایل
🌹 شهید مهدی زین الدین: در زمان غیبت به کسی «منتظر» گفته می‌شود که منتظر شهادت باشد، منتظر ظهور امام زمان(عج) باشد اللّـهـمَّ‌عَـجِّـلْ‌لِـوَلِیِّـڪَ‌الفَـرَج
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ای گام هايت، سجده گاه شبنم و گل ای در گلويت، نغمه تب دار بلبل باز آمدی از شهر غم، منزل مبارک خاک وطن، فرش قدم های تو ای گل ۲۶مردادماه ، سالروز بازگشت سرافراز به دامن پر مهر وطن را به همه این عزیزان و خانواده محترمشان تبریک عرص می نماییم. و یاد و نام شهدای عزیز آزاده ای که در بند اسارت به شهادت رسیده اند را گرامی می داریم.🌺 َ را یاد کنیم با ذکر معطر @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نحوه ویزیت شدن در اسارت/ یک از هزاران اگر اسیری به عنوان مریض به پزشک اردوگاه مراجعه می‌کرد، چند برخورد با او می‌شد: در یک سبد انواع قرص‌های خواب‌آور موجود بود که پزشک می‌گفت یک مشت از این قرص‌ها بردار و روزی سه وعده هر بار یک قرص بخور، حالا برو گمشو. یا در برگه‌ای خطاب به نگهبان بند می‌نوشت: یک هفته با شکنجه پذیرایی شود. خلاصه کاری کرده بودند که کمتر کسی در صورت مریضی، به پزشک اردوگاه مراجعه کند. راوی: آزاده‌ی دلاور مرتضی عسکری @sardaraneashgh
3.97M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌹ببینید| روایت رهبرمعظم انقلاب از ماجرای عجيب و تکان‌دهنده نوجوان ۱۶ساله‌ای که در دفاع مقدس با پای مجروح توسط رژیم صدام اسیر می‌شود 📚کتاب پایی که جاماند @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بار آخر که آمد آمل ، حسین همیشگی نبود. هر که را می‌ دید حلالیت می‌ گرفت. شب آخر که پیشمان بود تا اذان صبح نشستیم و با هم حرف زدیم. حسین از شرایط سوریه گفت و آرزوهایش. کم ‌کم حرف ‌هایش رنگ وصیت به خود گرفت ، دلم آشوب شد. گفتم ببینم حسین مگر قرار نبود یک سال سوریه نروی و به درس و دانشگاهت برسی؟ هنوز سه ماه نشده که برگشتی ، کجا دوباره می ‌خواهی بروی؟ سرش را پایین انداخت و گفت ، بابا دشمن تا ۴۰ کیلومتری حرم جلو آمده باور کن به من نیاز است. اسم حرم که آمد انگار دهانم را مهر کردند دوباره راضی شدم برود ، اما چیزی ته دلم می ‌گفت دیگر برنمی ‌گردد. مداوم حس می ‌کردم شهید می ‌شود. مراسم تشییعش از جلوی چشمانم رد می‌ شد و مضطربم می ‌کرد. حق داشتم حسین تنها پسرم بود. جدای این ، داشتن پسری مثل حسین منتهای آرزوی هر پدر و مادری است. به همین خاطر دل کندن از او سخت بود. وقتی خبر برگشتنش را داد باور نمی ‌کردم. حتی وقتی آمد آمل و دیدمش حالش خیلی رو به راه نبود ، هر چه می ‌گذشت انگار بدتر می‌ شد. چند روز در بیمارستان آمل بستری بود. وقتی دیدند کاری از دستشان برنمی‌ آید منتقلش کردند تهران. ۱۹ مرداد با من تماس گرفتند و خبر شهادتش را دادند.... مدافع حرم 📕 سایت مشرق « اللّٰهُمَّ عَجِّلْ لِوَليِّٖكَ الْفَرَج » @sardaraneashgh
...❤️ 🔰دومین روز بود که راه می‌‌رفتیم, در گرمای پنجاه درجه تیرماه ایلام و بدون آب، تشنگی و بی آبی دروجودمان غوغا می‌کرد مهدی نظیری ۱۶سال بیشتر نداشت. نفس‌های آخر را می‌‌کشید.😔 باحیرانی وناتوانی چند قدم راه می‌‌رفت و با صورت به زمین می‌‌افتاد.😞 باز تقلّا می‌کرد و می‌‌ایستاد وبازهم زمین می‌‌افتاد. فکر می‌کردم سراب می‌‌بیند.😭 کنارش نشستم. سر مهدی تشنه لب را روی زانو گذاشته بودم دیدم لب مهدی به هم می‌خورد. گوشم را نزدیک بردم گفت: آقا رضا سرم را روی زمین بگذار، سرش را روی زمین گذاشتم.💔 🔰ﺩﺭ ﺑﻴﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﺑﻴﻬﻭﺵ ﺑﻮﺩﻡ ﻛﻪ ﺩﺭ ﻋﺎﻟﻢ ﺭﻭﻳﺎ ﺩﻳﺪﻣﺶ... مهدی با لباسی یکپارچه از نور با لبخند کنارم آمد.😊 گفت رضا می‌‌دانی چرا هر بار که زمین می‌خوردم باز بلند می‌شدم آخه حضرت زهرا (س) کنارم ایستاده بود؛😍 می‌‌خواستم به احترام ایشان بلند شوم زمین می‌خوردم می‌‌دانی چرا گفتم سرم را روی زمین بگذار آخه حضرت زهرا (س) می‌خواست سرم را به دامن بگیرد واسه همین از شما خواستم سرم را از روی زانویت زمین بگذاری.»💔 ✍راوی ﺷﻬﻴﺪ ﺭﺿﺎ ﭘﻮﺭﺧﺴﺮﻭاﻧﻲ 🌹 @sardaraneashgh
•. *🌺🍃*. • ▫️چشمانش برق میزند وقتی از می‌گوید. ❣ «در نخستین اعزام سیدرضا به ، به ما توضیحی نداد و گفت : میخواهم یک ماموریت داخل کشور بروم. اولین بار که تلفن زد به خانمم گفتم: این شماره برای ایران نیست.☝️ پرسید : از کجا می دانی!! گفتم چون دو صفر اولش آمده😍.» پدر سید رضا طاهر 🥀 خان طومان @sardaraneashgh
‌ ‌ ‌ ✅✅بخونید خیلی زیباست 👇 🌺🕊💌 وچه زیباست سیاهی چادر شما.. نمیدانم این چه حسی بوده که به من داده اما میدانم که بادیدن آن قوت قلب و آبرو میگیرم.. باور کنید چادر شما نعمت است.. 🍃🌸شهید مجتبی بابایی زاده🌸🍃 @sardaraneashgh
تلخ ترین حادثه اسارت💔 🔹 آنقدر با چوب و کابل زدند که نفسی برایش نمانده بود😔. او را به حمام بردند و رویش آب جوش ریختند. جان نداشت تکان بخورد ولی تقلا می کرد که از زیر آب جوش حمام بیرون بیاید که باز آب جوش و همراه با نمک روی او ریختند.😭 🔸 وقتی دیدند هنوز شهید نشده در دهانش صابون گذاشتند. بعد هم پیکرش را روی سیم خاردار گذاشتند😔. از معجزات شهید رضایی این بود که جنازه اش بعد 16 سال سالم به کشور بازگشت. البته از این معجزات در اسارت کم ندیدیم.💔 🌹🕊 ▫️راوی:آقای هادی پور.(آزادگان دفاع مقدس) @sardaraneashgh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا